با سلام خدمت همه ی دوستان خودم .

تسلیت می گم بابت فوت کومنچینی . به هر حال یکی دیگه از هنرمندان و سینماگران دنیا مرد . با این حرف امیر تا حدوددی موافقم که حتما آدم خوبی بوده و کلی با زندگیش و فیلماش حال کرده که این قدر زنده مونده . هنرمندان فارغ از آثارشان همواره قابل احترام بوده و هستند و خواهند بود . امری که متاسفانه در مملکت ما کمتر شاهد آن هستیم و با هنرمندان و سینماگرانمان گزینشی برخورد کرده ایم و جز شکستن دلهاشان کاری دگر انجام نداده ایم ... شاهد این مدعا فریدون فروغی - فرهاد - فردین و بسیاری از هنرمندان پیش از انقلاب بوده اند ... کاش با هم مهربانتر بودیم ...

امیر جان منتظر نقد " میامی وایس " ات در مجله فیلم هستم .

وبلاگم هم با یادداشتهایی بر قاعده ی بازی ( ژان رنوار ) - اخراجی ها و بهعضی از فیلمهای نوروزی تلویزیون آپدیت شده . سری بزنید و نظرتونو بفرمایید ممنون میشم.

www.cinema-cinemast.blogfa.com

خیلی مخلصیم .

بر ما چه میشود ...وقتی نوجوان بودیم سینمای ایتالیا را با فلینی و دسیکا و روسلینی و پازولینی و ویسکونتی و رزی شناختیم و از آن وسیله ای برای ابراز وجود در محافل افاضل کردیم و حالا که چند سالی گذشته لذتمان را از دیدن کمدی های ایتالیا که زمانی در کنارش همیشه صفت مهوع را هم میاوردیم پنهان نمی کنیم.

مثل من که در آن سالهای نوجوانی کافکا و سارتر و ...میخواندم و از کشف زوایای پنهان فلسفه پست مدرن سخن میگفتم و حالا از هیچ فرصتی برای ژول ورن خواندن نمیگذرم.

"خوشبخت ترین آدمها آنهایی هستند که لذت خود را پنهان نکنند."

این جمله قصار فوق هم از خودم بود.

((بنام خدا))

نقد اخراجیها

حالا نوبت خندیدن است.

بگذارید در آغاز به یک مسئاله اعتراف کنم . می گویند وقتی می خواهی نقد هنری بنویسی ، سعی کن ارزیابی های خودت از صاحب اثر را کنار بگذاری و فقط اثر هنری رو نقد کنی . من همیشه تلاش می کنم به این حرف عمل کنم ولی نمی توانم . نمی توانم وقتی که قرار است کار کیمیایی را نقد کنم ، علاقه خودم به کارگردان را در نقدم دخیل نکنم . یا مثلا ذهنیت بدی که نسبت به فلان کارگردان دارم رادر نقد اثرش کنار بگذارم . در مورد اخراجیها هر چه سعی می کنم کاری به ده نمکی نداشته باشم و فقط فیلمش را نقد کنم ( که انصافا فیلم نسبتا خوبی از آب در آمده ) نمی توانم . قادر نیستم احساس بدی که نسبت به دو اثر قبلیش دارم (فقر و فحشا و کدام استقلال کدام پیروزی ؟) ، آن حرکات زننده اش در اختتامیه جشنواره فجر و خلاصه خیلی از حرف و حدیث و شایعاتی که درباره او گفته می شود را کنار بگذارم و فقط در مورد اخراجیها مطلب بنویسم . شاید ثعد از این بهتر باشد که اسم کارگردان ها را قبل از دیدن فیلم و نوشتن نقدشان ندانم و اصلا اسمشان را به خاطر نسپارم . شاید هم بهترین راه حل این باشد که اصلا بطور کلی مقوله نقد را کنار بگذارم ومثل خیلی ها فیلم را بعنوان یک سرگرمی تماشا کنم . فعلا که تصمیمی نگرفتم .

اخراجیها ماجرای چند جوان جنوب شهری که بنا به دلایلی تصمیم می گیرند به جبهه بروند را بیان می کند . دلایل که همه به نوعی مادی هستند . و کل قضیه فیلم هم همین است . تحول این افراد در جبهه و تبدیل علایق مادی به علایق و خواسته های معنوی . در این بین هم ماجراها و شوخی های خنده آوری چیده شده تا صاحب اثر از طریق همان فرمول قدیمی که می گوید اول بخندان بعد نصیحت کن به اهداف خود برسد . تا اینجا اشکالی ندارد . اتفاقا خیلی هم خوب است که طنز را وارد سینمای جنگ کنیم ( کار که چارلی چاپلین و لورل هاردی در حدود نیم قرن پیش انجام می دادند ) . و از تصویر سازی افراد جنگ به عنوان افراد ماورایی و فرا زمینی فاصله بگیریم و این پدیده را برای تماشاگر امروزی که با فیلمهای جنگی قهر کرده ملموس ترکنیم . صخنه های طنز فیلم تماشاگر را واقعا می خنداند . اما آیا آن شوکها و لحظه هایی که قرار است تاثیر گذار باشد خوب از کار در آمده؟ جواب من که خودم این فیلم را دوبار دیدم و بار دوم فقط برای لحظه های طنز آن راهی سینما شدم منفی است . چند صحنه در این فیلم که قرار است تاثیر گذار باشد عبارتند از : سکانس بشین پاشوهای فرمانده و تبعیت کردن دیگران از او ؛ پخش صدای ضبط شده بچه از واکمن بعد از شهید شدن پدر؛ صحنه بغل کردن دخترک نیمه جان توسط امین حیایی ، صحنه ایثار مجید سوزوکی و سکانس انتهایی فیلم در آن چادر صحرایی .

اول از همه بگویم یک نا همگونی بین دو نیمه فیلم وجود دارد . نیمه اول که قرار است تماشاگر بخندد و نیمه دوم که قرار است به تماشاگر شوک واد شود . در نیمه اول خبری از موسیقی متن نیست . اما در نیمه دوم تا دلتان بخواهد موسیقی وجود داردو آن هم یک موسیقی غمدار .

شخصا از همه صحنه های تاثیر گذار فیلم یک صحنه را می پسندم و آن هم صحنه شنیده شدن صدای کودک از واکمن است .که جالب است بدانید در آن صحنه هم موسیقی متن وجود نداشت .

حالا چرا این صحنه ها تاثیر گذار نشده ، دلایل زیادی می تواند داشته باشد . یکی همانکه گفته شد ( ناهمگونی در موسیقی متن ) و دیگری اینکه از نیمه دوم فیلم به وره شعار می افتد ( اشاره به دیالوگ مجید سوزوکی زمانیکه قرار است به خط مقدم اعزام شوند و دیگری دیالوگ شریفی نیا که حاکی از اظهار ندامت و پشیمانی بود ). البته عامل شتاب زدگی را هم می توان موثر دانست .

جدای از این مطالب چند نکته دیگر هم لازم است که گفته شود. بازی بازیگران در این فیلم همگی قابل قبول است غیر از یکی دو مورد مثل منوچهر آذر ( در این مورد لهجه بازیگر کار دستش می دهد ) . درجواب ده نمکی که می گوید چرا جایزه ای به بازیگرانش داده نشده باید بگویم که ایراد از خود اوست . اگر کمی دقت کنید در این فیلم بیشتر قاب بندی ها به این صورت بود که چند نفر را در یک قاب جای داده بود . خود من گاهی اوقات مانده بودم که به کدامیک از بازیگران در آن موقعیت ها توجه کنم و بازی کدام را دنبال کنم . که البته این امر را می توان برای فیلمسازی که در اولین فیلم بلند خود اخراجیها را با آن حجم بسازد توجیه منطقی دانست . در انتها باید بگویم که شخصا حضور پیمان قاسم خوانی را ( هر چند به عنوان مشاور فیلمنامه از او یاد شده ) یکی از پایه های اصلی این فیلم می دانم .

ساسان اميركلالي

پیشنهاد بی‌شرمانه‌ی من اینه که اسم فیلم‌ها رو بنویس ببینیم سراغ داریم یا نه . اگر داشتیم اون‌وقت ما هم اسم فیلم‌هامون رو می‌نویسیم ببینید سراغ دارید یا نه!

این که میگویی فیلم های از این دست گیر نمی آیند را خوب می فهمم و به خاطر همین از هر فرصت نصفه و نیمه ای هم شده برای دیدنشان استفاده می کنم . توی جشنواره هم که به خودشان زحمت ندادند مونیچلی ها را زیر نویس کنند. از این خدا بیامرز هم یک چیزهایی این ور آن ور دیده بودم و چون نمی دانستم قرار است بمیرد هیچ چیزشان را حفظ نکردم تا برایت بگویم. گمان کنم چند وقت پیش یکی از کانالهایشان داشت تیکه هایی از کارهاش را نشان می داد و رویش ایتالیایی بلغور می کرد. لا مصب این جور فیلم ها خیلی به دیالوگ و زبان و این چیزها وابسته اند و نمی شود کاریش کرد و از نوع موقعیتی که تو گفتی کمتر می شود پیدا کرد. کلا ایتالیایی ها زیاد حرف می زنند. و من البته!

اول از همه اینکه سحر جان،مصطفی انصافی و حمید قدرتی عزیز خوشحالم که دوباره اینجایید.جایتان حسابی خالی بود.

بعد هم از آقا حامد ممنونم که اشتباهاتم را تصحیح کرد.نباید خیلی به حافظه ام اعتماد می کردم.فقط اینکه حالا که اسم فیلم ها را چک کردم عاشق مترسک و تنهایی باد را در لیست اکران شده ها پیدا نکردم.مطمئنی اکران شده اند؟

مصطفی انصافی عزیز من که نقطه قوتی در اخراجی ها ندیدم.از نظر من در این فیلم فقط چند بازیگر مطرح و امتحان پس داده در این زمینه دور هم جمع شده اند تا با لودگی ها و مسخره بازی هایشان هرطور که شده تماشاگر را بخندانند و ضعف های کارگردان نابلدشان را پنهان کنند.اوج هنر جناب کارگردان در شوخی بی مزه با ماسک و شیمیایی شدن خلاصه می شود!درست است،اخراجی ها یک فیلم اولی است ولی ای کاش کارگردانش هم این را می دانست!

به نظرم فقط عمر طولانی داشتن فضیلت نیست.همان قضیه عمر با عزت که می گویند،چنین عمری هست که فضیلت به حساب می آید.

امیدوارم همین روزها آخرین پادشاه اسکاتلند را ببینم.خیلی وقت است در مورد یک فیلم حرف نزده ایم.دلم برای این جور بحث ها تنگ شده.

نشسته ام جلوی تلویزیون و دارم این چیزها را می نویسم.بعد از مدت ها دارم بازی بارسلونای عزیزم را می بینم.چه می کنه این بارسلونا.

ایمیلتون رو نداریم. ولی حرف واسه گفتن زیاد داریم. کو گوش شنوا؟

لیست بازیگران فیلم بیضایی رو دیدید؟ خیلی باحاله... همه منتظریم. خیلی منتظر...

سلام.آقایون خانوما خواهشا بیخیال این اخراجی هابشید.بسه دیگه.این همه فیلم.دلم لک زده برای بحث درباره یک شاهکار.مثلا من دیشب درخشش ابدی یک ذهن بی آلایش رو دیدم.موقع دیدنش تمام خاطراتم به سبک خود فیلم از جلوی چشمم رژه می رفتند.DVD شو که آخر پیدا نکردم.ناچار VCD شو بعد از کلی انتظار گرفتم.دوست دارم نظر شما (مخصوصا جناب قادری)رو هم در موردش بدونم.

با سلام خدمت سروران خودم .

1- بازم گلی به جمال تیم برتون عزیز ! این آمریکایی غیرتش از خیلی از ما ایرانیها بیشتر بود و صداش بابت فیلم خزعبل 300 دراومد .

2- آقای حمید قدرتی سلام . از مشکل آپاندیسیت شما خیلی ناراحت شدم . چون خودم قبلا تجربه اش کرده ام . البته مال من نترکیده بود و کمی دکتر دیر جنبیده بود به مشکل شما دچار می شدم . در کل خیلی سخته .آرزوی سلامتی شما را از درگاه یزدان پاک خواستارم .

3- همانطور که آقای مصطفی انصافی هم ذکر فرمودند یه نگاهی به لیست جالب بازیگران فیلم " لبه ی پرتگاه " استاد بیضایی بیندازین . خیلی باحاله ! گلزار و مهران مدیری و ...

4- با انتقاد خانم حنانه سلطانی راجع به اخراجی ها کاملا موافقم .

5- آقای ساسان امیرکلالی نقدتونو خواندم و با اغلب نکات برشمرده در نوشته تان موافقم . اما قبول کنید فیلم تنها چیزی که نداشت صحنه های تاثیرگذار بود . آن صحنه ی واکمن هم فرمودین خیلی کلیشه ای و همراه با پرداخت بد بود . شخصیت سرهنگ در ماشین گرفتار می شود و اسیر آتش مهمات منفجر شده می شود اما واکمنی که حاوی صدای فرزندش است چند متر آن طرفتر صحیح و سالم افتاده بود و کار می کرد .

6- دوست عزیزمون آقای امید غیایی هم گویا دچار کسالت شده اند . برای ایشان هم آرزوی سلامتی دارم .

7- مخلص امیر خان گل و همه ی دوستان خودم .

ba nazaretun raje be inke har ki ziad omr mikone adame khubi hast mokhalefam.2ruze pish yeki az behtarin doostanam ro az dast dadam un faghat 23 salesh bud faghat 23 sal va dar tamame modate 4 sali ke mishnakhtamesh baraye zendegish talash kard va juneshro vase oon gozash va hame ham kheili doostesh dashtan va alan ham dar ghame doorish bitaban

akharin padeshahe eskatland ro hanuz nadidam vali in tor ke khoondam raje be zolimiye ke adamaye in donya be ham rava midaran mesle inke ta vaghti zendan yadeshon nist ke khodeshun ham ye rooz khahand mord be har hal omidvaram har che zudtar bebinamesh.

حنانه خانوم کاملا درست می گن . فیلم فقط و فقط با لودگی های تکراری گرفته شده از جوکهای تاریخ مصرف گذشته تلاش می کند بخنداند و به شدت شعار می دهد . شخصیتها و کنشهایشان هم به وضوح تکراریه . نمی دانم چقدر درست ، ولی حس میکنم همین دیالوگهای خنده دار هم حاصل مشاوره پیمان قاسم خانی باشه .

.......

کاش پرونده اخراجی ها رو ببندیم ......

سلام امير خان . از اينكه نقد فيلم رو توي اين صفحه آوردم عذر مي خوام . چه خوبه كه يك قسمتي از سايت رو هم براي نقد هاي بچه ها ايجاد كنين . البته ازتون ممنونم كه نقد رو حذف نكرديد.

همیشه با این بحث کمیت و کیفیت مشکل داشته ام. فکر می کردم این دغدغه طولانی زیستن که ناخودآگاه در ذهن اکثر آدمها بطور عجیبی مانور می دهد؛ آنقدرها هم شاید مساله مهمی نیست.... آنجا که خوب زیستن و درست زیستن خودنمایی می کند.

اما بعضی آدمها هرقدر هم که طول عمر نصیب می برند؛ بازهم در لحظه فقدان بطور غریبی دیگران را از حضور عمیق و گرانقدرشان بی نصیب می کنند.

شخصا" از لوئیجی کومنچینی خاطره ای ندارم؛ اما وقتی پدرم خبر مرگش را شنید، برق کودکانه ای چشمهایش را روشن کرد و توصیه کرد فیلم " نان، عشق و رویاها" را از دست ندهم.

بعد ااتحریر... خواندن خبر مربوط به "سوسن تسلیمی" و خلسه متاثر از جادوی نامش خیلی چسبید که البته چند کلمه ای هم همانجا نوشته ام.

خانوما آقایون سلام! امروز داشتن اخراجی‌ها رو کنار خیابون می‌فروختن. خنده‌دار بود یک جورایی

salam.az safheye akhare sharghe jomeha doostet dashtam ta alan ke ye jaye parte donyam.az last king of scotland porsidi:faghat shayad to befahmi ba che lezzati didamesh.namayeshe aval ba hozoore forest whitaker!badesham kheili afsaneyee hastesh .nemigam .! chon be har ki az doostam goftam bavaresh nashod!

I want to say - thank you for this!

Thanks

Very goood!!!

Now i can say thank you

I want to say - thank you for this

Thank you very much :D

Nice blog! Very interesting themes. I will allways read it. Also e-mailed on rss

thanks you so much

comment6,

comment5,

من واقعا می تواند که من هرگز خواندن اطلاعات بسیار مفید در مورد گفت ??? ????? :: ?????? ?? ::. من می خواهم به قدردانی من به وب مستر www.cinemaema.com.

پست خوب در مورد ??? ????? :: ?????? ?? ::. من بسیار بازمان و تلاش شما را به نوشتن این داستان قرار داده اند تحت تاثیر قرار می شود . من به شما یک لینک در وبلاگ من رسانه های اجتماعی می دهد. همه بهترین ها !