دانلود

«وقتی همه خوابیم» / این بار یک نگاه جانب‌دارانه؛ : یک خرده تعادل هم بد نیست :: سينمای ما ::

   






«وقتی همه خوابیم» / این بار یک نگاه جانب‌دارانه؛
یک خرده تعادل هم بد نیست

سینمای ما - امیر جولایی: راستش کماکان منطق اين همه مخالف خواني را درک نمي کنم. اينکه با فيلم بهرام بيضايي در حد اثري ژنريک و به کل بي طراوت برخورد کرده اند. اجماعي که از امير قادري تا پيگيران و علاقه مندان «هميشگي» شيوه و اسلوب کاملاً تثبيت شده فيلمسازي بيضايي را شامل شده. خب البته فيلم براي کسي که در اين سينماي تقريباً خالي از تجربه گري هاي متناسب، در هر فيلم با انبوه ابداعات و زيبايي شناسي متعالي و بي مانند غافلگيرمان کرده از سطح متعالي فيلم هاي بزرگش دور است (خود بيضايي در جلسه مطبوعاتي به دليل ساخت اين فيلمنامه اشاره کرد) اما کمي تعادل هم بد نيست، نه مطلقاً ميانه روي و اغماض؛ که چرا همچنان مي شود از شکل ميزانسن ها و دکوپاژ بيضايي لذت برد و ديالوگ نويسي اش با تقسيمات فيلمنامه يي که تازه شايد معمولي ترين کارش باشد را آموختني مي يابم و هر تکراري لزوماً بي ظرافتي نيست. جداً اگر شعارها و اجرا مکررند و دوست نداشتني، در «سگ کشي» بابت سنگيني و تلخي مرگبار فضا بايد بيشتر «اذيت» مي کردند. اينجا اما اشارات طنزآميز به فضاي پشت صحنه سينماي ايران فقط بابت دوري از شأن بيضايي نمي تواند ناپخته و قوام نايافته ارزيابي شود.

1- يک بار ديگر به تعدد پلان ها و حرکات دوربين سکانس رستوران اوايل فيلم دقت کنيد يا ميزانسن هاي توي خانه فيلم در فيلم. اين همان فن سالاري است که در فيلم هاي قبلي بيضايي هم به خودنمايي تعبير شد و تظاهر را از اساس با هدف سينما مغاير دانست و به صراحت براي بيضايي مسير تعيين کرد و نسخه پيچيد، از «غريبه و مه» تا «سگ کشي»؛ پس تکراري نيست. اما اينکه تعداد زيادي از منتقدان «فيلم ديده» و قاعدتاً آشنا به کارگرداني بيضايي فيلم را بابت اجراي پرتکلف (فحشم ندهيد براي اين تعبير مکرر و دستمالي شده) مطلقاً بي ارزش بدانند توامان دور از انتظار هست و نيست. يعني هنوز نياموخته ايم که اين تعابير تا چه حد در نسبت با دنياي ويژه و بسنده بهرام بيضايي پرت و ناصواب است و براي چه کسي به کارشان مي بريم؛ فيلمساز استادي اش را به رخ مي کشد، از يکي از هم نسلانش تاثير پذيرفته (گمان نمي کنيد آدم براي تاثيرپذيري بايد کارهاي طرف را ديده باشد؟)، انگار کارگردان بالاي سرمان ايستاده تا لذت فيلم بيني را زائل کند(،)، تکرار پلان هاي بازيگر قبلي با حضور جايگزين تحميلي به کل «اضافه» است، اين فيلم را فقط و فقط براي انتقام از يک نفر نوشته و ساخته، يا ديگر چه؟ آهان، مي خواهد تحقيرمان کند و همه را زير سوال ببرد جز خودش، که مسووليت نداشته هايش را به گردن نگيرد، ما هم که ده ها شاهکار مکتوب يا کارشده بيضايي را نه ديده ايم، نه خوانده ايم. بديهي است که با اين جنس واکنش بيضايي بابت شناخت کاملاً استثنايي اش از ريتم صحنه و کارگرداني هميشه درگيرکننده اش بايد بيشتر زير سوال برود. در برخورد با اين دسته از منتقدان ياد اين ديالوگ ها از فيلمنامه «عيارنامه» مي افتم که پيرزن به جوان جوياي ابزار عياري مي گويد؛ «از پهلوان جواب نمي گيري» و او هم مي گويد؛«اين هم خودش جوابي است.»

2- ريتم فوق العاده. فيلم بي اغراق هيچ جا به سنت معمول سينماي ايران از تدوين ناشيانه و سردستي لطمه نخورده و از لحاظ ريتم (که در فضاي اين سينما البته فقط با تعدد پلان ها و زواياي دوربين عجيب مثلاً «تحليل» مي شود) و شيوه تقسيم اطلاعات يکدست است. مثال دم دست بحث مکرر اسارت در دام ايده و دلبستگي به پلان هاي موجود «زادبوم» است که 20 ، 30 دقيقه يي اضافه داشت. اينجا اما هر کدام از سکانس ها منطق خودشان را دارند و لزوم وجود هيچ کدام شان را از اساس نمي شود منکر شد. تا جايي که فيلم در فيلم را مي بينيم بايد حواس مان به معرفي سريع آدم ها و موقعيت ها باشد. بعدتر هم ورود به فضاي پشت صحنه موقعيت را به سطح ديگري مي کشاند که بابت انتقادات به زعم خيلي ها بي ظرافت فيلمنامه به فيلم لطمه مي زند. اما فيلم براي خرج کردن ايده به شدت بيضايي وارش باحوصله و سر فرصت عمل مي کند. کارگردان جاي خودش را به جوانک هميشه حاضر عينکي لوس و بي سوادي مي دهد که از ابتداي رويارويي مان با فضاي پشت صحنه ديده ايم. خيلي دوست دارم يکي از خيل بيضايي دوستان مخالف فيلم اين ايده را با تحليل سخيف توصيف کند؛ چون به هيچ وجه عملي نيست. اين از آن موارد کم نظيري است که مي تواند محک سليقه مدعي اش باشد. عاشقان انبوه نوشته ها و ساخته هاي بيضايي قطعاً هنگام مواجهه با اين جابه جايي لبخند تلخي زده اند يا ياد چند تا از آن ايده هايي افتاده اند که بيضايي به داشته هاي اين دنيا افزوده يا دست پايين به فکر فرورفته اند. فيلمنامه «وقتي همه خوابيم» از اين جهت جداً ستايش برانگيز است.

3- اعاده حيثيت خيلي از بازيگران و فيلمبردار. مژده شمسايي با تسلط هميشگي به اجزاي صورت و فهم عميق بازي بيضايي وار به نظرم از حد انتظار هم بالاتر مي ايستد. حسين محب اهري با تلفيق هوشمندانه زيرکي و تيز و بز بودن شخصيت و مهرداد ضيايي در اولين دوري مطلقش از ديالوگ گويي موکد و عصبي کننده از استانداردهاي خود بسيار فراتر مي روند. اجراي حرکات به شدت پيچيده و گاهي سرگيجه آور دوربين و نورپردازي ممتاز اصغر رفيعي جم هم باز نزديکي فيلم است به ذات سينما و تصوير متحرک در اجرا.

4- فيلمنامه پرند پايا اساساً با تکيه بر خصائص سينماي فارسي نگاشته شده. بنابراين به قول خود بيضايي تا دوهزار سال بعد از مرگم هم نخواهم فهميد چرا به گنگي ديالوگ هايش و تکيه شان به اطلاعات دهي بي اساس و بي کارکرد فيلمفارسي ها ايراد مي گيرند، جوري که انگار مورد تاييد کارگردان اند. اين جنس از طلبکاري بيننده ها در واکنش به کاستي هاي «وقتي همه خوابيم» باز در خود فيلمنامه هاي بيضايي در نسبت بين دانش و هوشمندي و بلاهت و ناآگاهي نمونه داشته. پادوي نغزگوي «آينه هاي روبه رو» در توصيف دليل از پيش گرفتن صورتحساب و پاسخ به شخصيت از يادنرفتني قناعت که پرسيده بود؛«آه بله- يعني ما پول را نداده فرار مي کنيم؟» مي گفت؛«برعکس آقا؛ مي گن ممکنه توي عجله وقت نشه ما بقيه پولتونو پس بديم»،


منبع : اعتماد

به روز شده در : چهارشنبه 16 بهمن 1387 - 2:15

چاپ این مطلب |ارسال این مطلب |

نظرات

مزدک
جمعه 2 اسفند 1387 - 23:15
-4
موافقم مخالفم
 
یک خرده تعادل هم بد نیست

درد بر شما

بحث بسیار جالبی بود

اضافه کردن نظر جدید
:             
:        
:  
:       




mobile view
...ǐ� �� ���� ����� ������� �?���?�


cinemaema web awards



Copyright 2005-2011 © www.cinemaema.com
استفاده از مطالب سایت سینمای ما فقط با ذکر منبع مجاز است
کلیه حقوق و امتیازات این سایت متعلق به گروه سینمای ما و شرکت توسعه فناوری نوآوران پارسیس است

مجموعه سایت های ما: سینمای ما، موسیقی ما، تئاترما، فوتبال ما، بازار ما، آگهی ما

 




close cinemaema.com ژ� ��� �?��� ��� ���?���