سینمای ما - نیما حسنی‌نسب:

1- سکانس شروع فیلم را از دست ندهید؛ یک صحنه ظاهراً معمولی در یک طلافروشی کوچک در یک شهرستان دورافتاده که پر از جزئیات جذاب در فیلم‌نامه و اجراست، بدون این‌که چیزی را به رخ بکشد یا سعی کند نشان بدهد که چقدر پرکشش و دیدنی از کار درآمده است.

2- بازی محمدرضا فروتن که یک سال بعد از «کنعان» بار دیگر ثابت کرد اگر درست کنترل و هدایتش کنند، چه بازیگر خوب و توانایی است.

3- شهر کوچکی که سفیدی برفی که همه‌جایش را فرا گرفته چشمتان را می‌زند و سیاهی درون شخصیت اصلی فیلم را تا جایی که می‌شود پوشیده نگه می‌دارد.

4- صدای یکنواخت خش‌خش برف زیر پای شخصیت‌ها، خصوصاً غریبه‌ای که وارد شهر شده تا شخصیت اول فیلم را به هول و‌ولا بیندازد و نفسش را تا موقع مرگ در سینه حبس کند.

5- صحنه‌ای که غریبه وارد شهر می‌شود و اولین کاری که می‌کند این است که جیب‌هایش را پر از تخمه آفتاب‌گردان کند و لخ‌لخ راه برود و چک‌چک تخمه بشکند و دلِ تماشاگرِ بی‌خبر از همه‌جا را از نقشه‌ای که در سر دارد بلرزاند.

6- سکانس دونفره شخصیت اصلی و زن صیغه‌ای‌اش در اتومبیل، با آن خنده‌های عصبی محمدرضا فروتن و سردی و دل‌زدگی نگاه‌‌ها و جمله‌های زنی که معلوم است دیگر قرار نیست کنارش بماند.

7- فضاسازی مسافرخانه، شکم‌چرانی غریبه و دل‌نازکی و عشقی که نه به قیافه‌ و رفتارش می‌خورد و نه به خالکوبی‌های روی بازوهایش.

8- شخصیت بامزه و جذاب پوریا پورسرخ که اگر دور‌وبرمان را نگاه کنیم، همه‌جا پر از جوان‌های این‌شکلی است.

9- رابطه زن و شوهری که معلوم است چند سال قبل از این‌ها به بن‌بست خورده و دارد در یک دور باطل احمقانه می‌گذرد.

10- موسیقی آداجیوی آلبینونی که روی هر نمای هر فیلمی درباره هر موضوعی کار می‌کند و به صحنه جان می‌دهد، چه رسد به این‌که با فکر و درست و به‌جا در فیلم استفاده شده باشد.

11- رابطه دو‌نفره کوتاه اما هوشمندانه بین غریبه و جوان رند و اهل‌حال و الکی‌خوش قصه که راحت شروع می‌شود و آسان تمام می‌شود ولی تعلیقش تماشاگر و شخصیت اصلی قصه را لحظه‌ای رها نمی‌کند.

12- رو‌دست‌خوردن تماشاگران حرفه‌ای از "ضداقتباس" نویسنده و کارگردان از ماجرای نیمروز (فرد زینه‌مان) که نشان می‌دهد می‌شود با خیلی از فیلم‌های کلاسیک دنیا چطور کار کرد و تا کجا همراهشان بود و کجا رهایشان کرد و رفت سر اصل مطلب.

13- یادآوری مدام و مکرر این نکته که سینمای ایران چقدر حقیر است و نمی‌تواند یک انفجار معمولی را هم درست و سینمایی از کار دربیاورد. در صف خرید بلیت و موقع تماشای فیلم حتماً یک انفجار اساسی و مهیب در ذهنتان بسازید تا وقتی موقعش رسید، این تصویر ذهنی را جایگزین صحنه‌ای کنید که روی پرده می‌بینید.

14- فراموش‌کردن نام‌های پرویز شهبازی و «نفس عمیق» که اگر گرفتار مقایسه‌ «عیار 14» با این فیلم بشوید، بی‌دلیل خیلی جزئیات کوچک لذت‌بخش (مثل همین‌ها که نوشتم) را از دست می‌دهید.



منبع : خبر

به روز شده در : چهارشنبه 16 بهمن 1387 - 19:44

چاپ این مطلب |ارسال این مطلب |

نظرات


پنجشنبه 17 بهمن 1387 - 5:38
27
موافقم مخالفم
 
14پیشنهاد کوچک و ظاهراً بی‌اهمیت برای لذت‌بردن از «عیار 14»

شما از جان ما چه می خواهید ؟ چرا مطالب شما تماما در راستای اهداف خودتان است؟ می خواهید دیگر سایت شما را نخوانیم؟

ما می گیم عیار 14 را دوست نداریم، غیر قابل تحمل است شما 14 تا راه می دهید که لذت ببریم. آقا جان! ما می گیم نره شما

می گی .... !!!!!!!!!!!!!!

حمید رضا رضایی
پنجشنبه 17 بهمن 1387 - 10:18
-2
موافقم مخالفم
 
14پیشنهاد کوچک و ظاهراً بی‌اهمیت برای لذت‌بردن از «عیار 14»

هیچ دقت کردید سایت تبدیل به آلبوم عکس منتقدان شده بابا آخه دیدن چهره آقایون آن هم از نما های مختلف دیگه خیلی تکراری شده است... لازم نیست این نظر را آنلاین کنم گفتم که بدانید

مجید
پنجشنبه 17 بهمن 1387 - 10:57
-1
موافقم مخالفم
 
14پیشنهاد کوچک و ظاهراً بی‌اهمیت برای لذت‌بردن از «عیار 14»

من که 140 تا راه دیگه هم دارم برای لذت بردن از این فیلم خدا...

یکیش اینه که از صبح تو صف وایسین و آخرش فیلمو تو سانس فوق العاده 12 شب ببینید...اون وقت ساعت 2 شب یه پیاده روی جانانه هم میشه کرد با تعلیقی که هنوز تو وجود آدمه...

بهار
پنجشنبه 17 بهمن 1387 - 13:43
2
موافقم مخالفم
 
14پیشنهاد کوچک و ظاهراً بی‌اهمیت برای لذت‌بردن از «عیار 14»

من عیار 14 رو ندیدم و شدیدا مشتاق دیدنش هستم

ولی اصلا خاطره خوبی از تعریفهای بی حد و حصر شما و اقای قادری از یک فیلم خاص ندارم

سالی که نان و عشق و موتور هزار در جشنواره اکران شد، نوشته های شما و اقای قادری در مورد ریسه رفتنهاتون موقع نمایش فیلم و تعریفهای زیادتون انتظار من رو از فیلم خیلی خیلی بالا برد

فیلم رو دیدم و دوست داشتم

ولی نه فقط من بلکه هر کس دیگه ای که اون مطالب رو خونده بود بعد از دیدن فیلم میگفت خوب بود ولی نه اونقدر که اونجوری تعریفش رو کردن

الان میترسم دوباره نوشته های شما رو بخونم و نتونم از فیلم لذت ببرم

مستانه
پنجشنبه 17 بهمن 1387 - 14:36
3
موافقم مخالفم
 
14پیشنهاد کوچک و ظاهراً بی‌اهمیت برای لذت‌بردن از «عیار 14»

ممنون آقای حسنی نسب. عیار 14 عالییییییییییییییییی بود.

فرناز
پنجشنبه 17 بهمن 1387 - 15:6
3
موافقم مخالفم
 
14پیشنهاد کوچک و ظاهراً بی‌اهمیت برای لذت‌بردن از «عیار 14»

بد ترین فیلمی که تا امروز در جشنواره دیدم.

ایمان
پنجشنبه 17 بهمن 1387 - 17:0
5
موافقم مخالفم
 
14پیشنهاد کوچک و ظاهراً بی‌اهمیت برای لذت‌بردن از «عیار 14»

تو کی هستی که اسمت را هم نمینویسی میگی عیار 1 نریم

شاهکار امسال تو جشنواره فقط همین عیار14 بود که آّروی ما را و اقعا خرید بعد از مزخرفاتی مثل میزاک و سوپراستار و فیلمهای مایوس کننده بیضایی و دیگران

عطیه
پنجشنبه 17 بهمن 1387 - 22:56
3
موافقم مخالفم
 
14پیشنهاد کوچک و ظاهراً بی‌اهمیت برای لذت‌بردن از «عیار 14»

چه عجب! یه فیلم که داستانش داره تو یه شهرستان کوچیک می گذره دیدم که آدمهاش رو عقب افتاده و ابله نشون ندادن حتی حس می کنم با شخصیت پردازی حساب شده ای رو به رو شدم، نه اینکه مثل همه فیلما تأکیدش روی کارهای غیر عادی و زیر خط فرهنگ کسایی باشه فقط چند کیلومتر اون ورتر از ما زندگی می کنن. و از همه جالب تر اینه که هیچ اصراری برای اینکه یه لهجه عجیب غریب به خوردمون بدن نشده، مرسی آقای شهبازی.

اضافه کردن نظر جدید
:             
:        
:  
:       




mobile view
...ǐ� �� ���� ����� ������� �?���?�


cinemaema web awards



Copyright 2005-2011 © www.cinemaema.com
استفاده از مطالب سایت سینمای ما فقط با ذکر منبع مجاز است
کلیه حقوق و امتیازات این سایت متعلق به گروه سینمای ما و شرکت توسعه فناوری نوآوران پارسیس است

مجموعه سایت های ما: سینمای ما، موسیقی ما، تئاترما، فوتبال ما، بازار ما، آگهی ما

 




close cinemaema.com ژ� ��� �?��� ��� ���?���