در مورد شماره ی 2 : من نیز کاملا با شما هم عقیده ام. عاشقان سینما و فیلم هایشان باقی خواهند ماند و نه کسانی که از سینما لذت نمی برند و به تحقیر فیلم های خوبی نظیر: آتش سبز، وقتی همه خوابیم و ... می پردازند! در مورد شماره ی 3 : در مورد بامزه بودن و حتی مضحک بودن امضای سازندگان فیلمهای شورعشق و مهمان و پسران آجری و ... در پای نامه ی نامبرده، با شما کاملا موافقم. اما در مورد عباس کیارستمی که بیش از ده سال است که هیچ فیلمش در ایران رنگ پرده را به خود ندیده، خیر! اتفاقا محق ترین فرد در بین امضاکنندگان اوست؛ وی به عنوان یک فیلمساز ایرانی حق دارد که به خاطر عدم نمایش آثارش معترض باشد. علاقه مندان سینما در ایران نیز سالهاست که تشنه ی تماشای فیلمهای این استاد در سالن های سینما هستند؛ امری که برای افراد مقیم خارج بسیار طبیعی ست. اما امضای کسانی مثل اصغر فرهادی و پرویز شهبازی و منیژه حکمت و کیانوش عیاری را بامزه و خنده دار می دانم. فیلمهای آنان همواره در شرایط خوبی اکران شده و فروش قابل توجهی نیز داشته اند. مثلا چه کسی تا به حال نگذاشته که فرهادی با مردم ارتباط قرار کند؟؟!! فیلم او علاوه بر شرکت در معتبرترین جشنواره های جهانی، در ایران نیز تبلیغات گسترده ای داشت و حدود 3 ماه روی پرده بود... در مورد شماره ی 7 : اما من فکر نمی کنم که دیگر نمایش فیلم تازه ای از مسعود کیمیایی یک اتفاق مهم فرهنگی و پدیده و آینه ی فرهنگ و اجتماع مان محسوب شود! زیرا کیمیایی سالهاست که دچار افت و آشفتگی در داستان و ساختار شده و نه تنها درجا نزده، بلکه عقب گرد کرده و آثارش علیرغم حضور ستارگان خوش چهره و محبوب سینما، با تماشاگر عام و خاص و منتقدان ارتباط تنگاتنگی برقرار نمی کنند! فکر نمی کنید عشق و تعصب زیادی هم خوب نیست؟!
|