یادداشت شاپور عظیمی درباره جوابیه حامد بهداد به ماهنامه فیلم
درباره ریشِ سفید خودم!

1 -  از زمانی که ریش‌هایم سفید شده‌اند، و میانسالی را به چشم دیده‌ام؛ خودم را آماده کرده‌ام که هر لحظه ممکن است جوانی از گرد راه برسد و هرچه می‌خواهد نثارم کند و به من بگوید که وقت بازنشستگی‌ام فرارسیده است. به من بگوید که سواد ندارم و نمی فهم و پیر شده‌ام و باید دستکش‌هایم را آویزان کنم. اصولاً مثل این است که خاصیت جوان بودن ایجاب می‌کند که پا به سن گذاشته‌ها را بنوازد. نمونه‌ها فراوان است و به چشم خودم دیده‌ام که برخی دوستان جوان‌ترم، چگونه در مورد قدیمی‌های عرصة نقد‌نویسی قضاوت می‌کنند، چه مواضعی می‌گیرند و چه‌ها که پشت سرش نمی‌گویند.
از نظر برخی از این جوان‌ها اگر منِ میانسال، از سینمای روزِ جهان ایرادی بگیرم، دیگر شکر زیادی خورده‌ام و پایم را از گلیمم دراز‌تر کرده‌ام. مرا چه به اظهار فضل؟ و نظر‌دادن در مورد سینمای روز و نقد فیلم‌های امروز؟ بهتر است بروم دنبال همان فسیل‌های سینمایی دوران خودم و حرف زیادی هم نزنم وگرنه کسی پیدا می‌شود که پنبه‌ام را بزند و ثابت کند که چیزی جز یک بی‌سواد پر مدعا نیستم که می‌خواهم خودم را داخل آدم حساب کنم در حالی که نمی‌دانم کار من تمام است و اگر چیزی به من نمی‌گویند حرمت ریش سفیدم را نگه داشته‌اند.

2-از ازل تا به ابد، همیشه کسانی پیدا می‌شوند که در مقام منتقد به فیلمی اعتراض داشته باشند یا از بازی این یا آن بازیگر انتقاد کنند. گاهی لحن برخی از این انتقاد‌کنندگان، به‌گونه‌ای است که طرف مقابل را دل آزرده می‌کند. در این جور مواقع دو کار می‌شود کرد: یا فردی که مورد انتقاد قرار گرفته، سکوت پیشه کند یا دست به قلم ببرد و پاسخ آن انتقاد را بدهد. این جا هم می‌شود دو کار کرد: یا با دیدگاهی استدلالی به آن نقد پاسخ داد و یا عنان قلم را رها کرد و منتقد را در شمار سران مافیای نقد قلمداد کرد و به او گفت که نمی‌فهمد و به قول قدما قس علیهذا...

3- این‌جانب خودم را وکیل و وصی هیچ کسی نمی‌دانم و قرار نیست از کسی یا جریانی دفاع کنم و به آب‌وآتش بزنم که ای وای به یک منتقد قدیمی اسائة ادب شده است. آن منتقد قدیمی اگر بخواهد می‌تواند دو کار بکند: یا سکوت کند یا دست به قلم ببرد و آن موقع هم می‌تواند دو کار بکند: یا با استدلال پاسخِ پاسخ را بدهد یا عنان قلم را رها کند و...

4- آن‌چه این بار برآشفته‌ام کرده، تنها و تنها ترس و نگرانی در مورد خودم است. هر چند سابقة چندانی در نقد‌نویسی ندارم و ادعایی هم نداشته‌ام که منتقد هستم (که نیستم) اما اگر در فردایی دور یا نزدیک، این اتفاق برای من بیفتد چه؟ نکند از یک جوان سینماگر انتقاد کنم و بعد از آن با سلسله‌ای از اتهام‌ها رو‌به‌رو شوم؟ نکند آن جوان هوس کند آبرویم را بریزد؟ نکند اصلاً حرمت ریش سفیدم را نگه ندارد؟

5- آن‌قدر از بی‌آبرو شدن می‌ترسم که حتی جرأت نمی‌کنم به نام آن جوانی که دو سه روز پیش در روزنامه‌ای پاسخی به یک منتقد قدیمی داد، مستقیماً اشاره کنم. اصل ماجرا را نمی‌دانم و نمی‌خواهم بدانم. ماجرا هر‌چه می‌خواهد باشد. من با متنی رو‌به رو هستم که الفاظی نازیبا در آن به کار رفته و یک جوان با یک پیر، پنجه درانداخته و دریغ هم نشده و به مافیای نقد و احساس کاذب پدرخواندگی در عرصة نقد هم اشاره رفته است. این‌ها ‌اتهام‌هایی است که اتهام زننده باید ثابت کند و متهم(!) باید در برابر آن‌ها از خودش دفاع کند.
آن چه که باعث ایجاد چنین اتمسفری شده، نقدی است در مورد بازی‌های یک بازیگر که منتقدی قدیمی در جوف آن نقد، تأییدش کرده است (این خودش جای مکث دارد که چرا باید با طناب دیگری به درون چاه برویم؟ آن منتقد قدیمی می‌توانست در مطلب جداگانه‌ای، نظر خودش را در مورد کار آن بازیگر جوان بنویسد وخودش را به دیگری سنجاق نکند) بازیگر جوانِ ما از این اظهارنظر رنجیده است و حالا نوشته‌ای قلمی کرده تا پاسخ آن منتقد قدیمی را داده باشد.

6- ابتدا می‌خواستم عنوان این یادداشت را بگذارم«می‌ترسم، پس هستم» همان طور که گفته شد، سخت می‌ترسم از بی‌حرمت شدن. در واقع هیچ کسی دوست ندارد حرمتش را نگه ندارند. می‌دانم که بدون لحظه‌ای مکث می‌شود پاسخ داد که حرمت هر کسی دست خودش است. این را قبول دارم اما این را هم قبول دارم که کار یک منتقد این نبوده و نیست که مثلاً در نقد یک فیلم به ذکر داستان آن بپردازد و کمی هم از میزانسن‌ها و بازی بازیگران تعریف کند و آخرش هم بگوید که امیدوار است فیلم‌های بهتری از آن کارگردان ببیند. این‌ها نقد نیست.نقد آن است که خواب از چشم سازنده و مؤلف اثر برباید و «بیدار باش» باشد.

7- هرچه که فکر می‌کنم به خاطر نمی‌آورم که این جمله را کجا خوانده‌ام یا از زبان چه کسی شنیده‌ام: «هیچم اگر منتقد نباشم» شما یادتان هست؟


منبع : خبر آنلاین

به روز شده در : پنجشنبه 7 آبان 1388 - 17:7

چاپ این مطلب |ارسال این مطلب |

نظرات

Red Ribbon
پنجشنبه 7 آبان 1388 - 18:1
-32
موافقم مخالفم
 

من اصلا از بازی حامد بهداد و ادا و اطواراش خوشم نمیاد ولی همیشه یک سوال برام هست اینکه تا به حال شد کسی از منتقدی نقد کنه و اون منتقد هم بپذیره؟ (کسی که فکر میکنه کارش نقد کردنه آیا خودش هم نقد پذیر هست؟)

ام اس
جمعه 8 آبان 1388 - 7:53
13
موافقم مخالفم
 

کم نبودند بازیکرهایی که به وسیله ی جناب گلمکانی و دوستانشون مورد لطف قرار گرفتن طوری که کم کم به سمت و سوی نابودی رفتن و الان اثری ازشون نیست....کم نبودن بازیگرهایی که با وجود توانایی های زیادشون با وجود اینکه از خیلی از هم نسلهاشون سر تر بودن و حتی از نسلهای قبلشون هم بهتر بودن ولی به خاطر نداشتن رابطه با کسی .....توی گرداب مافیای کثیف سینمای ایران از بین رفتن.....الان هم کم نیستن کسهایی که با دست به جیب بردن و خرج مقداری چرک کف دست وارد سینما شدن....بازی کردن (البته اگه بشه اسمشو بازی گذاشت) و دستمزدهای سرسام آور گرفتن (طبق خبری از سایت سینمای ما) وبعضی هاشون حتی سیمرغ گرفتن و نون چشم رنگی و ظاهر عوام پسندشونو می خورن.....قحط الرجال است پس قدر کسایی و که بی خود وارد سینمامون نشدند رو بدونیم قدر استعدادهای نابمونو بدونیمو به یه مشت مترسک دل نبندیم کم بازیگر تو سینمامون میاد مثه بهداد و فرخنزاد وشهاب حسینی و بابک حمیدیان .....از بینشون نبریم که چرا چهرشون عامه پسند نیست و به بازیشون تکیه کردن....فقط یه کم بزاریم سینمامون رشد کنه همین....


جمعه 8 آبان 1388 - 21:34
-3
موافقم مخالفم
 

من هم با ام اس موافقم! متاسفانه سينماي ايران يک مافياست و اگه هنرمندي نخواد وارد اين مافيا بشه يا باهاشون همکاري کنه نابود ميشه...خيلي جالبه که اين آقايون منتقد هرچي از دهنشون در مياد بار بهداد کردن و حالا خودشون نميتونن نقد حامد در مورد خودشون رو بپذرين. حامد بهداد بازيگر خوب و تواناي سينماي ايرانه که دلش مي خواد صادقانه کار کنه نه وارد بازي هاي کثيف شماها بشه!

هميشه آدمهاي بزرگ و توانا دشمناي بزرگ دارن که اين دشمنان چشم ديدن موفقيتهاي اون شخص رو ندارن...

بهت افتخار مي کنم براندوي وطني...

سايت سينماي ما, من نميدونم چرا همه يهو گير دادن به بهداد و پشت سر هم در موردش نقد مي نويسن؟! چطور نامه برزو ارجمند که از حامد دفاع کرده رو نميذاريد اونوقت اين نقدهاي مسخره رو تو سايتتون قرار ميديد؟!!!!

مهدی یار
شنبه 9 آبان 1388 - 15:29
-10
موافقم مخالفم
 

حامد بهداد یکی از تنها امیدهای این قحطی بازیگر برای آشتی مخاطب با سینماست کاش قدرش را بدانیم.

محمد
شنبه 9 آبان 1388 - 17:18
-18
موافقم مخالفم
 

Red ribbon عزیز باید بگم بله شده نمونه اش هم اگر بخوای همان انتقاد منتقدان از نقد آقای قادری در باره فیلم بهرام بیضایی

ام اس ، اگر ما بخواهیم به عنوان یک بازیگر با یک یا حتی چند نقد آن هم از آدم های بلد کاری همچون اقای گلمکانی نابود شویم پس باید به حال بازیگری در ایران گریه کرد و اگر آقای بهداد بخواهند با یک نقد (که به نظر من نقد درستی هم هست) از کوره در بروند و به پیشکسوت ها توهین کنند باید بگویم که اصلا آدم نقد پذیری نیستند و باید فکری به حال خود کنند

بهرام رادان یکی یکی پله های ترقی رو پیموده و همین نقد پذیریش که باعث پیشرفتش می شه (مثالش در جلسه پرسش و پاسخ بی پولی که با آرامش به نقدها و سوالات مردم جواب می داد ، به نقد های مردم چه برسد به منتقدی مثل آقای گلمکانی)

واقعا از خودت می پرسم ام اس عزیز که بازی حامد بهداد رو در دلخون ، مجنون لیلی و چند کار آخرش با اون درجه اغراق چه طور توجیح می کنی؟و با بازی های منطقی و پر احساس کسایی مثل بابک حمیدیان و شهاب حسینی و صابر ابر مقایسه می کنی؟

همچنین این بازیگر ها از نظر اخلاقی هم قابل مقایسه نیستند

البته من در مورد آقای فرخ نژاد هم با تو موافق نیستم به نظر من ایشون هم در فیلم هایی مثل حریم و باز هم متاسفانه چند کار آخرش بسیار ضعف ظاهر شد و خاطره خوب عروس آتش و ارتفاع پست و چهار شنبه سوری رو از ذهن ها بردند

و در انتها به نظر من الکی بالا بردن بازیگرا و مقایسشون با کسایی مثل مارلون براندون باعث غرور و خرابیشون میشه نه چند نقد منطقی و بازیگر هر چقدر هم که خوب باشه بدون اخلاق قابل طرفداری نیست

ام اس
يکشنبه 10 آبان 1388 - 15:31
10
موافقم مخالفم
 

محمد عزیز....بزار تو مقام دفاع از بازیگر مورد علاقم حمید فرخنزاد بلند شم...یه نگاه به خبر همین سایت راجع به دستمزدها بنداز....رقم دریافتیه بازیگرها و ارزش بازیشونو با هم مقایسه کن....ببین کسی مثل فرخنزاد چندتا فیلم باید بازی کنه تا دستمزد آقای ایکسو بگیره....(تاکید میکنم سطح بازیشونم مقایسه کنید به علاوه ی دستمزدها) همین.... این بحثو همین جا می بندم....راجع به حامد بهداد که بازیشو فوق العاده دوست دارم...به عنوان کسی که سینما رو دنبا ل میکنه میگم....هیچوقت جانی دپ رو با اون آرامشش و اون بازیه سکوتشو اون عمق زیر پوستیش مقایسه نکن با آل پاچینو... با اون خنده های بلند معجزه وارش یا اون دادها و عصبانیتهای بی نظیرش...هیچ وقت.....هردو استاد مسلم هستند...ولی یکی با آرامشش و یکی با پرخاشگریش....بازیه حامد تنها تنها تنها و بازم تنها نقطه ی مثبت فیلم دلخون بود.... بازی با چشمها بازیه عصبی و تیک و پرش پلکها و گوشه ی لبها من به شخصه فکر نمی کنم بازیگری تو ایران توانایشو داشته باشه..غیر از حامد بهداد....که یه فاز جدیدی از بازیو وارد سینمامون کرده....همین

MOTAREZ
دوشنبه 11 آبان 1388 - 11:25
-1
موافقم مخالفم
 

lotfan jenabe azimi tond narid............ba in nane man gharibam bazia nemitunid heisiate yek bazigare tavanai maesle Hamed Behdad ra zire soal bebarid!age bahs ine ke har ki rishesh sefid tare mitune baghiaro zire pash leho lavarde kone o be khanevadash va khodesh va eteghadatesh tohin kone baba noel rishesh az hamamaun sefidtare..........................kare ghalato un kasi karde ke tajrobeie cinemagarisho too medado ghalamesh kholase karde.............har kasi ke nemitune bazi naghd kone agha!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!unam bazie kasi mesle Hamed Behdad ke hazeram ghasam bokhoram khode mr montaghed ham roo bazish ghasam mikhore vali che mishe kard ke hasad garibane in alamo gerefte va ma adama bartar az khodemuno ba cheshme basiratam nemibinim.............dar zemn manzuretuno nemifahmam az alfaz naziba!!!!!!!!!!!!!!motmaenid ke majaleie filmo kharidid?!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

محمد
دوشنبه 11 آبان 1388 - 19:50
6
موافقم مخالفم
 

ام اس ، درسته که بازیگرای توانای ما باید با دست مزد های کم افتخار آفرینی کنند و مجبورند برای درامد تن به هر فیلمی بدهند اما من با خود فیلمی مثل حریم مشکل ندارم بلکه به نظر من اون فیلم از نظر موضوع و خیلی چیزهای دیگه در ژانر نو پای وحشت در ایران خیلی حرف واسه زدن داشت من حرفم سر بازی مصنوعی حمید فرخ نژاد تو اون فیلمه ، حرکات مصنوعی ، ترس های مصنوعی و احساسات مصنوعی که واقعا ادم رو به این فکر می اندازه که اگر سطح فیلم پایین باشه آیا بازیگری که تو فیلمی مثل چهار شنبه سوری احساس استیصالش آدم رو دیونه می کرد باید اونجوری بازی کنه؟

البته می دونم که کارگردانم توی این امر موثره ولی به خود بازیگر بیشتر ربط داره همونجور که شهاب حسینی فیلمای بد زیادی بازی کرده ولی تو همشون عالی بوده

در مورد حامد بهداد هم منم همین رو می گم که ایشون فقط نقش آدم های عصبی رو فوق العاده بازی می کنه مگه آدم می تونه بازی عالیشو توی حس پنهان از یاد ببره

در مورد جانی دپ هم باید بگم که هیچ وقت تو حرکاتش اغراق اضافی(توجه کن من نمی گم اغراق بده ولی حد داره) نداره اون می تونه تو سوئینی تاد نقش ادم دیوانه از انتقام رو بازی کنه بدون این که در اون لحظه آدم یادش بیاد که اون همون جانی دپیه که نقش یه پلس مخفی و توی دنی براسکو بازی می کرد یا نقش یه کارخانه دار مرموز توی چارلی وکارخانه شکلات سازی که این دقیقا همون چیزیه که نمی شه واسه حامد بهداد متصور شد و توی همه فیلماش می تونی بفهمی که عصبیه

Aynaz
پنجشنبه 14 آبان 1388 - 9:57
4
موافقم مخالفم
 

نوشته های من چه ایرادی داشت که تائید نشد و اینجا نیست ؟!

ساحره
پنجشنبه 19 آذر 1388 - 5:52
-5
موافقم مخالفم
 

من هم یادداشت گلمکانی روخوندم هم جواب حامدبهداد!به نظرم جواب حامد بسیار محترمانه ودرست بوده.ما نمیتوانیم مافیای سینمای ایران را انکارکنیم.حامدبرای ایران حیف است اوبازیگری با قابلیت های جهانی است.همیشه بهترین بازی هاراحتی در بدترین فیلمها ازش دیده ایم.حامد باعث شدمن به خاطربازی فوق العاده اش برای دیدن فیلمی مثل "مجنون لیلی"به سینما بروم واین است معجزه بازی حامدبهداد

نا شناس
چهارشنبه 17 اسفند 1390 - 0:51
2
موافقم مخالفم
 

سلام به همه "

اگه واقعا كساني كه در بالا نظرات چرتشون رو در مورد استاد سينما و پيشكسوتي كه 3 بار گفت مي ترسم به هر نحوي از سينما سر رشته داشته باشند و البته كمي هم علاقه !

خب حتما باز اينجا مي آيند و مي خوانند "

بنده با جناب استاد عظيمي هيچ ارتباطي ندارم اما تمامي نقدهايش در مورد فيلم هاي گوناگون را خوانده و اطلاعات ايشان را با حرفهاي مزخرف برخي حتي قابل مقايسه نمي دانم .

در مورد آقاي نسبتا بهداد كه مردم قضاوت كنند اما افرادي كه در حيطه ي سينما حتي اندازه ي خود بهداد هم نمي دانند حق اينكه در مورد استاد سينما و پيشكسوتان نقد فيلم حق چنين واكنش هايي را ندارند "

چطور شمايي كه به جز فيلم هاي به ظاهر زيباي ايران چيزي به نام برگمان " كوبريك " لينچ " هيچكاك و ... به گوشتان نخورده يا اگر ميدانيد فقط شنيده ايد و يا اگر شنيده ايد هيچ فيلمي ماوراي دنياي كاذب فيلم هاي واقعا زشت و پوچ اكثر كارگردانان ايران نديده ايد به خود اجازه ميدهيد اظهار نظر در مورد مرداني اهل فن از دنيايي خارج از فيلمنامه هاي ايراني قضاوت كنيد "

براي شما اظهار تاسف مي كنم و از خداوندگار شما نه ما !

تقاضامندم شما را به همين دنياي بهداد و چون او بچسباند و تا آخر عمر در هيچ بمانيد و بمانيد و بمانيد "

اضافه کردن نظر جدید
:             
:        
:  
:       




mobile view
...ǐ� �� ���� ����� ������� �?���?�


cinemaema web awards



Copyright 2005-2011 © www.cinemaema.com
استفاده از مطالب سایت سینمای ما فقط با ذکر منبع مجاز است
کلیه حقوق و امتیازات این سایت متعلق به گروه سینمای ما و شرکت توسعه فناوری نوآوران پارسیس است

مجموعه سایت های ما: سینمای ما، موسیقی ما، تئاترما، فوتبال ما، بازار ما، آگهی ما

 




close cinemaema.com ژ� ��� �?��� ��� ���?���