براي آقاي داريوش مهرجويي جشنواره امسال
فقط فرشته ها بال دارند

سینمای ما- امير قادري:
1- پرچم ها را بالا مي بريم براي جروم ديويد سالينجر که اين هفته به رحمت خدا رفت.
2- اين داريوش مهرجويي از طلا هم بيشتر مي ارزد. با تک تک نفس هايش. شور و اشتياق و وجد همه ما بعد از طهران، تهران، وصف ناشدني است. انگار روي هوا معلق هستيم. جاي شما در ارتفاع چند ده متري بالاي شهر تهران، روي برج ميلاد و کاخ جشنواره، خالي است. جادوي مهرجويي تک تک آجرهاي اين شهر را جواهر مي کند. اينجا همه چيز به هم مي رسد. استاد مي داند در اين شرايط اگر رسالتي در کار باشد و تعهدي؛ تزريق اين شور و نشاط و وجدي است که ساختگي و جعلي و ادايي نيست. شخصاً فکر مي کردم بعد از سنتوري، کار استاد ساخته شده است. که او هم به جمع ما آدم هاي شکست خورده نااميد پيوسته است. که زخم خورده و رهاشده از به باد رفتن فيلم درجه يک اش، زانوي غم به بغل گرفته و حالا وقت انتقام گرفتن و نفرت ورزيدنش است. که ديگر خبري از شور و وجد مهمان مامان نخواهد بود. استاد اما حالا با شاهکاري برگشته که انوار مهر و محبتش، نه فقط آن خانه جنوب شهر، که تمام تهران را دربر گرفته است. او حالا در سير معمول مبارزه و تعهد و شکل و شمايل روشنفکري در اين مملکت، راه تازه يي يافته است. اصلاً انشعاب کرده است. انسانگرايي والاي مهرجويي ربطي به فرافکني هاي معمول عقده ها در اين مملکت ندارد. در طهران، تهران، او آزاد و رها، روي ابرها، بر فراز اين شهر پرواز مي کند، مرگ و بيماري و نداري را به سخره مي گيرد و خانه را دوباره مي سازد. اصلاً اعتقاد دارد اگر توليد و ساختني در کار باشد، راهش همين است. چند سال پيش درباره اش مي گفتيم او انرژي موجود در ذات هنر مبتذل و امر جمعي را آزاد کرده است و حالا ديگر کار از اين حرف ها گذشته. حالا در فيلم هاي استاد شکل هاي مختلف هنري و گونه هاي مختلف زيستي و گرايش هاي گوناگون ايدئولوژيک، چنان همزيستي غريبي يافته اند که حتي توصيفش ممکن نيست. براي درک و توضيح و تفسير فيلم تازه مهرجويي ابزار تازه يي نياز داريم. به شيوه هاي نويني از نقد. طبقه بندي ها و حتي روش هاي مختلف توصيف معمول ديگر جواب نمي دهد.

3 - ... اما حالا ديگر بايد جلوي خودم را بگيرم. فيلم تازه تمام شده و ستون روزنامه را بايد تا همين يکي دو ساعت تحويل دهم و از بالاي برج ميلاد دارم به شهر نگاه مي کنم. دارم خودم را آماده مي کنم براي رسوخ به دنياي غريب فيلمساز. در اين باره که يک نما از شيشه جلوي اتوبوسي که از اتوبان مدرس مي گذرد، چرا بايد چنين وجدانگيز و جذاب باشد. دارم به صحنه اجراي ترانه يي با پيانو توسط يکي از آشپزهاي خانه سالمندان در فيلم فکر مي کنم (به خدا چنين سکانسي وجود دارد) که مرا ياد سکانس پيانونوازي کري گرانت در سکانس محشري از «فقط فرشتگان بال دارند» هاوارد هاکز مي اندازد. (اولين بار اين صحنه را آرش خوشخو نشانم داد و فکر نمي کردم روزي برسد که بخواهم چيزي را با آن مقايسه کنم) و همچنين ايده بازي بچه ها در تالار آينه کاخ گلستان و نامه نگاري پيرزن و پيرمرد در سالن هاي کاخ، که يادم انداخت به صحنه يي در «نينوچکا»ي ارنست لوبيچ، وقتي گاربو دارد جواهرات سلطنتي را رو صورت خودش امتحان مي کند و لذت شخصي اش را مي برد. حالا و با طهران، تهران، ما هم ارنست لوبيچ خودمان را داريم. يک داريوش مهرجويي داريم. اين همان مردم گرايي است که با تمام وجود ستايش اش مي کنم.

4- مي بخشيد. درباره جشنواره امسال خيلي حرف ها داشتم. از جمله درباره فيلم «هيچ» عبدالرضا کاهاني که دوستش داشتم. همين چندروزه درباره اش حرف مي زنيم. فعلاً اما بايد مواظب باشم کيفش از ذهنم نپرد که حال و هوايي که بعد تماشاي فيلم مهرجويي دارم، در من باقي بماند. فعلاً که با ماست. تا ببينم اين روزگار، باز کي زورش به ما مي رسد.


منبع : اعتماد

به روز شده در : دوشنبه 12 بهمن 1388 - 14:58

چاپ این مطلب |ارسال این مطلب |

نظرات

sana
دوشنبه 12 بهمن 1388 - 17:37
17
موافقم مخالفم
 

amir karet doroste


دوشنبه 12 بهمن 1388 - 18:19
9
موافقم مخالفم
 

فیلم بسیار معمولی بود چرا اینقدر بزرگش میکنید؟!!

هدی
دوشنبه 12 بهمن 1388 - 18:21
7
موافقم مخالفم
 

امیر جا فکر نمیکنی زیادی جو گیر شدی ما هم فیلم را دیدیدم اما اینطور که شما میگی نبود

سایناز
دوشنبه 12 بهمن 1388 - 20:28
-3
موافقم مخالفم
 

اپیزود 2 بهتر بود بازی ازادی ور

مهدی
دوشنبه 12 بهمن 1388 - 20:36
13
موافقم مخالفم
 

سلام به همه دوستان کامنت گذار...

منم فیلمو دیدم و به نظر من فیلم از مهمان مامان ضعیف تر و از سنتوری به دلایلی که فکر کنم دوستان بدونن قوی تره...

اما نکته ای که می خوام بگم اینه که این فیلم {اپیزود طهران}برای افراد بالای ۳۰ سال یه تازه شدن خاطره ست.که اونارو یاد چیزایی میندازه که دیگه نیست.و برای هم سن های من که رفتیم تا مهرجویی رو بعد از سنتوری ببینیم و ببینیم که ایا به قول امیر مثل ما شکست خورده و ناامید شده یا نه.

وهمه ما دیدیم که مهرجویی مارو به یاد زندگی انداخت و به یاد ما ساکنان شلوغ تهران که تهران همیشه تهران حتی اگه طهران باشه


دوشنبه 12 بهمن 1388 - 20:52
-9
موافقم مخالفم
 

فیلم عالی بود مطمن بودم که منتقدای واقعی فیلمو میفمهن منم بعد فیلم گریستم

مهتاب
دوشنبه 12 بهمن 1388 - 21:13
5
موافقم مخالفم
 

این کامنت دو و سه رو به نظر یکی نوشته چون زمانشون پشت سر همه... اگه میخواین فیلم شاهکاریو خراب کنین این راهش نیست دوستان.. فیلم مهرجویی محشر بود اون شور و ذوق رو همه لمس کردیم

پایا
دوشنبه 12 بهمن 1388 - 21:42
6
موافقم مخالفم
 

برای تفسیر فیلم تازه مهرجویی به ابزار تازه ای نیاز داریم!!

اوه بابا چه خبره؟ مگه فیلم چی بود ؟ یه کار سفارشی برای شهرداری برای معرفی تهران که خب بد هم نبود نه خود کار و نه نفس دلیل ساخته شدنش ولی سر امواتتون یه جور نگید مردم خیال کنن چه خبر بوده و با این انتظار برن سینما و بخوره تو ذوق شون

فیلم به قول دوستمون که بالا هم اشاره کرده بود یه اثر صددرصد معمولی بود نه بیشتر


دوشنبه 12 بهمن 1388 - 21:48
-9
موافقم مخالفم
 

فیلم خیلی معمولی بود بخش دوم که اصلا زیر متوسط بود

یه جا تو بخش طهران مردم خندیدن یعنی یه جورهایی طنز نا خواسته شد اونجایی که پیرمرد به زن و مرد فقیر میگه خرج تعمیر خونه ات رو مهمون ما باش خیلی تصنعی و غیر واقعی بود اونقدر که مردم خندیدن

محمد
دوشنبه 12 بهمن 1388 - 21:58
-4
موافقم مخالفم
 

با چه مکافاتی به فیلم رسیدم و دیدمش اما چیزی نبود که فکر میکردم برای همین هم با برو بچه های بالا موافقم اثر ضعیفی بود

ولی چهل سالگی رو حتما ببینید

مهسا
دوشنبه 12 بهمن 1388 - 22:28
-4
موافقم مخالفم
 

بی صبرانه منتظر تماشای شاهکاری دیگر از استاد بی همتایمان مهرجویی بزرگ هستیم.

مهیار
سه‌شنبه 13 بهمن 1388 - 4:36
8
موافقم مخالفم
 

من این فیلم را ندیدم . اما مهرجویی انگار در فیلم های کوتاهش رها می شود از بعضی قید و بندها و تماشاگر را هم با خود به حس رهایی می رساند. این حس پرواز در ابرها دقیقا حسی است که من بعد از دیدن فیلم دختردایی گمشده ، شاهکار دیگر او داشتم. مهرجویی همانطور که گفتی یک جواهر است. خدا قسمت کند دیدن فیلم تازه اش را

پری
سه‌شنبه 13 بهمن 1388 - 20:30
3
موافقم مخالفم
 

به نظر منم فیلم خیلی متوسط بود


چهارشنبه 14 بهمن 1388 - 9:51
6
موافقم مخالفم
 

ای امیر قادری چرا فکر میکنی سنتوری فیلم قوی ایه؟

مهدیه
يکشنبه 18 بهمن 1388 - 10:37
-7
موافقم مخالفم
 

میدونی من وقتی یه خورده فکر میکنم به این میرسم که چرا مهر جویی قبل از جشنواره گفت که این جشنواره این قدرارزش ندارد که من بخوام فیلمم و تو اون نشون بدم ولی الان که فیلمش نشان دارده شد حتی یه جایزه هم به اون تعلق نگرفت خیلی دوست دارم بدونم که چرا با مهر جویی درکشور ما این کونه میشود چرا کسی مث مهر جویی به انزوا کشیده شود و عرصه رو برای ادمای غیر روشنفکری مث ده نمکی با ز میذاریم چرا سنتوری اینقدر مورد مخافت قرار گرفت ولی مثلا اخراجی ها که پر از فحش سیاسی است اینگونه نیست

مهدیه
دوشنبه 10 اسفند 1388 - 14:29
-2
موافقم مخالفم
 

من فکر میکنم اصلا سینما ی ما لیاقت اینو نداره که یه خورده از کسانی که محشرن تقدیر کنه خیلی ناراحتم برای کسی مث مهر جویی که بهترینه تو کا رخودش اما کسی مث حاتمی کیا باید فقط به خاطر این که درمورد جنگ و سیاست هست بهترین بشه خدایا خودت بهمون کمک کن دیگه خسته شدم ازبس دیدیم فیلمایی با این عنوان


شنبه 15 اسفند 1388 - 19:16
-9
موافقم مخالفم
 

مهرجویی بی نظیری.عاشقتم.ازاین همه نامهربونی به این الماس سینمای ایران بسیارمتاسفم.

اضافه کردن نظر جدید
:             
:        
:  
:       




mobile view
...ǐ� �� ���� ����� ������� �?���?�


cinemaema web awards



Copyright 2005-2011 © www.cinemaema.com
استفاده از مطالب سایت سینمای ما فقط با ذکر منبع مجاز است
کلیه حقوق و امتیازات این سایت متعلق به گروه سینمای ما و شرکت توسعه فناوری نوآوران پارسیس است

مجموعه سایت های ما: سینمای ما، موسیقی ما، تئاترما، فوتبال ما، بازار ما، آگهی ما

 




close cinemaema.com ژ� ��� �?��� ��� ���?���