گفت‌وگو با فرشته طائرپور، تهيه‌كننده «نخودي» و كارشناس سينماي كودك و نوجوان
در‌ نبردهای گلادیاتوری برای اکران‌، فیلم کودک زیر دست و پای بقیه له مي‌شود

سينماي ما- هما بذرافشان: فرشته طائرپور سال‌هاست كه در سينماي كودك و نوجوان فعاليت دارد وتهيه‌كننده فيلم هاي مطرح و خاطره انگيزي است. به بهانه اكران «نخودي» درباره مشكلات و راه‌كارهاي رشد سينماي كودك ايران گفت‌وگويي با ايشان در هفته‌نامه اقتصاد و زندگي  انجام شده است.

 

افول سينماي كودك و نوجوان در سال‌هاي اخير چه دلايلي داشته است؟
در یک کلام ، نداشتن متولی آگاه و دلسوزی که حساسیت‌ها و الزامات این حوزه را بشناسد و مهم بشمارد. این یک واقعیت است که در شرایط آشفته امروز و اوضاع کنونی تولید و اکران، همه ژانرهای سینمایی نیاز به برنامه‌ریزی و حمایت دارند‌، اما تفاوتهایی میان وضعیت سینمای کودک و سینمای بزرگسالان وجود دارد که ‌توقع توجه ویژه را مضاعف میکند. در زمینه فیلم‌های غیر کودک راههاي ارتباط‌ با مخاطب، تعاريف روشن‌تری دارند و هر اثری وقتی وارد عرصه رقابت با سایر تولیدات سینمایی میشود‌، نسبت به توانایی‌های موضوعی و هنری‌اش در جلب مخاطب‌ موفق می‌شود. در مورد فیلمهای كودكان اين وضعیت متفاوت است. نه به خاطر آن‌که فیلم، چه درجه‌‌ای از استاندارد‌های هنری و محتوایی را دارا است، بلکه بیشتر به خاطر آن‌که مخاطب مربوطه، موجود تصمیم‌گیرندهای نیست و می‌بایست توسط یک متولی بالغ هدایت شود. در تمام حوزهها، سینما براساس نوع آن طبقهبندی میشود، اما به اين حيطه که می‌رسیم ، باید همه چیز را براساس مخاطب و شرایط وی تعريف كنیم. باید ضوابط جا افتاده موجود در اکران‌، با نگاهی تازه به موقعیتها و محدوديتهاي کودکان امروز ایرانی‌‌ تغییر کنند و اين همان مطلبی است كه میتواند محوری تازه در بحث سینمای کودک تلقی شود و ما را از کلیگوییهای تکراری و بیخاصیت برهاند.
کودک امروز ایرانی (یا شاید بهتر است بگوییم تهرانی) با انواع موانع جاری و ناگهانی برای رفتن به سینما مواجه است. از عمده‌ترین موانع جاری، کمبود تولیدات کافی، کمبود سالن‌های مشخص و مناسب نمایشی و عدم برخورداری فیلم های کودک از شرایط گسترده تبلیغات رسانه‌ای و شهری است. حال به این موانع اضافه کنید تعطیلات پیش‌بینی نشده مدارس و این واقعیت عجیب را که فیلم‌های کودکان در شرایط فعلی با تعطیل‌شدن مدارس افزایش بیننده که ندارند هیچ، با افت شدید مخاطب هم مواجه می‌شوند! سابق بر اين تعطیلي مدارس به هر دلیلی مساوی بود با مراجعه چند برابر خانواده‌ها به سینما‌ها – بخصوص فیلم های خانوادگی و کودک - اما اکنون این ماجرا مانند خیلی چیز‌های دیگر وارونه شده و تعطیلات، چه ناشی از آلودگی هوا باشند یا علتی دیگر، نتیجه عکس می‌دهند. اگر در جامعه ما مسئولان مراقب و تحلیل‌گری وجود داشت، یقینا از خود و خانواده‌ها می‌پرسیدند که بچه‌ها در این تعطیلات اجباری چند روزه‌ چه می کنند؟
تنها در يك صورت سينماي كودك میتواند نجات پيدا كند؛ در صورتي‌كه مثلث شهرداري، آموزش و پرورش و رسانه‌ها وارد عمل شوند و این پدیده را در میان اضلاع و زوایای خود مراقبت کنند. در آن‌صورت شاید دیگر خیلی هم نیاز به حمایت ارشاد نباشد. خوشبختانه نگرانیهای محتوایی نیز دراین زمینه آن‌قدر کمتر از سایر انواع سینماست که مي‌توان تا حدی آزادش گذاشت و یا آن را به هسته های کارشناسی مستقل سپرد.
کسی که واقعا می‌خواهد برای سینمای کودک کاری کند، باید حال پدری را داشته باشد که از بروز بیماری افسردگی در کودکش آگاه و نگران است و فکر و ذکرش از این خطر خلاص نمی‌شود. چنین پدری از وقت و توجه و سرمایهاش چیزی برای رفع این بیماری در فرزند عزیزش کم نمی‌گذارد و برای پیشگیری یا علاج، به سراغ بهترین مشاور‌ها و متخصصها می‌رود.


به نظر شما هنوز امكان بازگرداندن مخاطبان پرشمار سينماي كودك به سالن‌هاي سينما (مانند دهه 1360) وجود دارد؟
در صورتی‌که عزمی بر این مهم جزم شود‌، بله . ‌با یک نگاه تحلیلی به پارک‌های کودک، شهر بازی‌های تابستانی و سالنی‌، انواع کلاس‌های ورزشی و هنری‌، اسباب‌بازی‌فروشی‌ها و.... اصولا هر مکان خدماتی عمومی که جاذبه‌هایی برای کودکان در آنها منظور شده‌، می‌توان به وضوح دید که کودک ایرانی از جایگاه، محبوبیت، اختیار و حق انتخاب بالایی برای واداشتن والدین خود به انجام کاری برخوردار است. حتی فروش بالای تنقلات شور و شیرین و مضر‌، نشان می‌دهد که این قشر (که آمار قابل توجهی از مشتریان انواع بازارها را به خود اختصاص می‌دهند) تا چه حد در سرنوشت اقتصادی تولید‌کنندگان موثر و دخیل هستند.
در خانواده‌های تحصیل‌کرده و هوشمند این‌گونه مطالبات تفریحی و مازاد بر نیازهای اولیه کودکان ، از اهمیت و برنامه‌ریزی به جا برخوردارند. متاسفانه بسیاری از سازمان‌های مسئول و همچنین خانواده‌های کم‌توجه، با غفلت خود موجب شده‌اند که عملا‌ تصمیم‌گیری با کودکانی باشد که‌ صرفا در معرض تبلیغات محصولات تفننی و تصویری رسانه‌های خارجی هستند و هیچ خبری از آثار ادبی یا هنری متعلق به فرهنگ آباء و اجدادی خود ندارند.
این یک واقعیت است که سینمای کودک مانند بسیاری از اتفاقات دیگر، در ردیف اول مایحتاج خانواده ها‌قرار ندارد، اما در موازات این واقعیت‌، یک ضرورت هم وجود دارد که صرفا والدین و مربیان آگاه ‌ متوجه اهمیت آن هستند و آن مراقبت از تغذیه صحیح روان کودکان است.


- آيا امكانات و حمايت‌هاي دولتي براي ساخت فيلم كودك، راه‌كار درست و كارآمدي براي رشد و رونق دوباره اين گونه سينمايي است؟
در کشور ما که صنعت سینمایش عمدتا ‌در دست دولت است‌، بله. حداقل برای آغاز مجدد این جریان سرکوب‌شده، دولت باید مسئولانه‌تر حضور یابد. خودتان مجسم کنید اگر ارشاد ضمانت لازم را برای نوبت و وسعت اکران فیلم‌های کودک ایجاد کند‌، اگر آموزش و پرورش خارج از بوروکراسی مرکزی و استانی مراجعه به سینماهای کودک را جزو برنامه‌های مدارس اعلام کند... و اگر رسانه‌ها در اطلاع‌رسانی به بچه‌ها و بزرگترها سنگ‌تمام بگذارند... و اگر شهرداری‌ها همان‌گونه که در ساخت بوستان‌ها و پارک‌ها (فارغ از محاسبات بازگشت سرمایه) فعال بوده‌اند‌، عزم‌شان را برای توسعه فضاهای نمایشی جزم کنند و مهم‌تر از آن اگر به تبلیغ رایگان آثار هنری و سینمایی برای کودکان در سطح شهر بپردازند، کمترین اتفاق همان خواهد بود که برای انواع پفک‌ها افتاده است!


- چه دلايل و انگيزه‌هايي باعث شد پس از چند سال با توليد فيلم «نخودي» به سينماي كودك برگرديد؟
انگیزه که همیشه وجود داشته و انشااله خواهد داشت، اما دلیل اصلی‌اش دعوت جدی آقای اکبر نبوی به عنوان مسئول وقت جشنواره کودک فارابی بود که برخلاف دعوت‌های دیگر طی سال‌های قبل، توام با احترام و باور لازم به این نوع سینما و رفتاری حاکی از عملیاتی‌بودن ادعا ها بود . البته طرح خوب فیلمنامه «نخودی» و پیگیری‌های خود جلال فاطمی هم بی‌تاثیر نبود.

اگر حمايت فارابي از توليد فيلم كودك شامل فيلم شما نمي‌شد‌، باز هم امكان يا انگيزه‌اي براي ساخت اين فيلم وجود داشت؟
‌انگیزه را که گفتم همیشگی بوده و هست و ظاهرا قرار است با جان به در رود ... اما امکانش را نه. بلایی که اداره کل نظارت قبلی بر سر فیلم «نیلوفر» آورده بود (که البته هنوز هم ادامه دارد)‌، تا سال‌ها مرا از سرمایه‌گذاری در هر فیلمی منع ‌‌مي‌کرد.


- عدم استقبال عمومي از «نخودي» را حاصل شرايط غلط و نامتعادل پخش و اكران مي‌دانيد يا سليقه و پسند مردم در اين حوزه تغيير كرده است؟
فیلم «نخودی» مطلقا با عدم استقبال عمومی مواجه نشده، حتی حالا که بیش از دو ماه از اکران آن می‌گذرد. نخودی تنها مشکلش نداشتن سالن‌های ثابت و کافی بود. تا یک هفته پیش از اکران «نخودی» ‌ قرار نبود‌‌ 9 جدید فیلم همزمان اکران شوند. یکی از این 9 فیلم اصلاً قرار نبود این‌همه سینما در اختیار بگیرد. مثل همیشه در‌ عرصه نبردهای گلادیاتوری برای اکران‌، فیلم کودک زیر دست و پای بقیه له شد. انگار بحث قبا‌دوزی بود که گفتند چون این فیلم کودک است پس پارچه کمتری برایش کافی‌ست، همان سانس‌های نیم بهای صبح مدارس بشود سهمش از اکران. چندتایی سینمای خوب هم که صاحب لطف و تشخیص بودند، هرکدام یک سئانس بعداز‌ظهرشان را هم به فیلم مرحمت کردند. آن سال‌ها که سینمای کودک به شکل جهشی رشد کرد و بر صدر نشست، یک گروه سینمایی از سوی دولت موظف شده بود که فقط فیلم کودک نشان بدهد. یادم نمی‌رود که دو تا از مدیران این سینما ها کم مانده بود گریه کنند‌، اما چند هفته که گذشت چنان راضی شدند که به هیچ وجه حاضر نبودند از این گروه خارج شوند. البته الان هم دولت برای برخی از انواع سینما (یا بهتر بگویم برخی فیلمسازان و فیلم‌هایشان) مشابه چنین اولویت هایی را قائل است‌، اما متاسفانه هیچ‌کدام‌شان ربطی به سینمای کودک ندارند.

طرح «زنگ سينما» مي‌تواند كمك قابل توجهي براي رونق اكران فيلم كودك باشد يا اين هم طرح كوتاه‌مدت و موقت ديگري است كه به سرعت ناكارآمدي‌اش آشكار مي‌شود؟
این طرح در ایده اصلی خود طرح بسیار خوبی است و می‌تواند بسیار هم کارا باشد. چنین ایده‌ای از سال‌ها قبل، همان زمان‌ها که آقای صلح‌میرزایی و دوستان‌شان در آموزش و پرورش فیلم‌ها را ارزیابی می‌کردند، مورد مذاکره قرار داشت اما عملاً اتفاقی نیفتاد. تا حدود یک‌سال پیش به همت آقای علی‌اکبر قاضی‌نظام این طرح در معاونت فرهنگی شهرداری راه‌اندازی شد. سال گذشته فیلم‌های کودک قابل اعتنایی وجود نداشت و به تکرار اکران چند فیلم قدیمی اکتفا شد، اما امسال که این طرح می‌توانست با دست پر به میدان وارد شود و کاری بسیار گسترده صورت دهد‌، متاسفانه به دلیل محدود ماندن شرایط اجرایی در همان حد سال گذشته و عدم مشارکت فعال بخش‌های مختلف شهرداری در تبلیغ و اطلاع‌رسانی، این طرح با راندمانی حدود ده درصد از ظرفیت مطلوب آن‌ متوقف ماند و با حرکتی کند فعالیت کرد. برای کارهای بزرگ، باید بزرگ فکر کرد و اندک‌رضا نبود. متاسفانه طرح «زنگ سینما» از قابلیت‌های فیلم‌های امسال کودکان جا ماند. هنوز که هنوز است تبلیغات شهری این طرح به‌رغم حدود چهارماه مذاکره با شهرداری، آغاز نشده است. در حالی‌که فیلم «نخودی» به عنوان موتور محرکه این طرح دارد به اواخر زمان اکران خود نزدیک می‌شود.

- به نظر شما سينمارفتن بچه‌ها از طرف مدارس و بدون حضور خانواده و والدين مي‌تواند جوابگوي هزينه‌هاي فيلم‌ها و بازگشت سرمايه سينماي كودك باشد؟
مطلقاً. هزینه‌های تولید ارزان‌ترین فیلم سینمایی (چه کودک باشد چه غیر کودک) کمتر از سیصد میلیون تومان نیست و برای استرداد چنین سرمایه‌ای (حتی اگر یک ریال هم خرج تبلیغاتش نشده باشد) باید به فروشی معادل هفتصد میلیون تومان دست پیدا کرد. کافی‌ست به آمار فروش فیلم‌ها در یک سال اخیر مراجعه کنید؛ چنین معجزه ای بعید می‌دانم رخ داده باشد.



منبع : هفته‌نامه اقتصاد و زندگي

به روز شده در : سه‌شنبه 23 آذر 1389 - 19:58

چاپ این مطلب |ارسال این مطلب |

نظرات

اضافه کردن نظر جدید
:             
:        
:  
:       




mobile view
...ǐ� �� ���� ����� ������� �?���?�


cinemaema web awards



Copyright 2005-2011 © www.cinemaema.com
استفاده از مطالب سایت سینمای ما فقط با ذکر منبع مجاز است
کلیه حقوق و امتیازات این سایت متعلق به گروه سینمای ما و شرکت توسعه فناوری نوآوران پارسیس است

مجموعه سایت های ما: سینمای ما، موسیقی ما، تئاترما، فوتبال ما، بازار ما، آگهی ما

 




close cinemaema.com ژ� ��� �?��� ��� ���?���