| |
سینمای ما- صحبت های ما در مورد ساخت «هفت دقیقه تا پاییز» از زمانی آغاز شد که علیرضا امینی طرح چند صفحهای خود را با محوریت قصه اصلی فیلم با من مطرح کرد. قصه به نظرم جذاب بود و خط کلی موجود در آن را پسندیدم و به این ترتیب همکاری ما آغاز شد.
بعد از پذیرش طرح علاقهمند شدم زودتر کار تولید شود و وارد مرحله پیشتولید شدیم. فیلمنامه نیز موازی با پیشتولید نوشته میشد، البته نگارش این متن حتی در جریان فیلمبرداری نیز ادامه داشت و در مراحل پایانی این بخش از کار بود که علیرضا نادری نیز وارد شد و در نگارش پایانی فیلمنامه مشارکت کرد.
ایجاد تغییر در فیلمنامه «هفت دقیقه تا پاییز» امری طبیعی بود زیرا از ابتدا با طرحی مواجه بودیم که برای ساخته شدن فیلمی براساس آن باید تبدیل به فیلمنامهای کامل میشد. در ابتدا دو نسخه از فیلمنامه و پایان آن وجود داشت به این ترتیب که بخش اول فیلم به پایان میرسید و در ادامه براساس روایتهای مدرن موجود در سینما قصه را از نگاهی دیگر میدیدم، اما به مرور به این نتیجه رسیدیم که با وجود جذابیتهای این نوع از کار، بهتر است با هدف سرراستتر شدن داستان فقط به یک پایان مشخص برسیم و قصه را خطی پیش ببریم.
انتخاب بازیگران همزمان با بازنویسیهای فیلمنامه آغاز شده بود و هدیه تهرانی بازیگری بود که از ابتدای نگارش فیلمنامه او را گزینش کرده بودیم. در ادامه راه دیگر بازیگران نیز براساس تناسب کیفیت کار آنان و ویژگیهایی که برای شخصیتها در فیلمنامه متصور شده بودیم، انتخاب شدند.
در سالهایی که در سینمای ایران فعالیت داشتم به این نتیجه رسیدم که هر فیلم سینمایی حاصل تعامل مابین تهیهکننده و کارگردان است و تهیهکننده میتواند به فیلم سمت و سو دهد. علیرضا امینی کارگردانی است که به لحاظ تکنیکی کار قابل قبولی ارائه دهد و شکل کار او ظرفیت بالایی دارد. این کارگردان مدیوم سینما را به خوبی میشناسد. او در «هفت دقیقه تا پاییز» کارگردانی نوع دیگری از فیلم را تجربه کرد به این ترتیب که با حفظ استادانه ویژگیهای کارش به عنوان کارگردانی که کار خود را به درستی بلد است در این فیلم وجه جذب تماشاگر را نیز در نظر گرفت. با توجه به ویژگیهایی که امینی در جریان تولید این کار به آن توجه کرد، معتقدم «هفت دقیقیه تا پاییز» کاری متفاوت نسبت به دیگر تولیدات این کارگردان است.
تولید این فیلم تجربهای کاملاً متفاوت نسبت به دیگر کارهایم بود. به این دلیل که فیلمنامه همزمان با فیلمبرداری نوشته میشد مسیر تولید به سختی میگذشت و نمیدانستیم فردا چه موارد و ابزاری برای فیلمبرداری مورد نیاز است و این روز به روز بودن بیش از آنچه که تصور میکردم، دردسرساز شد. البته که این شکل از کار برای من به عنوان تهیه کننده و دیگر عوامل تجربهای ویژه محسوب میشد، اما به هر حال سختیهای بسیاری داشت. با این وجود بعد از دیدن پایان کار و واکنشهایی که این فیلم در جریان جشنواره فیلم فجر به همراه داشت، خستگیها و دشواریهای کار جبران شد. نتبجه فیلم به حدی رضایتبخش بود که بتوانم از سختی های تولید آن بگذرم.
نمایش فیلم در 24 سالن اتفاقی خوشایند است، اما در مورد زمان اکران هرچند که تابستان فرصت خوبی است و خانوادهها میتوانند برای دیدن این فیلم خانوادگی به سالن سینما بروند، اما برگزاری جام جهانی و مسائلی از این دست که همواره روی سینمای ما تاثیر گذاشته روی اکران «هفت دقیقه تا پاییز» نیز بیتاثیر نیست، اما به دلیل ویزگیهای فیلم و استقبالی که از آن در جشنواره فیلم فجر صورت گرفت، در جریان اکران نیز فیلم با استقبالی نسبی روبرو است.
|