سينماي ما- مرسده مقیمی: «گذشته»فیلم تازه اصغر فرهادی از همان ابتدای حضورش در کن و شاید حتی پیش‌تر هنگامی که خبر ساختش رسید، عده‌ی بسیاری را در انتظاری مشتاقانه قرار داد. بازخوردهای خوب جشنواره‌ی کن نیز این اشتیاق را شور و حرارت بخشید آن‌قدر که مسئولین تصمیم گرفتند هم‌زمان‌ با نمایشش در کن آن را برای اهالی رسانه اکران کنند اما از آنجا که فرهادی همیشه برای منتقدین و اهالی مطبوعات که مخاطبان حرفه‌ای آثارش محسوب می‌شوند ارزش و احترام بسیاری قائل است به علت کیفیت پایین و زیرنویس ناصحیح نسخه‌ای که به ایران فرستاده شده بود خواست تا این نمایش لغو شود و به او فرصت دهند نسخه‌ی با کیفیت و دارای زیرنویس دقیق و صحیح را به ایران بفرستد.

همین اتفاق باعث شد تا آن نمایش خصوصی لغو شود اما خیلی زود و هم‌زمان با اکران جهانی فیلم "گذشته"، فیلم در ایران اکران شد، اتفاقی که برای سینمای ایران کم‌سابقه و یا شاید بی‌سابقه بود. فیلم فرهادی به رغم نداشتن تبلیغات تلویزیونی و شهری از همان ابتدا با استقبالی کم‌نظیر مواجه شد و خیلی زود به باشگاه میلیاردی‌ها پیوست این در حالی است که تعصب فرهادی برای حفظ اصالت هنری فیلمش باعث شد "گذشته" بدون دوبله اکران شود و قطعا اگر فیلم دوبله می‌شد مخاطب عام با آن ارتباط بیشتری برقرار می‌کرد و برای رفتن به سینما بیشتر ترغیب می‌شد؛ بسیاری به دلایل مختلف از بی‌حوصلگی گرفته تا بیماری‌های چشمی از دیدن فیلمی با زیرنویس صرف نظر می‌کنند اما برای کارگردانی چون فرهادی یقینا مهم بود که حس بازیگرانش و لحظاتی که به واسطه کنش و واکنش آن‌ها در فیلم جاری و ساری گردیده است دقیقا همان‌طوری که فیلمبرداری و اجرا شده به مخاطبش برسد و قطعا دوبله هرچقدر هم زنده و باورپذیر باشد این مهم را تا حد زیادی از بین می‌برد.

فرهادی بدون فکر به گیشه خواست دقیقا همان چیزی را که پس از مدت‌ها تمرین ساخته است هم‌وطنانش ببیند. او گرچه که بر اساس اصالت‌های فردی خویش "گذشته" را ساخته است و به قول خودش با عوض شدن جغرافیا محتوای فیلمش تغییری نکرده اما همان قدر که هویت ایرانی فرهادی در "گذشته" حفظ شده او فیلمی فرانسوی و برای مخاطب جهانی ساخته و برای به دست آوردن دل هم‌وطنانش راضی نشده حس و حال گذشته با دوبله دستخوش تغییر شود که باید این احترام او به مخاطب را ستود و شاید باید موفقیت بی‌چون و چرای وی را جز در توانایی هنری‌اش در همین احترام جست و جو کرد چرا که همین احترام است که سبب می‌شود او برای نگاشتن فیلمنامه‌اش مدت‌ها وقت صرف کند. بر خلاف رسم متداول فیلمسازی ماه‌ها را به تمرین با عواملش بگذراند و بر کلیه عوامل فنی در حین فیلمبرداری و بعد از آن دقت نظر داشته باشد.

برخی از منتقدان ایرانی پس از دیدن "گذشته" آن را پایین‌تر از آثار پیشین فرهادی به ویژه دو کار آخرش دانستند، عده‌ای از خسته‌کننده بودن فیلم سخن می‌گفتند و این‌که فیلمساز مرعوب رودست زدن به مخاطب شده و همین باعث شده که در تمام لحظات شاهد گره‌افکنی‌ها و گره‌گشایی‌های پی در پی باشیم تا جایی که داستان اصلی از دست می‌رود و مخاطب را خسته می‌کند و تعداد بسیاری بر این باورند که نداشتن شناخت فرهادی از جوامع غربی به کار لطمه زده است و او در واقع فیلمی با فرهنگ شرقی را در لوکیشنی غربی ساخته و فیلم از همین سو آسیب‌های فراوانی دیده و شخصیت‌ها به آن میزان باورپذیری که باید نرسیده‌اند چرا که این آدم‌های اروپایی با فرهنگ شرقی اصغر فرهادی هم‌خوانی ندارند و فرهادی هم با توجه به مدت کوتاهی که در فرانسه بوده نتواسته است فیلمنامه‌اش را با نوع فرهنگ اروپایی بنویسد و ماحصل کار شده است فیلمی که شاید تنها دلیل این که نمی‌توانست در ایران ساخته شود نشان دادن روابط زنی شوهر دار با مردی دیگر باشد.
از همان روز اول اکران گذشته در ایران بحث و بعضا جدل بین موافقان و مخالفان فیلم فرهادی چه در میان کارشناسان سینمایی و چه میان مردم داغ بوده است. موافقان و دوست‌دارن فیلم سرسختانه با موارد فوق مخالفت می‌کنند و مخالفان با آوردن مصادیق مختلف بر موضع خویش پافشاری می‌کنند.

با این‌که منتقدین "گذشته" دلایل اقناع‌کننده‌ای برای دیدگاه‌های‌شان دارند اما سوال مطروحه این است که اگر فیلم فرهادی خسته‌کننده و فاقد فیلمنامه‌ای با چفت و بست است چطور در اروپا مخاطبان بسیاری را با خود همراه کرده است؟ چطور در ایران بدون کوچک‌ترین تبلیغی تمامی سالن‌هایی که آن را نمایش می‌دهند را مملو از جمعیت می‌کند؟ آیا فقط به سبب سبقه‌ی فرهادی و مطرح شدن "جدایی نادر از سیمین"؟

و سوال دیگر این که اگر فیلم بیشترین ضربه‌اش را از درک ناصحیح فرهادی از فرهنگ غربی و شرقی بودن می‌خورد؛ پس چرا "گذشته" سرسخت‌ترین منتقدانش را در ایران دارد؟! چرا در حالی که بیشتر منتقدان داخل کشور که مدعی‌اند فیلم با فرهنگ خودمان ساخته شده و ساختنش در فرانسه محلی از اعراب نداشته است فیلم را دوست نمی‌دارند و ایرادات فراوانی به آن وارد می‌دانند اما منتقدان خارج از کشور که در کن به تماشای فیلم فرهادی نشسته‌اند اکثرا به آن چهار ستاره‌ی کامل داده‌اند، آن را مستحق نخل طلا دانسته‌اند و بیش از نود درصدشان لب به تحسین "گذشته" گشوده‌اند؟ آیا استقبال "گذشته" در جوامع غربی و نپسندیدن‌اش در کشور خودمان عکسِ اصلی‌ترین انتقاد مخالفین را اثبات نمی‌کند؟
برای یافتن پاسخ این پرسش‌ها تنها باید صبر کرد تا زمان که همیشه به عنوان بهترین قاضی بر مسند قضاوت نشسته است در مورد آخرین ساخته‌ی فرهادی قضاوت کند.

باید دید که آیا زمان "گذشته" را برای ابد در خود ثبت خواهد کرد یا پس از مدتی او را از یاد خواهد برد؟


منبع : سينماي ما

به روز شده در : يکشنبه 20 مرداد 1392 - 16:39

چاپ این مطلب |ارسال این مطلب | Bookmark and Share

اخبار مرتبط

نظرات

اضافه کردن نظر جدید
:             
:        
:  
:       




mobile view
...ǐ� �� ���� ����� ������� �?���?�


cinemaema web awards



Copyright 2005-2011 © www.cinemaema.com
استفاده از مطالب سایت سینمای ما فقط با ذکر منبع مجاز است
کلیه حقوق و امتیازات این سایت متعلق به گروه سینمای ما و شرکت توسعه فناوری نوآوران پارسیس است

مجموعه سایت های ما: سینمای ما، موسیقی ما، تئاترما، فوتبال ما، بازار ما، آگهی ما

 




close cinemaema.com ژ� ��� �?��� ��� ���?���