News
  • حرف‌هاي انتقادي عليرضا رئیسیان يكي از داوران جشنواره فيلم فجر
    ترکیب هیئت داوران جشنواره درست نبود/ هیچ جای دنیا در بخش فیلم‌های اول پنج رشته جایزه نمي‌دهند
  •  
  • قابل توجه كاربران سايت "سينماي ما" كه مي‌خواهند عضو طلايي سايت باشند: اولويت به ترتيب ثبت‌نام
    آغاز پيش ثبت‌نام براي عضوگيري سايت "سينماي ما" در سال جديد/ فقط اعضاي طلايي ميهمان مراسم و برنامه‌هاي ويژه سايت در سال 1391 خواهند بود
  •  
  • کانون فیلم «هشت و نیم» برگزار می‌کند: سومين برنامه «فیلم‌دیدن با ...» در حضور كارگردان و بازيگر فيلم
    فردين صاحب‌زماني و مهتاب كرامتي ميهمان نمايش خصوصي و نقد و بررسي «چيزهايي هست كه نمي‌داني»
  •  
  • عكس‌هاي اختصاصي محسن هردان از اختتاميه سي‌امين جشنواره فيلم فجر - بخش دوم
    برگزيدگان رشته‌هاي مختلف جشنواره لوح و ديپلم افتخار و سيمرغ بلورين گرفتند
  •  
  • عكس‌هاي اختصاصي محسن هردان از اختتاميه سي‌امين جشنواره فيلم فجر - بخش اول
    بازيگران برگزيده جشنواره فجر روي صحنه تالار وحدت
  •  
  • متن کامل سخنراني وزير فرهنگ و ارشاد اسلامي در اختتاميه سي‌امين جشنواره فيلم فجر
    به شعور مخاطب احترام بايد گذاشت/ تهيه‌کننده اگر اعتماد را خدشه‌دار کند از گردونه اعتبار خارج خواهد شد
  •  
  • محمد خزاعی و جواد شمقدری در اختتامیه جشنواره فیلم فجر چه گفتند؟ + حرفهای مدیرعامل سایپا، اسپانسر جشنواره
    دبیر جشنواره و معاونت سینمایی بر زبان مشترك بين هنرمندان و مسوولان تاکید کردند
  •  
  • حرفهای مهناز افشار، هنگامه قاضیانی، بهناز جعفری، یکتا ناصر، سعید راد، ناصر گیتی جاه ، رضا عطاران و اکبر عبدی
    بازیگران سینمای ایران هنگام دریافت جایزه از جشنواره فجر سی ام روی صحنه چه گفتند؟
  •  
  • رضا عطاران پس از دریافت سیمرغ کارگردان فیلم اول از فیلم عبدالرضا کاهانی یاد کرد
    دوست داشتم «بي‌خود و بي‌جهت» هم نامزد جایزه شود که نشد... پس برای خودم خوشحالم!
  •  
  • پیمان معادی پس از دریافت سیمرغ بلورین فیلم برگزیده تماشاگران جای اصغر فرهادی را خالی کرد
    برای همین لحظه ها به سینما آمدم و در این سینما می‌مانم
  •  
  • هنگامه قاضیانی بهترین بازیگر زن جشنواره به شهدای ایران‌زمین ادای احترام کرد
    زندگی کردن به گدایی در این جهان به از بی احترامی به ارواح بزرگانی که معلممان هستند
  •  
  • حرفهای جذاب و گلایه های اکبر عبدی تالار وحدت را غرق شور و تشویق کرد
    این جایزه حکم زنگوله پای تابوت را دارد!/ باید برای «ای ایران» و «آدم برفی» و «هنرپیشه» سیمرغ میگرفتم
  •  
  • فهرست کامل برگزیدگان سیمرغ‌ بلورین سی‌امین جشنواره فیلم فجر
    «روزهای زندگی»، «ملکه» و «ضد گلوله» صدرنشین جوایز جشنواره هستند
  •  
  • 5 برنامه ی دوم پرانتز باز را اینجا بشنوید
    برنامه سینمایی «پرانتز باز» را اختصاصا در سایت «سینمای ما» بشنوید
  •  
  • عکس ها: محسن هردان
    گزارش تصویری از جلسه پرسش و پاسخ فیلم «پله آخر» + فیلم نشست رسانه ای
  •  
  • عکس ها: محسن هردان
    گزارش تصویری از جلسه پرسش و پاسخ فیلم «تهران 1500» + فیلم نشست رسانه ای
  •  

  • نمایش و دانلود نشست رسانه ای فیلم «روزهای زندگی» را اینجا ببینید
  •  
  • اسامی نامزدهای دریافت سیمرغ بلورین مسابقه فیلم های اول اعلام شد
    «خوابم میاد» ، «گیرنده» و «برف روی کاجها» در صدر فهرست کاندیداها
  •  
  • عکس ها: محسن هردان
    گزارش تصویری از جلسه پرسش و پاسخ فیلم «یک روز دیگر»
  •  
  • عکس ها: محسن هردان
    گزارش تصویری از جلسه پرسش و پاسخ فیلم «روزهای زندگی»
  •  










       



    پنجشنبه 27 مهر 1385 - 17:33

    جاده‌ي چالوس، ... و «رييس» كيميايي


    سه روز پيش سر صحنه‌ي فيلم رييس بودم؛ در باغ و ويلايي در چالوس، وسط جنگل زيبايي كه عين بهشت بود. امير قادري براي ادامه‌ي فيلم‌برداري مستندش درباره‌ي كيميايي آن‌جا بود و فرصت مناسبي پيش آمد كه هم با رفقا سفر كوتاهي برويم و هم پشت صحنه‌ي فيلم آخر مسعود كيميايي را ببينم. اين سفر كوتاه علاوه بر حس و حال عجيبي كه داشت (به دلايلي كه حالا جاي گفتنش نيست) و لذت دور شدن از شلوغي و دردسرهاي تهران (گيرم حتي براي دو روز)، چند نكته‌ي مهم داشت:
    اول اين‌كه تا حدودي خيالم از فيلم مستند امير راحت شد. فضاي پشت‌صحنه و همكاري عوامل فيلم كيميايي و خودش و صحنه‌هايي كه تصويربرداري كردند، براي تبديل به يك مستند جان‌دار و خوب فقط يك تدوين درست و حسابي و چندتا مصاحبه‌ي كوتاه نياز دارد؛ اين از اين.
    نكته‌ي ديگر درباره‌ي كيميايي و رييس است. در مدتي كه پشت صحنه‌ي فيلم بودم، همه چيز آن‌قدر با وسواس و دقت و حس و حال خاصي پيش مي‌رفت كه تا به حال در هيچ پشت‌صحنه‌اي نديده بودم. كاري به كيفيت نهايي فيلم ندارم و اصلاً از فضاي يكي دو روز پشت‌صحنه ابداً نمي‌شود درباره‌ي محصول نهايي نظر داد. چيزي كه الان مي‌شود درباره‌اش حرف زد، كوشش و حوصله و وسواس كيميايي و عواملش براي تك تك پلان‌هايي است كه دارند مي‌گيرند. حدود ده ساعت وقت و انرژي صرف گرفتن پلاني شد كه در شرايط ديگر مي‌شد گرفتنش را به دستياران كارگردان واگذار كرد، اما كيميايي و زرين‌دست و ديگران چنان براي اين پلان‌ها (نماهايي از پولاد كيميايي و مهناز افشار داخل اتومبيل) زحمت كشيدند و تكرار كردند تا به آن چيزي كه مي‌خواهند برسند. وقتي خاطراتي از پشت‌صحنه‌ي چند فيلم قبلي كيميايي و بي‌حوصلگي‌هايش را به ياد مي‌آورم و دقت و  دل‌دادنش را به چند پلان به ظاهر معمولي فيلم آخر مي‌بينم، مطمئن مي‌شوم كه در ذهن و كار كيميايي اين روزها اتفاق جدي و عميقي افتاده است. اين‌كه اين تغيير در حاصل نهايي كار چه‌قدر خودش را نشان خواهد داد، نكته‌اي است كه فقط و فقط با تماشاي رييس مي‌شود درباره‌اش حرف زد.
    ... پلاني در فيلم هست كه زني براي برگرداندن مهناز افشار از شمال به ويلا مي‌آيد. مهناز افشار دستبند به دست روي زمين كشيده مي‌شود و زن با لباس زرد يك‌دستي كه در كنتراست با چمن سبز لوكيشن حس خاصي ايجاد كرده، او را همراهي مي‌كند. خلاصه بعد از چند ساعت كار پرزحمت و باران ساز و مه‌ساز و چند بار تكرار پلان، كيميايي رضايت داد و كار تمام شد. فردا صبح، كيميايي روي تراس ويلا به منظره‌ي لوكيشن ديروز خيره شده بود. چند دقيقه كه گذشت، برگشت و گفت:«حيف شد... كاش با پنكه مي‌شد به لباس زرد آن خانم باد داد تا در اين چمنزار قشنگ‌تر بشود.» كيميايي جوري اين جمله را گفت كه مي‌شد حدس زد ممكن است همه‌ي آن عوامل و امكانات را دوباره جمع كنند تا به لباس زرد آن زن باد بخورد.
    شنيده‌ام كه همه‌ي فيلم سلطان را بيست روزه گرفته‌اند و اسحاق خانزادي جلوي خود كيميايي گفت كه چهل پلان سخت را سه چهار ساعته كار كرديم.


    بازگشت به روزنوشتهای نیما حسنی نسب

    نظرات

    احسان
    پنجشنبه 27 مهر 1385 - 17:53
    -12
    موافقم مخالفم
     
    خواب بزرگ

    به احترام مرد مردا(مسعود خان هميشه كيميايي)چيزي بهت نمي گم ها!مرد ناحسابي خودت ميري پشت صحنه كيف ميكني مارو خبر نميكني؟نيما خان!كاش ميشد وقتي گروه برگشت تهران يه جوري به ما خبر بدي تا بريم ..........باور كن تا حالا سه بار خواب "رييس"رو ديدم كه يه دفعه ش رو پرده بود،يه دفعه تو ويديو،دفعه سوم خودم داشتم تو فيلم بازي مي كردم!حامد بهداد هم بود كه اسلحه رو از دستش گرفتم بعد در اتاقو روش قفل كردم!توي زير زمين خونه ي خودمان!حالا اگه تونستي خبرشو حتما بده...

    مصطفی جوادی
    پنجشنبه 27 مهر 1385 - 22:8
    8
    موافقم مخالفم
     
    جاده علي چپ ...و((تنبل خونه))شاعباسي

    خوب تا اين جا يک پشت صحنه خوب داريم.اين براي من کافي است.چون کيفيت نهايي اش برايم فرق نمي کند.چيز ديگري ندارم که بگويم.از آن موضوعاتي است که نظر خاصي نمي شود در باره اش داد.گرچه پيش بيني ميکنم که بچه ها جور تنبلي مارا لا اقل در مورد اين موضوع خاص ميکشند.به هر حال يک کيميايي داريم و يک هنرسينماوکلي عاشق سينه چاک.خلاصه که مي نويسندو با جمله هايي مثل به اميد کولاک کردن رييس استادواز اين جور حرفهادل خوشي هاشان را با هم قسمت خواهند کرد.

    فعلا همين که بنويسيد بس است.کاري که مثلا در خصوص روز نوشت قبلي نکرديد . کامنتستانمان کم رونق بود(۶کامنت در ۷روز).در حالي که واقعا براي نوشتن موضوع خوبي بود.خلاصه طوري نشود که يکي که رد مي شوداينجارا با تنبل خونه شاعباسي اشتباه بگيرد.


    جمعه 28 مهر 1385 - 18:43
    18
    موافقم مخالفم
     

    دلیل فیلم بد ساختن استاد، شیوه ی فوردی شون نبود که حالا با اقتدا به شیوه ی کوبریکی بخوان راست و ریسش بکنن. اشکال از جای دیگه س. که انگار حل شدنی نیس. ادایی فیلم ساختن و خود نبودن.

    امید غیایی(برگمان)
    جمعه 28 مهر 1385 - 20:0
    23
    موافقم مخالفم
     
    جاده چالوس...و کیمیایی و... سیخ دل کباب

    یک(بر وزن تک بخوانید) حالی میده با هزار امید و آرزو منتظر کار آخر استاد باشی و یک مطلب از داش نیما ی گل بخونی که بیا ببین استاد تو پشت صحنه داره چی کار میکنه وای به خود فیلم(این آخری رو من از خودم نوشتماااااا) آهنگ مورد علاقه ات را از شجریان( اون یکی استاد) هم بشنوی تازه کلی هم با کار آخر استاد(کیمیایی)حال کرده باشی و پیش دوستات طرفداری و جانب داری، ولی یه بدی بزرگ هم داره ما موندیم و یک دل کباب شده با سیخ بد شانسی یا بی پارتی ای.

    در ضمن دوستان خوشحال میشم نظراتتون رو با من هم با آدرس پست الکترونیک ام در میون بذارید: omid_ghiyaei@yahoo.com

    حميدرضا
    شنبه 29 مهر 1385 - 8:0
    5
    موافقم مخالفم
     
    آرزو

    اميدوارم رئيس ازاون كارهاي كلاسيكي بشه كه منتظرش هستيم. فقط بايد ديد كه شخصيتهاي كيميايي اون ديالوگهايي كه هيچ كس نمي فهمه روميگن يانه؟ بازاونم يه كاريش ميشه كرد.ولي اينجوري كه ازرئيس متوجه شدم مشكلي كه توي فيلمهاي اخيركيميايي ديده ميشه احتمالا تورئيس هم هست واون تعدادزيادشخصيتهاي اصلي فيلم وبدترازاون اينه كه بيشترازيه قهرمان(ضدقهرمان-نقش اول) وجودداره كه وقتي ميخواد به همشون بپردازه آش شله قلم كارميشه.دليل موفقيت فيلمهاي قديميش اين بودكه يه نقش اول داشت روهمون كار ميكرد.بقيه نقشهاي مكمل و فرعي بودند.توي حكم هم كه اينقدرتحويلش گرفتن همه ميدونن كه شخصيت رادان و مريلازارعي زيادي بودن وبه فيلم لطمه زدن.

    مرتضی
    شنبه 29 مهر 1385 - 15:30
    9
    موافقم مخالفم
     
    از دور

    سلام

    فقط اینکه خوش به حالت که می تونی و بری پشت صحنه رو ببینی

    من واقعا می شینم فکر می کنم کیمیایی چه جوری فیلمشو می سازه

    صحنه ی آخر فیلم حکم که فروزنده با محسن بازی می کنن

    مثلا چی کرده که انقدر زیبا در اومده

    خواهش می کنم از کارگردانی مسعورد کیمیایی بنویس

    چی می گه؟

    چی کار می کنه؟

    چه جوری دکوپاژ می کنه

    نوشته یا سر حنه دکوپاز می کنه

    باشه داش نیما

    فعلا که بوده تا همین بوده

    حال کنید

    مرتضی

    حنانه سلطانی
    يکشنبه 30 مهر 1385 - 15:21
    -7
    موافقم مخالفم
     

    چند روزه می خوام راجع به روزنوشت قبلی بنویسم اما به دلایلی که تمامش از تنبلی من نشات می گیره نتونستم. باور کنید فروش فیلم ها رو حرف مردم تضمین می کنه. کافیه که دیدن فلان فیلم تبدیل به یه جور مد و کلاس و از این چیزها بشه اونوقت ببینید چه قدر می فروشد. آتش بس هم همین طوری فروخت. در مورد این سه فیلم هم تکلیف میم مثل مادر که معلومه و محاله وارد این بازی بشه اما فروش تقاطع و چه کسی امیر را کشت بستگی به همین جریانی داره که گفتم. در مورد این روز نوشت هم بهتره چیزی نگم. گاهی وقتها سکوت بهترین کاریست که میتونی انجام بدی.

    tanya
    چهارشنبه 3 آبان 1385 - 4:18
    11
    موافقم مخالفم
     
    arezoo

    bw omide in ke cinemagaran tavajohe bishtari be filme jadide aghaye Kimiyaee konand,va mesle tamame film haye ishon dobare karhaye..............sorat nagire

    احسان
    پنجشنبه 4 آبان 1385 - 16:9
    14
    موافقم مخالفم
     

    چه طوری نیما خان!چند وقت پیش "دختر دایی گم شده"رو دیدم که خیلی کیف داد.جوری که چند دفعه پشت سر هم دیدم...ولی خداییش "میکس"فیلم بدی نبود؟بد جوری توی ذوق می زد...

    منگ
    چهارشنبه 10 آبان 1385 - 20:43
    -7
    موافقم مخالفم
     

    جناب حسنی نسب کدام سینما را می فرمایید که مال ماست ! کدام سینما را در نظر دارید ......این سینمای بدقواره ی زهواردررفته را ، این جادو جمبل بچه گانه را،این ابتذال و لوسبازی را ،این کیا رستمی ها را، متاسفم ،چون اول اینکه این سینما نیست ،بعد هم اینکه مال ما نیست.

    ذاكري
    دوشنبه 15 آبان 1385 - 12:48
    -17
    موافقم مخالفم
     
    قصد همكاري

    خيلي خيلي خيلي عالي بود ولي مي خوام كمي ار آن را در روزنامه آفرينش چاپ كنم

    عمو جواد
    يکشنبه 28 آبان 1385 - 22:57
    5
    موافقم مخالفم
     
    عملکرد

    این روزها سینما و تلویزیون ما به جای پیشرفت دچار عقب گرد شده این از تلویزیون که فیلم های سطح پایین شهرستانی پخش می کنه و اون از سینما که بجای جذب مخاطب دفع مخاطب می کنه!

    ل
    يکشنبه 5 آذر 1385 - 11:42
    -4
    موافقم مخالفم
     

    امیدوارم چالوسیها دیگه بی وفا نباشن

    اضافه کردن نظر جدید
    :             
    :        
    :  
    :       






    خبرهای سینمای ما را در صندوق پستی خود دریافت کنید.
    پست الکترونيکی (Email):

    mobile view
    ...اگر از تلفن همراه استفاده می‌کنید
    بازديد امروز: 215881
    بازديد ديروز: 339948
    متوسط بازديد هفته گذشته: 420624
    بیشترین بازدید در روز ‌یکشنبه 23 بهمن 1390 : 1490465
    مجموع بازديدها: 372071561



    cinemaema web awards



    Copyright 2005-2011 © www.cinemaema.com
    استفاده از مطالب سایت سینمای ما فقط با ذکر منبع مجاز است
    کلیه حقوق و امتیازات این سایت متعلق به گروه سینمای ما و شرکت توسعه فناوری نوآوران پارسیس است

    مجموعه سایت های ما: سینمای ما، موسیقی ما، تئاترما، فوتبال ما، بازار ما، آگهی ما

     




    close cinemaema.com عکس روز دیالوگ روز تبلیغات