یادداشت منتقد «سینمای ما» بر فیلم «اشکان، انگشتر متبرک و چند داستان دیگر»؛
امید سینمای ایران در آغاز راه...

سینمای ما - بهنام شریفی: اولین فیلم بلند شهرام مکری نشان می دهد که موفقیتهای فیلمهای کوتاهش بی جهت نبوده است و باید جایی رابرای او در سینمای نوین ایران در نظر گرفت. فیلم اشکان، انگشترمتبرک و چند داستان دیگر با دستمایه قرار دادن چند داستان از آدمهای متفاوت و ظاهرا بی ارتباط با هم به واسطه ی اتفاق افتادن چند حادثه چنان این آدمها را به هم پیوند می دهد که در نهایت انسجام وکلیتی جذاب و پایدار را برقرار می کند. مولفه ی طنز به عنوان بارزترین وجه فیلم باعث می شود که فضای فیلم در حال وهوای فانتزی باشد و اگربخواهیم از دریچه ی منطق رئال به کار مکری نگاه کنیم، تمامی اعمال شخصیتها نسبتی با واقعیت بیرونی ندارد. اما فیلمنامه ی دقیق و پر از جزییات فیلم که مثل تمام کارهای قبلی مکری ساختار دایره ای دارد، چنان خوب پرداخت شده که به هیچ وجه خود نمایانه ومتکلف نیست واحساس می کنیم فیلم باید همین فرم مورد نظرش را به کار بگیرد. از همان ابتدای فیلم و با نگاه مجسمه سازازدرون یک دایره ی کوچک (که می تواند اشاره ای به مفهوم چشم چرانی سینما نیز باشد) به محدوده ی دایره ی فیلم وارد می شویم و تا پایان کار که اشکان جلوی این مجسمه زانو می زند وناخواسته پیشگویی ابتدای فیلم که شخص خیالی ای موسوم به کارائیب انجام داده را تحقق می بخشد، با تمام آدمهای فیلم وزنجیره ی حوادث مضحکش درگیر می شویم. به غیرازبیست دقیقه ی ابتدایی فیلم که افتتاحیه ی چندان جذابی نیست و بازی بازیگرانش بسیار تصنعی درآمده ( به خصوص بازی نچسب قوانلو) و ریتم چندان سریع نیست، تا پایان شاهد ریتم تند و جذابی هستیم که کار را به فیلمهای پست مدرن آمریکایی شبیه می کند.

فیلم پر از ادای دین و ارجاعهای مختلف است، از ارجاع به سامورایی و پالپ فیکشن ( حتی تیتراژ کارهم به شدت شبیه تیتراژهای تارانتینو است ) و حرفه ای و اودیسه ی فضایی گرفته تا فیلم طلای سرخ پناهی که در صحنه ی سرقت جواهر فروشی عینا بخشهایی از دیالوگهای فصل جواهرفروشی آن تکرار می شود. طنز کار یادآور طنز کوئنهاست که شخصیتها با بلاهت تمام باعث فجایع بزرگ می شوند. در دو سه صحنه شاهد طنز ناب و جدیدی هستیم که پیش از این در سینمای ایران سابقه نداشته است. گفتگوی اشکان با دکتر روانکاوش، خودکشی مضحک اشکان در هتل، شرکت اشکان در سرقت به قصد گلوله خوردن و فرار بلاهت بارش که آرام راه می رود تا گلوله بخورد وگلوله ها به نظر می رسد که در او کارگر نیست، چند بار تکرار شدن خاطره ی روز آفتابی پلیس ماجرا و یا صحنه ی تشریح جسدی که پیش فرضهای دکتر را به خاطر نمایش هم زمان نحوه کشته شدن جسد، احمقانه نشان می دهد، از جمله ی این مواردند. درچند صحنه ترکیب خشونت وطنز باعث شده تا هم زمان چند حس تماشاگر فعال شود مثل صحنه ی مرگ تبهکاری که بعد از کارخوبی مثل انداختن ماهی در آب، تصادف وحشتناکی باهمانهایی که دنبالشان بود می کند و یا صحنه ی محشر پایانی که به نظرم یکی از بهترین پایان بندیهایی ممکن برای چنینی فیلمی است، هم به خاطر تحقق وعده ی کارائیب خنده دار است وهم یک مرگ کاملا دراماتیک و سینمایی است که تا حدودی ما را به فکر وامی دارد.

بیشتر شخصیتهای فیلم به خاطر عشق بلا سرشان می آید که در جاهایی با سلسله اتفاقهای پشت سر هم باعث فاجعه می شود. جواب منفی دختر دانشجوی پزشکی و اشتباهش باعث توقف آدمکشها و مرگ یکیشان می شود که عامل مرگ، پسر مالخری است که جواهرات سرقتی را از خواستگاردخترو شریکش که هر دو نابینا هستند، خریده است!

تمام بلاهایی هم که سر اشکان می آید به خاطر عشق است و در نهایت فکر می کند در لحظه ی آخر عمرش آن تندیس آرمانی عشق را پیدا کرده است. اساسا کلیه ی حوادث فیلم بر پایه ی یک پوچی درد آور شکل گرفته است. از توهمات روشنفکری مجسمه سازو حماقتهای استاد تشریح گرفته تا تمام توهمات عشقی اشکان که همگی در بستری از بلاهت واقعیت را چیزی می دانند که می بینند.

بازی سینا رازانی در نقش اشکان فوق العاده است و بازیهای بازیگران دیگر هم که بیشترشان از تئاتر می آیند، کاملا هماهنگ با فضای فیلم است. موسیقی صفاریان و ترانه های فیلم در راستای فضای پست مدرنیستی و هجو گونه ی آن عمل می کند و کاملا اندازه و قالب فیلم هستند.در پایان باید گفت که مکری با این فیلم نشان داد که یکی از امیدهای سینمای در حال احتضار ماست و بر خلاف بسیاری از کارگردانها که ایده های درخشان دارند و اجراهایشان در حد آن ایده ها نیست، مرد اجرای اید ه های درخشان ونوین سینمای ایران است. هرچند که کارهایش بسیاربه سینمای مورد علاقه اش نزدیک است و انگ کپی کاری را هم بر دوش می کشد، اما در این سینمای تکراری که حتی از گفتن یک داستان خطی هم عاجز است، او با قدرت سینمای مورد نظرش را به بهترین وجه اجرا می کند که این امتیاز کمی نیست.




منبع : سینمای ما

به روز شده در : جمعه 25 بهمن 1387 - 12:58

چاپ این مطلب |ارسال این مطلب |

نظرات

mohammad sadegh
شنبه 26 بهمن 1387 - 12:28
-2
موافقم مخالفم
 
امید سینمای ایران در آغاز راه...

matlabeton khob be jozeate in film pardakhte. tabrik migam kareton alie.

اضافه کردن نظر جدید
:             
:        
:  
:       




mobile view
...ǐ� �� ���� ����� ������� �?���?�


cinemaema web awards



Copyright 2005-2011 © www.cinemaema.com
استفاده از مطالب سایت سینمای ما فقط با ذکر منبع مجاز است
کلیه حقوق و امتیازات این سایت متعلق به گروه سینمای ما و شرکت توسعه فناوری نوآوران پارسیس است

مجموعه سایت های ما: سینمای ما، موسیقی ما، تئاترما، فوتبال ما، بازار ما، آگهی ما

 




close cinemaema.com ژ� ��� �?��� ��� ���?���