آیا مجموعه «شب می‌گذرد» کپی‌برداری ناشیانه‌ای از فیلم «زندگی دیگران» است؟
شب از زندگی دیگران می‌گذرد

سینمای ما - حسین گودرزی: سريال شب مي گذرد كه به مناسبت سي امين سالگرد انقلاب هر شب از شبكه ي پنج سيما پخش مي شود قطعا اشتياق هيچ نويسنده و منتقدي را جهت نوشتن نقد مثبت و حتي منفي درباره اش بر نمي انگيزد . اين سريال هم مانند صدها فيلم و سريال ديگر از ابتدا تكليفش روشن بود . تا اينكه چند روز پيش حين تماشاي آن ، تجربه ي جديدي از يك چيز كه واقعا نمي دانم اسمش را چه بگذارم رخ داد . شايد اسم خيلي خوش بينانه اش اقتباس باشد . و شايد اسم در خوردش كپي كاري ناشيانه .
گمان مي كنم مقايسه اين مجموعه ي تلویزيوني با فيلم زندگي ديگران اثر فلوریان هانکل فان دونرسمارک مي تواند نتيجه ي خوبي داشته باشد و حداقل به خود من مي آموزد كه فرق اثر تاثير گذار و غير تاثير گذار در چيست .
شب مي گذرد ناگهان با تغيير فازي اساسي تبديل به بازسازي ايراني فيلم زندگي ديگران اثر فلوریان هانکل فان دونرسمارک شد . شروع اين ماجرا از زماني رخ داد كه شخصيت ساواك سريال با بازي كوروش تهامي با دستور مافوق خود ، ماموريت مي يابد تا استراق سمع از يك خانه ي مشكوك را آغاز كند . در بازتاب هاي احتمالي ، اين حرف را اصلا نمي پذيرم كه آيا هر استراق سمعي يعني كپي كاري از فيلم زندگي ديگران ؟ خير . هر استراق سمعي نه . ولي اين استراق سمع يعني كپي كاري . مي پرسيد چرا ؟ كارگردان حتي به خودش زحمت نداده كه برخي ديالوگ ها را تغيير دهد . چه برسد به قاب بندي ها و سكانس ها كه دقيقا در فيلم زندگي ديگران شاهد آن بوديم .
اصلا شب ميگذرد را از هر جهت بخواهيم بررسي كنيم به نتيجه ي مطلوبي نمي رسيم . چه آن را يك اثر كاملا مستقل بدانيم . چه يك اقتباس از زندگي ديگران كه بنده فكر ميكنم اصلا اين گونه نيست و چه يك كپي كاري . شب مي گذرد در بررسی هیچ کدام از این گونه‌ها روسفید از آب درنمی‌آید. اما قرار نيست اصلا درباره ي يك سريال بنويسيم . قرار است فقط نشان دهيم كه چقدر سطح توقعمان از سينما پايين آمده است . قرار است با همديگر فرق يك اثر خوب و يك اثر بد را نه در قد و قواره اي پرطمطراق و سطح بالا ، بلكه پيش پا افتاده و ساده ببينيم .
اساسا ايرادي ندارد كه از صحنه ها و سكانس هاي درخشاني كه در تاريخ سينما وجود دارد و مي تواند ما را در جهت تاثير گذارتر كردن اثرمان ياري كند استفاده كنيم . اما مشكل اينجاست كه گاهي حد و حدود را رعايت نمي كنیم . نوعي طمع ورزي غير اخلاقي كه ريشه در دو چيز دارد . اولي تنبل شدن صاحبان آثار در بعدي كلي كه شامل فيلم هاي سينمايي و تله فيلم ها و سريال ها مي شود . و دومي تضعيف و سقوط سليقه ي عوام تا جايي كه پر نقص ترين آثار ، ماندگار شوند . چيزي كه در اين سريال ديديم حتي استفاده از برخي سكانس ها هم نبود . چيزي فراتر از اينها بود . نمي دانم كارگردان چه شد كه به يكباره تصميم گرفت شخصيت امنيتي اش مانند شخصيت اصلي فيلم زندگي ديگران متحول شود ؟ اگر فقط استفاده از برخي صحنه هاي آن فيلم بود مي شد به راحتي از خير آن گذشت . مثل ده ها اثر ديگر. اما اين موضوع در اين سريال بيش از اندازه لوس شده است . اصلا خنده دار است كه اين شخصيت ساواكي را با آن شخصيت كه حتي انتخاب بازيگرش همراستا با شخصيت پردازي دقيق و بي نقصش صورت گرفته يكي بدانيم . آن فيلم اساسا درباره ي تحول يك شخصيت است كه به معناي واقعي سينمايي اش مصور شده و ما اين را در فيلمنامه ، بازي ، دكوپاژ و ميزانسن ها و حتي موسيقي هم مي بينيم . اما در سريال شب مي گذرد اصلا اين آدم يك تيپ است كه حتي خود كارگردان هم از ابتداي مجموعه نخواسته روي آن تمركز كند و سعي نداشته از او جلوه هاي دروني و بروني ديگري را نيز نشان دهد . اگر در زندگي ديگران شخصيت امنيتي دچار تحول مي شود ، از ابتدا كارگردان نشانه هايي را سر راه ريخته تا ما بدنبالش بياييم و به مقصد برسيم . اما در اين سريال گويي كارگردان تقريبا اواسط و نزديك به نيمه ي پاياني فيلمبرداري اثرش و در شبي كه فيلمبرداري تعطيل شده ، به تماشاي فيلم زندگي ديگران نشسته و به يك باره تصميم گرفته شخصيت را متحول كند . طمع كارگردان از دكوپاژ خلاقانه هانكل شايد طبيعي باشد ، اما اين كه پا را فراتر بگذاريم و تحول شخصيت را در فيلم مان به زور بگنجانيم واقعا كار ناشيانه ايست . يادمان نرود مامور آلماني در يك پروسه ي طولاني ، طي فرايندي ديالكتيكي و در موقعيتي كه بين دو جبهه ي عظيم فكري در تعليق بود ، به يك سنتز و آرماني رسيد كه حاضر شد باز كردن نامه هاي مردم با بخار و چسباندن دوباره ي آنها را به عنوان شغل دائم خود بپذيرد .
در زندگي ديگران صحنه اي وجود دارد كه مامور امنيتي ، در آسانسور است و پسر بچه اي هم كنار اوست . پسر بچه كه به او ذل زده حرفي را مي زند كه به نوعي آغاز به چالش كشيدن اين آدم از درونش است . آدمي كه پتانسيل اين تغيير را دارد . اما در اين سريال ما از ابتداي مجموعه هيچ پتانسيلي را در اين آدم نديديم كه حالا تحولش برايمان طبيعي باشد . اين آدم ، آدمكش استخدام مي كند . رشوه مي دهد . شكنجه مي كند . حتي آدم مي كشد . درصورتي كه در زندگي ديگران ما حتي يكبار هم در دست شخصيت اصلي اسلحه نديديم . اساسا در فيلم زندگي ديگران شخصيت امنيتي ما تنها يك مدرس است كه به تازه كاران امنيتي آموزش هايي را مي دهد و در نهايت يك بازجوست كه بنا به درخواست مافوقش ماموريتي را مي پذيرد . اما در اين سريال دقيقا شاهد عكس اين قضيه بوديم . در اواسط مجموعه مي بينيم به يكباره مامور امنيتي كه همه كار مي كند ، درحال تدريس است . حالا چه درس و موضوعي ؟ دقيقا همان موضوعي كه مامور آلماني در زندگي ديگران درحال توضيح آن به شاگردانش بود . چه كسي منتظر بود تا تدريس او تمام شود و به او ماموريت دهد ؟ سيروس گرجستاني كه همان مافوق آلماني است كه از طرف وزارت فرهنگ و هنر دستور گرفته است . حتي سيروس گرجستاني ديالوگي به شدت شبيه به همان ديالوگي كه در زندگي ديگران در آن صحنه وجود داشت را ادا كرد و ما حتي اين زحمت كوچك را هم از طرف كارگردان شاهد نبوديم كه دلمان را خوش كنيم . يا جالب است كه كارگردان حتي اينقدر به اثر خودش ايمان نداشته كه بيايد و دقيقا مجازاتي را كه مامور آلماني متحمل مي شود و با خلع درجه به بخش بايگاني نامه ها انتقال مي يابد را تغيير دهد و مجازات شخصيت ساواكش را مثلا انتقال به بخش حسابداري ، نظافتي ، حمل و نقل و ... سازمان قرار دهد .
اينجاست كه ما تفاوت دو فيلمساز بالقوه و بالفعل را بايد درك كنيم . ما غريبه پرست نيستيم . حتي اگر فرق اثر خوب و اثر بد را ندانيم اما ديگر اثر خيلي بد و اثر خيلي خوب را كه از هم تشخيص مي دهيم .
باز هم تكرار مي كنم كه قرار نيست به نقد يا تحليل اين مجموعه بپردازيم . بنده عمدا حتي حرفي از ساير آدم هاي اين مجموعه به ميان نياوردم كه هر كدام در جاي خود مي لنگند . فقط قسمت هايي را مرور مي كنيم كه فيلمساز بعد از تماشاي زندگي ديگران شروع به طراحي ، نه عذر مي خواهم ، اضافه كردن آنها كرده است .
. شايد بسياري از مردم اين فيلم را نديده اند . اما يادمان نرود بسياري از اهالي سينما از علاقه مندان اين فيلم هستند . به گونه اي كه سكانس هاي طلايي آن را به وضوح به ياد دارند . به عنوان مثال مي توان به سكانسي در فيلم زندگي ديگران اشاره كرد كه شخصيت اصلي فيلم ، گزارش هاي استراق سمع خودش را در دست دارد و منتظر اتمام تماس تلفني مافوق خودش است . رييس ، يك قسمت از كتابي با موضوع تخصصي خودشان را براي او مي خواند و او در همين حين كه تصميمش را عوض مي كند و از دادن گزارش پشيمان مي شود ، ( اينسرتي از دستان او مي بينيم كه زير ميز گزارش را در دستانش مخفي مي كند ) همان قسمت از كتاب را بهانه اي قرار مي دهد تا در خواست كند بدون همكاري يك نفر ديگر به ماموريتش ادامه دهد . فلوريان هانكل به اين شكل اين سكانس دراماتيك از فيلمش را طراحي مي كند كه نشان از دقت و وسواس سينمايي او دارد . درصورتي كه همين ماجرا به شكلي بسيار سطحي در سريال شب مي گذرد صورت گرفت . مامور استراق سمع با مافوقش تماس مي گيرد كه او در جلسه است و نمي تواند پاسخ دهد و اين مي شود كه او برگه را آتش مي زند . همين . اين هم يك سكانس دراماتيك و تاثير گذار است كه صد ها برابر زندگي ديگران ، مخاطب دارد و همه ي هموطنان ما سر سفره ي شام ، همه ي فكر و ذكرشان به جاي غذا خوردن ، روي اين تصاويري‌ست كه كارگردان زحمت كشيده اند و آماده كرده اند .
باز هم مي گويم كه ما غريبه پرست نيستيم . اما ... به قول قديمي ها:


" دانه فلفل سیاه و خال مه رویان سیاه هر دو جان سوزند اما این کجا و آن کجا "


منبع : سینمای ما

به روز شده در : سه‌شنبه 6 اسفند 1387 - 22:15

چاپ این مطلب |ارسال این مطلب |

نظرات

ArghavaN
سه‌شنبه 6 اسفند 1387 - 22:34
18
موافقم مخالفم
 
شب از زندگی دیگران می‌گذرد

etefaghan in baraye man ham jaleb bood chon daghighan shabe ghabl az pakhshe avalin ghesmate in seryal man in film ro didam va bad ke seryal ro didam vaghan moteajeb va moteasef shodam baraye inran vatanam

امیر
چهارشنبه 7 اسفند 1387 - 12:34
-3
موافقم مخالفم
 
شب از زندگی دیگران می‌گذرد

متاسفانه این سریال نه تنها از زندگی دیگران بلکه از sweeny tod و سریال lost هم کپی برداری کرده برای همین هم نتوانست این به اصطلاح سریال بازار مشترک را به خوبی پایان دهد به این امید که دست اندر کاران این سریال بتوانند با دیدن فیلمهای بیشتر پایانی برای فیلمهای اتی خود پیدا کنند!!!!

تامارا
پنجشنبه 8 اسفند 1387 - 15:45
19
موافقم مخالفم
 
شب از زندگی دیگران می‌گذرد

خوب بيش از حد احمقانه بود. اون از جان لاك بازي درآوردن هاي عمار تفتي كه حتي نكرده بودن ديالوگ ها و نحوه ي چيدن سكانس رو يه كمي تغيير بدن و اون هم از زندگي ديگران . واقعا نمي دونم بايد به اين مغزهاي آشفته چه بايد گفت !

محمدرضا كلانتر چاهوكي
پنجشنبه 8 اسفند 1387 - 19:22
-6
موافقم مخالفم
 
شب از زندگی دیگران می‌گذرد

فلورين هانكل و راما قويدل هر دو كارگردانند اما اين كجا و آن كجا!

نازنین
پنجشنبه 8 اسفند 1387 - 21:26
-9
موافقم مخالفم
 
شب از زندگی دیگران می‌گذرد

در این مجموعه فلاش بک های شخصیت جان لاک رو عینا از رو ی سریال گمشده (lost)کپی برداری کرده بود

و بخش هایی از این سریال کپی برداری مو به موی دیگری از فیلم سوئینی تاد بود

sanaz
پنجشنبه 8 اسفند 1387 - 21:57
23
موافقم مخالفم
 
شب از زندگی دیگران می‌گذرد

درسته اما با همه اینها به نظر من بازیگر این نقش :کوروش تهامی خیلی خوب بازی کرده بود.لاقل نسبت به تصوری که ازش بود واقعا متفاوت وخاص بود و جای خسته نباشید داره اگه منصفانه نگاه کنیم میشه گفت تنها نکته جذاب این سریال بازی تهامی بود

نیما
پنجشنبه 8 اسفند 1387 - 22:24
12
موافقم مخالفم
 
شب از زندگی دیگران می‌گذرد

کاش فقط تقلید می کرد . این سریال اشکارا شعور مردم را به هیچ گرفته است و سراسرش تحریف تاریخ است

پری
جمعه 9 اسفند 1387 - 14:20
13
موافقم مخالفم
 
شب از زندگی دیگران می‌گذرد

شوکه شدم وقتی دیدم فلاش بک های جان لاک داره تو این سریال تکرار میشه

خانواده ام اول فکر کردن پیشگو شدم وقتی با هیجان میگفتم داستان قراره به شکلی پیش بره البته هیجان از نوع منفی و احساس بدی که بهم میگفت یکی مارو (مردم) دست کم گرفته

شادن
جمعه 9 اسفند 1387 - 18:50
4
موافقم مخالفم
 
شب از زندگی دیگران می‌گذرد

حیف از این همه بازیگر خوب

دريا
شنبه 10 اسفند 1387 - 5:4
41
موافقم مخالفم
 
شب از زندگی دیگران می‌گذرد

بيشتر سريالهاي ايراني در جهت پايين نگه داشتن سطح فكر تماشاگر توليد ميشود مانند شبهاي برره - زير آسمان شهر -

شب دهم -مسافري از هند ...........................

و همين سريال

اضافه کردن نظر جدید
:             
:        
:  
:       




mobile view
...ǐ� �� ���� ����� ������� �?���?�


cinemaema web awards



Copyright 2005-2011 © www.cinemaema.com
استفاده از مطالب سایت سینمای ما فقط با ذکر منبع مجاز است
کلیه حقوق و امتیازات این سایت متعلق به گروه سینمای ما و شرکت توسعه فناوری نوآوران پارسیس است

مجموعه سایت های ما: سینمای ما، موسیقی ما، تئاترما، فوتبال ما، بازار ما، آگهی ما

 




close cinemaema.com ژ� ��� �?��� ��� ���?���