
| |
سينماي ما- حمید سمندریان در اردیبهشت سال ۱۳۱۰ در تهران زاده شد. فعالیت تئاتریش را حین تحصیل در دورهٔ متوسطه آغاز کرد. او در کلاسهای تئاتر و هنرپیشگی حسین خیرخواه، شباویز و نصرت کریمی شرکت کرده که زیر نظر عبدالحسین نوشین اداره میشد. سمندریان همچنین ویلون مینواخت و از شاگردان محمود ذوالفنون، برادر بزرگتر جلال ذوالفنون بود.
وی پس از اتمام دورهٔ دبیرستان به اروپا سفر کرد و در آلمان دورهٔ مهندسی شوفاژ سانترال را در دانشگاه صنعتی برلین گذراند اما بعد از آن به کنسرواتور عالی موسیقی و هنرهای نمایشی هامبورگ وارد شد. برخورد با تئاتر آنقدر برایش جذاب بود که مجالی برای موسیقی نمیگذاشت و به همین دلیل برای همیشه از موسیقی خداحافظی کرد.
سمندریان طی شش سال به صورت آکادمیک تحت آموزش ادوارد مارکس که یکی از استادان برجستهٔ تئاتر بود اصول و مبانی کارگردانی و بازیگری را آموخت و همزمان در آلمان به صورت حرفهای مشغول به کار شد.
وی پس از پایان این دوره به دعوت ادارهٔ هنرهای نمایشی دراماتیک ادارهٔ کل هنرهای زیبای ایران به کشور برگشت و بهسرعت نمایشنامهٔ دوزخ یا در بسته اثر ژان پل سارتر را در تالار نوبنیاد همین اداره به روی صحنه برد و فعالیتهای خود را به شکل پیوسته در عرصهٔ تئاتر ادامه داد؛ همچنین با همکاری مهدی فروغ به تأسیس هنرستان آزاد هنرهای دراماتیک که وابسته به هنرهای زیبای کل کشور بود دست زد.
پس از آن حمید سمندریان به دعوت مهندس هوشنگ، مهدی برکشلی و با همکاری مهدی نامدار دانشکدهٔ تئاتر دانشگاه تهران را بنیان گذاشتند و کار تدریس را بدون وقفه تا پایان عمر در دانشگاههای تهران و کلیهٔ دانشگاههای تئاتری ادامه داد.
در سال ۱۳۷۳ به تأسیس کلاسهای آزاد بازیگری و کارگردانی دست زد که هنرجویان بسیاری از آنجا دانشآموخته شدند و به عرصهٔ حرفهای هنر وارد شدند.
مرگ
حمید سمندریان که از بیماری سرطان کبد رنج میبرد، حدود ساعت ۵ صبح روز پنجشنبه ۲۲ تیرماه در سن ۸۱ سالگی در منزل خود درگذشت.این اتفاق در حالی افتاد که همراهان و شاگردان همیشگیاش تصمیم گرفته بودند برای بهتر شدن حال استادشان، بار دیگر اجرای نمایش «بازی استریندبرگ» را که او سالها پیش به صحنه برده بود با همان بازیگران قبلی یعنی هما روستا، رضا کیانیان و پیام دهکردی پاییز امسال به صحنه ببرند و حتی بخشی از تمرینات اولیهٔ این نمایش نیز در منزل شخصی او آغاز شده بود.
سمندریان که در تمام این سالها حسرت اجرای «زندگی گالیله» را با خود داشت، آخرینبار در سال ۱۳۸۹ سرگرم ترجمه و کار بر روی این نمایشنامهٔ معروف برتولت برشت بود و قصد داشت اواسط تیرماه همان سال گروه بازیگران این نمایش را مشخص کند تا براساس توافقات انجامشده با شهرداری تهران، «گالیله» را از بهمن سال ۱۳۸۹ تا اردیبهشت ۱۳۹۰ در تماشاخانهٔ ایرانشهر به صحنه ببرد، اما این آرزو هرگز محقق نشد.
فعالیت هنري در تئاتر: ترجمه و اجرا
سمندریان برخی از مهمترین متون نمایشی از نویسندگان شاخص ادبیات نمایشی غرب همانند فردریش دورنمات، برتولت برشت، آنتوان چخوف، اوژن یونسکو، آرتور میلر، ماکس فریش، ژان آنوی، تنسی ویلیامز، ژان پل سارتر و هنریک ایبسن را ترجمه و سپس کارگردانی کرد. از این منظر باید او را یکی از کارگردانان شاخص تئاتر در تاریخ تئاتر ایران به شمار آورد که سهمی جدی در آشنایی مردم و علاقهمندان تئاتر و نمایش با متون و آثار کلاسیک و برجستهٔ تاریخ تئاتر جهان داشتند.
يگانه كارگرداني سینما
سمندریان تجربهای هم در حیطهٔ سینما داشت و فیلم «تمام وسوسههای زمین» را در سالهای اولیهٔ دههٔ ۱۳۶۰ کارگردانی کرد؛ اما دیگر به سمت سینما نیامد؛ اگرچه همسرش، هما روستا از جمله بازیگران شاخص تئاتر و سینمای ایران بوده است.
سياهه معتبر شاگردان و همراهان؛ از هنرستان آزاد هنرهاي دراماتيك و دانشگاه تهران تا آموزشگاه بازيگري سمندريان
بسیاری از هنرمندان مطرح ایران از شاگردان او محسوب میشوند؛ از این جمله عزتالله انتظامی، گوهر خیراندیش، رضا کیانیان، میکاییل شهرستانی، احمد آقالو، کیومرث مرادی، پرویز پورحسینی، گلاب آدینه، مهدی هاشمی، ناصر هاشمی، آتش تقیپور، سعید پورصمیمی، مریم معترف، سوسن تسلیمی،فریبرز عربنیا، امین تارخ، احمد ساعتچیان، محمد رحمانیان، محمدرضا جوزی، محمد یعقوبی، امیر جعفری، فتحعلی اویسی، فردوس کاویانی، مهران مدیری، خسرو سینا، میرطاهر مظلومی، پیام دهکردی، پارسا پیروزفر، نوید فرید، شهاب حسینی، حامد کمیلی، حامد بهداد، نگار فروزنده، یوسف تیموری، رابعه اسکویی، مجید صالحی، فرزاد حسنی، شهرام عبدلی، قطبالدین صادقی، علیرضا اشکان، حمید فرخنژاد، الیکا عبدالرزاقی، حمید میهندوست، آشا محرابی، حسام نواب صفوی،ایرج راد،انوشیروان ارجمند و ...
به باور بسیاری با وجودی که تئاتر نوین ایران توسط عبدالحسین نوشین بنا شده بود ولی در زمان سمندریان جدیتر شد. به طوری که تمام کسانی که از دههٔ ۱۳۴۰ به بعد در زمینه تئاتر در دانشکدههای تئاتر تهران تحصیل کردهاند از شاگردان سمندریاناند و در واقع کسی نیست که در عرصهٔ تئاتر ایران کار کند و به نوعی شاگردی وی را نکرده باشد.
حمید سمندریان در سال ۱۳۴۲ گروه تئاتری منسجمی بهنام گروه هنری پاسارگاد تشکیل داد که افراد گروه عبارتاند از: پرویز پورحسینی، سعید پورصمیمی، پری صابری، اسماعیل محرابی، جمشید مشایخی، پرویز کاردان، محمد حفاظی، منوچهر فرید، ثریا قاسمی، اسماعیل شنگله، مهدی فخیمزاده.
منش و رفتار حرفهاي و اجتماعي
بسیاری بر این نکته تأکید دارند که سمندریان در تمام محافل و نشستها جز تئاتر از چیزی صحبت نمیکرد. حتی چند روز قبل از درگذشتش از گذشتهٔ تئاتر میگفت و مسائل امروزش و اظهار امیدواری کرده بود که اگر عمری باقی باشد، باز هم بتواند یک تئاتر به صحنه بیاورد.اسماعیل شنگله هم که خود را از شاگردان حمید سمندریان میداند و میگوید از سال ۱۳۳۸ که هر دو کارمند ادارهٔ هنرهای دراماتیک بودند با هم دوست شدند و هر روز مسیر خانه تا اداره را پیاده میرفتند تا از تئاتر بگویند. شنگله این دیدارها و گفتارها را کلاسی شفاهی برای خود دانست که باعث افزایش اطلاعات او از تئاتر شده و منجر به رفتن شنگله به اتریش و آلمان برای تحصیل در این رشته شد. شنگله یکی از مدرسان آموزشگاه سمندریان نیز بودهاست. بسیاری به لبخند سمندریان و احوالپرسیهای او با دانشجویانش اشاره کردهاند و اینکه او همواره با لبخند به دیدار شاگردانش میرفتهاست.
یادبودها و تماشاخانه سمندريان
در تاریخ شنبه ۸ اسفند ۱۳۸۸ و با همت معاونت اجتماعی شهرداری تهران و با حضور محمدباقر قالیباف، شهردار تهران، تماشاخانهٔ شمارهٔ دو ایرانشهر در خانهٔ هنرمندان ایران به پاس یک عمر حضور هنری حمید سمندریان به نام این چهرهٔ نامدار عرصهٔ هنر ایران نامگذاری شد.
همزمان با این اتفاق نمایشگاهی از پوستر نمایشهای سمندریان در طول سالها کارگردانی نیز در خانهٔ هنرمندان برپا شد و آنطور که محمدباقر قالیباف گفت، قرار بر این شد که تندیس این هنرمند هم در «تماشاخانهٔ سمندریان» نصب شود.همچنین شهردار تهران از نمایشگاه پوستر و کاریکاتور سمندریان دیدن کرد و برای اجرای نمایش گالیله که سمندریان قرار بود اجرا کند، قول همکاری داد. علاوه بر اینها، در این روز از کتاب «این صحنه خانهٔ من است» سمندریان نیز رونمایی شد... اين روزها در فقدان حميد سمندريان، تنديس ايستادهي او كنار ورودي تماشاخانهاش نصب شده، ولي نمايش «گاليله» و خيلي آثار ديگر با اجراي او روي صحنه نرفت و نخواهد رفت.
|