| |
سينماي ما- محمد تاجیک: بسیاری از منتقدان مشهور و شناخته شده سینمای ایران در یادداشتهای خود به تمجید از آخرین ساخته بهروز افخمی پرداخته اند. تنوع ديدگاههاي مثبت در مورد فيلم در طيف متنوعي از نويسندگان نسلها مختلف و سلايق متفاوت نسژشان از موفقيت همه جانبه فيلم در حوزه رسانهاي و بازتابهاي مطبوعاتي دارد. گزيده اين نوشتهها و نظرات را اينجا بخوانيد:
/گذر از مرز ۵۰۰میلیون/
پخش این فیلم را شرکت فیلمیران برعهده داشته که تا کنون پخش فیلمهای کار گردانان مطرحی چون بیضایی، مهرجویی، کیمیایی واصغر فرهادی را برعهده داشته است . فروش این فیلم هم اکنون از مرز ۵۰۰میلیون تومان عبور کرده است .
/نقد روز نامه شرق/
فرانک آرتا از منتقدان سینما درباره فیلم سن پطرز بورگ درروزنامه شرق نوشته :اين سالها ديگر عادت كرديم به ديدن فيلمهاي كمدي سخيفي كه پشت سر هم ساخته ميشوند- فقط به بهانه جلب مخاطب - و بعد هم در اين وانفساي نبود فيلم خوب از سر دلخوشي مو را از ماست بكشيم بيرون و تلاش ميكنيم به هزار زور و زحمت نكته جذابي را از فيلمها استنباط كنيم. شايد نمايش عمومي فيلم سنپطرزبورگ دوباره فرصتي را فراهم آورد تا به سينماي كمدي و فيلم كمدي از منظر وصله ناجور نگاه نكنيم كه هر وقت كم آورديم، فيلم بزن و بكوب و كمدي بسازيم و به خورد خلقالله بدهيم تا گيشه حفظ شود. بالاخره هم ميشود فيلم كمدي خوب در اين مملكت ساخت.
/علاقه به سینمای تارانتینو و فیلم پالپ فیکشن /
در نيمه اول فيلم كمدي كلامي فيلم بيشتر است و از مرحله تونل و كليسا به بعد بيشتر با يك فيلم معمايي روبهرو هستيم اما ارجاعات سينمايياي كه در فيلم شده و علاقهاي كه به سينماي كوئنتين تارانتينو موج ميزند و يك جاهايي مهمل بودن اتفاقات و وقايع فيلم نظير همان موقعيتهاي فيلم پالپ فيكشن است، نشان ميدهد فيلمساز- فيلمنامهنويس، تدوينگر يا هر كسي كه بالاخره اين فيلم به نامش تمام شده- ظاهراً اين مورد محل مناقشه خيليهاست- علاقه دارند فضاي متفاوتي را در كمدي به وجود آورند؛ نظير كاري كه اجارهنشينها در دهه 60 انجام داد به طوري كه از دل وقايع كاملاً غيرجدي، موضوع جدي تاريخي- جواهرات سلطنتي تزار- به كوچه پسكوچههاي تهران و جوان آس و پاس از زندان آزادشده- نمونه زياد آن را در بيشتر فيلمهاي پيش از انقلاب ديدهايم - منتهي ميشود.
/بهترین بازی بهاره رهنما/
به اعتقاد خانم آرتا :نقطه قوت فيلم سن پطرز بورگ بازيگران آن است. مثلاً بهاره رهنما نسبت به ساير فيلمهايش بهترين بازي را ارائه كرد و همين طور پيمان قاسمخاني استعداد خود را در بازيگري كمدي هم نشان داد؛ همان گونه كه در نويسندگي نشان داده بود يا رگههاي مستند فيلم با صداي ناصر طهماسب بر روند فيلم تاثيرگذار بود، به طوري كه همين ايده و اجراي آن كلي موقعيت را تغيير ميدهد.
/قهقهه از ته دل/
مصطفی محمودی نیز درروزنامه شرق نوشته : برخلاف فيلمهايي كه در چند سال اخير به نام طنز و كمدي، انبوهي از لودگي و بيمايگي را به مخاطب قالب كردهاند، معتقدم سنپطرزبورگ يك فيلم كمدي و طنز سرگرمكننده است بدون اينكه بخواهد به عمق برود يا پيام و درس به مخاطبش بدهد. تماشاگر در مدت زمان 120 دقيقه از ته دل قهقهه ميزند و در پايان نيز تصور نميكند كه پولش را دور ريخته است و همين مساله در وانفساي كنوني سينماي ايران براي خودش نعمتي است. نكتهاي كه ميتوان از آن به عنوان نقطه قوت فيلم ياد كرد عبور هوشمندانه از برخي خط قرمزهاي موجود و پرداخت ظريف و زيركانه برادران قاسمخاني به برخي مسائل موجود در اجتماع كنوني است كه فيلم را دلنشين ساخته. اگر چه اين پرداخت در برخي بخشها از حد مجاز اخلاق فراتر ميرود و به درون مسائل نازلي فرو ميافتد اما به هر حال جا براي تقدير از اين برادران طناز هنوز موجود است.
/ریسکی که جواب داد/
در ساختار سنپطرزبورگ بايد بر نكته اصلي آن كه انتخاب بازيگر مناسب براي اين داستان است، تاكيد كنم. انتخاب زوج پيمان قاسمخاني و محسن طنابنده اگرچه همراه با ريسك فراواني بوده اما جواب بسيار خوبي داده و هر دو در ايفاي نقشهاي محوله موفق بودهاند. ضمن اينكه بازي و تيپسازي قاسمخاني در نقش فرشاد بسيار ديدني از كار درآمده است. البته در اين بخش بايد به انتخاب برخي بازيگران ديگر منجمله بهاره رهنما، اميد روحاني و به ويژه امين حيايي خرده گرفت. بهاره رهنما كه در ايفاي نقش رعنا هيچ خلاقيتي از خود نشان نداده و همان بهاره رهنماي هميشگي با همان اكتهاي آشناست. اميد روحاني نيز اساساً انتخاب نادرستي براي ايفاي نقش عموست و امين حيايي نيز كه متاسفانه چند سالي است در يك قالب ثابت قرار گرفته و تلاش نيز نميكند تا از اين قالب خارج شود. ضمن اينكه در خصوص كاراكتر قاتل حرفهاي كه نقشش را حيايي ايفا ميكند اساساً دچار مشكل هستم و معتقدم فيلمنامهنويس ميتوانست به راحتي از خلق چنين شخصيتي چشم بپوشد كه خب به هر حال اين مساله در فيلمنامه فعلي رخ نداده است.
/یاد آور دوران طلایی سینمای صامت و هارولد لوید/
به نوشته مصطفی محمودی ،يكي ديگر از موارد قابل توجه و تحسينبرانگيز سنپطرزبورگ روايت بخشهايي از فيلم به شكل مستند و با صداي راوي است كه ناصر طهماسب دوبلور باسابقه كشور به خوبي توانسته از عهده اين مهم برآيد و ضمن ايجاد تعادل بين بخشهاي روايي و داستاني، خاطرات دوران طلايي سينماي صامت و به ويژه فيلمهاي هارولد لويد را زنده كند. از ديگر سو تيتراژ ابتدايي فيلم نيز فكر شده طراحي و ساخته شده و جذابيتهاي ابتدايي داستان را چندين برابر كرده است. و به همه اينها البته بايد اضافه كنيم شاهكار بهروز افخمي را در فلاشبكهايي كه در ذهن فرشاد (پيمان قاسمخاني) ميگذرد و خاطرات زماني را كه در زندان بوده برايش تداعي ميكند كه با تغيير رنگ و حركت دوربين به سوي صورت او و نماي درشت چهرهاش آغاز ميشود و بلافاصله پس از پايان فلاشبك با حركت به عقب دوربين و دور شدن از صورت فرشاد مجدداً به زمان حال بازميگردد و صحنهپردازي بخشهاي زندان در تلفيق موارد فني ذكرشده علاوه بر اينكه خلاقيت جالبي را براي تماشاگر رو ميكند لحظات بسيار مفرحي را نيز برايش ميسازد.
/چند پله بالاتر از فیلمهای شادی آور این روزها/
محسن آزرم نیز در ماهنامه همشهری ۲۴ درباره این فیلم نوشته : در اینکه سنپطرزبورگ چند پلّه بالاتر از فیلمهای شادیآورِ این روزهای سینمای ما میایستد و فیلمی دیدنیتر است شکّی نیست؛ بههرحال داستانِ بهتری دارد، فیلمنامهی کاملتری دارد، شوخیهای بامزّهتری دارد و اجرای همهی اینها هم بهتر است و این فهرست را میشود همینجوری ادامه داد، امّا سنپطرزبورگ، با عرضِ معذرت، کُمدیِ درجهیکی نیست و این «نبودنْ» بیش از همه برمیگردد به تلقّیِ دوگانهی فیلمنامهنویس و کارگردان از یک داستانِ بانمکِ سرکاری.
/ساختار شکنی افخمی در عرصه کمدی/
طهماسب صلح جو نیز درباره فیلم سن پطرز بورگ گفته :فیلم سینمایی "سن پطرزبورگ"تا حد زیادی از کلیشه های رایج در سینمای ایران فاصله گرفته است و می توان گفت بهروز افخمی ساختار شکنی بزرگی در عرصه ساخت فیلم کمدی انجام داده است
طهماسب صلح جو منتقد سینما درگفت و گو با سایت خبری – تحلیلی سوره سینما گفت:"سن پطرزبورگ"با رویکرد و نگاهی به کمدی های دهه 40 طنز قابل قبولی را به تصویر کشیده است. این فیلم به هیچ وجه شباهتی به سینمای قبل از انقلاب ندارد اما کارگردان با هنر مندی بسیار لحظاتی را تصویر کرده است که برای مخاطب خاطره سازی می کند. صلح جو در ادامه گفت:به نظر من کمدی سازی تا حد زیادی به توانایی فیلمساز بر می گردد.بهروز افخمی کارگردان صاحب سبکی است که معمولا ساختار شکن است و "سن پطرزبورگ "نیز تجربه بسیار موفق و متفاوتی در کارنامه هنری او خواهد بود. صلح جو در ادامه تاکید کرد:کمدی سازی کار هر کسی نیست و اکثر فیلم هایی که به نام کمدی ساخته می شود متاسفانه سینمای ایران را با بحرانی روبرو کرده استد و در نهایت به کلیشه سازی دچار شده ایم. صلح جو در ادامه در مورد بازیگران این فیلم سینمایی گفت:بازی های متناسب با فضای قصه است و این یکی از نقاط قوت فیلم است خصوصا بازی محسن تنابنده که به نظر من این بازیگر بسیار خوب و هنرمندانه نقشش راایفا کرده است .و البته کیانوش گرامی با اینکه لحظات کوتاهی در این فیلم حضور داشت اما بسیار فوق العاده ظاهر شد و به نظر من بسیار بازیگر خوبی است.
/کمدی بدون شوخی های جنسی و رکیک/
کیوان کثیریان نیز درروز نامه خبر نوشته :در شرایطی که فیلمهای شبهکمدی بیارزش، میخواهند با انواع و اقسام شوخیهای رکیک و وقیح و جنسی به هر قیمتی تماشاگر را بخندانند و با سرعتی شگفتآور زادوولد کردهاند، "سن پطرزبورگ" یک اتفاق خوب است. یک کمدی سالم و مفرح که میتوانی بیواهمه، خود را به دستش بسپاری و از ته دل بخندی. و مگر توقع از سینما در وجه سرگرم سازیاش جز این است؟
به اعتقاد کثیریان ،"سن پطرزبورگ" فیلمنامه دقیقی دارد، قصهای جذاب و متفاوت به همراه شوخی های بهجا و سنجیده که بهاندازه، مصرف میشوند. شوخی زندان و خطرات درست اداکردن بعضی کلمات درآن، درخشان و بهقاعده از آب درآمده، گرچه تکرارمکرر آن کمی از شدت خنده ها میکاهد. ایده صحنههای مستند و اتصال آن به داستان نیز عملا موید قصه جذاب "سن پطرزبورگ" است و در ایجاد تنوع شکلی در فیلم نیز تاثیرمثبت دارد. پایان باز و البته بامزه فیلم هم تماشاگر را اقناع میکند و در نهایت با لب خندان از سالن بیرون میفرستد.
/بازی شیرین وغافلگیر کننده پیمان قاسمخانی/
از نظر این منتقد سینما ،بازی شیرین پیمان قاسمخانی غافلگیر کننده است. تنابنده هم مثل همیشه پخته و دلنشین بازی میکند. این دو به کمک بازی قابل قبول شیلا خداداد، بهاره رهنما و اندیشه فولادوند، لحظه های طنزآلود فیلم را به تمامی درآوردهاند.
/به اندازه کافی آبرومند/
نایب رییس انجمن منتقدان در پایان مطلب خود می نویسد :"سن پطرزبورگ" به اندازه کافی آبرومند هست که آرزو کنیم ایکاش مردم فوج فوج به دیدن این فیلم بیایند و بدانند که سینمای ایران فقط به فیلمهای سخیفی که بهنام کمدی به خوردشان داده میشود، محدود نیست و یادشان بیاید که دستجمعی خندیدن در سالن تاریک چه لذتی دارد. ای کاش هر روز تعداد این فیلمها در سینمای ایران زیاد شود و ای کاش سینماگران استخواندار و باریشه سینما، به میدان بیایند و کمدی بسازند تا عیار این ژانر ارزشمند سینما در ایران بالا رود. بهروز افخمی یکی از همین فیلمسازان استخواندار و کاربلد است. او با "سنپطرزبورگ" به روزهای اوج خود بازگشته و یادآوری میکند که وقتی کار به دست کاردان میافتد، تازه سینما سینما میشود.
/اثری متفاوت در سینمای ایران/
رضا درستکار دیگر منتقد معروف سینما نیز در روز نامه خبر می نویسأ:فیلم سینمایی «سن پطرزبورگ» را میتوان اثری متفاوت در سینمای امروز ایران دانست و البته این مقایسه کاملا مبتنی بر شرایط حال حاضر سینمای ایران است. به اعتقاد درستکار «سن پطرزبورگ» در مقایسه با آثار کمدی که غالبا با ساختاری ضعیف و عدم منطق روایی درست که در نهایت اکثر آنها کمدیهای سطح پایین به حساب میآیند فیلم بسیار خوبی است، چرا که شعور مخاطبش را دست کم نمیگیرد و در حد نیاز مخاطبش او را سرگرم میکند.
این منتقد سینما درادامه مطلب خود می نویسد :از سوی دیگر این فیلم 120 دقیقه است و همین موضوع نشان میدهد زحمت زیادی برای تولید آن کشیده شده، اما اگر «سن پطرزبورگ» را با سایر آثار کارگردانش بسنجیم و با در نظر گرفتن این موضوع که این فیلم با حاشیههای زیادی از جمله عدم رضایت بهروز افخمی از تدوین به اکران رسیده، آنوقت موضوع دیگری در کار است و «سن پطرزبورگ» را میتوان اثری معمولی و متوسط در کارنامه افخمی دانست.
/ریشه در قصه معروف دوازده صندلی/
یزدان سلحشور نیز درروزنامه ایران در مطلبی با عنوان "گنج را بردارو فرار کن " درباره فیلم سن پطرز بورگ نوشته :ايده اوليه فيلم، ريشه در قصه معروف «دوازده صندلي» دارد كه نسخههاي سينمايي بسياري از آن دركشورهاي مختلف شكل گرفته [از نسخههاي امريكايي و فرانسوي گرفته تا كوبايي و حتي اين اواخر، ايراني] و محتملاً مشهورترين نسخه آن، همان نسخه «مل بروكس» است كه چندباري از «سينما4»، مردم شاهدش بودهاند؛ با اين همه در نسخه تازه، سويه «اشيا محوري» آن، تغيير كرده و صندليها ناپديد شدهاند و «عقاب دو سر» جايش را گرفته؛ و البته يك قصه معمايي جنبي هم به آن افزوده شده كه پيش از پايان فيلم، جا عوض ميكند و به قصه اصلي بدل ميشود.
/فیلمی با فیلمنامه ای مستحکم /
به اعتقاد یزدان سلحشور :«سن پترزبورگ» بيترديد فيلمي متعلق به سينماي بدنه است مثل اغلب آثار اين فيلمساز و البته مثل همان «آثار»، اثري پيشنهاد دهنده به اين سينما و ارتقا دهنده آن نيز هست؛ فيلمي است كه با مخاطبان عام، به راحتي ارتباط برقرار ميكند و جذابيتهاي آشكارش، اولاً در آن بخشي به چشم ميآيند كه براي مخاطبان عام اولين نقطه توجه است يعني روايت قصه و بازيها و ثانياً با عناصري ممزوجاند كه عناصر مطلوب و جواب پس داده چنين سينمايياست [يعني بومي شده سينماي ماست] فيلمنامه مشترك پيمان و محراب قاسم خاني، در اين ميان، نقطه اتكاي فيلم است فيلمنامهاي مستحكم، هم در روند پيشبرد قصه از «وضعيت اوليه» به «وضعيت ثانويه» روايت، هم در شخصيتپردازي و شكل گيري ديالوگهاي مورد علاقه مخاطبان و البته «ضربهدار» كه با آنان [و در ذهنشان] از در سالن نمايش بيرون ميروند.
/یک اثر پیشنهاد دهنده/
نویسنده روز نامه ایران در پایان می نویسد :به نظر ميرسد كه پس از سالها، سينماي بدنه به يكي از آن آثار پيشنهاد دهنده و البته موفق در گيشهاش دست پيدا كرده. اثري كه يك كمدي خوب است نه صرفاً فيلمي خندهدار.
محسن تنابنده، پيمان قاسم خاني، شیلا خداداد، بهاره رهنما، انديشه فولادوند، ماهچهره خليلي، كيانوش گرامي، سروش صحت، سيامك انصاري، اميد روحاني، سيدابراهيم بحرالعلومي و... بازیگران اصلی این ساخته بهروز افخمی را تشکیل می دهند .
/سن پطرز بورگ محل نزاع افخمی و قاسمخانی /
مسعود کرمی نویسنده سایت لوح نیز درباره سن پطرز بورگ نوشته :قضیه از این قرار است که «سنپطرزبورگ» محل نزاع بین دو نگاه و سلیقهی متفاوت در عرصهی داستانگویی سینماست. فیلمسازی که عاشق فیلمنامههایی است که مو لای درزش نرود و بنایش بر تعلیق و معما باشد («عروس» و «شوکران» و «جهان پهلوان تختی») و کمدینویسی که تبحر خاصی در خلق کمدی کلام و موقعیت دارد و طرفدار پر و پا قرص کمدیهای پستمدرن است. با کمی دقت میشود جای پای هر دو را در فیلم تعقیب کرد؛ داستان معمایی و رو دست زدنهای کریم و فرشاد به هم و عقاب دو سرِ قلابی (یادآور شاهین مالت) و تونل منتهی به کلیسا و چرخش ناگهانی پلات در انتهای فیلم و تبدیل معجزهآسای کریم به نیکیتا ـ یکی از اعقاب سلسلهی تزار ـ از آن مایههای افخمیپسند است. در آنطرف گود بازیگوشیهای برادران قاسمخانی قرار دارد؛ مربع عشقی میان فرشاد و نامزدش و رعنا و کتی، شوخیهای آیتمی مثل گفتگوی تلفنی در آسایشگاه و موتیف زندان، شیطنتهای پستمدرنیستی مثل ادای دین به قصههای عامهپسند و مستند جعلی دربارهی سرنوشت خاندان تزار
/شروعی برای تغییر زیر ساختهای سینمای ایران/
محمد جلیلوند نیز درباره آخرین ساخته افخمی گفته : "سن پطرزبورگ " نوید بخش گونه جدیدی در سینمای کمدی است و شروعی برای تغییر زیرساخت های سینمای کمدی است.
جلیلوند به خبرگزاری سینمای ایران گفته است : این فیلم داستان جذابی دارد و ایده اش برگرفته از "دوازده صندلی" و کمدیش الهام گرفته از کمدی های مل بروکس است. وی افزود: تم انتخاب شده برای " سن پطرزبورگ" چندان ایرانی نیست اما پیمان قاسمخانی به خوبی توانسته فیلمنامه را با مولفه های ایرانی به روز کند. جلیلوند تصریح کرد: اما این فیلم به شدت با مخاطب ارتباط برقرار می کند بدون آنکه متوسل به عناصر مبتذل شود و احترام گذاشتن به شعور تماشاگر یکی از بزرگترین نقاط قوت این فیلم محسوب می شود.
/یک مدرس سینما : سن پطرز بورگ یک کمدی استاندارد است/
يك منتقد گفت: «سنپطرزبورگ» يك فيلم خندهدار سالم است كه نشان ميدهد هنوز هم ميشود فيلم كمدي استاندارد ساخت و پرچم آنرا در مقابل فيلم پارههاي مبتذل ضدفرهنگ به اصطلاح كمدي برافراشت.
«جبار آذين» منتقد و مدرس سينما در گفتوگو با خبرنگار سينمايي فارس در مورد فيلم سينمايي «سنپطرزبورگ» ساخته بهروز افخمي، اظهار داشت: فيلم سينمايي «سنپطرزبورگ»، فيلم روي پرده «بهروز افخمي» با نشانههايي كمرنگ از قابليتهاي شناخته شده و خوب او در عرصه كارگرداني، يك اثر كمدي با استانداردهاي رايج سينماي ايران است. وي در ادامه تاكيد كرد: شايد همكاري در آثار تلخ تلويزيوني و نگارش متون طناز، دليل اصلي حضور «پيمان قاسمخاني» در كنار «بهروز افخمي» و نوشتن فيلمنامه «سنپطرزبورگ» بوده باشد.
/پیشتاز عبور از خط قرمزهای اساسی/
امیررضا تجویدی درروز نامه تهران امروز نیز مطلبی درباره این فیلم نوشته ودر بخشی از مطلب خود یاد آور شده :«سن پطرزبورگ» همچنين در عبور از برخي خط قرمزهاي اساسي نيز پيشتاز است. پيمان قاسم خاني با استفاده از تجربيات بسيارش در عرصه نويسندگي، با عبوري هوشمندانه و کاملا ظريف و بديع، چنان بازي با برخي نکات انجام ميدهد که جالب توجه است.
/يکي از بهترين موقعيتهاي کمدي بيست سال اخير سينماي ايران/
تجویدی درادامه یادداشت خود نوشته : کافي است دقت کنيد در سکانس بسيار خوب حضور دو شارلاتان داستان در خانه کتي. اين بخش علاوه بر اينکه يکي از بهترين موقعيتهاي کمدي بيست سال اخير سينماي ايران را عرضه ميکند يکي از جسورانهترين و قابل ريسکترين اين تجربهها را نيز رقم ميزند: بهخصوص شوخي در مورد جراح پروستات و دكتر پوست و.... قاسم خاني علاوه بر اجراي بسيار خوب خود در اين صحنه، ديالوگها و موقعيت را يکي پس از ديگري و به قدري ظريف رديف کرده و به نمايش گذاشته که بدون باج دادن به مخاطب، به شدت خندهدار و طبيعي از کار در آمدهاند. يا کافي است دقت کنيد به خاطرات فرشاد از دوران حبس، با آن نورپردازي بينظير صحنه، و ببينيد که بهروز افخمي و تيم سازندهاش، از چه هوش سرشاري بهره ميبرند!
/دو كله پوك درمسير سن پطرز بورگ/
لیلا ربیعی نویسنده روز نامه تهران امروز نیز در مطلبی با عنوان "دو كله پوك درمسير سن پطرز بورگ" در باره این فیلم نوشته : اگرچه سنپطرز بورگ نسبت به فيلمهاي كمدي رايج در سينماي ايران هم از حيث مضمون و نوع قصه گويي و هم از لحاظ فرم و ساختار روايي يك سرو گردن بالاتر است اما فيلم متوسطي است كه درعين ايجاد موقعيتهاي مفرح و سرگرم كننده براي مخاطب از انسجام و يكدستي لازم برخوردار نيست و فراز و نشيب زيادي را در طول داستان و حتي شخصيتهاي قصه، تجربه ميكند
/تصویری از جامعه ای که هیچ چیزش سر جای خودش نیست/
احمد طالبی نژاد در یادداشت خود با توجه به داستان اصلی فیلم که درباره دو تا آدم جلنبر است که می خواهند به یک گنج پنهان برسند نوشته است اگر چه پیش از این فیلمهایی در سینمای دنیا با چنین موضوعی دیده ایم اما زرنگی و یا بهتر بگویم هوشمندی پیمان قاسم خانی و البته خود بهروز افخمی این است که که این داستان نه جندان تازه را با مایه هایی از تاریخ اجتماعی ،سیاسی و حتی مسائل روز جامعه در هم آمیخته اند و نسخه ای کاملا ایرانی از ان ماجرا ارائه داده اند که بیانگر حال وهوای روز گار مانیز هست . جوانانی بی آینده ،اندکی زیاده خواه ،ناخواسته اهل دوز وکلک و کلا جامعه ای که هیچ چیزش سر جای خودش نیست و آدمها اغلب جعلی و بدلی اند .
/حق شکایت محفوظ است! /
این منتقد سینما بااشاره به دو شخصیت اصلی فیلم با کنایه خاصی نوشته است :دوتا شخصیت اصلی فیلم یعنی کریم که در اصل یک تزار زاده است و آن دیگری که بالاخره معلوم نمی شود دانشجوی دانشگاه آزاد واحد جنوب است یا نیست و چه بهتر که معلوم نمی شود چون واقعا اگر دانشجو باشد آن وقت این حق برای دانشجویان واحد جنوب محفوظ خواهد بود که علیه این فیلم اقامه دعوی کنند !حتی نی دانیم که نامزد اوهم که خودرا شیفته هنر نشان می دهد و اغلب او را در گالری ها وسالن های نمایش می بینیم واقعا هنر دوست است و یا ادای هنر دوستان را در می آورد؟
/یک فیلم کمدی مهم پس از اجاره نشینها/
به اعتقاد طالبی نژادما در این کمدی سیاه با مجموعه ای از شرایط جعلی روبه روییم که می تواند تصویری نزدیک به واقع از جامعه ای باشد که درآن به سر می بریم .همه در کار نمایش اند .نمایش معصومیت نمایش عشق و نمایش همدردی و همراهی . هیچ کس آن چیزی نیست که می نماید و همین است که می توان سن پطرز بورک را به رغم همه کاستی هایش فیلمی مهم ویک کمدی جدی دست کم پس از اجاره نشینهای مهرجویی قلمداد کرد وساخته شدنش را یک اتفاق مهم دانست . فیلمی که با جرات می توان آن را بهترین ساخته بهروز افخمی دانست فیلمسازی که قواعد فیلمسازی حرفه ای را خوب می داند .
/بازی درخشان بازیگران اصلی فیلم /
چه به لحاظ موقعیت وچه به لحاظ میزانسن و چه از نظر ضرباهنگ این فیلم بهترین وکاملترین ساخته افخمی است که البته نباید سهم بازی خوب ودرخشان دوبازیگر اصلی فیلم یعنی محسن طنابنده و پیمان قاسم خوانی را نادیده گرفت .
/لبخندی برلب دراین وانفسای افسردگی /
یه هرروی سن پطرز بورگ بل همه جذابیتهایش ظاهرافیلم مورد تایید سازنده اش بهروز افخمی نیست اما چه او این نسخه را که توسط کسانی دیگر جمع وجور شده قبول داشته باشد وچه نه ،سن پطرز بورگ فیلم سرحال وشاد وشنگولی است که دراین وانفسای افسردگی ،لبخندی برلب می نشاند و درعین حال بیانگر روحیه کاملا مادی حاکم برجامعه نیز هست .جامعه ای که حرص مال اندوزی در آن ،به مسابقه ای جنون آمیز تبدیل شده است .
|