اين رضا معطريان عجب عكاس درجهيكي است. هميشه عكسهايش را دوست دارم و به نظرم ديدش در عكاسي خيلي منحصر به فرد است، خصوصاً در عكسهاي خبري و به قول معروف در شكار لحظهها. براي اثبات اين ماجرا يك مسابقه راه انداختهام:
ديروز در اتاق صفحهآرايي روزنامه «همميهن» بودم كه رضا صدايم كرد و اين دو عكس را نشانم داد. تا حالا اين تصويرها را رو نكرده بود و وقتي ماجرا را تعريف كردم، كلي حال كردم و به صوت بلند گفتم: بابا دمت گرم رضا. حالا شما هم خوب نگاه كنيد و حدس بزنيد اين عكسها كِي و كجا گرفته شده است. در عكس اول من و امير قادري و آرزو فراهاني داريم از ته دل ميخنديم، و در دومي (كه گفتم، كمتر از يك دقيقه بعدش گرفته شده) قيافههاي بهتزده هر سهتايمان ديدني است. مكان و دليل اين تغيير حالت را بنويسيد و به قيد قرعه جايزه بگيريد. 48 ساعت هم بيشتر فرصت نداريد، چون قرار است روزنوشتهايم را زود به زود آنلاين كنم و زير قولم هم نخواهم زد. مگر اين كه...
عكس يك:
عكس دو:
بازگشت به روزنوشتهای نیما حسنی نسب
ندا میری
دوشنبه 31 ارديبهشت 1386 - 21:11
-13 |
|
|
|
حالا جایزه اش چی هست؟
سلام نیما جان فکر نمی کنی این سوالت اینقدر سخت هست که برای تعیین برنده اش، قرعه کشی لازم نباشه؟ خدا کنه لااقل یکی بتونه جواب بده، من نگران جایزه اتم که رو زمین می مونه ..... اما اصلا" اصرار نکن که من جواب بدم، بخدا امکان نداره. حالا جایزه چی قراره بدی؟ شاید نظرم عوض شد!
|
حنانه سلطانی
دوشنبه 31 ارديبهشت 1386 - 23:14
-2 |
|
|
|
به به آقای حسنی نسب.چه عجب.آفتاب از کدام طرف در آمده؟آقا ما جویای حالتان شدیم ها،هم از خانم فراهانی هم از آقای قادری. در مورد اینکه روزنوشت باید چه جور چیزی باشد خلاصه کلام اینکه دوست ندارم فقط یک چیزی بنویسید که نوشته باشید. این عکس ها هم فکر کنم مال خیلی وقت پیش است،قبل از جشنواره فجر.جشن خانه سینما نیست؟
|
مهدی پورامین
سهشنبه 1 خرداد 1386 - 0:23
1 |
|
|
|
دوست دارم، خیلی زیاد !!
من میخواستم تو مغازه امیر قادری کامنت بذارم.آخه جو اونجا خیلی داغ شده.از بس مشتری هاش باحالند.خود امیر که پشت دخلش نیست.خلاصه دیدم این مغازه "جایزه" هم میده،اینکه راهم رو کج کردم این طرفی...... ولی خداییش سوال سختی طرح کردی؟ آخه ما از کجا بدونیم شما و امیر با خانواده کجا خوش میگذرونید؟؟!! حالا یه چیزی میپرونیم،شاید گرفت!! 1- در حال تماشای فیلم "اخراجی ها" در حالیکه به لودگی فیلم میخندید،در عرض چند ثانیه مبهوت پیامهای ارزشی فیلم شدید!! 2-مراسم جشن خانه سینما از اجرای پرنوسان مجری،دچار تلرانس شدید روحی شدید !! 3-با ارجاع به کامنت قبلی ام:در حال دیدن نمایش کمدی-موزیکال هستید:عکس 1 :کلفت پررو – عکس 2: خشم هیتلر !! 4- چند وقت دیگه عکس دیزی خوردنت رو با امیر تو درکه میندازی،بعد از ما میپرسی : این کدام واقعه تاریخی و در چه محل استراتژیک جغرافیایی میباشد ؟؟ به جای این مسابقه ها و جایزه هاش فکر کنم اگه جواب سایر دوستانم رو بدم سنگین ترم!! 1-حامد اصغری عزیز: باور کن ما در ضیافتمون یاد تمام غایبین بودیم.من خصوصا احوال تو رو از امیررضا جویا شدم.ممنون از لطفت 2-علی طهرانی صفا : علی جان میدونی که من هم با تو دغدغه های مشترکی دارم.حالا شاید کمی اختلاف نظر داشته باشیم ولی کلیت حرفهایت را قبول دارم.یادته بهت گفتم من هم سرخورده همین بازی های سیاسی-ژورنالیستی هستم.اگر بخواهم بیشتر باهات بحث کنم،باید یکبار دیگه پیاده روی مون رو کنار اتوبان چمران ادامه بدیم!! احتمالا اینبار از پارک وی تا میدان توحید!! 3-مشترکا برای امیر رضا و امید جعفری و مصطفی انصافی : ایییییین جمله منه ----- دوست دارم خیلی زیاد --- قافیه لازم نداره ---- دوست دارم خیلی زیاد ----- فقط واسه تو ساختمش ----- دوست دارم خیلی زیاد ----- به چشماتم خیلی میاد توی اینجا فقط آهنگ مبتذل لس آنجلسی نداشتیم،که اون هم به واسطه من گمراه اجرا شد..... خدا عاقبت هممون رو بخیر کنه!! 4-اثری از کاوه اسماعیلی نیست.کم کم دارم نگرانش میشم.پسر! یه رخی به ما بنما... 5- از حظور اساتیدی چون مصطفی جوادی،جمشید سعیدی،آجرلو و... عذرمیخواهم.حتما میگید ساحت اینجا رو با جلف بازی و شعر های بند تمبانی خدشه دار کردم!! ولی باور کنید تقصیر من نیست.خود صاحب مغازه دلش میخواد.تازه خبر ندارید تو مغازه اونوری،یه مشت عشق فوتبال جزیره،افتادن به جون هم. نگو و نه پرس!! پسر و دختر هم نداره !! کرکری شون جدی جدی!! چون دعواشون مختلط شده، کسی هم نمیتونه جداشون کنه!! همینه که اینجا خانوم ها رو به استادیوم راه نمیدن دیگه!! حالا بازم دم ما و رفقامون گرم،اقلن داریم قربون صدقه هم میریم.دعوای این فوتبالی ها که من رو هم به وحشت انداخته!!
|
نويد غضنفري
سهشنبه 1 خرداد 1386 - 2:6
-3 |
|
|
|
راهنمايي!
بابا ايول. دم استاد گرم. اما مي خواستم عزيزان شركت كننده در مسابقه بزرگ به چند نكته انحرافي و ريز توجه كافي كنن: 1- به رنگ صندلي ها! 2- به غير از چهره هاي آشنا، به دو آقايي كه در هر دو عكس حضور دارند دقت كنيد. هر دو مسير نگاهشان تغيير كرده! 3- مخصوصا به اين نكته توجه كنيد كه هنوز ته خنده اي توي چهره نيما ديده ميشه...لبخند تلخي كه رو به فيد شدن ميره. فقط گفتم كه به اين نكات توجه كنين، والا كه من اصلا اون جا نبودم و نمي دونم اصلا ماجرا از چه قراره. چاكر و مخلص نيما جان و تمام بر و بچه هاي شركت كننده.
|
احسان
سهشنبه 1 خرداد 1386 - 7:32
0 |
|
|
|
مسابقه را جایزه اش بزرگ می کند!
دیدی گفتم؟!...شاید مربوط به جشن دنیای تصویر و تجلیل از داریوش مهرجویی باشد که آقای بازیگر ضد حال زد.واقعا هم قیافه تان در تصویر دوم دیدنی ست!
|
سعید
سهشنبه 1 خرداد 1386 - 9:29
-1 |
|
|
|
موقعیت های متناقض
تالار وحدت /اختتامیه جشنواره فجر پارسال خب بقیه اش هم مشخص است توی این چند سال اخیر در عرصه عمومی هرچند ساعت ممکن است دو حالت فوق پشت سرهم به برای آدم ایجاد شود از بس که حجم اتفاقات گفتار و کردار متناقض افزایش یافته است
|
مهدي
سهشنبه 1 خرداد 1386 - 10:52
-6 |
|
|
|
جواب مسابقه
من جواب مسابقه را مي دانم .... چون خودم يكي دوتا صندلي اون ورتر نشسته ام. هر كسي دنبال جواب مي گرده بياد پيش خودم ولي بايد جايزه رو نصف كنه!
|
امیررضا نوری پرتو
سهشنبه 1 خرداد 1386 - 11:57
4 |
|
|
|
چشم بسته در حال غیب گویی هستم !
با سلام . نیما جان با عرض سلام و با آرزوی خوشبختی برای شما و خانم فراهانی . نمی دونی چقدر خوشحال شدم وقتی که فهمیدم خانم فراهانی همسر شماست . براتون آرزوی بهترین ها رو دارم . خیلی سخته اینکه کجایین و دارین به چه می خندین ؟ ولی فکر می کنم گردهمایی مطبوعاته یا مال نمایشگاه رسانه های دیجیتالی یا مال روزنامه ی هم میهن . حتما مجری یه حرف باحال و بامزه داره می زنه که شما می خندین ؟!!! بعدشم بلافاصله حتما لحنش جدی شده که چهره ی شما هم 180 درجه عوض شده ؟! ( چون چشم بسته غیب گفتم حتما من برنده میشم ! فقط بگو کجا و کی بیام جایزه امو بگیرم ! ) خیلی مخلصم .
|
امیررضا نوری پرتو
سهشنبه 1 خرداد 1386 - 12:4
55 |
|
|
|
با سلام مجدد . راسنی نیما خان این خانمی که در ردیف جلوی شما و خانم فراهانی نشسته خانم صبا کمالی ( بازیگر ) نیست ؟
|
sahar
سهشنبه 1 خرداد 1386 - 20:49
-6 |
|
|
|
کي؟ چي؟ کجا؟
من فقط ميتونم بگم اين عکس ها در روز سه شنبه 8 بهمن ماه 1381 گرفته شده ! خسته نباشم
|
علي رضا حسن خاني
سهشنبه 1 خرداد 1386 - 21:40
21 |
|
|
|
فكر كنم جشن خانه سبنما ست. خداييش قيافه دومتون زياد بهت زده نيست اما شايد تو اولي كسي كه رو سن هست چيزي مي گه كه خنده داره و در دومي هم... چي بگم الله اعلم. قصدم شركت تو مسابقه نبود بيشتر فقط مي خواستم كامنتي بزارم.
|
محسن رضازاده
چهارشنبه 2 خرداد 1386 - 2:3
0 |
|
|
|
منتظریم
سلام.از نوشته هایتان لذت می بریم و امیدوارم این روزنوشت ها را همیشه بنویسید و هر روز روزنوشت جدیدی از شما بخوانیم.اما جواب سؤال.فکر کنم این عکس مربوط به جشن دنیای تصویر و آن بخش تقدیر از داریوش مهرجویی باشد.احتمالاً اولی همان جایی است که تازه شوخی های انتظامی و مهرجویی شروع شده و دومی- که کمتر از یک دقیقه ی بعد گرفته شده- آن جایی است که همه متوجه جدی بودن ماجرا شده اند و کم کم کار به جاهای باریک کشیده است.یک آفرین به رضا معطریان هم باید بگوییم که این دو لحظه را شکار کرده است.منتظر روزنوشت بعدی و جواب سؤال هستیم.
|
امید جعفری
چهارشنبه 2 خرداد 1386 - 13:33
-8 |
|
|
|
سلام
یا اینکه داشتین با هم شوخی میکردین و میخندیدین که یهو مجری پریده وسط حرفتون و حسابی دعواتون کرده و خیط شدین. یا اینکه یه کارگردان روی سن شروع کرده به تعریف کردن خاطره های شیرین از سینما و شما گل از گلتون شکفته و ناگهان آخرش شروع کرده به بدگویی از منتقدان که این یکی رو پایه هستم.راستی آقا نیما چند روزه شماره های 250 تا 300 مجله فیلم دستم رسیده و دارم میخوندم.امروز مطلبت در مورد کافکا و مسخ رو خوندم.سوسکتیم.خیلی با حال بود.شما چی دوستان خوندین؟باورتون میشه این آقا در کمال بیشرمی!! تو رشته گیاهپزشکی پایان نامه ش رو در مورد سینما کار کرده؟؟کلی خندیدم وامروز به خاطر همین خیلی شارژم.من هم پایان ناممو در مورد سینما برداشتم ولی یه جورایی به رشته ام میخوره وبه ضایعی کار تو نیس!!حدود دو ساله مسخ رو خریدم و هنوز نخوندمش ولی تو باعثش شدی.عکسای یادگاری غرفه رو بزار تو سایت پسر
|
چهارشنبه 2 خرداد 1386 - 18:54
-1 |
|
|
|
جواب مسابقه بي سابقه!
جشن دنياي تصوير عكس يك مربوط ميشه به جايي كه مهرجويي داشت اداي انتظامي رو در مياورد عكس دو يه لحظه بعدتره كه مهرجويي از كلمهي عقده دربارهي انتظامي استفاده كرد و يه باره همه فهميدن دعواست و مجلس يخ كرد.
|
Mosy boy: mostafa ensafi
چهارشنبه 2 خرداد 1386 - 19:50
-5 |
|
|
|
همه ئی اینا رو بی خیال! کش لقمه ی امیر ( همون کراواتش ) چه قدر باحاله. هم با حاله هم با خاله! راستی موهاشو چه طوری صاف کرده؟ چه طور فلانی می نویسه ذبیح الله منصوری ما ننویسیمMosy boy؟
|
وحید جلالی
پنجشنبه 3 خرداد 1386 - 1:14
-21 |
|
|
|
تبریک
سلام آقا نیما تبریک.میلان قهرمان شد.گرچه منم مثل امیر قادری عشق یوونتوس هستم ولی کیه که فوتبال ایتالیا رو دوست داشته باشه و روش تعصب نداشته باشه.ولی خوب ما نیستیم دارید حال می کنید ها.البته من با اینکه یوونتوسی ام عاشق مالدینی کاکا نستا پیرلو و استاد جنگولک بازی گتوسو هم هستم.خلاصه دم همشون گرم.
|
محمد حسین اجورلو
پنجشنبه 3 خرداد 1386 - 12:11
-2 |
|
|
|
جمیعا سلام اگر چه هنوز نیما روزنوشت رو به روز نکرده اما من چون آدم قانونمندی هستم از شرکت در مسابقه بعد از پایان مهلت قانونی معذورم.
|
حامد اصغری
پنجشنبه 3 خرداد 1386 - 22:39
-20 |
|
|
|
شوخی انتظامی با مهرجویی است .
من که میگم مربوط به جشن دنیای تصویره احتمالا مربوط به شوخی انتظامی با مهرجویی است . 1.بازگشت یووه را به سری a خدمت الکس دل پیرو امیر قادری امیر پوریا و سیامک رحمانی و همه یوونتوس بازها و طرفداران ایتالیا تبریک عرض می کنم 2.از مهدی پور امین هم بازم تشکر می کنم.
|
علیرضا
جمعه 4 خرداد 1386 - 20:26
-10 |
|
|
|
حناتون رنگ نداره.
دوشنبه 31 ارديبهشت 1386 - 19:31 جمعه 4 خرداد 1386 - 20:23 چند بار تصمیم گرفتین، منظم بنویسین؟
|
مهسا
جمعه 4 خرداد 1386 - 22:44
-7 |
|
|
|
به روز رسانی
سلام چرا این بخش های نقد فیلم و یادداشت های اختصاصی به روز نمی شود یا شاید می شود من نمی بینم
|
صوفیا
يکشنبه 6 خرداد 1386 - 0:40
-7 |
|
|
|
من که گفتم خیلی امیدی به بازگشت نیما نیست!شاید هم هنوز به ساعت شما 48 ساعت نشده تا به روز کنید!فکرکنم باید اندفعه ساعت هامون رو با هم تنظیم کنیم!
|
امید جعفری
يکشنبه 6 خرداد 1386 - 11:48
7 |
|
|
|
سلام
دیدی نمیتونی نوشته هاتو به روز کنی.پس بیخیال قول الکی نده.خودمون میدونیم چقد سرتون شلوغه
|
حمید قدرتی
يکشنبه 6 خرداد 1386 - 16:12
16 |
|
|
|
آپ دیت
سلام روی صحبتم با بچه هاست . شما که جای هیچ کی نیستین فقط جای خودتونید . پس در مورد دیگران تصمیم نگیرید . در واقع اصلاً حنایی در کار نیست که بخواد رنگ بده یا نده . مطلب قبلی نیما ( مارادونا ) تا این مطلب چند هفته گذشت اگر بخواد سیر سعودی داشته باشه وقت لازمه . تازه اون روزنامه رو داره و این طور که بوش می اد می خواد این روز نوشت رو آپ دیت کنه .
|
مصطفی انصافی
يکشنبه 6 خرداد 1386 - 23:4
25 |
|
|
|
آپدیت یا به روزرسانی
حمید قدرتی! معنی عنوان نوشته ی تو با عنوان نوشته ی مهسا هیچ فرقی نمی کنه. کدوم قشنگ تره؟ فارسی را پاس بداریم.
|
محمد حسین اجورلو
دوشنبه 7 خرداد 1386 - 10:45
-2 |
|
|
|
اقا من نفهمیدم این دو روز چرا اینفدر دیر میگذره
|
محمد حسین اجورلو
سهشنبه 8 خرداد 1386 - 17:2
7 |
|
|
|
خبر مجوز گرفتن سنتوری به جای خوشحالی ناراحتم کرد واقعا متاسفم حالا باید منتظر باشیم چاوشی هم از ایران بره واقعا متاسفم
|
علیرضا
سهشنبه 8 خرداد 1386 - 23:31
-2 |
|
|
|
به روز رسانی و تنبلی مزمن
آیا نیما سالم است؟ حقیقتا شک دارم. من فکر می کنم این کار آقای مهرجویی خیلی خوب نیست که صدای محسن چاوشی رو از سنتوری گذاشته کنار. (اگه من بودم فیلم رو اکران نمی کردم.) یاد انتخاب فیلم سنتوری به صورت تمام و کمال در همه زمینه ها در مجله فیلم از طرف شما افتادم. دوشنبه 31 ارديبهشت 1386 - 19:31 سهشنبه 8 خرداد 1386 - 23:16 وقتی چیزی رو می گی باید نسبت بهش متعهد باشی. اگه تصمیم بگیری و اعلام نکنی، به من ربطی نداره. اما وقتی اعلام می کنی، باید پاش وایستی. موافقم. اون ضرب المثل خیلی به این وضعیت نمی خوره. البته از جهاتی درسته. (از حمید قدرتی تا حدودی خوشم اومد:) این کار شاید اسمش سر کار گذاشتن مخاطب باشه. (گرچه عمرا فکر نکنم با این نیت انجام بشه.) همون تنبلی مزمن بهتره.
|
حمید دهقانی
چهارشنبه 9 خرداد 1386 - 17:27
17 |
|
|
|
سلام. آقا میذاشتی جوهر! قولی که دادی خشک بشه، بعد دومرتبه بدقولی و دودره بازی رو در نوشتن شروع می کردی...
|
ذبیح ا... منصوری ( امیررضا نوری پرتو سابق)
پنجشنبه 10 خرداد 1386 - 15:13
5 |
|
|
|
منتظر اتمام 48 ساعت هستیم !
نیما جان سلام . خوبی ؟ بابا جون به لب شدیم . جایزه هم نخواستیم . فقط بگو کجایین که چنین عکس العمل هایی داشته اید ؟ هنوز 48 ساعت تموم نشد ؟
|
وحيد
دوشنبه 26 فروردين 1387 - 10:52
10 |
|
|
|
با سلام
|
مسعود
يکشنبه 20 ارديبهشت 1388 - 20:48
6 |
|
|
|
مسابقه بزرگ!
تنها چيزي كه برام جالب بود حضور خانم صبا كمالي تو رديف جلو بود نمي دونم تو جشن تصوير دنياي هنر چه خبر بود حالا هر چي بود خنده دار بوده حتما به هر حال ادم با حالي هستي عكس هرو جاي ديگه رو نكن چون كر كر خنده است شوخي كردم رفيق جديد فعلا خداحافظ
|