بی پولی فیلمی است که متفاوت از تمام طنز ها ساخته شده. با توجه به این موضوع که طنز ها عموما،به گونه ای ساخته میشود که بازیگر با دراوردن شکلک های مختلف،کج کوله کردن صورت و حالت مسخره گرفتن به اندامش سعی در خنداندن بیننده دارد....بی پولی با خارج کردن خود از چنین درون مایه تکراریی و با بیرون کشیدن بازیگرانش از حرکات سبک سرانه ، به قول معروف،طنز باکلاسی رو ارائه داده. گویا کارگردان توجه خاصی به این موضوع داشته که بازیگران نقش اولش حدالامکان با کلام، درون مایه طنز به فیلم بدهند تا با حرکت اندام. مثلا زمانی که ایرج داخل اتوبوس داشت زندگیش را برای آن زن شرح میداد،بیش ازین که با حرکات و کج و کوله کردن چهره اش لبخند به لب بیاورد،با گونه حرف زدن و دیالوگ ها این کار را میکرد. نمایشنامه جالب بود،چون در عین این که مخاطب را به خنده وا میداشت،اجازه نمیداد که با صدای بلند قهقهه بزنید،چون در میان طنز، غم فاحشی وجود داشت که انسان را از زندگی ناامید کننده این زوج ناراحت میکرد. یکی از چیز هایی که من را شیفته خود کرد،بازی آقای رادان بود،که باعث میشد،مخاطب با تمام وجود فشاری که بر روی ایرج بود را حس کند.حس کند که او واقعا زیر فشار بده کاری و بی پولی کمر خم کرده. همینطور خانم حاتمی که واقعا شخصیت یک زن ایرانی را ایفا کرد که به خاطر کم محلی شوهرش دپرس شده و قرص اعصاب میخورد،دوست دارد همسرش به او توجه کند و نازکشی کند.اما وقتی بی پول شدن ایرج به او نمایان میشود،کم کم از شوهرش دلسرد شده و نیاز به توجه او را از دست میدهد و پول در درجه اول خواسته هایش قرار میگیرد. درسته که فیلم به طور ناگهانی و اتفاقی سر و تهش به هم دوخته شد،اما این را فهماند که زمانی که ایرج به قول معروف سرش به سنگ خورد و از اریکه غرور پایین آمدغرورو (جیب خالی،پز عالی)را کنار گذاشت.اوضاع رو به بهبود رفت. در واقع گویا این بی پولی برای او اتفاق افتاد که بی پول ها را درک کند،وتا زمانی که پشیمان شد ادامه داشت و بعد از پشیمانی زندگیش رو به بهبودی گذاشت.
|