یادداشت نویسنده «سینمای ما» بر فیلم «وقتی همه خوابیم»؛
درست‌اش این است: «فقط من بیدارم»

سینمای ما – وحید قادری: شاید اگر چنین بیانیه تند و گل‌درشتی درباره اتفاقات پشت صحنه یکی از فیلم‌های سال‌های دور این کارگردان ساخته می‌شد می‌شد حرف‌های مطرح شده در جلسه مطبوعاتی فیلم و این‌که بیضایی فیلمی درباره یک معضل فرهنگی به نام زیرآب‌زنی ساخته است را باور کرد. اما در این لحظه و با فاصله کم از اتفاقات حاشیه‌ای دور و بر فیلم اخیرش کلا قضیه تغییر کرده است. تازه این پرسش که چطور کارگردانی که به وسواس و سخت‌گیری و برداشت‌های متعدد مشهور شده است در این فاصله کم از آن اتفاقات توانسته چنین فیلم پر مشکل و البته پرحاشیه‌ای بسازد پیش نمی‌آمد. به نظر می‌رسد عجله کارگردان جاافتاده برای واکنش به آن اتفاقات بر وسواس و دقت و نکته‌بینی‌اش غلبه کرده است و خوب نتیجه آن هم کاملا مشخص است.
چیزی که ما از حاصل کار می‌بینیم ناامیدکننده است. فیلم در جزییات و کلیات مشکل دارد. از اسم‌های نازیبای شخصیت‌های فیلم گرفته تا بازی‌های اغراق‌شده و موسیقی پدرخوانده‌ای که به گفته آهنگساز هیچ ربطی به موسیقی پدرخوانده ندارد! استفاده بیضایی از ایده فیلم در فیلم نخ‌نما شده است و زمان زیادی هم از فیلم می‌گیرد و مثل این است که در دقیقه 45 تازه بفهمید تمام آن چیزی که تا آن دقیقه از فیلم با زور و زحمت و آسمان ریسمان بافتن کشف کرده‌اید دیگر تا به انتهای داستان به دردتان نمی‌خورد. مثل این است که یک سوم از فیلم را با تمام اطلاعاتی که به تماشاگرتان داده‌اید بریزید توی سطل آشغال. البته بیننده بیچاره باید چند بار دیگر این صحنه‌ها را این بار با بازیگران تازه ببیند و دیالوگ‌های زیاد و نامعمول‌ آن را هم گوش کند. فیلم پر است از این ایرادها اما این را می‌دانیم که اگر همه این مشکلات را هم با دلیل و برهان و سند و مدرک ثابت کنیم باز هم کارگردان کم کار عصبانی به ما خواهد گفت که اصلا چیزی حالی‌مان نیست و این چیزی است که اگر ایشان را ندیده بودیم یا اگر در کره دیگری زندگی می‌کردیم هم با دیدن این فیلم می‌فهمیدیم. فیلم پر است از دشنام‌های تصویری و صوتی کارگردان به کسانی که در این سال‌ها دور و برش را گرفته‌اند. از سرمایه‌گذاران و تهیه‌کننده‌های نفهم و پول‌پرست گرفته تا بازیگران و ستاره‌های عروسکی و مغرور. کارگردانی که بیضایی در فیلم تصویر کرده (و البته اگر می‌شد خودش در آن نقش بازی هم می‌کرد) مدام فریاد می‌زند و از بی‌عدالتی‌ها و نفهمی‌های اطرافیانش می‌نالد. حتی در جایی از فیلم تهیه‌کنندگان را تهدید می‌کند که "هیچکس تا به حال نتوانسته سبک فیلمسازی مرا عوض کند". حتی در موارد متعددی از برخوردهایی که با برداشت‌های متعدد و هزینه‌های سرسام‌آور فیلم‌های او شده انتقاد می‌کند. فکر نمی‌کنم از این واضح‌تر کسی بتواند خودش را در برابر همه قرار دهد.
فیلم یک نامه تند و پر از توهین به منتقدان نفهم آقای فیلمساز است و نمی‌دانم سال‌ها بعد و وقتی تمام این اتفاقات فراموش شود از این فیلم چه خواهد ماند. گویا قرار نیست دیگر به این سه‌گانه ناقص که این فیلم و یک فیلمنامه درباره پشت صحنه سینما (با نام «لبه پرتگاه») تمام حاصل آن است چیزی اضافه شود و کارگردان پرطرفدار حس می‌کند تمام حرف‌های‌‌اش در این باره را گفته‌ است. این اتفاق خوبی است که دیگر چیزی در دل ایشان نمانده است و می‌توانند با خیال راحت سال‌های سال صبر کنند تا در شرایط ناممکن تهیه‌کننده‌ای بیاید و از ایشان خواهش کند که هر چقدر از حساب‌اش می‌خواهند بردارند و خرج فیلم باارزش خودشان بکنند. راستی یادم آمد که در تمام طول فیلم مرتب یک نام در ذهنم می‌چرخید که به نظرم برای این فیلم مناسب‌تر به نظر می‌رسد: «فقط من بیدارم»


منبع : سینمای ما

به روز شده در : جمعه 25 بهمن 1387 - 13:24

چاپ این مطلب |ارسال این مطلب |

نظرات

shahab
جمعه 25 بهمن 1387 - 14:48
2
موافقم مخالفم
 
درست‌اش این است: «فقط من بیدارم»

ye zarre be ostad ehteram bezarin bad nistaaaa..........base dge akhe shoma montagheda chera enghad nafahmin

Reza
جمعه 25 بهمن 1387 - 15:10
-3
موافقم مخالفم
 
درست‌اش این است: «فقط من بیدارم»

اگه بیضایی از پشت صحنه شروع می کرد و بعد ساختن فیلم رو نشون می داد روایتش مدرن می شد ؟ این که تو تعزیه هم هست . اونوقت نمیگفتین بیضایی تا کی می خواد از تعزیه استفاده کنه ؟ اتفاقا به نظر من با گذشت زمان فیلم ارزش های خودش رو بیشتر نشون میده . بعد هم نوشتین فیلم با عجله ساخته شده ؛ فکر نمی کنم 100 روز فیلمبرداری مداوم برای فیلمی 107 دقیقه ای تو سینمای ایران سابقه داشته باشه . بهار 86 لبه پرتگاه منتفی شد و اردیبهشت 87 "وقتی همه خوابیم" کلید خورد و تا تیرماه هم ادامه پیدا کرد . این زمان کمیه ؟ بازی ها هم اغراق آمیز نیست ، در تمام فیلم ها و نمایش های بیضایی بازی ها به این شکله و سبکیه که می پسنده و دلیلش هم اینه که میخواد با بیننده فاصله ایجاد کنه و یادآوری کنه که این واقعیت نیست و بیننده داره فیلم می بینه . این امر می تونه موافقین یا مخالفینی داشته باشه ولی با اغراق آمیز بودن فرق می کنه .

احسان صباغی
شنبه 26 بهمن 1387 - 9:27
6
موافقم مخالفم
 
درست‌اش این است: «فقط من بیدارم»

آقای قادری چه اشکالی داره وقتی شما خوابی یکی بیدار باشه؟

جهان آلوده خواب است و من در وهم خود بیدار ( سهراب سپهری)

احسان صباغی
شنبه 26 بهمن 1387 - 9:42
15
موافقم مخالفم
 
درست‌اش این است: «فقط من بیدارم»

2- اگر تنبلی اجازه دهد در باره نوشته شما و آقای امیر قادری در وبلاگم خواهم نوشت . به نظر می رسد برخلاف نوشته هایتان ساختار فیلم آنقدر رویتان تاثیر گذار بوده که وارد میزانسنی که بیضایی داده شده اید، سکانسی که در فیلم برادران زن مرده ، مژده شمسایی را چاقو باران می کنند . بیضایی میزانسن را جوری چیده که این بازی به خارج از فیلم کشیده شود و اول از همه امیر قادری است که اولین ضربه چاقو را به بیضایی میزند . بیضایی اینجا هم بازی را برده و موفق شده شما را به بهترین نحو کارگردانی کند.

گفتم اگر تبلی قرصت دهد مفصل در باره نوشته شما و امیر قادری در وبلاگم خواهم نوشت.

فواد
شنبه 26 بهمن 1387 - 12:36
8
موافقم مخالفم
 
درست‌اش این است: «فقط من بیدارم»

راستش وقتی این متن به ظاهر نقد رو خوندم خیلی دلم به حال استاد سوخت.واقعا منتقدان ما چرا اینقدر عقده ای هستند و با ایشون مخالف هستند؟.اگه فیلم بیضایی اینجوریه چرا تو جشنواره سه تا سیمرغ گرفت؟چرا فیلم برگزیده تماشاگران تو بخش بین الملل شد؟چرا تو شش رشته کاندید شد؟چرا تحسین همه منتقدان رو هشت سال بعد از سگ کشی برانگیخت؟واقعا بهتره یه کم فکر کنید بعد مطلب بنویسید.اینجوری فقط دارین طرفداران تونو از دست میدید ولی بجاش کلی مطالب آشغال ودر پیت تو سایت میذارید

مزدک
دوشنبه 28 بهمن 1387 - 22:10
-5
موافقم مخالفم
 
درست‌اش این است: «فقط من بیدارم»

بیضایی بزرگتر از ان است که با این کینه ورزی های بی اساس خدشه ای بر جایگاه بی نظیرش در تاریخ تاتر و سینمای ایران وارد شود .

نيما
پنجشنبه 1 اسفند 1387 - 12:44
-17
موافقم مخالفم
 
درست‌اش این است: «فقط من بیدارم»

مسئولين محترم سايت برادران قادري و شركاء :

واقعا" اسم اين متن رو اميدوارم نقد و نظر نگذاريد . بيشتر به يك رجزخواني خوار و خفيف مي ماند و بس .

mohammad
جمعه 2 اسفند 1387 - 16:2
-4
موافقم مخالفم
 
درست‌اش این است: «فقط من بیدارم»

sjoma etefaghi familiton ba amir ghaderi moshabebehe azizom?yoho

mohammad
جمعه 2 اسفند 1387 - 16:5
4
موافقم مخالفم
 
درست‌اش این است: «فقط من بیدارم»

ghaderiha=oghdeiha


چهارشنبه 7 اسفند 1387 - 15:6
4
موافقم مخالفم
 
درست‌اش این است: «فقط من بیدارم»

in film shahkar bud mesle baghie karhaye ostad kash yekam adelanetar barkhord mikardin


چهارشنبه 7 اسفند 1387 - 15:8
-7
موافقم مخالفم
 
درست‌اش این است: «فقط من بیدارم»

baratun moteasefam aghaye ghaderi engar hich vaght nemikhayd jaygahe ostad ro tu cinemaye iran dark konid...vaghean matnetun monzajer konandebud


چهارشنبه 7 اسفند 1387 - 15:40
1
موافقم مخالفم
 
درست‌اش این است: «فقط من بیدارم»

ey baba agha fuad mage chi tu cinemaye iran be haghe ke shoma be khatere kandid shodano jayeze gereftan filme ostado khoob midunid?filme ostad fogholadast chon har adami age nakhad az ruye gharaz ghezavat kone ostad ro yeki az bozorg tarino tasir gozar tarin adamaye cinemaye iran midune...filme ostad alie chon nevisandash bahrame beyzayie kasi ke be andazeye jame hameye cinema dustane iran arzeshmando tavanast,filme ostad alie chon kam hast kasi ke dar hado andazei bashe ke betune be ostad beyzai khorde begire

نیما
پنجشنبه 8 اسفند 1387 - 22:39
-4
موافقم مخالفم
 
درست‌اش این است: «فقط من بیدارم»

بیضایی بزرگ است و خواهد ماند و این نوشته های شما فقط ابروی خودتان را نزد سینمادوستان برد

جینا
شنبه 10 اسفند 1387 - 6:41
-1
موافقم مخالفم
 
درست‌اش این است: «فقط من بیدارم»

درستش این است:

"فقط من بیزارم"

ولی من هم این نوع بازی را غیر قابل قبول می دانم.تئاتر جای دیگری است و سینما مقوله ای دیگر

محمد حسین
دوشنبه 12 اسفند 1387 - 8:47
-3
موافقم مخالفم
 
درست‌اش این است: «فقط من بیدارم»

راستش من با قادری ها موافقم.(هرچند امیر قادری ،امیر سابق نیست)

اما باور کنید یا نه بهرام بیضایی از سگ کشی به بعد پرونده اش بسته شده در سینما(فقط سینما)به هر حال وقتی همه ی علوم متفق اند که انسان ها بعد از 60 سالگی قوای ذهنی آنها تحلیل می رود خب باید در جایی اثرات آن را دید.(حداقل قضیه)شما نگاهی به فیلم سازان 60 سال به بالای ما بکنید.

مثلن به مهرجویی دقت کند.(زوم روی مهرجویی)

یا باید مثل واروژ 20 سال صبر کنند یا اینکه مثل این آقا.

با این اوصاف بی صبرانه منتظر تقوایی ام(نظر شخصی و تبلیغاتی)

خب همه که آنتونیونی نیستند جانم که تا لحظه مرگ روی یک مسیر درست گام بردارند.(به هوس این آقا دقت کنید در این سن هم مانیفست خودش را عرضه می کند که میکرد بهتر است روحش شاد)

روح شما هم شاد روح این ها هم شاد روح پدر بیضایی هم ایضا

رضا عليپور متعلم
دوشنبه 19 اسفند 1387 - 15:42
-2
موافقم مخالفم
 
درست‌اش این است: «فقط من بیدارم»

جناب آقاي " وحيد قادري " :

فكر مي كنم كه درست اش اين است : " فقط و فقط شخص شخيص شما هستيد كه بيدار نيستيد ! ".

رضا عليپور متعلم - 1387/12/19

محمد جواد هاشمپور پاشاکی
پنجشنبه 6 فروردين 1388 - 22:11
-6
موافقم مخالفم
 
درست‌اش این است: «فقط من بیدارم»
سلام من معتقد نیستم که این فیلم مثل "رگبار"واسه من لذت بخش بوده.من این فیلم رو با هیچ فیلم دیگه ای از اقای بیضایی و یا یه کارگردان دیگه مقایسه نمیکنم.من معتقدم این فیلم رو مثل هر اتفاق دیگه,باید تو زمان خودش دید وتحلیل کرد.من احساس میکنم که این حرف خیلی روشنه که اقای بیضایی خواسته اعتراض بکنه به یه سری مناسبات تو پشت پرده سینمای ایران.حالا اینکه شما به عنوان منتقد,متوجه این نکته شدی,واز بعد از جشنواره زوم کردی رو این نکته,این رو من بهش میگم تکرار مکررات! و یه حرف تکراری دیگه شما هم اینه که وعده میدید که روزی خواهد امد وما فیلم را برایتان نقد خواهیم کرد!!! نکته بعدی اینه که,من فکر میکنم,وقتی شما میگید"یک نامه تند و پر از توهین به منتقدان نفهم اقای فیلمساز"میزان ناسزاگویی به مراتب بیشتری به چشم میخوره. یادم میاد اقای کیمیایی,در مصاحبه با مجله فیلم بعد از فیلم "حکم"حرف قشنگی زده بودن:"نقد فیلم نباید تبدیل بشه به نقد مسعود کیمیایی" فکر میکنم که بیشتر انرژی شما صرف طعنه زدن به لقب"استاد"شده!!!با این طعنه زدن,]چی رو دارین نقد میکنین؟ طعنه های شما به اقای کیمیایی رو من فراموش نکردم و ایضا ذوق زدگی شما واسه عکس دسته جمعی با ایشون رو!!! یادتونه حتما: "اقای کیمیایی" اقای بیضایی اعتراض کرد و حرفش رو زد,شما به عنوان منتقد کمی هم به این فکر کن که چند تا فیلم تو این دوره زمونه درست شده,که حتی نگاهشون هم نکردی,چه برسه به اینکه در موردشون یادداشت بنویسی و یا حتی نقد... و یه سوال,شما میدونی "ساره ارین"بازیگر فیلم اواز قو,الان مشغول بازی تو کدوم فیلمه...! برقرار باشی و سبز...

امیر: اون نقد منفی بر سربازهای جمعه با این مضمون بود که ما کجاهای سینمای مسعود کیمیایی را دوست داریم و چه حیف که دیگر کم پیدا شده است. این ربطی به نقد منفی فیلم بیضایی ندارد.
محمد جواد هاشمپور پاشاکی
شنبه 8 فروردين 1388 - 23:28
-7
موافقم مخالفم
 
درست‌اش این است: «فقط من بیدارم»

با سلام دوباره.من حرفم یه چیز دیگه اس.خیلی دوست دارم شما,خود فیلم رو نقد کنید:از بازیهای بازیگران گرفته تا فیلمبرداری,موسیقی فیلم,فیلمنامه,کارگردانی و ...

میشه به کارگردان مثل هر انسان دیگه ای,گفت که طرز فکر شما در مورد سینمای ایران درست نیست و واسه این ادعا یه سری دلیل هم مطرح کرد.اما این که نمیشه نقد فیلم و یا سینمای یه ادم.و یه نکته:این منصفانه اس که با یه فیلم,سینمای یک نفر رو زیر سوال برد؟نقد منفی و یا مثبت ,مسئله من نیست.مسئله,طعنه زدنه!طعنه زدن به یه ادم به کمک لفظ استاد.یه سوال:مگه به خاطر یکی دو تا فیلم به ایشون میگن استاد,که شما واسه خاطر یه فیلم(هر چه قدر هم ک ضعیف باشه),اون رو زیر سوال می برید؟

من فکر میکنم که اقای بیضایی ازاده که اونطوری که دلش میخواد فکر کنه,حرف بزنه,بنویسه و اعتراض بکنه.یادم میاد یه جایی خوندم که این اقا تو فیلمنامه نوشته:دوربین به سمت بالا میلغزه.یا یه چیزی شبیه این.نویسنده ایراد گرفته بود که چرا این اقا نوشته لغزیدن؟این چه بیانیه؟و...من میخوام بپرسم:چه ایرادی داره؟چرا انتظار داریم که یه کارگردان بیاد بابت تک تک کلمات فیلمنامه به ما تو ضیح بده.این میشه نقد فیلم؟

اون روز که این جریان "لغزیدن" رو خوندم,یه فکری زد به سرم.این نسل ما,کلا لغت کم داره.یه دایره محدود لغات داریم که باهاشون حرف میزنیم و مینویسیم و زندگی میکنیم.یه اعتراف بکنم:

من ده دوازده تا دوست دارم که هر از چند گاهی با هم میریم بیرون و یه غذایی میخوریم.وقتی در مورد کیفیت غذا صحبت میکنیم,میون دوستام که اکثرا هم دانشجو هستن,فقط یه نفر هست که از لغت "لذیذ"استفاده میکنه.بقیه مون یا میگیم که "توپ" بود ویا اینکه"اشغال".

من سوالم اینه که چرا انتظار داریم همه مثل هم فکر کنیم,مثل هم حرف بزنیم,و...

حرف زیاده,اما فکر نمیکنم بزرگانی مثل بیضایی,زیاد باشن.

گفته بودم که این فیلم واسه من مثل "رگبار" لذت بخش نبود.اما خود بیضایی,یه دلیله واسه من,برای لذت بردن از زندگی...

برقرار باشی و سبز...


يکشنبه 9 فروردين 1388 - 9:3
1
موافقم مخالفم
 
درست‌اش این است: «فقط من بیدارم»

آقای قادری شما که انقدر به راحتی بدون این که ارزشهای این فیلم ارزشمند را ببینی در موردش قضاوت می کنی چه طوره یه سری هم به فیلم اخراجی ها ی آقای ده نمکی نمی زنی فیلمی که با سو استفاده از شرایط بد روحی مردم (مردمی که ترجیح مدهند در سالن سینما بخندند تا شاید مشکلاتشان را فراموش کنند) و با جمع کردن تمام بازیگرهای کمدی هر عقیده ای را که داشته به زور به مردم تلقین کرده . ببینم شما که انقدر خوب نقد می کنی به این میگن فیلمسازی یا چیز دیگر؟ اگه اجازه نداری اخراجی ها را نقد کنی لازم نیست یه فیلم درستو حسابی را بکوبونی . شاید هم لیاقت مردم ما منتقدی مثل شماست. راستی این را چه جوری نقد میکنی : صف هایها ی طولانی در مقابل اخراجیها و صفهای کم جمعیت در مقابل فیلم آقای بیضایی . یه کمی انصاف داشته باشید اقای قادری در ضمن اگه خودت دوستداری در خواب غفلت باشی لازم نیست بیدار شدن را نفی کنی

سحر
سه‌شنبه 11 فروردين 1388 - 2:6
4
موافقم مخالفم
 
درست‌اش این است: «فقط من بیدارم»

نام اين نقد نيست آقای قادری . شما كه فيلم بهرام بيضايي را بيانيه اي خطاب به مخالفانش مي خواني چگونه است كه در نقد او بيانيه صادر مي كني ؟ آيا معناي نقد فيلم را نمي داني يا آنكه مي داني و به خاكی مي زني ؟ به راستي آخرين ساخته مردي كه اعتبار نمايش اين خاك است و بيش از چهل سال تجربه سينما دارد در حدي نبود كه منصفانه به نقدش بنشيني و از فيلمبرداري و ميزانسن و تدوين و بازي و ... بگويي و نه آنكه چون پيرزنان كوچه و بازار به غرزدن هاي بيجا بپردازي و از مثلاً اسمهاس نازيبا بگويي ؟ حكايت معروفي بود كه جايش اينجا نيست اما عجيب شرح حال منتقداني چون شماست : من كه مي دونم كجات مي سوزه !

( اين كامنت را هم بگذاريد كنار خيل كامنتهاي سانسور شده ام ، خيالي نيست)

وقتی تو خوابی
پنجشنبه 13 فروردين 1388 - 21:31
-1
موافقم مخالفم
 
درست‌اش این است: «فقط من بیدارم»

وقتی یه مشنگی مثله تو به خواب زمستونی رفته مانعی نیست اگر یه وجدانه بیداری بیدار باشه بخواد توهم تو ادم توخالی رو پاره کنه

فرانك
پنجشنبه 13 فروردين 1388 - 22:12
-3
موافقم مخالفم
 
درست‌اش این است: «فقط من بیدارم»

آقاي قادري عزيز با تشكر از نقدتون اما اصلاً‌ با شما موافق نيستم.

به نظر من فيلم معركه بود.

بيضايي بسياري مسائل پشت پرده را عنوان كرده بود كه البته من فكر مي كنم چيزي بسيار بيشتر از زير آب زني بود!

شما در جايي از نقد مي گوييد كه وقتي همه اين اتفاقات را بيضايي فراموش كند فيلم ديگر معني نخواهد داشت؛ اين به چه معني است؟ ما كه از ناراحتي هاي بيضايي خبر نداريم كه وقتي فراموش بيضايي شود ما هم فيلم را فراموش كنيم! ما فقط مي دانيم بيضايي با بسياري از منتقدان و افراد ديگر مشكل دارد از همان مشاكلي كه مهرجويي دارد بهمن قبادي دارد، ميلاني دارد و ... اينكه چيز تازه اي نيست. اگر هم يك زماني كلاً‌ اين اتفاقات از بين برود و ما ديگر در هيچ رسانه اي يا در هيچ محل فرهنگي، هنري صحبتي از آن نشنويم( كه البته بعيد مي دونم حالا حالاها) باز هم اين فيلم را به عنوان فيلمي كه يك زماني مسائلي را به خوبي بيان كرده نگاه و ياد مي كنيم چون خوب ساخته شده است.

در دوره ما ديگر جريان قيصري وجود ندارد اما از مسعود كيميايي بخاطر اينكه در آن زمان قيصر و داستان او را به خوبي ساخت هنوز هم تشكر مي كنيم.

اضافه کردن نظر جدید
:             
:        
:  
:       




mobile view
...ǐ� �� ���� ����� ������� �?���?�


cinemaema web awards



Copyright 2005-2011 © www.cinemaema.com
استفاده از مطالب سایت سینمای ما فقط با ذکر منبع مجاز است
کلیه حقوق و امتیازات این سایت متعلق به گروه سینمای ما و شرکت توسعه فناوری نوآوران پارسیس است

مجموعه سایت های ما: سینمای ما، موسیقی ما، تئاترما، فوتبال ما، بازار ما، آگهی ما

 




close cinemaema.com ژ� ��� �?��� ��� ���?���