يك ويژه نامه «كارتون هاي نسل ما» در مجله همشهري جوان درآورديم (شماره 97،آذرماه پارسال) كه هزار و يك حكايت دنباله اش بود. فعلا كاري با آن قسمت اش ندارم كه مؤسسه همشهري لطف فرمودند و پكيج مجله و سي دي اش را همان قيمت معمول وقت مجله (200 تومان) نهادند و فرداي توزيع هركه خبردار شد، دست كم پنج شش تايي، هم راه با خريد نان براي صبحانه اش از روي كيوسك ها برداشت و اين طوري بود كه زحمات چند ماهه تمام بچه ها زايل شد، بعدش هم كه مطابق معمول در قسمت نامه هاي خواننده ها از عده اي ثابت تشكر شد و خلاص! فعلا مي خواهم شقه ديگر ماجرا را تعريف كنم و از خودسانسوري اي كه گريبان گيرمان شده بنويسم. از دو بزرگواري كه اسم شان، داخل نوشته هاي من در آن ويژه نامه خط خورد: نوشابه اميري و كامبيز كاهه. نام هاي آشنايي كه بچه هاي نسل ما را با عشق به خواندن مطلب سينمايي (به خاطر خود مطلب) آشنا كردند.نمي توانيم پنهان كنيم كه زماني مجله دنياي تصوير را از آخرش باز مي كرديم تا مدخل هايي كه كامبيز كاهه براي راهنماي فيلم مي نوشت را همان اول ببلعيم. نوشابه اميري خاطره سال هاي خوب هفته نامه سينما را زنده نمي كند؟ مدخل او را از پرونده دوبلورهاي كارتون (و هرجاي ديگري كه از او نامي بردم) حذف كردند، در حاليكه رسانه سخت گيري مثل تلويزيون از آوردن نام نوشابه اميري به عنوان سرپرست گفتار فيلم در تيتراژ فيلم هايي كه گاهي پخش مي كند، ابايي ندارد! از آن بدتر حذف نام كامبيز كاهه در يادداشتي بود كه براي موسيقي كارتون ها(با تيتر وصلت صدا و تصوير) نوشتم. فرصتي استثنايي براي اداي دين پيدا كرده بودم، موسيقي و كارتون. نقد دامبو در مجله فيلم كه براي همه ما نوستالژي است و آن يكي لذتي شخصي بود كه از خواندن مقدمه كتاب آهنگسازان بهزاد رحيميان برده بودم. فرصتي كه وقتي آن مجله ارزان چاپ شد و جاي نام كامبيز كاهه عبارت «يكي از نويسندگان»! قرار گرفت، دود شد و رفت هوا. ببينم مگر هنوز آن دو كاف زير مدخل هاي راهنماي فيلم بهزاد رحيميان، امضاي استاد نيست پاي اثرش؟!
نسخه دست نخورده آن يادداشت را مي گذارم اين جا، شايد قدري از دين ام ادا شود.
...
آدم های خيلی خوشبختی هستيم، هر از گاهی گوشه ای از تصاويرِ کارتون های دورانِ بچگی (يا فيلم هايی که ديده ايم) در ذهنمان ظاهر می شود_ حالا به هر دليلی_ و ناگهان واردِ دنيایِ ديگری می شويم. مثل کليدی برای ورود به دنيایِ رؤياگونِ خيال پردازی. اين کليدها دامنة بسيار وسيعی دارند و برای اشخاص مختلف، متفاوت عمل می کنند و سرعت هايشان برای رساندنِ ذهن، به مرز ميانِ رؤيا و واقعيت فرق می کند. برایِ من (و خيلی های ديگر) اين کليد «صدا» است. اين اصوات هم دامنة گسترده ای دارند، گاهی از يک نُتِ ساده شروع می شوند يا در قالبِ يک ترکيب نُتی توی گوش می پيچند و بعد می توانيم با سوت زدن، ادامه اش بدهيم. بعضی موقع ها اين اوهام با يادآوریِ صدایِ سازِ خاصی که در موسيقی کارتون رویِ تصاوير می آمده، در ذهنمان تشکيل می شوند. حتی اگر مثل من به رابطة مستقيم سازبندیِ موسيقیِ کارتون و توناليتة صدایِ صداپيشگان اش معتقد باشيد، يک ترکيبِ صدايی منبع الهامتان می شود ! ملودی را که خيلی نرم مرور کنيد مثل يک کابل نوری به فضا و حال و هوایِ کارتون وصلتان می کند و بعد از آن، صدایِ کاراکترها يکی يکی با ترکيب ويژة خود به اين جشن صدا و تصوير می آيند. مثلِ وقتی که تمِ محزونِ عنوان بندیِ بچه های کوهِ آلپ که با آرپيج های سازِ ماندولين نواخته می شد را به خاطر می آوريم و رژة کاراکترهای کارتون (از جمله سنجابِ دنی) توی تيتراژ، در حاشية بالا و پايين تصوير، يادمان می آيد و بلافاصله صدایِ لوسين (نوشابه اميری) در گوشمان می پيچد. حکايتِ ملودیِ شاد و شنگولِ پينوکيو قدری پيچيده تر است، چون هميشه اول صدایِ تِق تِق مخصوص پایِ پينوکيو را احساس می کنيم و بعد صدایِ نادره سالارپور رویِ تصويرِ ذهنی مان سوار می شود. ملودیِ ساده و کودکانة پت پستچی فوراً «عکس» ماشين قرمزِ پت را رویِ آن پلِ قوسی و سنگیِ اطراف دهکده آشکار می کند و لحظه ای بعد صدایِ ژاله علو را حس می کنيم. از بختِ خوبِ ما، موسيقی اريژينال سايمن در سرزمين نقاشی ها تویِ دوبله عوض نشد تا لحنِ انگليسی و تمِ سحرانگيزش بيش تر با فضایِ داستان های ادوارد مک لاخن جور در بيايد.از آن جا که ما بچه های بعد از انقلاب خيلی از تم های اصلي کارتون ها را نشنيده ايم، گاهی اين خيال ها در مسيرهای اشتباهی می افتند و گيج می شويم ! مثلِ موسيقی عنوان بندیِ آن شرلی که در واقع ترانة Careless Whisper جرج مايکل بود!! و تلاشِ هميشگی مان برای تجسمِ آن دختر معصومِ مو هويجی، ناکام می مانَد، بخواهيم و نخواهيم تصاويرِ کليپِ ترانه ارجح تر هستند. تا همين چند مدت پيش فکر می کرديم موسيقی باغِ گل ها/ خپل کارِ اريک کلاپتون است، اما ترانة James the Cat گری يِرشون هيچ ربطی به موسيقی ای که ما می شنيديم ندارد. موسيقیِ باخانمان/ پرين که ديگر يادآور تکنوهایِ اولية دهة 1980 (قطعه Tom's Diner سوزان وگا)است و ارتباط اش با سرزمين های اروپایِ شرقی و آداب و رسوم مردم بوسنی معلوم نيست.
برایِ اين نوع خيال پردازی استثنا هم داريم، گاهی عکسِ ماجراهای قبلی پيش می آيد، مثل وقتی که فضای ايتاليايی بچه های مدرسة والت را تصور می کنيم. آهسته چهره های انريکه، دِروسی و فرانچی جلوی چشممان می آيند و بعد موسيقی ايتاليايی الاصل اش را که با آکاردئون نواخته می شد، می شنويم. گاهی صدا و تصوير انقدر در هم تنيده شده اند که نمی شود به هيچ قيمتی سوايشان کرد و معلوم نيست کدام يک اول به ذهن می آيند. در اين مورد به خصوص اگر تمِ موسيقی معروف هم باشد، با شنيدنِ آن روی تصاويرِ جديد، نمی توانيم قديمی ها را از ذهن پاک کنيم. وقتی تمِ مشهورِ The Flight of the Bumble-bee را زمزمه می کنيم، انگار نه انگار که يک قطعة ارکسترالِ نيکلای کورساکف است، ما آن را با فضایِ هاچ زنبور عسل می شناسيم (حتی اجرایِ راکِ آن توسط جو ساتريانی و مالمستين و جان پتروچی در کنسرت G3 لطمه ای به تصاويرِ ما نزد!)، مشکل بتوانيم موسيقی جاز هنری مِنچينی را برای پلنگ صورتی با تصويری غير از کاراکترِ کارتونی اش تجسم کنيم.
آن موقع که هنوز روزگار خوب بود و کامبيز کاهه می نوشت، توی مقدمة کتاب آهنگ سازان بهزاد رحيميان (با تيترِ «لذت های موسيقی فيلم») اشاره کرد که موسيقیِ فيلم شيطان است، دائم رنگ عوض می کند و روی تصاوير سرک می کشد، که موتيفِ شخصيت فيليپ مارلواست(نقل به مضمون). با اين حساب موسيقیِ کارتون تخس است، گاهی مثلِ کاراکترهای ميکی ماوس و تام و جری از در و ديوارِ تصاوير بالا می رود و گاهی مثل پت و مت (اثر پتر اسکومال) آهسته آهسته شروع می شود و انقدر پيش می رود تا همه چيز را خراب کند!
بازگشت به روز نوشتهاي نويد غضنفري
MOSI
پنجشنبه 17 خرداد 1386 - 19:18
-10 |
|
|
|
سلام آقا نوید مطلبت در مورد کارتونها خاطرات گذشته رو حسابی زنده کرد.احتمالاً این علاقه به سینما از همون کارتونهای دوران بچگی نشأت می گیره. مهاجران, حنا ,سندباد , مسافر کوچولو با شلوار پاچه گشاد و شال گردن که بعداً فهمیدیم همون شازده کوچولوی معروفه, هاکلبری فین , تام سایر واون صحنه فرار اینجو اونجو از دادگاه که شبها موقع خواب وقتی به یادش می افتادم حسابی می ترسیدم , رابرت و طرز راه رفتنش و اون کراواتش که همیشه توی بشقاب سوپ بود. تقریباً هیچ کدوم از کارتونها رو از دست نمی دادم و موقع مهمونی رفتن به خصوص توی ایام عید عزا می گرفتم و از روز قبل مخ خونواده رو می خوردم که برنامه عید دیدنی رو طوری بریزن که با برنامه کودک تداخلی نداشته باشه.حتماً یادته که توی روزهای جشن کارتونهای بلند دیزنی مثل رابین هود و دامبو یا مثلا ًافسانه توشیشان رو پخش می کردن و هیچ جور نمی شد ازشون گذشت.حتی برنامه های عروسکی هم پرجاذبه بودن مثل افسانه سه برادر که یادمه توی محله مون همگی طرفدار کوان یو (همون ریش بلنده)بودیم حتی وقتی برای مدت کوتاهی به سپاه سائو سائو پیوسته بود.یا برنامه هایی که با محوریت حیوونها بود مثل.اسکیپی , ساتورمن, در تعقیب جو و ... بی اغراق بخش قابل توجهی از موفقیت این برنامه ها به دوبله های بی نظیرشون برمی گشت.نمونه بارزش زمزمه گلاکن بود که فقط یه سری نقاشی بود اما با نریشن جادویی غلامعلی افشاریه راز آمیز بودنش رو تا آخر حفظ می کرد. یه تشکر هم بابت منابع موسیقی کارتونها ازت بکنم که اطلاعات خیلی جالبی حداقل برای من توش بود.چون معمولاًبه دست آوردن این اطلاعات برخلاف موسیقی فیلمها خیلی سخته.کاش این اطلاعات رو درباره موسیقی هایی که از رادیو وتلویزیون و روی برنامه های مختلف(البته قطعاً بدون رعایت کپی رایت) پخش میشه وحتی یه اشاره کوچیکی هم به سازندگانش نمیشه, می تونستم به دست بیارم. یه سئوال هم برام پیش اومد.نوشته بودی موسیقی بچه های کوه آلپ با ماندولین نواخته شده. مطمئنی؟ البته من یه سری از موسیقیهای کارتونهای قدیمی رو دارم و هرچند وقت یکبار برای تجدید خاطره بهشون گوش میدم اما موسیقی بچه های کوه آلپ توش نیست بنابراین خیلی وقته که اون موسیقی رو نشنیدم.ولی همیشه فکر می کردم سازی که شنیده می شه سنتوره. یه تأکید هم بکنم که زیاد باسازها آشنا نیستم اما اگه صدای ماندولین همونی باشه که توی موسیقی پدرخوانده می شنویم به نظرم خیلی با صدایی که توی این کارتون هست متفاوته. در هر حال اگه یه توضیحی در این باره بدی ممنون می شم . تابعد.
|
MOSI
پنجشنبه 17 خرداد 1386 - 19:20
2 |
|
|
|
با سلام مجدد این بخش از کامنت رو از بخش بالایی جدا کردم که اگر مشمول سانسور شد به قسمت بالایی صدمه ای نزنه.طی این دو سه سال اخیر شایعاتی درباره یه سری بگیر و ببندها شنیدم .اینکه دفتر مجله گزارش فیلم بسته شد , یه عده دستگیر شدند یه عده به خارج سفر کردند و یه عده دست از نوشتن برداشتند و یه عده توی یک فضای شبه مک کارتیسمی عده ای دیگر رو لودادند.چند سال پیش هم که توی نمایشگاه مطبوعات از علی معلم سئوال شد چرا کامبیز کاهه دیگه نمی نویسه گفت خودش تمایل نداره و توضیح دیگه ای نداد.در نهایت من که درست متوجه دلایل این اتفاقات نشدم.اگه امکان داره و مشکل ممیزی وجود نداره دلایل این اتفاقات رو توضیح بده. در هر حال همونطور که گفتی نوشته های کاهه توی دنیای تصویر یا اون مطالبی که برای ویژه نامه 109 بازیگرسینمای هفته نامه سینما نوشته بود رو فراموش نمیکنم . ممنون
|
مانا
شنبه 19 خرداد 1386 - 14:41
-11 |
|
|
|
اين دختر مغرور دوست داشتني
اول يك نواي آروم به آرومي اهالي دهكده ،بعد موسيقي اوج مي گيره و همين طور تند وتند مي شه جوري كه ضربان قلبمون تند تند مي زنه اوج مي گيره،اوج مي گيره،اوج مي گيره و در ثانيه هاي آخر همه چيز آروم مي شه ،حتي آروم تر از اول.و بعد صداي راوي روي كوههاي برفي آلپ مي گه امروز تو دهكده ي روسينيه..... اين موسيقي دقيقاًمثل خود داستانه.آنت و لوسين خوش وخرم دارن زندگيشون رو مي كنند ،مي رن مدرسه مي رن ماهيگيري ميرن مسابقه ي سورتمه سواري و...آنت مثل هر دختر ديگه اي كلي براي لوسين معصوم ناز مي كنه و ...تا اينكه يك اتفاق وحشتناك مي افته و به خاطر اون اتفاق دوستي دو تا رفيق جون جوني به هم مي خوره.لوسين هر كاري مي كنه آنت اون رو نمي بخشه ما ته دلمون دعا مي كنيم زودتر حال دني خوب بشه و همه چيز مثل اولش بشه.دلمون براي لوسين مي سوزه (دل من براي آنت كه از همه بيشتر مي سوخت.چيه؟مغروره .خب باشه.)خلاصه اوضاع بدجور قاراشميشه.تا اينكه سر و كله ي ي پيرمرد مهربون پيدا مي شه كه از قضا پسرش دكتره و بعد از كلي مصيبت و اشك وآه بالاخره همه چيز درست مي شه.حتي بهتر از اول. چند ترم پيش وقتي دوباره داشت تكرار بچه هاي كوه آلپ رو مي داد من قيد كلاسهاي صبح رو زدم و نشستم خونه پاي تلويزيون.(الانم داره ارم و جير جير رو ميده كه من تو بچگي ازش مي ترسيدم.)كم مونده بود بعضي از درسهام رو حذف بشم.(سر تكرار خونه ي مادر بزرگه هم داشت اين اتفاق مي افتاد)خلا صه اينها رو گفتم كه بگم چه محبوبترين كارتون عمرم(انت و لوسين )وچه هر كارتون ديگه اي خيلي جدي تر از اوني هستن كه ما فكر مي كنيم.اي كاش مي شد همين الان دوباره اين موسيقي محشر رو كه من نمي دونستم با ماندولين مي زنن گوش مي داديم(اونوقت مي فهميديم كه فقط همين موسيقي تيتراژ يكتنه ارزش كارتون رو چقدر بالا مي بره.مگه نه؟پس زنده باد موسيقي كارتون.
|
نويد غضنفري
شنبه 19 خرداد 1386 - 15:13
-3 |
|
|
|
وصلت صدا و تصوير
سلام به تو Mosi عزيز و ممنون كه لطف ات رو نسبت به اين مطلب رسوندي. درباره ساز ماندولين در «بچه هاي كوه آلپ»: من آرپيج هاي موسيقي اش منظورم بود رفيق، ملودي ها با سازي زده مي شد كه صدايش تا حدي شبيه به سنتور بود، البته ميداني كه سنتور ورژن ژاپني! درباره ساير مسائلي هم كه پرسيدي، من هم به اندازه شما مي دونم اما كلا بهتره خاطرات تلخ گذشته رو زنده نكنيم. همين رو بگم كه كامبيز كاهه سالم و سرحاله و هر چه همه اصرار مي كنند مايل به نوشتن در مطبوعات نيست. همين. مخلصيم.
|
جواد بیژنی
دوشنبه 11 تير 1386 - 1:46
-3 |
|
|
|
سلام من شنیدم این آهنگه همون سنتوره و آهنگسازشم مجید انتظامی آدرسش هم انه ولی بالا نمی یاد http://www.adamiat.com/Article/mordad32/Entezami/tabid/511/Default.aspx
|
مسعود نشاط
دوشنبه 8 مرداد 1386 - 15:43
-6 |
|
|
|
بله دوستان ، موسيقي متن سريال بچه هاي آلپ كه البته در بعضي از قسمتهاي سريال ماركوپولو هم بكار رفت ،نخستين موسيقى تصويرى استاد مجید انتظامی بود در فيلم كوتاه زال و سيمرغ ساخته اكبر صادقى .
|
مسعود نشاط
سهشنبه 9 مرداد 1386 - 11:12
-3 |
|
|
|
با سلام و خسته نباشيد به شما دوستان صاحبدل و باذوق . مدتهاست به دنبال نخستين موسيقى تصويرى استاد مجید انتظامی (در فيلم كوتاه زال و سيمرغ ساخته اكبر صادقى 1356) ميگردم كه متاسفانه بدون ذكر مرجع به عنوان موسيقي تيتراژ سريال كارتوني بچه هاي آلپ دردهه 60 از صدا وسيما پخش مي شد . اگر بتوانيد نسخه كامل و تا حد امكان با كيفيت اين اثر بسيار زيبا و منحصر بفرد را كه در اذهان بسياري از كودكان ديروز نقش بسته بيابيد بسيار بسيار مايه وجد و تداعي خاطرات خواهد شد .
|
عباس
جمعه 2 شهريور 1386 - 3:58
-23 |
|
|
|
اینم لینک کامل نیست ولی کیفیتش خوبه. نه ارپیج مندولینه و نه سنتوره ورژن ژاپنی.سنتوره ایرانیه. آهنگ فیلم کوتاه زال و سیمرغ ساخته مجید انتظامی.
|
NIMA
پنجشنبه 29 شهريور 1386 - 11:31
-35 |
|
|
|
سلام! من دنبال خود كارتون زال و سيمرغ ميگردم. مي دانيد از كجا مي توان تهيه اش كرد؟
|
فريد
شنبه 31 شهريور 1386 - 13:29
-2 |
|
|
|
سلام نويد جان . خسته نباشيد يه خسته نباشي بابت ويژه نامه به شما بدهكارم . البته تو سايت iran-dubbing برات نوشتم اميدوارم ديده باشي . اگه امكانش برات هست e-mail شما رو ميخواستم. متشكرم
|
سهراب
شنبه 17 فروردين 1387 - 9:51
6 |
|
|
|
باسلام موسيقي فيلم زال و سيمرغ كه موسيقي كارتون بچه هاي الپ هم هست رو مي تونيد از وبلاگ siavashbrn.persianblog.ir دانلود كنيد.
|
hamid_rezazadeh
سهشنبه 17 ارديبهشت 1387 - 3:19
-15 |
|
|
|
درباره مو سیق الپ ودیگر کارهای استاد باید بگویم بی نظیرند برای اثبات حرفهایم میتوانم در باره ی موسیقی فیلمهایش با همه ی دو ستان تبادل نظر کنم سه شنبه 17 اردیبهشت 87
|
amereza
جمعه 29 شهريور 1387 - 14:22
14 |
|
|
|
سلام سايت تو بهترين سايت هاي جهان است من 12 سالمه دوستت دارم
|
پنجشنبه 11 مهر 1387 - 18:42
3 |
|
|
|
سلام من دنبال سریال کارتونی باخانمان می گردم پرین دوبله شده می دونید از کجا باید بخرم
|
Majid Jalili
دوشنبه 17 خرداد 1389 - 1:16
1 |
|
|
|
نکته ی ظریفی در خصوص موسیقی جناب انتظامی در یادداشت شما بود که بنده میل دارم با رخصت شما اصلاح نمایم: اشاره فرمودید که "تم محذون موسیقی تیتراژ بچه های آلپ با آرپژ ماندولین نواخته میشد..." اگر مقصود شما دقیقاً آرپژ قطعه است، آرپژ توسط اکستر زهی به صورت پیتزیکاتو اجرا شده است(که قطعاً یکی از زیباترین و با توجه به سرعت بالای آن یکی از تکنیکی ترین پیتزیکاتوهایی است که بنده شنیده ام). در خصوص تم موسیقی هم ،همان گونه که دوستان دیگری اشاره فرمودند، ساز لید که تم را می نوازد، سنتور است.
|