یادداشت انتقادی روزنامه جهوری اسلامی درباره سریال شمس‌العماره؛
حيا، حلقه گمشده شمس العماره

«حريم صافي شبكه ي ارتباطات است ; حريم شهوات را مبدل به عواطف و خواست ها را به تمنا تبديل مي كند... حيا احساسي آميخته با راز است ; حيا مي پوشاند و مي گشايد از نمايش مي پرهيزد...
زني كه چادر به تن دارد و خرامان راه مي رود ضمن اينكه خود را مي پوشاند به حركاتش دوچندان جذبه مي دهد... اكنون مرزها و جدايي ها در روابط انسان ها به صورت قرارهاي تعبدي جلوه كردند و اگر ميان افراد صميميتي بود مبدل به آميزشي شد كه نه مرزي مي شناسد و نه حريمي.»

اين حرف ها موعظه ي يك روحاني يا وصيت نامه ي يك شهيد نيست قسمتي از كتاب « آسيا در برابر غرب » اثر روشنفكر سكولار معاصر ـ داريوش شايگان ـ است كه خوش انصافي كرده و به خاطر تعلق خاطرش به مآثر فرهنگي ايران اسلامي از آشوب فرهنگي ايران آفت زده ناله سر داده است .

اين شب ها شاهد پخش سريالي در شبكه دو سيماي جمهوري اسلامي هستيم كه به دلايل متعددي به يكي از پر بيننده ترين سريال هاي تلويزيون بدل شده است . مجموعه « شمس العماره » كه از هنرنمايي بازيگران سرشناس سينما و تلويزيون بهره مي برد سريالي است خوش ساخت با جاذبه هاي ويژه كه مورد استقبال خانواده هاي ايراني قرار گرفته است . ثقل قصه شمس العماره بر موضوع خواستگاري و ازدواج يعني موضوع هميشه جذاب مجموعه هاي ايراني متمركز است . اما اين بار خواستگاري نه يك سنت قديمي و همراه با ماثر قومي و ديني كه دستمايه سبك زندگي امروزي و فارغ البال جوان هايي است كه هركدام قشري از اقشار طبقات بالاي شهري را نمايندگي مي كنند.

نگاه « شمس العماره » به فرهنگ ايراني يك « نگاه موزه اي » است . اهالي اين خانه ي اشرافي كه به نظر مي رسد ميراث داران شاهزادگان قجري هستند براي نمادهايي چون « آبگوشت ايراني » غش و ضعف مي روند و تمام ايرانيت خود را در عشق و علاقه وافر به دوغ و نان سنگك سفره هاي اعياني به نمايش مي گذارند. نگاه اين سريال به فرهنگ ايراني نگاهي در سطح نمادهاي كوچه بازاري است و مهم ترين عناصر اين فرهنگ نظير حفظ حريم و حياي فردي و خانوادگي مورد تهاجم اباحي گري مدرن قرار مي گيرد و حتي در بخش هايي از مجموعه خصلت غيرت و تعصب يكي از خواستگاران به عنوان نماد تاريخ گذشته ي مرد ايراني به سخره گرفته مي شود.

ايراد اصلي بر نحوه تعامل بازيگر نقش « ليلا » با خواستگاران متعددي است كه هر روز بدون رعايت ادب ايراني پا در خانه قديمي « شمس العماره » ـ نماد يك كل ارگانيك از معاني و عناصر فرهنگي ايراني ـ مي گذارند و همچنين در رفتارهاي عشوه گرانه بازيگر نقش « پري » (با بازي غيرمتعارف رويا تيموريان ) در برابر تنها مرد مجرد خانواده كه اتفاقا " به ظاهر عاقل مردي است با علايق سرشار فرهنگي و ملي !
تعاملات و روابط ميان فردي موجود در اين سريال نه تنها هيچ نشاني از خصلت هاي تاريخي ايرانيان ندارد كه به طور اغراق آميزي خلاف عرف و منش ايراني ـ اسلامي است . مسلما حيا و حريم در شيوه ي پوشش و آرايش خلاصه نمي شود (كه در اين حوزه نيز اين سريال جاي بحث فراوان دارد) بلكه مهم ترين تجلي اين خصلت دروني در رعايت عفاف در بيان تعامل با نامحرم و ادب در تعامل با اعضاي خانواده است .

نگاه موزه اي به آيين ها و سنت هاي ملي و ديني آنها را از جاري و ساري بودن در متن زندگي بيرون مي كشد و با يك تلقي ايستا و ويتريني صرفا از آنها به عنوان يك سلسله اتفاقات تاريخ گذشته ياد مي كند. در حالي كه نگاه راهبردي در جمهوري اسلامي به سنت ها و آيين هاي ملي و ديني نه به مثابه يك سرگرمي توريستي و موزه اي كه يك حقيقت زنده و عملگرايانه و راهگشاست . از اين زاويه آيين ها و سنت ها بايد زنده بمانند و از طريق آموزش و تبليغ به نسل آينده منتقل شوند و طبعا رسانه ها نقش اول را در اين مسير ايفا خواهند كرد.

فرهنگ ايراني با آميخته شدن در معاني و ادب بلند ديني پيش و بيش از هر چيزي در سلوك خانوادگي و حفظ حريم و حيا تجلي مي يابد كه : « لا ايمان لمن لا حيا له » (حديثي از امام صادق عليه السلام ).

معماري ايراني نيز تجلي همين خصلت تاريخي ايرانيان است . حجاب و حيا براي ايرانيان نه يك رفتار ظاهري و جزيي از مناسك تكراري بلكه حامل بخش عظيمي از بار فرهنگي ملي و ديني ماست . حيات و قوام بسياري از ارزش هاي قومي و ديني در ميزان پايبندي به اين معاني است . برخلاف برخي تلقي هاي سياسي عفاف و حيا نه يك نماد سياسي يا حتي اسلامي كه رفتار و خصلتي تاريخي براي ايرانيان از دوران پيش از اسلام و تكامل يافته در دوران پس از آن است . امروز كه به اذعان بسياري از جامعه شناسان و انديشمندان حوزه ي خانواده فرهنگ عريان و اباحي گرايانه ي غربي ـ آمريكايي اثراتي ملموس و غيرقابل بازگشت بر خانواده ايراني داشته است و به تدريج و با تصويرسازي هاي هنرمندانه رسانه ها به تخليه ارزشي خانواده ها مشغول است خودزني رسانه ملي غيرقابل توجيه به نظر مي رسد.

همچنين در يك نگاه نمادشناسانه عشوه گري و لبخند فروشي دختر خانواده كه به زودي با ازدواج با جوان آرزوهايش صاحب كل خانه ـ شمس العماره ـ مي شود انتظار تحقيرآميز فرهنگي ملي در آميزش با بيگانه تفسير مي شود. زن در نگاه نمادشناسانه نماد وطن است كه بر دوش خود انبان مآثر قومي و ملي (شمس العماره ) را حمل مي كند و در افق نهايي خود همراه شدن با مردي را طالب است كه او را به فراتر از مرزهاي ايران ـ به آن سوي آب ـ ببرد. تمامي اعضاي خانه از فرنگ رفته ها و فرنگ ديده ها با ديده ي تحسين ياد مي كنند و نوعي از اشتياق رمزآلود به رفتن را در بيننده به همراه مي آورند. مي توان گفت هيچ كدام از نمونه هاي ارتباطي در اين سريال هيچ يك از واقعيات فرهنگي ايرانيان را نمايندگي نمي كنند بلكه مجموعه اي است از ايرانياني كه از پنجره غرب و با حفظ نوستالژي ملي گرايانه به ايران و فرهنگ آن خيره شده و آن را وارونه روايت مي كنند.

تاكيد مقام معظم رهبري بر حفظ ارزش ها و حريم خانواده در تمديد حكم سيد عزت الله ضرغامي و همچنين بيان معنادارشان در فرصت يك ساله براي ايجاد تحول بنيادي در عملكرد سازمان صداوسيما اين ضرورت را بيش از پيش گوشزد مي كند كه مجموعه مديران اين سازمان تسامح در برخورد با كج روي ها آشكار در برنامه هاي نمايشي به ويژه مجموعه هاي ايراني را كه از قدرت اثرگذاري و اقناع و باورپذيري بيشتري برخوردارند كنار گذاشته و اولويت هاي تاريخ ساز فرهنگي را درگير و دار معركه هاي سياسي فراموش نكنند.


منبع : روزنامه جمهوری اسلامی

به روز شده در : سه‌شنبه 3 آذر 1388 - 6:35

نظرات

عاطفه
سه‌شنبه 3 آذر 1388 - 8:14
7
موافقم مخالفم
 

آقای منتقد که فکر کنم ستون روزنامه ت رو با منبر اشتباه گرفتی بهتره یه نگاه به دورو برت بکنی و کم کم از خواب بیدار شی. قرار نیست تو یه جامعه همه مثل هم فکر کنن, نظر شما اینه نظر تیم سازنده ی این سریال یه چیز دیگه. تو این سی سال به اندازه ی کافی از این نمونه هایی که توصیف کردین تو تلویزیونتون دیدیم و شنیدیم (نمونه ش شخصیت فرشته گونه ی مهتاب در دلنوازان) و یه عده ی خاصی هم لذتش رو بردن چون هیچ وقت نشون دهنده ی سلایق تمام قشرهای جامعه نبوده. این نوع شخصیتها با این نوع دیدگاه همیشه سمبل پاکی و نجابتن و اصلاً قرار نیست انگار خطایی داشته باشن. سابقه نداشته تو سریالا شخصیتی که چادر سر می کنه آدم بدی باشه یا اشتباهات فاحش داشته باشه. همیشه زنهای بدمن سریالامون مانتویی هستن و ترجیحا هم با تونالیته ی قرمز!

حالا که واسه اولین بار نشستیم و از یه سریال خونوادگی خوب با تیم قوی بازیگری و کارگردانی و نویسندگی و تولیدو ... لذت بردیم اومدین میگین ببخشید یه ذره شعارش کم بود؟!؟!؟!؟! شما میتونین شمس العماره رو به هر چیزی متهم کنین الا غرب زدگی...مطمئن نیستم همه ی قسمتهاش رو دیده باشین الا خواستگاری پرهام و آبگوشت و این قضایا...اگه دیده بودین می دیدین از هر سریال دیگه ای ایرانی تره...ایرانیت آدمای این سریال تو همدلی و محبت و صداقت و خصوصیات فردی (که همه شون بخش عظیمی از خصلتهای ما ایرانی ها رو داشتن) و حتی خصوصیات ظاهری (انتخاب لباس, بخصوص شخصیت پری خانوم, یا مش رحمت و زیور...) نهفته ست...تو همون دور هم جمع شدنها که از همه چی شرقی تره نه تو اون آبگوشتی که شما دیدین... شما که اینقدر دم از ایرانیت و این حرفا می زنین چرا هیچ وقت اعتراض نمی کنین فلان فیلم یا سریال عربیه و داره فرهنگ عرب رو ترویج میده؟!؟!!!! (چندتا سریال براتون بشمارم که چند همسری رو نشون می دن و به یه پدیده ی عادی تبدیلش کردن؟؟ اینا ترویج فرهنگ بیگانه نیست؟؟!!( و اتفاقاً شمس العماره جزو معدود نمونه هاییه که هیچ کجاش نه این مسئله رو مطرح می کنه نه باهاش شوخی می کنه)....درضمن هیچ کجا اشاره نشد که این خونواده قجریه و هیچ نشونه ای هم تو هیچ کدوم شخصیتها نبود که شما قجری بودن رو فوری یه اتیکت منفی می کنی و می چسبونی به شخصیتها و در بارش دادسخن می دین!!!

به اندازه ی کافی آدم های سیاه و سفید و محجوب و با حیا تو سریالا و فیلمای آبکی تون دیدیم, ما دلمون پررویی لیلا و پر حرفی و جسارت پری خانوم رو می خواد....بذارین یه ذره نفس بکشیم, خفه شدیم به خدا!!!!!!!!!!!!!

حمیدرضا
سه‌شنبه 3 آذر 1388 - 15:9
-11
موافقم مخالفم
 
شریفی نیا

جانا سخن از زبان ما می گویی

مهسا
سه‌شنبه 3 آذر 1388 - 16:14
4
موافقم مخالفم
 

خدا رحم کرد ایشون در صدا و سیما فعالیت نمی کنند وگرنه این سریال زیبای سامان مقدم مثل فیلمش باید سالها خاک می خورد. فکر کنم اگه کارگردان یه چادر سر لیلا و پری خانم میکرد مساله از دید این آقای محترم حل بود.من که هیچ عشوه و دلبری از لیلا در این سریال ندیدم، نمی دونم چشمان تیزبین منتقد کدوم لحظه رو شکار کرده! خواستگاران هم اتفاقا بسیار با ادب و نزاکت بودند کاش ایشون منظورشون را از ادب ایرانی بیشتر توضیح می دادند. شاید منظورشون این بوده که مادرشون می رفته برایشون خواستگاری!

این سریال نمونه ای تقریبا واقعی از خانواده های ایرانی امروز بود-البته با رعایت حد و حدود و خطوط قرمز صدا وسیما که با این حال باز هم قسمتهایی هم از سریال دچار سانسور شد-

بهتره این منتقد محترم چشمانش رو بر واقعیت های جامعه نبنده. رسانه ملی باید نشانگر وضعیت فرهنگی جامعه باشه نه اینکه مدام به تبلیغ ارزش های مورد نظر و دلخواه خود بپردازه.

من به سهم خودم یه خسته نباشید جانانه به سامان مقدم و تیم حرفه ایش می گم، هرچند به نظرم پایان سریال خیلی ناگهانی و نامناسب بود.

پری
سه‌شنبه 3 آذر 1388 - 19:52
11
موافقم مخالفم
 

برو بابا .......................

حیف از وقتی که برای خوندن این چرندیات گذاشتم

البته با خوندن تیترش محض خنده ترغیب به خوندن شدم اما حرص خوردم

آخه چرا اینقدر ............هستید؟

سيد عبدالحسين مرتضوي
سه‌شنبه 3 آذر 1388 - 19:56
-3
موافقم مخالفم
 

اگه گذاشتند يه سريال خوش ساخت از گلومون بره پايين .

مي شينن ، مي بينن ، حالش رو هم مي برن ، بعدش هم هي غر مي زنن . آخ از دست شما !

لياقتتون همون سريال هاي دوزاري درپيته .

حيف سامان مقدم كه براي شما سريال بسازه . كوفتتون بشه .

فاطیما
سه‌شنبه 3 آذر 1388 - 23:14
1
موافقم مخالفم
 

از اول تا اخرش چرت بود.تو که هیچی از سینما حالیت نیس مجبوری مثلا نقد بنویسی؟ حیف چشم که این دری وری ها رو بخونه!

ملودی
چهارشنبه 4 آذر 1388 - 17:48
0
موافقم مخالفم
 

از این منتقد بیچاره ایراد نگیرین.... دست خودش نیست اینا رو نگه که بهش پول نمیدن....

سمانه
پنجشنبه 5 آذر 1388 - 9:39
2
موافقم مخالفم
 

واقعا راست گفت .این هانیه توسلی با قر و فراش دیگه حوصله ما رو سر برده بود.

....
پنجشنبه 5 آذر 1388 - 9:42
-44
موافقم مخالفم
 

سریال واقعا قشنگی بود اگرم خیلی هوس نقد به سرتون زده سریال های آبکی زیادی هستن که باید از سر تا پاشون ایراد گیری بشه اول اونا رو نقد کنین بعد بشینین مقایسه کنین با شمس العماره اون وقت بی انصافیه که این جور نقد ها رو که به درد سریال های دیگه می خوره واسه این سریال بنویسین. بازی رویا تیموریان واقعا عالی بود

میشه بگین من نظر می دم کجا ثبت میشه؟بستگی به روحیه ی انتقاد پذیریتون داره؟

ناشناس
پنجشنبه 5 آذر 1388 - 10:32
-11
موافقم مخالفم
 

خسته نباشید خیلی نقد به جا و خوبی بود. این سریال یه سریال خیلی بی مزه بود که اصلا هیچ مفهوم و هدفی نداشت انصافا مردم از دیدن این سریال چی یاد گرفتن؟ این سریال هم مثل بقیه سریال ها با یه پایان خوش تموم شد و همه به هم رسیدند. در ضمن خیلی بی معنیه که یه دختر بدون اینکه درست خواستگار هاش رو بشناسه همین جوری یکی یکی ببیندشون و الکی از هر کدوم یه ایراد بگیره ....

مثلا بگه من فلانی رو نمی خوام چون تو خودشه من فلانی رو نمی خوام چون انگار یه چیز نا پیدا تو زندگیشه.

منصور
پنجشنبه 5 آذر 1388 - 13:12
-4
موافقم مخالفم
 

مگه نسل شمایی که اینطوری فکر میکنید هنوز باقیه؟

من فکر میکردم منقرض شدین؟

عجب!!!!

اگه شخصیت های داستان یکی یه چادر رو سرشون بود و توی فقر و نکبت زندگی میکردن خیلی از نظر شما خوب و عالی بود.

خدا بهمون رحم کنه از دست شما.

afshin
يکشنبه 8 آذر 1388 - 10:42
-2
موافقم مخالفم
 
جواب

فقط میتونم بیگم متاسفم بعضیها دوست دارن ملت فقط گریه کنن ولبخند ممنوع ای تو فرهنگ و تمدن ایران ما نیست اقای بظاهر حرمتدار ایرا نی با فرهنگ

فريده
چهارشنبه 11 آذر 1388 - 8:13
-4
موافقم مخالفم
 

سلام

تازه مي فهمم چرا امثال دلنوازان انقدر طرفدار داره تو ايران

مردم ايران بابد بشينن همين اراجيفو ببينن كه اينا دلشون خنك بشه و دست از سر امثال سامان مقدم بردارن

متاسفم

فقط همين

محمد
شنبه 14 آذر 1388 - 5:25
-6
موافقم مخالفم
 

دوستان در ابتدا میخوام حتی الامکان با آی پی خودشون ارسال نزنن.

اما در مورد نظرات دوستان باید بگم که چه اهمیتی داره ایشون چی میگن؟! این ضعف به خود ما هم بر میگرده و وقتی اینطور با خشم و حرص جواب 1 ادم به اصتلاح عقب مونده رو میدیم، این دسته از افراد احساس اینکه دیده میشن و نظرشون تابلو میشه رو پیدا میکنن.

اما این بدین معنی نیست که این سریال کامل و بی عیب بوده. یکی از انتقاداتی که من به عنوان 1 پسر که تو این اجتماع زندگی میکنه و با تمام مشکلات دسته و پنجه نرم میکنه ، به عدم احترام به شخصیت پسر ها بوده! این فکر که یه دختر تو خونه بشینه و انواع و اقسام پسر بیان خونش تا خودشون رو تحمیل کنن و دختر همچون شاهزاده پریان ، از بین چند جین پسر یکی رو شاید انتخاب کنه و اصلا انگار هنوز تصمیم جدی بر ازدواج نداره ، توهین به شخصیت پسر هاست! البته اینکه دختر ها موافق این قضیه نباشن ، برای من قابل درکه ، چون مطمئنا این خیلی مطبوعشون می تونه باشه ! همونطور که میگیم پوشش کامل و خفه خون گرفتن و خیلی چیز ها دورش گذشته و بنده هم میگم گذشته ، دوره اینکه یه دختر احساس ملکه بودن و فرشته زمین بودن رو داشته باشه گذشته! نمی دونم چرا نا خود آگاه با دیدن این سریال یاد صحنه های از فیلم های شرق آسیایی میفتادم که دخترها برای خواستگارانشون شرط میذاشتن ، هر کسی موفق بشه اژدهای فلان سرزمین رو بشکه و یا بتونه الماسی رو ارتفاع کوه ... پیدا کنه بیاره بهش جواب مثبت میدم. اگه دم از برابری انسان ها میزنیم ، اینجا چطور یک مخلوق رو تحقیر میکنیم؟!

محمد
دوشنبه 16 آذر 1388 - 9:3
7
موافقم مخالفم
 

نقدی مغرضانه و کاملا با طرفانه بود.بوی تعصب و خشک مغزی و تحجرش میزنه تو دماغ آدم.

رضا
شنبه 21 آذر 1388 - 18:31
-3
موافقم مخالفم
 

شما احيانا هموني نيستي كه در مورد Chicken Run در تلويزيون مستند ساخته بودي و نقد ميكردي كه هاليووديها با افكار دد منشانه شان با كارتون ميخوان القا كنند زن ها ( در انيميشن مرغها) ميتوانند حصار خانه (در انيميشن مرغداري) را بشكنند و رها شوند؟ (تقل از همشهري جوان)

پ.ن : اگر كسي لينكي براي دانلود از مستندي كه بالا اشاره كردم و يك برنامه اينچنيني كه در مورد هري پاتر تلويزيون پخش كرد داره ممنون ميشم اعلام كنه! واقعا براي خنديدن عاليه


جمعه 16 بهمن 1388 - 20:52
0
موافقم مخالفم
 

بالاخره باید اشخاصی باشن که دین و اسلام و فرهنگ رو اونقدر با نفهمی زیرورو کنن که بعدها لازم بشه یه دین جدید ی بیاد

من نمی دونم این آقا تا حالا کجا بودن که این همه سریال مزخرف پخش شده رو ندیدن

شاید هم چون کمی به نفع زن ها بوده این حرفا رو زدن

اضافه کردن نظر جدید
:             
:        
:  
:       




mobile view
...ǐ� �� ���� ����� ������� �?���?�


cinemaema web awards



Copyright 2005-2011 © www.cinemaema.com
استفاده از مطالب سایت سینمای ما فقط با ذکر منبع مجاز است
کلیه حقوق و امتیازات این سایت متعلق به گروه سینمای ما و شرکت توسعه فناوری نوآوران پارسیس است

مجموعه سایت های ما: سینمای ما، موسیقی ما، تئاترما، فوتبال ما، بازار ما، آگهی ما

 




close cinemaema.com ژ� ��� �?��� ��� ���?���