سینمای ما - محمد ناصر احدي: اين روزها مهمترين دغدغهي اهالي سينما تعيين معاون سينمايي وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي به عنوان تأثيرگذارترين فرد مديريتي در اين حوزه ميباشد. براي آگاهي از نظرات و انتظارات اهالي سينما از معاون سينمايي آينده به سراغ جواد طوسي از منتقدان نام آشنا و برجستهي سينما رفتيم تا ديدگاههاي وي را در اين خصوص جويا شويم. مانند هميشه طوسي با ادبيات خاص خود به بيان ديدگاههايش پرداخت.
يك فلاشبك تاريخي زمينهساز هر تحول و تغييري يك بازنگري و آسيب شناسي است. در حوزهي سينما ما به يك رجعت نه چندان دور تاريخي نيازمنديم تا متوجه شويم عملكرد سينما در سالهاي اخير تا چه اندازه مطلوب بوده است. با پاسخ به اين سؤال ميتوان به نقاط انفعال سينما و همچنين مخاطبشناسي مطلوب اين زمانه در جهت جذب طيفهاي مختلف جامعه پي برد و سپس برنامهريزيهاي لازم بعدي را انجام داد. معاونت سينمايي بايد مطالبات فعالين عرصهي فرهنگ و نيز اقشار مختلف جامعه را در نظر گرفته و متناسب با آن برنامههايي با برد عملي و اجرايي ارائه نمايد. همچنين معاونت سينماي ميبايستي از مشاورهي هوشمندانهي يك كميته، جهت ارزيابي گذشته و در نظر گرفتن شرايط فعلي بهره گيرد.
مديريت كلان و مخاطب شناسي سينما براي معاونت سينمايي جديد بايد اين پرسش مطرح باشد كه ما تا چه اندازه توانستهايم از فرهنگ و به طور مشخص از قابليتهاي رسانهي سينما به عنوان معياري براي ارزيابي تشخص نظام استفاده نماييم. چرا ما فقط خودمان را به برخي جشنوارههاي خاص و محدود مقيد كردهايم؟ عليرغم تمامي موفقيتهايي كه برخي از فيلمهاي ما در اين جشنوارهها به دست آوردهاند، سينماي هر كشوري بايد ابتدا به ساكن در جامعهي خويش و البته بدون توسل به ابتذال نقش فراگير داشته باشد. بنياد سينمايي فارابي و سازمان معاونت سينمايي اكنون بايد پس از آزمون و خطاهاي بسيار در طول ادوار گذشته اين توانايي را داشته باشند كه تعريف درستي از وجه هنر – صنعت سينما ارائه دهند و بر اساس آن يك برنامهريزي توليدي براي مخاطب شناسي و برقراري ارتباط با جغرافياي داخلي و همچنين ساير جوامع و ملل انجام دهند تا به تدريج بتوانيم از طريق سينما صادرات فرهنگي داشته باشيم.
عدالت محوري در حوزهي فرهنگ و سينما در شرايط فعلي اقشار متوسط و زير متوسط به دليل دغدغهها و نيازهاي خاص اقتصادي – اجتماعي خود نتوانستهاند در سبد خانوادههايشان جايگاهي براي سينما قائل شوند. سينماي ايران كه به عنوان يك سينماي دولتي مطرح است ميتواند با هوشمندي منطبق با شرايط فرهنگي – تاريخي و اجتماعي در جهت رفع اين نقص و پوشش دهي مخاطب شناسي متكثر برآيد و موجبات آشتي اقشار پايينتر با سينما را فراهم سازد. معاونت سينمايي بايد با سياست گذاريهاي كوتاه مدت و بلند مدت خود و تعامل و تفاهم با ساير نهادهاي ذيربط زمينه را براي حضور هر چه بيشتر تودههاي مردم در سينما آماده نمايد.
تلويزيون و سينما تلويزيون به عنوان رقيب جدي و قدر سينما ميتواند در حوزهي رقابتي نقش مؤثر و مثبتي داشته باشد مشروط بر اين كه در سياست گذاريها و تغيير مديريتها به ضرورت تعامل سينما و سيما به طور جدي توجه شود. با تعامل و تعادل و با يك برنامهريزي اصولي، بدون حذف يكي از اين دو رسانه، اين دو مسير موازي به يك نقطهي آرماني ميرسند. متأسفانه در سالهاي اخير توليد انبوه تله فيلمها و سريالهايي با كيفيت نازل موجب كاهش سطح سليقهي مخاطبان سينما و متعاقباً افزايش توليدات سينمايي بيكيفيت گرديده است. از همين رو سينماي فرهنگي تا زماني كه به جايگاه حقيقي و در خور شأن و منزلت خود برسد بايد از يارانهي فرهنگي برخوردار باشد تا نتيجتاً سطح سليقهي عامهي مردم ارتقاء يابد.
توجه به بخش خصوصي معاونت جديد سينمايي ميبايد براي بخش خصوصي جايگاهي ويژه و سازنده در نظر گيرد تا به اين نحو بخش خصوصي از اين ركود و انفعال بيرون بيايد و به طريقهي مطلوبتر و ايدآلتري مطالبات خود را پيگيري كند. به عنوان نمونه در دههي شصت بخش خصوصي داراي تشخص خاصي بود و تعداد بسياري از فيلمهاي پربار و مهم آن دوره محصول بخش خصوصي بود. سياست گذار ما در حوزهي دولتي ميبايستي با سعهي صدر به بخش خصوصي قدرت مانور دهد تا بخش خصوصي بتواند توانايهاي بالقوهي خود را بصورت بالفعل درآورد و در ضمن بايد نظارت دولتي دقيق از به هدر رفتن چنين فرصت جلوگيري كند.
شناخت روح زمانه و سينماي اجتماعي چه فارابي، چه حوزهي هنري، چه سينماي دفاع مقدس و چه بخش خصوصي بايد زمانه شناس و آشنا به مناسبات زمانه باشند. بايد شرايط را به گونهاي رقم زنند كه دوربين فيلمساز مناسبات عيني جامعه را در حوزههاي مختلف بررسي كند و فقط به ناتوراليسم منفرد و عكس برداري صرف از واقعيت محدود نشود. بايد شرايط به شكلي مهيا شود كه فيلمساز بتواند علاوه بر بازنمايي رئال شرايط جامعه و معضلات و مشكلات مردم، در نهايت و به دور از هر گونه شعارزدگي، راهكار عملي و اجرايي و اميد بخش ارائه دهد و نه تنها با تلنگري كه به مسئولان ميزند و آنها را آگاه ميسازد بلكه با ارائهي راهكار و پيشنهادي نو، زمينهساز تعامل ميان خود و مسئولان و متقابلاً مردم گردد.