یادداشت یکی از کاربران سایت + دعوت از کاربران سایت "سینمای ما" برای نوشتن درباره مراسم فرش قرمز
من به کاربر این سایت بودن افتخار می‌کنم

سینمای ما- یکی از کاربران سایت "سینمای ما" که با نام مستعار ارغوان برای ما کامنت‌ می‌گذارد و از همراهان قدیمی و پی‌گیر سایت است، در یادداشتی کوتاه درباره مراسم فرش قرمز «هفت دقیقه تا پائیز» به نکات جالبی اشاره کرده است. این متن کوتاه می‌تواند گزارشی غیر رسمی از یک نگاه دیگر و از یک زاویه دیگر به این مراسم باشد.

شما هم می‌توانید از زاویه‌های مختلف - مثبت یا منفی و تعریف یا انتقاد - به این مراسم و مراسم‌های قبلی سایت نگاه کنید و برای‌مان در بخش کامنت و نظرات یادداشت بگذارید تا در خبرها و مطالب سایت از آن‌ها استفاده کنیم. شرط انتشار این یادداشت‌ها جذابیت و نگاه تازه است. در ضمن فکر نکنید شرط چاپ یاداشت‌های‌تان تعریف از سایت و مراسم و مدیر سایت و همکاران دیگر است!

... و اما یادداشت ارغوان:

آقای حسنی نسب کارتون عالی بود. همه جوره خوب بود. انقدر مراسم عالی و منسجم بود که من اصلا نبود هدیه تهرانی رو احساس نکردم. واقعا دستتون درد نکنه. خیلی خوب بود. من با اجازه ی شما می خوام یه چیزایی از مراسم بگم:
ساعت 6 بود که رسیدیم من و مامانم تقریبا جلوی فرش قرمز ایستاده بودیم و منتظر اومدن عوامل فیلم. ساعت 7 بود که رسیدن و اول محسن تنابنده اومد و که من خیلی دوسش دارم و بعد هم که ..... حامد بهداد اومد و این خیلی برای من خوشایند بود. واقعا احساس خوبی بود دیدن حامد بهداد از نزدیک و اینکه اصلا خودش رو برای مردم نگرفت. فوق العاده بود. من واقعا خوشحال بودم .
 حامد بهداد اومد و ما ازش کلی ی ی ی ی ی ی ی ی ی ی ی ی ی ی ی ی ی ی ی ی ی عکس انداختیم و بعد به دنبال اون من و مامانم رفتیم توی سالن ردیفمون رو پیدا کردیم ، ردیف 10 بود. سرجامون نشستیم و کمی منتظر شدیم ولی حامد بهداد یه کم دیر کرد. من دیگه طاقت نداشتم و از جام با دوربینم بلند شدم و رفتم اون جلو و بالاخره جناب بهداد وارد شد. من تقریبا از همه ی عکاس ها و خبرنگارها جلوتر و دقیقا روبه روی صندلی حامد بهداد بودم چند تا عکس انداختم که یه هو سالن تاریک شد و سرود ملی رو بخش کردن حامد بهداد بلند شد ولی یه دختر بچه ی کوچولو اومد بهش گفت: یه نگاه به من کن یه نگاه به من کن ، حامد هم بهش نگاه کرد و چشمک زد اون کوچولو عکسشو انداخت و گفت مرسی خیلی خوب شد دمت گرم.
 خلاصه من کلی عکس انداختم و ازش امضا هم گرفتم و مراسم شروع شد . ولی این برای من خیلی جالب بود که یه خانم تقریبا 27-28 ساله اومد بهش گفت : آقای بهداد می تونم چند لحظه وقتتونو بگیرم، حامد گفت: خواهش می کنم بفرمایید من در خدمتم. خانمه گفت: من فقط به خاطر شما اومدم اینجا الآنم اومدم که فقط شما رو ببینم اگه می شه یه عکس بگیرم، امکانش هست؟ حامد اصلا خودشو نگرفت و نگفت :نه و..... حالا چند لحظه دیگه. همون لحظه گفت: با کمال میل چرا که نه من در خدمت شما هستم. این خیلی جالب بود هر کس دیگه بود که به اندازه ی حامد بهداد معروف بود انقدر خودشو می گرفت که اصلا نمی شد بری طرفش ولی اون اصلا این طوری نبود.
مراسم شروع شد. مازیار فلاح اومد قطعه ی مجنون لیلی رو اجرا کرد و گفت این برای من افتخاری بود که صدای حامد بهداد هم در کنا ر صدای من قرار داشت ، وای سالن ترکید. حامد بلند شد و ..... دوتا کلیپ پخش شد یکی از هدیه تهرانی بود که آقای حسنی نسب توضیح دادن تا همین نیم ساعت پیش قرار بود تشریف بیارن ولی زنگ زدن و خودشون رو توجیه کردن و همه ی راه های ارتباطی خودشون با ما رو هم قطع کردن و (من باید بگم کاملا مشخص بود که آقای حسنی نسب چقدر ناراحت بودن)
 بعدش عوامل فیلم اومدن صحبت کردن بعد هم یه کلیپ از حامد بهداد نشون دادن و دعوتش کردن اومد روی استیج . کلی صحبت کرد گفت : میتونم قسم بخورم این تنها مراسمی بود که انقدر هیجان انگیز بود و من خیلی خوش حالم بعد هم گفت: یه هدیه ی کوچیک آوردم . از نظر خودش کوچیک بود ولی از نظر من عالی بود. یه قطعه ی خیلی قشنگ اجرا کره بود به صورت تصویری پخش شد من خیلی خوشم اومد.
دیگه اینکه جونم براتون بگه آهان قبل از همه ی اینا یه کلیپ از فرش قرمز محاکه و یه دونه از آل پخش شد. مازیار فلاح و اون دوستش که من اسمشو یادم رفته اومدن و یه چندتا قطعه ی دیگه اجرا کردن و بالاخره فیلم شروع شد وای......... فیلم عالی بود معرکه بود فوق العاده بود من از لحظه ی تصادف تا حدودا 20 دقیقه بعد از اون گریه می کردم. هیچ اصراری نداشتم که اشکم بیاد ولی نا خود آگاه اشک می ریختم عالی بود تیکه آخر که هدیه با حامد بحث می کرد و می گفت بیا هیچی رو خاک نکنیم وای......... همه ی تنم لرزید خیلی خیلی ملموس بازی می کردن ،همه شون از دم از محسن تنابنده تا..... اون دختر کوچولو (سارا). فیلم فوق العاده بود.
بعد از فیلم من و مامانم از سالن اومدیم بیرون ولی پدرم هنوز نیومده بود زنگ زدیم گفت 1 ساعت دیگه میام ماشینم پنچر شده وای.......... خیلی بد بود دیر وقت بود. غذا گرفتیم و رفتیم بیرون از سینما روی پله های کنار در ورودی نشستیم. همه رفتن. همه، یه چند نفر مونده بودن که یکی از اونها آقای حسنی نسب بود. خیلی سرشون شلوغ بود هی می رفتن هی می اومدن و من با تمام وجود نگاهشون می کردم . وای آقای حسنی نسب شما خیلی خوب هستین و خیلی زحمت کش و بسیاررررررررررررررررررررررررررر خونسرد. می خواستم بیام بابت این مراسم و مراسم های قبلی ازتون یه تشکر ویژه بکنم ولی دورو برتون یه کم شلوغ بود من روم نشد. وقتی شما رفتین فقط دوتا پسر مونده بودن و ما.
کمی بعد یه هو مامانم نگام کرد گفت: مدیر سایتتون رفت؟ گفتم: آره گفت: واقعا رفت؟؟؟ گفتم: خوب آره مگه چیه؟ مامان گفت: اون که بود من احساس امنیت می کردم حالا چی کار کنیم؟ یه کم نگاهش کردم و گفتم: مامان واقعا راست می گی؟ گفت: به خدا جدی می گم احساس می کردم هیچ خطری تهدیدمون نمی کنه ولی الآن خیلی می ترسم ساعت 12 شبه منو تو اینجا تنهاییم ولی مدیرتون که بود خیلی من خیالم راحت بود حتی وقتی دورمون شلوغ هم بود من همین احساس رو داشتم.
 آقای حسنی نسب من به کاربر این سایت بودن افتخار می کنم چون مدیرش شما هستین. دستتون واقعا درد نکنه


به روز شده در : دوشنبه 31 خرداد 1389 - 13:49

چاپ این مطلب |ارسال این مطلب |

نظرات

رضا
دوشنبه 31 خرداد 1389 - 14:43
-16
موافقم مخالفم
 

سلام

آقای حسنی نسب این متن را مطالعه کردم دو سوال دارم که امیدوارم پاسخگو باشید (زهی خیال باطل!)

1.لطفا در رابطه با نگاه نو و بدیعانه ای که از سر و کول این متن بالا می رود کمی توضیح دهید.ما که هر چه سعی کردیم موفق به رویت «جذابیت» یا «نگاه تازه» نشدیم!

2.جهت روشن شدن اذهان عموم کاربران،در رابطه با تعریف و تمجید بی حد و حصر ارغوان از شخص شخیصتان توضیحاتی را مرقوم بفرمایید و اینکه آیا جز چنگ اندازی بر ریسمان تعریف (از واژه چاپلوسی استفاده نمی کنم)؛راهی جهت درج نظرات در این تارنما وجود دارد یا خیر؟!!


دوشنبه 31 خرداد 1389 - 16:26
-5
موافقم مخالفم
 

سلام

1- به نظر من اگه این متن رو فقط برای خودتون نگه می داشتید و یک نسخه هم برای آقای بهداد می فرستادید، کفایت می کرد. نیازی نبود ما رو هم شریک کنید

2- فکر کنم حدود 5 سال یا بیشتر میشه که تقریبا هر روز به این سایت سر می زنم، اخبار و نقدها و ... رو از اینجا پیگیری می کنم، ولی این چند وقت اخیر، نوشته ها و نقدهاتون حس و حال قبل رو بهم نمیده!!! تقریبا با رفتن آقای قادری کمتر پست های جذاب پیدا میشه

3- تو این مراسم فرش قرمز آخری، اومده بودم. وقتی هم خانم تهرانی تشریف نیاوردند، ناراحت شدم. توی سالن هم نیومدم و برگشتم. ولی خداییش اونجا توی اون گرما چه جای فرش پهن کردن بود؟؟ یا اون چه روش آب معدنی توزیع کردن بود؟؟ فقط اونهایی که جلوی در سالن ایستاده بودند، مهم بودند؟ اینهمه آدمی که از جلوی در پارکینگ منتظر دیدن هنرپیشه هاشون بودند، اهمیتی نداشتند؟؟؟

4- شما که با مانور دادن روی حضور خانم تهرانی، کلی بلیط فروختین، این چه جور جوابیه نوشتنه؟ منزلت و جایگاهتون رو به عنوان مدیر یک سایت مرجع، زیر سوال نبرین لطفا

با تشکر از خبر رسانی های سریع و کامل شما و همکارانتان

sana
دوشنبه 31 خرداد 1389 - 16:38
-1
موافقم مخالفم
 

من فقط بگم که بسیارررر خوشحالم که این مراسم فرش قرمز تو ایران راه افتاده و امیدوارم روز به روز بهتر و با کیفیت تر و مدرن تر بشه ه فرش قرمز خیلی جذابه و مطمئناا که به سینماا ی ایران کمک میکنه کاش واسه درباره الی هم گرفته میشددد این ٧ دقیقه تا باییز و خیلی دوست دارم ببینم....

حامد بهداد امیدوارم یه روز اسکار بگیری... و ما از شنیدن اسمت تو اسکار و اومدن رو سن و گرفتن مجسمه ش اشکمون دربیاد

مصطفی
دوشنبه 31 خرداد 1389 - 16:57
-2
موافقم مخالفم
 

تابلو تر از این نمیشد..... یه کم حداقل مطالعه کنید تا اینقدر تابلو برای خودتون تبلیغ نکنید دیگه

star
دوشنبه 31 خرداد 1389 - 17:5
-2
موافقم مخالفم
 

فکر میکنم اغراق کردید که هیجان مراسم باعث شد حضور هدیه تهرانی به چشم نیاد....همه ی مراسم یه طرف و هدیه تهرانی یه طرف....

ولی به هیچ وجه از خانم تهرانی دلخور نیستم....و کاملا بهشون حق میدم

مهدي
دوشنبه 31 خرداد 1389 - 19:26
5
موافقم مخالفم
 

من نميدونم شما چجوري روتون شده اين كامنت رو بذاريد

لطفا از خود شيفتگي خود بكاهيد!!!!

محمد
دوشنبه 31 خرداد 1389 - 20:14
2
موافقم مخالفم
 

نگاه ن. نداشت، ولی خالصانه بدون چاپلوسی بود مخصوصا قسمت امنیتش!


دوشنبه 31 خرداد 1389 - 20:18
1
موافقم مخالفم
 

يكي از اون 2 تا پسر من بودم خانم ارغوان !

كنار در نشسته بوديد ، 2 نفر بوديد !

;)

زهرا
دوشنبه 31 خرداد 1389 - 21:32
0
موافقم مخالفم
 

در جواب رضا

مراسم فرش قرمز خوب برگزار شده (من كه نبودم ولي ازشواهد مشخصه ) حالا يكي از كساني كه اونجا بوده خواسته تشكر كرده باشه به خصوص از مدير سايت حالا اين اسمش چاپلوسيه؟

بعد هم مهم اينه كه جناب نيما خان جواب دندان شكني به هديه داد.

منم كامنتام تاييد نميشد مدتي كامنت نمي ذاشتم ديدم بحث داغه منم بيام مراتب ارادتم نه چاپلوسي رو به اين سايت و مديريت محترم و همه كسانيكه براي سايت زحمت ميكشن ابراز كنم.چون از اينجا نمي شه قهر كرد البته اين مدت سر مي زدم به سايت .

یک دوست
سه‌شنبه 1 تير 1389 - 11:40
-10
موافقم مخالفم
 

برادر حسنی نسب این کارها در شان شما نیست رسانه تازه به سر و سامان رسیده تان را به مسیر گذشته برنگردانید

ArghavaN
سه‌شنبه 1 تير 1389 - 20:41
-17
موافقم مخالفم
 
چاپلوسی،تملق، چیرب زبانی و .......

اول از همه از آقای حسنی نسب تشکر می کنم که به نوشته های بسیار ناشینه ی من این طور توجه کردن.

از دوستانی که با دید من با طرز نوشتار من موافق و یا مخالف بودن هم تشکر می کنم.

اما.....

دوستان ، من توی زندگیم هیچ وقت یاد نگرفتم از کسی چاپلوسی کنم و یا برای به دست آوردن هرچیزی از چرب زبانی و تملق استفاده کنم

نمی دونم شما فکر می کنید برای من چه منفعتی داره که از این سایت تعریف کنم؟ که انقدر انگ چاپلوسی رو به من و نوشته های من می زنید.؟؟؟؟

من فقط می خواستم از مدیریت سایت تشکر کنم دنبال این نبودم که نظرم دیده بشه. مهم بود ایشون بودن که این کامنت رو بخونن.

به نظرتون من به غیر از ابراز وجود و خالی کردن خودم به چیز جدیدی رسیدم؟ و آقای حسنی نسب تراول به من دادن که من بیام و این کامنت رو بذارم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

انقدر از اون مراسم خوشم اومد که با همه ی هیجانم صحبتهام رو تایپ می کردم.ولی کامنت های شما باعث شد به خودم لعنت بفرستم بابت کاری که کردم و یاد بگیرم باید کمی سیاست داشت و یاد بگیرم باید همیشه عیبی روی چیزی بذارم و بعد ازش خیلی کمرنگ تعریف کنم ....

ولی پدر و مادرم به من یاد دادن که هر کسی هر کار کوچیکی هم که برایم انجام داد ازش تشکر کنم. چه برسه به اون مراسم که از نظرم خیلی با شکوه بود مگه امکانش بود که قدر دانی نکنم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

چرا ما ایرانی ها نباید یاد بگیریم تشکر کردن رو؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

در ضمن چرب زبانی رو برای به دست آوردن چیزی به کا رمی برند ولی من چی......

نمی دونم این قدردانی خیلی ساده و معمولی چرا باید به چشم شما چاپلوسی به نظر بیاد.... آخه چاپلوسی بابت چی؟؟؟ به خاطر چی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

ولی به هر حال ازتون ممنونم

اضافه کردن نظر جدید
:             
:        
:  
:       




mobile view
...ǐ� �� ���� ����� ������� �?���?�


cinemaema web awards



Copyright 2005-2011 © www.cinemaema.com
استفاده از مطالب سایت سینمای ما فقط با ذکر منبع مجاز است
کلیه حقوق و امتیازات این سایت متعلق به گروه سینمای ما و شرکت توسعه فناوری نوآوران پارسیس است

مجموعه سایت های ما: سینمای ما، موسیقی ما، تئاترما، فوتبال ما، بازار ما، آگهی ما

 




close cinemaema.com ژ� ��� �?��� ��� ���?���