سینمای ما-ارغوان اشتری:سر آنتونی فیلیپ هاپکینز متولدسی ویکم ماه دسامبر 1937 است.وی در منطقه مارگام ،وست گلامورگان ایالت ولز در انگلستان چشم به جهان گشود. آنتونی هاپکینز پیشه اش بازیگری است و در کارنامه اش سه فیلم در مقام کارگردان دارد..
گفت وگویی از او می خوانید، کمی با گپ های متداول با بازیگران تفاوت دارد و بیشتر نگاه آنتونی هاپکینز را به زندگی ،دستاوردها،بازیگری و... را بررسی و شخصیت واقعی وجهان بینی اش را برای دوستداران خود روشن می کند..
گفتنی است که در حال حاضر فیلم «360» به کارگردانی فرناندو میره لیس با حضور هاپکینز بر روی پرده است.

سر آنتونی شما یکبار اعتراف کردید که هرچه زندگی را بیشتر تجربه می کنید بیشتر به نظرتان به یک «رویا »شبیه می ماند.آیا لحظه ای خاصی در زندگی تان وجود داشته که به نظرتان رویدادها از واقعیت فاصله گرفته باشد؟
- سی سال گذشته بیشتراینگونه بوده .دستاوردهاو تجلی چیزهایی که در کودکی آرزویش را داشتم ،در نوجوانی وجوانی می خواستم ،به من این نکته را نشان داد. شاید سی سال پیش این موضوع را درک کردم.به خودم گفتم:«این رویدادها واقعی نیست.همان طوری که آرزویش را داشتم ودر ذهنم تصویر کرده بودم،برایم پیش امد.»تمام عمرم اینطوری گذشته و من مفتون قدرتی هستم که تمام ما انسان ها داریم.اینکه هرچه به جلو پیش می رویم ،د زندگی را خودمان شکل می دهیم..

آیا به نظر شما بازیگران و فیلمسازان زندگی درونی قدرتمندتری دارند؟مردم اغلب می گویند بازیگران حساس تر واحساساتی ترند..

-من به بکارگرفتن واژه هنر درباره بازیگری اعتقادی ندارم همیشه ترجیح دادم از آن دسته بازیگران معمولی باشم که  به هیچ یک ازاین حرف های پرطمطراق درباره بازیگری اعتقادی ندارند.پس تمایل دارم کمی کلبی مسلک تر باشم.ولی به گمانم بازیگری فرآیندی خلاقانه است.بازیگری،کارگردانی ،آهنگسازی فرآیندهایی خلاقانه اند. من آدم های خلاق را به حساب می آورم.شخصا خودم را خلاق می دانم ولی به این معنی نیست که  باید بازیگر،موسیقی دان یا نقاش باشید تا خلاق باشید-ولی از نظرمن وقتی در حرفه و کسب وکاری خلاقانه  مشغول کار هستید،باید نهایت اگاهی را داشته باشید.امااین کار از شما یک اندیشمند خاص نمی سازد.

بسیاری از بازیگران طوری رفتار می کنند که گویی..
...
-باید دراین موارد مراقب باشند.چون وقتی شروع به باور می کنی که «آزادی» داری چون ادم خاصی هستی و اکسیژن خاصی را تنفس می کنی .آنجاست که به دردسر افتاده ایی..آن جاده ایی به دیوانگی است.وخیلی از بازیگران استودیویی اینگونه هستند. آنها اعتقاد دارند ادم های خاصی هستند.من اعتقاد دارم بازیگران سعادتمند یا منفور اند شاید کمی آگاهی بیشتری هم داشته باشند که باید آن را به کار بگیرند. همین. ولی به این معنی نیست که بازیگر برتری دارد یا از دیگران بهتر است.نقطه تمایزدر شیوه ایی است که بازیگر از مغزش استفاده می کند.

در گذشته کارگردان هایی بودند که واقعا الهام بخش تان باشند؟
-چند تایی بوده اند وهمه انها شیو ه های شگفت انگیزی در کار داشته اند.من با الیور استون،استیون اسپیلبرگ و با تعدادی فیلمساز در این حد واندازه همکاری داشته ام .با برخی از بهترینها و خوش شانس بوده ام.زمانی که خودم پشت دوربین قرار می گیرم تلاش می کنم طراحی منحصربفرد خودم را داشته باشم.به طور طبیعی آدمها تحت تاثیر هم قرار دارند.الیور استون کارگردان بی نظیری است ومن بسیاری از فیلمهای او را طی سالها دیده ام.اما تلاش کرده ام که صحنه ها را از تصورات خودم بسازم.می خواهم تمام قواعد و گرفتاری های فیلمسازی را زیرپا بگذارم وبه خاطر لذت بردن از کارگردانی، فیلم بسازم.

آیا بازیگری به جوان ماندن تان کمک می کند؟

بله.من جوانم! خلاق بودن و مشغولیت فکری داشتن ،خیلی عاقلانه است.اگر اینجوری نباشید به آرامی می میرید. هرچند گاهی احساس خستگی می کنم و به فکرم می زند باید بازیگری رارها کنم. دلم نمی خواهد بازنشسته شوم.نه ،من از کل کار لذت می برم و تا روزی که برسد ودیگر نتوانم جلوی دوربین قرار بگیرم،بازیگری را ادامه می دهم.چنین کاری خواهم کرد.

هنوز شیفته بازیگری هستید؟

-سابقا کمی شیفته بودم اما الان دیگر به هیچ وجه.از بازیگری لذت می برم اما شاید این روزها بیشتر لذت ببرم چون برایم آسان تر شده است. تئاتر بازی نمی کنم چون برایم بازیگری در تئاتر،خیلی جدی است.برای من به  قرارگرفتن پشت میله های زندان می ماند.بازیگران تئاتر را تحسین می کنم اما من نمی توانم.من ترجیح می دهم زندگی ام را بگذرانم و درمیان کمی هم بازیگری کنم.

این روزها زندگی تان را چگونه می گذارنید؟

پیانو می زنم. عاشق نواختن پیانوهستم.مطالعه می کنم.نقاشی می کشم و آهنگسازی می کنم.درنتیجه یک زندگی پر از خلاقیت را می گذرانم.اما همانطور که می دانیدنه به این دلیل که به طور وسواس گونه ایی خلاق هستم،من از نقاشی کشیدن لذت می برم.نمی دانم چقدر نقاش خوبی هستم اما نقاشی می کشم وسریع هم می کشم.با آکرلیک کار می کنم و به نظر می رسد روی کار جواب می دهد.نت می نویسم و آهنگسازی می کنم.پیانو می زنم وکلی مطالعه می کنم.زندگی خوب است.بنابراین بازیگری کاری است که گاهی انجام می دهم تا وقتم را بگذرانم.

به نظر می آید با خود تان به توافق رسیده اید....

ایکاش وقتی جوان بودم انچه را که امروز به آن پی برده ام ، واحساس میکنم که نوعی توافق با خود است،می دانستم.چون وقتی جوانی همه چیز برایت جدی ترو مهم تر است.زمانی که به گذشته نگاه می کنم با خودم فکر می کنم که «وای آن کارها برای چی بود؟» هیچ چیزی آنقدر مهم نیست زندگی ات را بکن ، چون دمی در این دنیا هستیم.

پس از پیری لذت می برید؟
-بله.خودم را حفظ کرده ام.در آیینه خودم را نگاه می کنم و چروک ها رامی بینم اما برایم اهمیتی ندارد.دوران خوبی است.نمی دانم چرا انقدر خوب است.فناپذیری ناجی خوبی است.درنهایت شما را از هر چیزی خلاص می کند و زندگی را برای تان زیبا می کند.نظرات کارل گوستاو یونگ را بخوانید.

به هرچیزی که در زندگی خواسته اید،رسیده اید؟
به فراسوی آن.خیلی خوش شانس بوده ام.در گذشته دردسرهایی داشته ام.مشکلات خودم را داشته ام.اما به راه خود ادامه دادم.زندگی  ام بی نظیربوده واقعا شکرگزارم.


منبع : سینمای ما

به روز شده در : جمعه 3 شهريور 1391 - 2:33

چاپ این مطلب |ارسال این مطلب | Bookmark and Share

اخبار مرتبط

نظرات

اضافه کردن نظر جدید
:             
:        
:  
:       




mobile view
...ǐ� �� ���� ����� ������� �?���?�


cinemaema web awards



Copyright 2005-2011 © www.cinemaema.com
استفاده از مطالب سایت سینمای ما فقط با ذکر منبع مجاز است
کلیه حقوق و امتیازات این سایت متعلق به گروه سینمای ما و شرکت توسعه فناوری نوآوران پارسیس است

مجموعه سایت های ما: سینمای ما، موسیقی ما، تئاترما، فوتبال ما، بازار ما، آگهی ما

 




close cinemaema.com ژ� ��� �?��� ��� ���?���