سینمای ما-

هزارتوی حافظه‌ها

ژان کلود کاریر *

وقتی احمد برای دیدار همسرش و رسمی کردن طلاق‌شان از ایران به فرانسه می‌آید، با خودش تکه ای از گذشته را هم همراه می آورد. گذشته‌ای مشترک. مشترک از سال‌هایی که با همسرش زندگی کرده اند.

ما نیز چون اوییم. از هر کجا که باشیم و از هر کجا که بیاییم. این گذشته یعنی گذشته ما، خیال می کنیم که با مادر و پدرمان با دوستانمان و دیگران مشترک است، اما در بسیاری از مواقع در می یابیم که این گذشته مشترک برای هر کدام ما متفاوت است. ما هر کدام گذشته خود را داریم، گذشته‌ای که حافظه شخصی ما آن را به اختصار در آورده، چهره اش را آراسته و شکل آن را تغییر داده... و چه بیهوده است که ما در جستجوی یک گذشته مشترکیم.

در فیلم اصغر فرهادی بر همین مبنا، آرام آرام و صحنه به صحنه وارد یک هزارتوی حافظه ها و خاطره ها می‌شویم و تکه هایی از یک راز، از یک شک، یک پشیمانی، یک رنج همراه با خشم، آشکار و بر ملا می شود. ما قدم به قدم همراه داستان وارد آن چیزهایی می شویم که پیش از آن باور کرده ایم وقایع اتفاق افتاده، قطعی و ثابت و پذیرفته شده‌ای هستند.همه چیزهایی که دیده‌ایم و شناختها‌یم و تجربه‌اش کرده‌ایم و قابل بحث نیستند و ناچار به پذیرش قطعیت آنیم. اگر چه خواه نا خواه همواره در یک تردید دائمی، در یک شکنندگی و ابهام و در یک شک لحظه به لحظه‌ایم که زندگی ناچارمان می کند آن را به رسمیت بشناسیم، اما ما به خودمان دروغ می گوییم .

حقیقت دیگران، حقیقت دوستانمان و حقیقت همسایگانمان وقتی خاطرات و گذشته مشترکمان را مرور می کنیم، تقریبا هیچگاه حقیقت ما نیست. گذشته دیروز بود حافظه امروز است و این دو به ندرت با هم همسو و هم رنگند.
وقتی این هزارتو را با داستان فیلم و همراه بااستعداد و هوش فرهادی طی می‌کنیم، همه اتفاقاتی که در فیلم رخ داده قدرتش و صراحتش بیشتر و گسترده تر از یک دغدغه فردی و شخصی از سوی فیلمساز می شود.
آیینه‌ای که این مسافر و میهمان-فیلمساز به ما پیشنهاد می‌دهد، صادقانه تر، دقیق تر و عمیق تر از ‌آیینه‌ایست که خودمان در این کشور داریم. او به ما امکان می دهد خودمان و جامعه مان را از یک زاویه دیگر و با یک نور دیگر باز ببینیم. زاویه و نوری که هرگز خودمان فکرش را نکرده بودیم.
این نگاهی است که ما در پیچش‌ها و شگفتی‌های فیلمنامه «گذشته» دنبال می‌کنیم؛ فیلمنامه‌ای که به پیچیدگی، حیرت‌انگیزی، به شکاکیت و رازآلودی و حتی احساس برانگیزی همان حافظه ماست.

+++
* ژان کلود کاری‌یر (Jean-Claude Carrière)‏ فیلم‌نامه‌نویس و بازیگر فرانسوی و سردبیر مجلهٔ فمی است و در سال ۱۹۸۱ جز هیأت داوران جشنوارهٔ کن بود. کاریر همکاری طولانی مدتی با لوییس بونوئل داشت.همسر وی نهال تجدد نویسنده ایرانی و دختر مرحوم مهین تجدد یکی از پیشتازان عرصه نمایشنامه‌نویسی در ایران است. علاقه اصلی کاری‌یر اقتباس از ادبیات است و بیشتر کارگردان‌هایی که دوست دارند از مشهورترین داستان‌های تاریخ ادبیات اقتباس کنند به سراغ او می‌روند.
وی به عنوان فیلمنامه نویس با کارگردانانی بین‌المللی همچون وولکر شلوندورف، وین ونگ، هکتور بابنکو، پیتر بروک، ژان پل راپنو، میلوش فورمن، فیلیپ کافمن، آندری وایدا، پاتریس شرو، ژان لوک گدار، فیلیپ دو بروکا، برتراند تاورنیه، ژاک دری و ناگیسا اوشیما کار کرد و سه بار نامزد دریافت اسکار شد.


منبع : شرق

به روز شده در : دوشنبه 3 تير 1392 - 0:20

چاپ این مطلب |ارسال این مطلب | Bookmark and Share

اخبار مرتبط

نظرات

اضافه کردن نظر جدید
:             
:        
:  
:       




mobile view
...ǐ� �� ���� ����� ������� �?���?�


cinemaema web awards



Copyright 2005-2011 © www.cinemaema.com
استفاده از مطالب سایت سینمای ما فقط با ذکر منبع مجاز است
کلیه حقوق و امتیازات این سایت متعلق به گروه سینمای ما و شرکت توسعه فناوری نوآوران پارسیس است

مجموعه سایت های ما: سینمای ما، موسیقی ما، تئاترما، فوتبال ما، بازار ما، آگهی ما

 




close cinemaema.com ژ� ��� �?��� ��� ���?���