گپي درباره فيلم " زنان ونوسي، مردان مريخي"
دومين فيلمي كه هفته گذشته و باور كنيد از روي اتفاق ديدم كار جديد كاظم راست گفتار، زنان ونوسي، مردان مريخي بود. با سابقه اي كه از اين كارگردان پيش تر در ذههنم با فيلم هايي همچون عروس خوش قدم و حتي نقاب در ذهن داشتم و با فراموش كردن پسر تهروني به بر حسب همان قضا و قدري كه در ابتدا به آن اشاره كردم به تماشاي اين فيلم رفتم. در نگاه اول اولين چيزي كه هويداست بي برنامه بودن كارگردان فيلم است. فيلمي كه به شدت و باز تاكيد ميكنم به شدت از مشكل فيلمنامه و اگر بين خودمان باشد كلا مشكل داستان! دارد، قطعا نه تنها براي بيننده نيمه حرفه اي سينماي ايران، بلكه حتي براي علاقه مندان اين مدل فيلم ها و طالبان تماشاي فيلم براي سرگرمي هم يك ضدحال به تمام معنا است. فيلم نه داستان قابل قبولي دارد و نه در خلق لحظات كميك كوچكترين موفقيتي. تنها و تنها لحظاتي كه ممكن است يك بيننده لبخندي بر لبش بشيند آنهم تنها به دليل بلاهت و نوع رفتار گفتار يك كاركتر مربوط به بهاره رهنما است. ديگر نه از فرم هاي خاص راست گفتار در فيلم هاي قبلي اش خبري است و نه از نكته اي قابل ذكر در خصوص فيلمبرداري يا تدوين. بعد از قيلم به شدت ضعيف شش و بش حالا با كمال جرات مي توانم بگويم اين فيلم دست آن يكي را هم از لحاظ آبكي بودن به معناي كلمه بسته و بايد براي فيلم هاي تجاري سينماي ايران كمي نگران شد.
|