نگاهي به فيلم «خوابم می‌آد» ساخته رضا عطاران
مردی که می‌خواست بخوابد!

سينماي ما- نعیم صدری: «خوابم می‌آد» داستان کسی ست که می‌خواهد بخوابد، فقط همین. کسی که در نود دقیقهٔ تمام، طنز تلخ هیچ بودنش را می‌بینیم. کسی که روزی توپی به سمتش شلیک شده و از آن روز به بعد محتاج دو چیز بوده؛ عینک و پوشک. مردی که آن قدر خوشبخت است که در تمام لحظات پوشک‌واجب شدنش یک لیوان پر از چای در دست دارد ولی آن قدر خوشبخت نیست که زلزله و خمپاره‌ای که سبب این وضعیت خجالت‌بار شده سبب ریختن قطره‌ای از آن لیوان چای نیز بشود.

عطاران به خوبی از پس تصویر کردن این فضای پوچ برآمده، آن قدر خوب که می‌توانیم با حضورش به آیندهٔ سینمای کمدی امیدوار باشیم. او در اولین اثر سینمایی‌اش لحن خود را یافته و آن را به‌خوبی در سراسر فیلم حفظ کرده. لحنی که بار تداومش بر دوش فیلمبرداری و تدوین اثر، بازی‌های به‌اندازه، پرداخت خوب موقعیت‌های فیلمنامه و نکته سنجی خود اواست. هومن بهمنش‌ در «خوابم می‌آد» برگی رو می‌کند که اگر آن را در کنار كارهايي بگذارید که قبلاً در آثاری همچون «چیزهایی هست که نمی‌دانی» رو کرده، دیگر نمی‌توانید از مقابل نام اين فيلمبردار جوان و تازه‌آمده به سادگی بگذرید. فیلمبرداری «خوابم می‌آد» به تنهایی یک اثر کمیک است. اثری که در نبود عناصر صدا و تدوین نیز می‌تواند هویت خود را اثبات کند و البته زمانی تبدیل به یک کار استادانه می‌شود که به‌رغم دارا بودن این ویژگی، خود را به شکل خلاقانه‌ای با عنصر تدوین ترکیب می‌کند.

آن چه اکبر عبدی  در «خوابم مي‌آد» ارائه می‌کند (به‌حق) تمام بازی‌های اثر را تحت تاثیر خود قرار داده، اما با نگاهی به ساختار کلی فیلم می‌توان توجه را به نام دیگری نیز معطوف کرد؛ مریلا زارعی در اثر عطاران نقشی را ایفا می‌کند که بسیار فرا‌تر از «نقش مکمل زن» درام است؛ او درواقع نقش مهم‌تری در ایجاد ریتم کلی چیدمان فیلم دارد و عملکردش نشان می‌دهد که به خوبی نقشش را در ساختار فنی اثر درک کرده و با کمک میزانسن‌های بازیگوشانهٔ کارگردان در تثبیت این ضرباهنگ بازی به موفقیت رسیده است.

خود عطاران هم در «خوابم می‌اد» عملکردی بسیار فرا‌تر از یک کارگردان فيلم اولي ارائه می‌دهد، او به‌جز طراحی میزانسنهای کاملا مناسب، با پرداخت جزئیات خلاقانه فضای اثرش را به بهترین شکل ممکن صیقل می‌دهد؛ سوسکی که در سکانس اول بر لبهٔ تخت رژه می‌رود، کنتراست خارق‌العاده‌ای که میان شخصیت پدر و طرح تی‌شرتش ایجاد شده، آخرین جملاتی که در دعوای پدر و مادر از دور به گوش‌مان می‌رسد، نحوهٔ پرداخت تصویری صحنه‌های مربوط به کودکی رضا خصوصاًدر لحظاتی مانند خاک‌کردن دوربین (؟) مسروقه و ‌تنبیه کودک توسط مادر جوانش و بسیاری موارد دیگر همه جزئیاتی ظریف اما مهم هستند که تاثیر بسزایی در تثبیت اتمسفر اثر دارند.

در این میان فیلمنامه ‌هم با خلق موقعیت‌های جذاب – به ویژه در نیمهٔ ابتدایی‌اش- مصالح لازم را برای بنا کردن فضای شبه فانتزی فیلم در اختیار خالق اثر قرار می‌دهد، اما پس از گذشتن از این نیمه همین فیلم‌نامه تبدیل به پاشنهٔ آشیل فیلم می‌شود. متاسفانه متن جدا از موقعیت‌ها نه به پرداخت مناسبی از داستان می‌رسد و نه موفق می‌شود مختصات اشخاصش را با وضعیتهای دراماتیک پیرامونشان وفق دهد. به عبارتی دیگر فیلمنامه به هیچ‌وجه نتوانسته خود را با لحن کلی فیلم همساز کند (و یا بالعکس) و درنتیجه هیچ‌کدام از پیچش‌های داستانی نیمهٔ دوم کار تبدیل به گره‌های باورپذیر دراماتیک نمی‌شوند. درواقع برای تماشاگری که دقایقی طولانی را (با اشتیاق) صرف پیگیری بازی‌های شخصیتی کاراکترهای نیمه فانتزی کرده نه مختصات ‌گروگان‌گیری در میان این فضا قابل تعیین است و نه ارتباط میان افراد حاضر در ماجرا و نه (بالطبع) ماجراهای پایانی درام. کاش عطاران قبل از ساخت فيلمش، «سلطان کمدی‌» ساخته مارتين اسکورسیزی را می‌دید و می‌توانست نمونه‌ای خارق‌االعاده از همپایی لحن سرخوشانه با چنین موقعیت دراماتیکی را بیابد.

در ‌‌نهایت با تمام این اوصاف «خوابم می‌اد» داستان مردی ست که در تمام عمر به منفعلانه‌ترین شکل ممکن فقط و فقط غرق در تمام حسرت‌هایش به محیط پیرامون خیره شده و حالا وقتی برای اولین بار تلاش می‌کند نقش فاعل به خود بگیرد، چیزی جز سقوط در انتظارش نیست؛ سقوطی همچون کادویی سربسته برای مردی که همیشه در انتظار جایزه‌ای بوده به پاس اعمال نیکش!






  • منبع : سينماي ما

    به روز شده در : سه‌شنبه 6 تير 1391 - 17:17

    چاپ این مطلب |ارسال این مطلب | Bookmark and Share

    اخبار مرتبط

    نظرات


    سه‌شنبه 6 تير 1391 - 18:50
    3
    موافقم مخالفم
     

    فقط عطاران وبس

    محمد
    سه‌شنبه 6 تير 1391 - 20:50
    6
    موافقم مخالفم
     

    بعد از عبدالرضا کاهانی این بار عطاران تا حدی موفق تر یک فیلم کمدی می سازد.کمدی که یک پایان تقریبا تلخ دارد،یک کمدی سیاه،تلخند یا زهرخند!

    این در سینمای ایران اتفاق بدیعی است.دکور،فیلمبرداری،موسیقی،بازی بازیگران(!)،کارگردانی و... همه نوید یک تحول در سینمای کمدی کشور است.

    به این کمدی به هیچ وجه نمی توان لقب سخیف را داد.هرچند سر همین فیلم های سخیف هم بحث زیاد است.

    یک مقدار دیر وقته و من خوابم می آد!

    احمد
    جمعه 9 تير 1391 - 21:33
    -8
    موافقم مخالفم
     

    فیلم خوبی نبود.اصلن!

    sajjad
    شنبه 11 شهريور 1391 - 5:58
    0
    موافقم مخالفم
     
    چطوری باید دانلودش کنم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

    نمیدونم از کجا دانلودش کنم لطفا راهنماییم کنید

    طریقه دانلود کردن رو به ایمیلم بفرستید

    منتظرتونم

    بای

    اضافه کردن نظر جدید
    :             
    :        
    :  
    :       




    mobile view
    ...ǐ� �� ���� ����� ������� �?���?�


    cinemaema web awards



    Copyright 2005-2011 © www.cinemaema.com
    استفاده از مطالب سایت سینمای ما فقط با ذکر منبع مجاز است
    کلیه حقوق و امتیازات این سایت متعلق به گروه سینمای ما و شرکت توسعه فناوری نوآوران پارسیس است

    مجموعه سایت های ما: سینمای ما، موسیقی ما، تئاترما، فوتبال ما، بازار ما، آگهی ما

     




    close cinemaema.com ژ� ��� �?��� ��� ���?���