نقد نو نسل نو، نقد نویسنده «سینمای ما» بر فیلم «پستچی سه بار در نمی‌زند»؛
حالا حسن فتحی هم در تلویزیون کارگردان موفقی است و هم در سینما

سینمای ما - آریان گل‌صورت: پستچی سه بار در نمیزند دومین ساخته حسن فتحی بعد از کمدی رمانتیک قابل قبول ازدواج به سبک ایرانی است . فیلم اول فتحی حکم ورود او از قاب تلوزیون به پرده سینما داشت اما پستچی ... یک اثر شخصی تر است و مشخص است فتحی انرژی زیادی گذاشته و زحمت کشیده تا اثری شسته رفته روانه سینما کند تا ثابت کند توانایی هایش محدود به تلوزیون نیست .
فتحی با ساختن سریال های موفقی مثل شب دهم میوه ممنوعه و مدار صفر درجه ثابت کرده سریال ساز کاربلد و قهاریست و حالا در دومین فیلمش سعی کرده تسلط خود را در سینما هم به رخ بکشد .
به تصویر کشیدن 3 مقطع مختلف از زندگی یک فرد به طور موازی در 3 طبقه مختلف یک خانه و تداخل آنها با یکدیگر، کار جسورانه ای است که فتحی در آن موفق بوده است .
فیلم جذاب و امیدوار کننده شروع می‌شود اما همان طور که به فصل پایان بندی نزدیک میشویم کمی از انسجام اولیه کاسته میشود. به طوری که نیمه دوم فیلم به وسواس و پختگی نیمه اول آن نیست. البته نسخه ای که برای اکران در سینماهای کشور در نظر گرفته شده تا حدی پخته تر و شسته رفته تر از نسخه جشنواره ای آن است و توانسته برخی از کاستی ها را جبران کند و این خود نشانه حرفه ای بودن فتحی است که بعد از واکنش های نسبتا منفی به پایان بندی فیلمش در جشنواره فجر به جای ایجاد تنش و زدن اتهام به منتقدان فیلم سعی در منسجم تر کردن اثرش کرد .
نکته قابل توجه در این فیلم دیالوگ نویسی ضرب المثل گونه و موزون آن است که یادآور آثار مرحوم علی حاتمی است (البته نه به گوش نوازی و ماندگاری دیالوگ های حاتمی). فتحی در سریال های تلویزیونی خود هم از همین روش دیالوگ نویسی استفاده کرده بود که اینجا به کمال می‌رسد. فیلم 3 مقطع زمانی متفاوت را به تصویر می‌کشد و ما شاهد دیالوگ هایی با گویش ها و لحن ها و تکیه کلام های خاص این دوره ها هستیم که خود نشان دهنده تسلط و توانایی فتحی به زبان فارسی است . فیلم دارای ایده های جذاب و هوشمندانه ای نیز هست . از جمله ربط دادن این 3 بازه زمانی به هم توسط پسر بچه و تیله ها که از نقاط قوت فیلم به حساب می آیند . نقش آفرینی بازیگران فیلم نیز از نقاط قوت فیلم و از اصلی ترین دلایل جذابیت آن است . بازیگران همگی به درستی انتخاب شدند و توانستند به خوبی از پس نقش خود برآیند . محمد رضا فروتن و باران کوثری اجرای قابل قبولی دارند . رویا تیموریان و علی نصیریان نیز مثل همیشه خوبند اما نقش آفرینی های جذاب متعلق به امیر جعفری و پانته آ بهرام است که لحظات حضور آنها را میتوان بهترین دقایق فیلم قلمداد کرد . امیر جعفری که در فیلم خوب بی پولی (حمید نعمت الله) هم حضوری جذاب داشت یکی از بهترین بازیگران جشنواره اخیر فیلم فجر بود و بار دیگر بعد سریال میوه ممنوعه ثابت کرد از او باید انتظاری فراتر از بازی در طنز های شبانه داشته باشیم .
فیلم از لحاظ تکنیکی و فنی غنی است و طراحی لباس و صحنه بی نقص و تدوین ماهرانه ای دارد اما کاستی هایی نیز دارد که مانع از تبدیل شدن آن به یکی از بهترین فیلمهای دهه اخیر سینمای ایران شده است . یکی از این مشکلات این است که فیلم در پاره ای از اوقات پر گو و اضافه گو میشود و باعث میشود از تعلیق کار کاسته شود . مثلا زمانی که تماشاگر متوجه شده یا دسته کم دارد متوجه میشود که ارتباط میان 3 طبقه چه بوده و مشغول گذاشتن تکه های پازل کنار هم است فیلم با تکرار چند باره اتفاقات این فرصت و لذت را از تماشاگر میگیرد . هر چند این موضوع در تدوین دوباره فیلم تا حدودی بر طرف شده است . نکته دیگر اصرار فتحی برای ایجاد صحنه های ترسناک است . در حالی که خود قصه و فضای کلی فیلم این قدرت را دارند که تماشاگر را درگیر فضای هراس آلودی کنند فتحی با ایجاد چند صحنه قصد دارد فیلم خود را ترسناک تر جلوه بدهد .
فیلم نشان میدهد که در تاریخ گذشته و نسلهای پیشین حق هایی نا حق شده خون هایی ریخته شده و خیانتهایی انجام شده است و انتظار دارد آن گره کور و عقده های شکل گرفته در نسل های پیشین به دست نسل فعلی باز شود همانطور که دو زن کشته شده ( رویا تیموریان و پانته آبهرام ) از باران کوثری (نماینده نسل امروز) انتظار دارند که کابوس شکل گرفته در سالهای قبل رو تمام کند . اما او در واکنش به این انتظار سعی میکند خود را از این مخمصه رها کند . برای همین به بالای پنجره میرود تا با به پایین انداختن خود از زیر بار این انتظار شانه خالی کند . اما این اتفاق نمی‌افتد و او متوجه میشود او چاره جز تلاش برای بر طرف کردن کابوس هایی که از گذشته به وجود آمدند و حالا او را دارد آزار میدهد ندارد . پس سعی میکند با همان روش هایی که در طبقات ( مقاطع زمانی) دیگر شاهد بودیم یعنی خشونت و زور کار را تمام کند غافل از این که این بار گره را کور تر خواهد کرد . در پایان فیلم او تفنگ را رو به پسر بچه که بالای سر مادرش دارد زاری میکند میگیرد و دو دل است که بزند یا نه و میرسد به زمانی که باید تصمیم بگیرد از روش های گذشته استفاده کند یا چاره ای دیگر بیاندیشد . او شلیک نمیکند تا روشی غیر از خشونت و خون ریزی را امتحان کرده باشد و اتفاقا این دفعه کارگر می افتد و کابوس تمام میشود و صبح فرا میرسد .
حسن فتحی تلاش کرده در این فیلم سنگ تمام بذارد و اثری در خور توجه خلق کند که موفق هم بوده است . او با ساختن این فیلم ما را در انتظار فیلم های بعدی خود قرار می‌دهد و انتظار ها را از خود بالا می‌برد . حالا میتوان گفت فتحی علاوه بر تلویزیون در سینما هم کارگردان موفقی است . به این ترتیب فتحی ثابت کرده توانایی ساختن فیلمی به مراتب بهتر از پستچی ... را هم دارد . پس تا آن موقع منتظر خواهیم ماند .


منبع : تهران امروز

به روز شده در : سه‌شنبه 3 شهريور 1388 - 0:34

چاپ این مطلب |ارسال این مطلب |

نظرات

سعید فرجی
سه‌شنبه 3 شهريور 1388 - 8:9
-6
موافقم مخالفم
 
حالا حسن فتحی هم در تلویزیون کارگردان موفقی است و هم در سینما

کاملا با نقد بالا موافقم اما ما باز هم انتظار بالاتری از حست فتحی داشتیم.

سید آریا قریشی
سه‌شنبه 3 شهريور 1388 - 8:40
-12
موافقم مخالفم
 
حالا حسن فتحی هم در تلویزیون کارگردان موفقی است و هم در سینما

سلام. نوشته ی خوبی بود. من البته هنوز هم با پایان بندی فیلم مشکل دارم. هر چند واقعاً بدترین حالت ممکن نیست. ولی بی شک بهترین پایان بندی ممکن هم نیست. خیلی بهتر از این می تونست باشه. ولی جدا از این، بعضی جاها فکر می کردم ساختار این فیلم فراتر از فیلم های ایرانیه. ارتباط بین سه طبقه و سه دوره خوب برقرار شده و تعلیق خوبی هم داره. اشاره تون به نسل های مختلف و این که فتحی با این شکل نمایش سه دوره چه توقعی از نسل جدید داره هم جالب بود. ممنون.

ارشيا ايماني
سه‌شنبه 3 شهريور 1388 - 12:27
5
موافقم مخالفم
 
حالا حسن فتحی هم در تلویزیون کارگردان موفقی است و هم در سینما

براي درباره الي كه جلسه نذاشتيد . حداقل براي اين پستچي سه بار در نميزند يه جلسه نقد بذاريد . (حالا دوباره نريد براي دلخون و چشمك و كيش و مات و .... جلسه بذاريدها)

يا درباره الي يا پستچي . همين و بس

تینا
سه‌شنبه 3 شهريور 1388 - 12:28
1
موافقم مخالفم
 
حالا حسن فتحی هم در تلویزیون کارگردان موفقی است و هم در سینما

از فیلم لذت بردم. من عاشق شخصیتهای داستانی کارهای فتحی هستم. پایبندی او به گویش کاملاً فارسی و استفاده از ضرب المثلهایی که من تا به حال نشنیده ام همیشه برایم جذاب بوده است. در واقع این فیلم را فقط به خاطر نام کارگردانش دیدم. امیر جعفری هم عالی بود. داستان فیلم هم خوب بود.

اما از حدود نیم ساعت آخرش را دوست نداشتم. یعنی از جایی که دو زن کشته شده با عکس معشوق هایشان به باران کوثری نزدیک شدند. از آنجا به بعد کمی پراکنده و یه جورایی آبکی بود. اما کل فیلم زیبا بود.

یک گلایه هم دارم از سینماگرانمان. این فیلم صحنه های خشن زیادی داشت. چرا در تیزرهای تلویزیونی اشاره ای به آنها نشد. فکر کنم در کشورهای صاحب سبک سینما این فیلم برای سنین خاصی ممنوع میشد. حداقل می توانستند بگویند که این فیلم حاوی صحنه های خشن است که والدین مجبور نشوند وسط فیلم دست کودکشان را بگیرند و از سالن خارج شوند.( مثل خانواده کنارمان در سینما آزادی که دختر 4 - 5 ساله شان خیلی ترسیده بود.)


سه‌شنبه 3 شهريور 1388 - 16:44
2
موافقم مخالفم
 
حالا حسن فتحی هم در تلویزیون کارگردان موفقی است و هم در سینما

کارگردان!!! (حالا دیگه موفقش بماند)


سه‌شنبه 3 شهريور 1388 - 20:44
-1
موافقم مخالفم
 
حالا حسن فتحی هم در تلویزیون کارگردان موفقی است و هم در سینما

موافقم . مخصوصا با قسمت امیر جعفری . واقعا بازیگر با استعدادیه


سه‌شنبه 3 شهريور 1388 - 20:45
-5
موافقم مخالفم
 
حالا حسن فتحی هم در تلویزیون کارگردان موفقی است و هم در سینما

تا روشی غیر از خشونت و خون ریزی را امتحان کرده باشد و اتفاقا این دفعه کارگر می افتد و کابوس تمام میشود و صبح فرا میرسد

این قسمتشو بدجوری قبول دارم

رزا
سه‌شنبه 3 شهريور 1388 - 21:14
-17
موافقم مخالفم
 
حالا حسن فتحی هم در تلویزیون کارگردان موفقی است و هم در سینما

من نمي دونم اين كارگردان ها اين نگاه از بالا خالي از درك را كي مي خواهن كنار بگذارن. همه سواد بالاي آقاي فتحي را مي دونن اما اي كاش بجاي خوندن اين همه كتاب كمي بيشتر در اجتماع مي بود تا مي فهميد كه هوش مخاطب بالاتر از حدي كه اون فكر مي كنه. با اين فيلم به شعور مخاطب توهين كرده.

سحر
سه‌شنبه 3 شهريور 1388 - 23:15
10
موافقم مخالفم
 
حالا حسن فتحی هم در تلویزیون کارگردان موفقی است و هم در سینما

تنها دو نکته قابل توجه در مورد فیلم برای من وجود داشت:یکی بازی دلنشین امیر جعفری و پانته آبهرام و دیگری طراحی صحنه زیبا و دقیق.البته در مورد دیالوگ های فیلم فقط آن قسمت که مربوط به ساکنان طبقه دوم خانه است قابل توجه است .چرا که هماهنگی قابل توجهی با بازی ها داردو هر چند که در بعضی مواقع ریتمی بسیار تند گرفته طوری که مدام در سالن سینما جمله چی گفت چی گفت از همه به گوش میخورد.فصل پایانی فیلم بسیار نامنسجم بود و تمام امیهای ابتدای تماشای فیلم را از بین برد.در مورد داستان ئ چگونگی مرتب ط کردن قصه ی سه طبقه ترفندهای دم دستی و غیر ظریفانه ای استفاده شده بود.در پایان فیلم هم هر کدام از تماشاگران را میدیدی می گفتند چی شد؟؟؟؟

درباره فرم روایت قصه ؛کارگردان قالبی نا منسجم و پاه پاره برای بیان منظور ظاهرا فلسفی خود که در بسیاری مواردو غلو شده مینمود به کار گرفته بود.چراکه در بعضی سکانس ها حال و هوای ژانر وحشت را داشت ,گاهی یاد درام های تاریخی نظیر آنچه در شب دهم میگذشت می افتادی .

در مورد بازی باران کوثری با آن دیالوگ های دور از ذهن و غیر قابل باور و نامرتبط با تیپ کاراکتری که در ابتدا از او به تصویر درامده بود هم چیز دیگری نمیشود گفت.

لیلا زارع در نقش کلفت شازده هم انگار دیالوگ ها را از بر کرده و تند تند بدون کوچکترین حسی ادا میکرد.


چهارشنبه 4 شهريور 1388 - 19:36
-5
موافقم مخالفم
 
حالا حسن فتحی هم در تلویزیون کارگردان موفقی است و هم در سینما

وای بی انصافی محضه از دیالوگا و بازی باران ایراددددددددددددددد

arash
شنبه 7 شهريور 1388 - 12:40
10
موافقم مخالفم
 
حالا حسن فتحی هم در تلویزیون کارگردان موفقی است و هم در سینما

نقد خوبی بود....بعد از دیدن این فیلم حس خیلی خوبی داشتم....هم تو جشنواره هم الان...فیلم شیک و پیچیده ایه...

هر سه طبقه عالیند....مخضصوصا گریم تازه محمد رضا فروتن....

اضافه کردن نظر جدید
:             
:        
:  
:       




mobile view
...ǐ� �� ���� ����� ������� �?���?�


cinemaema web awards



Copyright 2005-2011 © www.cinemaema.com
استفاده از مطالب سایت سینمای ما فقط با ذکر منبع مجاز است
کلیه حقوق و امتیازات این سایت متعلق به گروه سینمای ما و شرکت توسعه فناوری نوآوران پارسیس است

مجموعه سایت های ما: سینمای ما، موسیقی ما، تئاترما، فوتبال ما، بازار ما، آگهی ما

 




close cinemaema.com ژ� ��� �?��� ��� ���?���