سینمای ما- در هفتهای که گذشت، برنامه طنز «خنده بازار» بار ديگر خبرساز و جنجالي شد. اين بار موضوع به دلخوري يك ستاره معروف از فلان شوخي يا هجو برنامه ماهواره يا پحش شدن در شب تلخ زلزله اذربايجان نبود؛ اي بار رسانههاي اصولگرا از موضوعي مهمتر نوشتند: « پخشِ یک هجوِ بی معنا و بیدلیل كه موجب شگفتی و آزار قلوب شیعیان گردید و در برابر چشمان متعجب همگان، برنامه ای را به تصویر کشید که در آن، روایت زندگانیِ والدین شریف آیت الله مقدس اردبیلی رضوان الله تعالی علیه به تمسخر و هجو کشیده شد.»
به گزارش ايران نيوز 24، در این نمایشِ تامل برانگیز نشان داده شد که روزی مردی یک سیبِ بی صاحب یافته و به سبب خوردنِ آن و جلبِ رضایتِ صاحبِ باغ سیب و حلالیت گرفتن از او ناچار شد به ازدواج با دختر زشت روی صاحب باغ تن دهد و الی آخر ....تا پایانِ داستانِ ازدواجِ پدر شریفِ مرحوم مقدس اردبیلی و والده مکرمه ایشان ( البته با مایههای به اصطلاح طنز).
.....................
سايت رجانيوز به نقل از سايت 598 درباره اين موضوع نوشته مفصلي منتشر كرد:
اهانت بیسابقهٔ در شبکه۳ به مرجع عالیقدر تشیع
احمد بن محمد اردبیلی نجفی، معروف به «مقدس» یا «مقدس اردبیلی» و «محقق اردبیلی» از بزرگترین علما و مفاخرحوزههای علمیهٔ شیعه و از اولیائی است که در زمان حیاتِ طیبهٔ خود به محضر حضرت صاحب الزمان ارواحنافداه شرفیاب شدهاند. این عالم بزرگ شیعه که معاصر شیخ بهایی و متولد اردبیل است از شاگردان علامه جلالالدین دوانی میباشد.
یکی از مشهورترین وقایعِ تاریخِ شیعه و درخشانترین مدالهای افتخارِ شیعیانِ جهان، واقعهٔ ازدواج والدینِ مکرم و مکرمهٔ ایشان است. این ازدواجِ خجسته، الگویی است کامل از عقاید حقهٔ شیعه در زمینه رعایت حقوق بشر و اهمیت به حق الناس و توجه به پاکداشتِ رزق و روزی.
این ازدواجِ افتخارآمیز، به قدری نزد شیعیان معروف و مشهور است که زندگینامهٔ مقدس اردبیلیدر هیچ کتابی و منبر و منبعی درج و نقل نمیشود الا اینکه واقعهٔ ازدواج والدین پارسای ایشان نیز بیان میشود.
حاصل این ازدواج الهیِ، فرزندی نیکو بوده است که در تمام کشورهای اسلامی به «مقدس اردبیلی» شهرت یافته و در سرتاسر عمر در نهایت زهد و وارستگی زیست.
مقدس فقیهی بود که یک روز دلو آب را به چاه انداخت تا وضو سازد و دلو پر از طلا بالا آمد اما مقدس دوباره دلو را به چاه افکند وگفت خداوندا من آب میخواهم نه طلا.
حضراتی که شناختِ ابتداییِ لازم نسبت به مفاخرِ وطن و بزرگانِ دین را ندارند پیش از ادامه مطالعه، چند لینکِ زیر را مشاهده فرمایند:
کنگرهٔ مقدس اردبیلی- دانشگاه مقدس اردبیلی- خیابان مقدس اردبیلی در تهران- تمبر بزرگداشت مقدس اردبیلی
در شناساندنِ این ایرانیِ پرافتخار همین بس که حوزهٔ علمیهٔ نجف به مدت سیصد سال (قرن هفتم تا نهم) دچار رکود و سستی شد تا اینکه آیت الله مقدس اردبیلی (قدس سره)، با ترک اردبیل و سکونت در نجف موجب احیاء و رونق دوبارهٔ این حوزه شد. تجدید پایههای حوزههای علمیه شیعه در دوران صفوی و رونق علوم شیعی در این دوران در واقع، مرهون تلاش این بزرگوار در حوزهٔ نجف میباشد.
با این همه اگرچه این شخصیتِ بزرگ، در سطح خواصِ جامعه از مشاهیرِ درخشان آسمانِ دین و دانشند، در نزدِ عوام اما، شیوهٔ ازدواجِ والدین بزرگوار ایشان از مشهورترین اتفاقاتِ تاریخ شیعه و حتی از وجود مبارکِ خود ایشان نیز مشهورتر است و نزد مردمانِ کوچه و بازار، فلسفهٔ ازدواجِ والدینِ گرانقدر ایشان حتی از تلاشهای علمی خودِ ایشان نیز شناخته شدهتر است.
البته این مختصر، صرفاً توضیحِ واضحاتی بود که خوانندگانِ محترم پیش از این نیز به خوبی بر آن واقف بودهاند.
هدف اصلی از نگارش این مقاله اما، اهانتِ شرم آورِ طنز خنده بازار به دامانِ پاکِ این خانوادهٔ مکرم میباشد:
در هفتهای که گذشت، طنز خنده بازار با پخشِ یک هجوِ بیمعنا و بیدلیل موجبِ شگفتی و آزار قلوبِ شیعیان گردید و در برابر چشمانِ متعجبِ همگان، برنامهای را به تصویر کشید که در آن، روایتِ زندگانیِ والدین شریف آیت الله مقدس اردبیلی رضوان ا.. تعالی علیه به تمسخر و هجو کشیده شد.
در این نمایشِ تامل برانگیز نشان داده شد که روزی مردی یک سیبِ بیصاحب یافته و به سبب خوردنِ آن و جلبِ رضایتِ صاحبِ باغ سیب و حلالیت گرفتن از او ناچار شد به ازدواج با دختر زشت روی صاحب باغ تن دهد و الی آخر.... تا پایانِ داستانِ ازدواجِ پدر شریفِ مرحوم مقدس اردبیلی و والدهٔ مکرمهٔ ایشان..... (البته با مایههای به اصطلاح طنز).
برخی از جلوههای این طنز اهانت آمیز را بخوانید و بر این «گریه بازارِ» آشفته، بگریید:
- اطلاق القابِ توهین آمیز و رکیک به داماد:
در طول نمایش، به دفعات بدون هیچ دلیل مشخصی به یابندهٔ سیب (بلاتشبیهِ پدر بزرگوارِ مرحوم مقدس) القابی همچون «چشم گراز» داده میشد و بدون دلیل به وی دشنامهایی همچون مردک ملعون، پوزه دراز و... داده میشد.
- اطلاق لقبِ «آنجلینا جولی» به عروس:
هنگامی که بر سرِ مهریهٔ عروس (بلاتشبیهِ والدهٔ مرحوم مقدس) بحث پیش آمد، داماد فریاد میزد که: مگر «آنجلینا جولی» است که مهریهاش این همه میشود؟
- در سرتاسرِ این نمایشِ هزل، اصلیترین پیام به ابتذال و به مسخره کشاندن اصلِ محتوای فاخر واقعه بود. به گونهای که این قلم از بیانِ بیشترِ و تکرارِ جزئیاتِ آن به محضرِ عام شرم دارد.
مزیدِ اطلاعِ نویسنده، کارگردان، تهیه کننده و (حامی و پاسخگوی) اصلیِ برنامه خنده بازار یعنی مدیر شبکهٔ سوم سیما یادآور میگردد که:
اگر نمیدانید، بدانید:
۱- در دین مبین اسلام، گراز (یا همان خوک وحشی) یکی از نجاسات محسوب میشود و صحیح نیست که در مضحکهٔ «گریه بازارِ» شمایان چنین لقبی حتی به یک مسلمانِ معصیت کار، نسبت داده شود تا چه رسد به قهرمان اولِ حکایتِ ازدواجِ والدینِ احیاگر حوزههای علمیه شیعه، مقدس اردبیلی یرفع ا... درجاته.
۲- طبق مستنداتِ موجود در پهنهٔ گیتی، صفحاتِ گوگل و فیلمهای پراکنده در عالم، آنجلینا جولی یک هرزهٔ فاسدالاخلاقِ هالیوودی است و صحیح نیست که در مضحکهٔ «گریه بازارِ» شمایان چنین موجودی با عفیفگانِ پاک نژادِ تشیع علوی قیاس شود.
۳- آگاه باشید و به بازیگران و نویسندگانتان بیاموزید که ازدواج با آنجلینا جولی به پشیزی نمیارزد، چه رسد به اینکه ارزش پرداختِ مهریه سنگین را داشته باشد. اگر شمایان، میپندارید آنجلینا جولی آن قدر میارزد که ارزش پرداختِ مهریهٔ سنگین را داشته باشد، این پندار، توهمِ شخصیِ شماست، لطفاً از فرازِ آنتن صدا و سیمای اسلامیمان و چنین پنداری را به فضای پاکِ میهن و در سطح جامعهٔ اسلامیِ ایران نپراکنید. اگر نمیدانید بدانید که ازدواج با چنین جرثومههای فاسدِ صهیونی نه تنها ارزش نیست بلکه ضدارزش و خلافِ آبروی یک شیعهٔ مسلمان است.
شما تولیدکنندگانِ شبکهٔ سومِ سیمای نظامِ اسلامی با کدام جرأت و مجوزی این موجودِ معلوم الحال را در لفافه (ی شیشهای) تمجید و تبلیغ میکنید؟ بالاتر از آن، به کدامین علتِ موجه، نامِ این زنِ عریان الوجهه را در متنِ زندگانیِ رفیعِ خاندان ِمقدس اردبیلی گنجانده و جایگزینِ نام مادر شریفهٔ ایشان میکنید؟
خوانندگانِ محترم، پیش از مطالعهٔ ادامهٔ مقاله، قدری با پایه و مایهٔ «خنده بازارِ» آشنا شوند تا باز به ادامهٔ سخن بازگردیم:
۱. حامی اصلی این مجموعه کیست؟
۲. طراح شکل گیری مجموعه کیست؟
۳. مسئول انتخاب بخشهای مجموعه کیست؟
کارگردانِ «خنده بازار» در پاسخ به پرسشی در مورد نحوهٔ شکل گیری طرح اصلی مجموعه اظهار میدارد: ایده اصلی «خنده بازار» را مدیر شبکه سوم سیما به تهیه کننده داده است. وی در مورد نحوهٔ انتخاب بخشهای طنز و نقد نیز چنین میگوید: بعضی از بخشها را مدیر شبکه سوم سیما و مدیران شبکه پیشنهاد دادند.
«شهاب عباسی» کارگردان مجموعه در این باره میگوید: خدا را شکر، حمایت شبکه سوم سبب شد تا خیلی از خط قرمزها را رد کنیم و تابوها را بشکنیم و حرفهایی بزنیم که هیچ گروهی تاکنون موفق نشده است این سیاست را پیاده کند.
به جملهٔ قابل توجه مصاحبهگر در متن مصاحبه با «آرش میراحمدی» بازیگرِ برنامه توجه فرمایید: اینکه مجموعه طنز و انتقادی «خنده بازار» حدود ۲ سال روی آنتن دوام بیاورد، جای تعجب ندارد چرا که بر اساس گفتوگوهای پیشینی که با نویسنده، کارگردان و برخی از بازیگران این مجموعه داشتم، مدیر شبکه سوم سیما از این مجموعه به شدت حمایت میکنند و حتی برخی ایدهها و طرحها را آنها میدهند.
نتیجهٔ مستنداتِ فوق اینکه:
طبق اعترافاتِ صریحِ عواملِ مجموعه، پاسخِ هر سه پرسشِ بالا این است: «مدیریتِ شبکهٔ سوم سیما»
بنابراین از این پس، نوک قلم را به سوی مسئولِ اصلی گردانده و از ایشان میخواهیم در محضر مردم به پاسخگویی قیام کنند:
مدیریتِ محترمِ شبکهٔ سوم سیما!
شما میبایست به عنوانِ «طراح اصلی شکل گیری خنده بازار» و «حامی اصلی خنده بازار» و «مسئول انتخاب بخشهای خنده بازار» و «مدیر و مسئولِ تولیداتِ شبکه سوم سیما» پاسخگوی پرسشها و مطالباتِ زیر باشید!
آیا در بروزِ این اهانت، «بهترین دفاعِ شما»، «بدترین دفاع شما» خواهد بود؟
آیا تصمیم دارید بفرمایید که عوامل و زیردستانی دارید که نمیدانستند چه میسازند؟
آیا میخواهید با توجیهِ نادانستن و نادان بودنِ یک نفر نویسنده از این معرکه خارج شوید؟
آیا میدانید که این گونه عذرها بدتر از خودِ گناه خواهد بود؟
آیا گمان میکنید که زنجیرهٔ خطایایی که منجر به تولیدِ چنین فضاحتی شد به همان یک نفر نویسنده ختم میشود؟ خیر مدیر عزیز! خیر مدیرانِ عزیز! خیر! این چنین نخواهد بود!
زیرا وقتی یک نویسندهٔ (به ظاهر) تهی از اطلاعاتِ فرهنگی و دینی، چنین فاجعهٔ وحشتناکی را مرتکب شود و به سوی زندگانیِ مبارکِ احیاگرِ حوزههای علمیهٔ شیعه اهانت نماید و بدتر از پس از گذشتِ چهار روز که از این مصیبتِ فرهنگی میگذرد حتی صدای یک جنبنده در درونِ شبکهٔ سومِ هم درنیامده میدانید یعنی چه؟
یعنی اینکه در خوشبینانهترین حالت (که همانا بیسوادیِ نویسندهٔ بیگناه است!!) مشخص میشود که نه تنها ایشان، با این واقعهٔ مشهورِ اسلامی- شیعی آشنا نیستند بلکه یک زنجیرهٔ پرتعداد و مطول از کارکنانِ شبکه سوم سیما نیز که در حدِ فاصلِ مابینِ صحنهٔ فیلمبرداری تا آنتن قرار دارند (از جمله مدیر این شبکه) کاملاً با این موضوع، غریبه، ناآشنا و بیگانه بودهاند.
آقای مدیر! نفرمایید که شما این برنامه را ندیدهاید زیرا این خود، عذرِ «بدتر از بدتر از» گناه خواهد بود و معنایش آن است که شما نیز بر محصولاتِ تولیدیِ شبکهتان نظارت ندارید.
شما خود بفرمایید که مابین نویسندهٔ این متنِ سخیف تا آنتن چند نفرِ دیگر شاهدِ تولیدِ این فاجعهٔ هنری- فرهنگی- مذهبی- سیاسی بوده و دم برنیاوردهاند؟ کل عواملِ «خنده بازار» به علاوهٔ چند نفر؟ ده نفر؟ بیست نفر؟ سی نفر؟
یادآوری مهم:
ما انتشار این مقاله را تعمداً چهار روز به تأخیر افکندیم تا سکوت و بیخبریِ (شما، معاونان، همکاران و پرسنلتان) به بهترین وجهی بازنمایی و اثبات شود و هیچ جایی برای انکار نگذارد تا مبادا با دستپاچگی بفرمایید که: «من و پرسنلم مقدس اردبیلی را میشناسیم و اطلاعاتِ فرهنگی و دینیمان تکمیل است. فقط عوامل خنده بازارند که ایشان را نمیشناسند».
ما در انتشارِ این مطلب، چهار روز صبر کردیم، دندان بر جگر گذاردیم و تأمل کردیم تا زمانِ بازپخشِ نیز بگذرد شاید شما خود، ترتیب اثری دهید اما چهار روز سکوت موجب شد تا همهٔ بیخبریها، بیسوادیها، ناآشناییها و عدم اطلاعاتِ فرهنگی، تاریخی، مذهبی و ملی شمایان برملا شود و جنابعالی از این حیث جایی برای دفاع نداشته باشید و بهترین دفاعتان نهایتاً این باشد که «من از پخشِ این هجویه بیخبر بودم!!!» که البته خدا نکند دفاعتان این باشد! چراکه بیخبر بودنِ شما از دسته گلهای «باغ نبانان» باغتان بزرگترین خطای مدیریتی شما خواهد بود.
جناب مدیر شبکهٔ سوم سیما!
میدانیم و میدانید که شبکهٔ سه منسوب به جوانان است. شما بنا است به جوانان چه بیاموزید؟ تقبیح چشم گرازان و تمجید از آنجلینا جولیها؟
حال بیایید با نگاهی مشکوک و بدبینانه به موضوع بنگریم:
چگونه میتوان پذیرفت یک نویسنده و کارگردانِ آنتن سیمای کشور، داستانی را کامل و دقیق خوانده باشد اما نداند که این داستان، زندگانی چه کسی بوده است؟ مگر میشود چنین چیزی را باور کرد؟ بر فرض هم که چنین باشد بقیهٔ پرسنل شبکه سه کجا بودند که بیخبر از تولیداتِ شبکه سوم در حال گذران اوقاتِ عمرند؟ (از مسایل و اطلاعات ِفرهنگی تهی هستید یا از محصولات خودتان بیخبر؟)
به نظر میرسد در این روزگار وانفسا که دشمنان صهیونی از حنجرهٔ خودفروشانِ فارسی زبان به اهانت به حضرت امام علی النقی (علیه السلام) میپردازند ما باید بیشتر از خودیها مراقبت کنیم تا دشمنان.
هنوز دسته گل حضور چشمگیرِ عوامل سریالهای استاد میرباقری را در سریال عمر از آب نگرفتهایم و هنوز داغِ گریم و نشان دادنِ سیمای امیرالمؤمنین علی علیه السلام را از شبکههای تلویزیونی وهابیت - که به یمن دانش و نیروی انسانی سیمای جمهوری اسلامی ایران اتفاق افتاد - فروننشاندهایم که این بار اختاپوسِ بیتعهدی (یا بیسوادی) سر از درونِ دلِ سیمای خودمان برآورده و چنگ بر سیمایِ پاکِ بنیان گذارانِ حوزههای شیعه میکشد.
این صحیح است که ریاست محترمِ سازمان صدا و سیما فرصت ندارند کل تولیداتِ در کل شبکهها را شخصاً نظارت کنند، اما ایشان به شمایان اعتماد کرده و بر مسندِ نظارت نشاندهاند تا پیش از بروزِ فجایع، کنترل کنید. نه اینکه دیگران از برون زمان بگذارند، رصد کنند، بنویسند، باخبر سازند و راهکار دهند....
ما در راستای خواستهٔ آقای ضرغامی که به منظورِ تشدیدِ نظارتهای مردمی بر عملکردِ کارکنانِ صدا و سیما اظهار داشتند: «ما را بیرحمانه به شلاق نقد ببندید!» در این مقاله تلاش داریم صرفاً یکی از مصیبتهای وارده را، نه بیرحمانه که بیتعارف به نیشِ قلم، بازنمایی کرده و زنگ هشداری را به صدا درآوریم.
این مطلب با توصیهای سازنده به پایانِ میرسد:
تولیدکنندگانِ محترم شبکهٔ سه و دیگر شبکهها! اگر سیمای جمهوری اسلامی بخشهای تحقیقات و پژوهش نیز دارد – که حتماً دارد –پیش از اقدام به تولیدِ محتوا، حتماً محتواهایتان را با ایشان در میان بگذارید.
اما اگر به دلایلی نمیخواهید چنین کنید، در اینجا یک آموزش بسیار مقدماتی به شما و پرسنل شما (و تمامِ دیگرانی که در آینده بخواهند فجایعِ فرهنگی تولید کنند) ارایه میشود که قطعاً به کارتان میآید:
یک آموزش کوتاه برای کاهشِ نسبی و پیشگیری از فجایعِ فرهنگی در تولیدِ سیما
هدف از این کارگاه آموزشی دو دقیقهای، پیش گیری از بروزِ فجایعی همچون اهانت به مقدس اردبیلی رحمت ا... علیه است.
متنِ آموزش کارگاهی:
به تازگی چیز بسیار عجیب و پیشرفتهای در عالم خلق شده است به نام گوگل. این پدیدهٔ محیرالعقول درون مونیتور رایانهتان یافت میشود و بعضاً میتواند شما را از بروز فجایعِ مهلک فرهنگی تا حدودی مصون دارد (البته نه همیشه و برای ابد).
کافی است برای شغلی که دارید و تولیداتِ تلویزیونی!! که دارید انجام میدهید آن قدر ارزش قایل باشید که فقط کمتر از دو دقیقه (حداکثر) زمان تلف کنید!! و پیش از آنکه حجم عظیمی از وقت، زمان، نفر، دوربین، پول، برق، آبروی ملی، آبروی مذهبی و... را به کار گرفته و هزینه کنید، نخست مطمئن و مطلع شوید که دقیقاً در حال نوشتن و تولید در مورد چه چیزی هستید. در واقع بفهید که دارید چه میکنید و به کجای پیکرهٔ عظیم، فرهنگ، دانش، دین، مذهب و سیاست و... دارید دست میزنید.
تمرینِ کارگاه:
فرض میکنیم بنده یک نویسندهٔ شبکه سه و با مشاهیرِ شیعه کاملا بیگانه و ناآشنا هستم و اصلاً نمیدانم مقدس اردبیلی کیست و یا چیست. اما در عین حال میخواهم در سیمای جمهوری اسلامی ایران و تحت قوانینِ مقدس این نظام به تولید محتواهای اسلامی، ایرانی، فرهنگی... نیز بپردازم و برای مجموعهای به نامِ «گریه بازار» چیز!! بنویسم.
(بسیار خوب! گرچه انجامِ این شرایطِ نامتناقض کاملاً غیرقابل هضم است و با هم در یک جا جمع نمیشود ولی فرض را بر این میگذاریم که حالا شده است دیگر و من در یک چنین مخمصه و تنگنای عجیبی گیر کرده و راه برگشت هم ندارم).
در چنین حالتی، اگر کلیات داستانی در ذهنم باشد که نمیدانم از کجا شنیدهام و پایههای تاریخیِ آن چیست. فقط کافی است بدانم داستان در مورد کسی است که به واسطهٔ یافتن یک سیب ناچار به ازدواجبا دختر صاحب یک باغ میشود.
(و البته با نگاه خوشبینانه باید گفت ظاهراً این تمامِ دانشِ شنیداریِ نویسندهٔ خنده بازار از موضوعِ داستان بوده است.)
گام یکم:
کافی است این نویسندهٔ بیاطلاع، قبل از شیرجه زدن روی کاغذ و مضحکه کردن بیت المال و ملت و فرهنگ و داروندارِ مردم، کمتر از دو دقیقه زمان بگذارد و در گوگل تایپ کند: سیب ازدواج صاحب باغ دختر
گام دوم:
در این مرحله، یک دگمهٔ بسیار مدرن و پیچیده در صفحه کلید رایانه وجود دارد که یک واژهٔ بسیار سخت و علمی به نام ENTER روی آن نوشته شده است. آن را بفشارید.
در این هنگام معجزهای بزرگ و محیرالعقول رخ میدهد و یک صفحهٔ عجیب و غریب پدیدار میشود که ناجیِ آبروی دهها، صدها و بلکه میلیونها انسان خواهد شد و خواهید دید که چنین صفحهای پدیدار میشود که در نخستین خطوطِ آن «زندگی نامه مقدس اردبیلی رضوان ا... علیه» نوشته شده است!: به همین شیرینی و سادگی! حتی یک دقیقه هم وقت نمیگیرد.
آقایانِ شبکه سومی! آن چیزِ آمریکایی! که مهریهاش میبایست سنگین باشد گوگل است نه آنجلیناجولی! لطفاً آنجلینا را اندکی از ذهن خارج کنید و قدری با گوگل عجینتر شوید تا آبروی خودتان و ما را کمتر به آب بسپارید.
به قول مرحوم اقبال لاهوری:
قوت مغرب نه از چنگ و رباب
نی ز رقص دختران بیحجاب
قوت افرنگ از علم و فن است
از همین آتش چراغش روشن است
آقایانِ محترم شبکه سوم سیما!
تا بود مهران مدیری را حوالهٔ آنتنهای تلویزیونهایمان میکردید که تمام گرمیِ بازارش از تمسخر لهجههای ایرانی، لباسهای ایرانی، معماریهای ایرانی، صنایع دستی ایرانی و تمام مظاهرِ فرهنگی و سنتی ایران بود،
حال هم که ایشان را روانه بازارِ آشفتهٔ محصولات خانگی و کاممان را از قهوه تلختر کردهاید. نوبت آن شده است که خنده بازار را روانهٔ بازارِ آشفتهٔ فرهنگمان نموده و با درتاختن و تمسخرِ مفاخر علمی و حوزوی، بازار خندهٔ خود را گرم کنید.
غافل از آنکه ما مردمان اگر به چنین تولیداتی میخندیم نه از سر خوشی بلکه از آن جهت است که:
خندهٔ تلخ من از گریه غم انگیزتر است
کارم از گریه گذشته است بدان میخندم
مرحمتاً «مهران»هایتان را مدیریت فرموده و از بارش «شهاب»هاتان بر زمینِ مظلومِ فرهنگِ این دیار پیشگیری فرمایید که ما با فرهنگ اسلامی ایرانیِ خود - فراتر از عقد اخوت - عقد ازدواج بستهایم.
عقدی که مهریهاش ۱۴ قرن خونِ سرخی است که از رگهای گلوی ما و اجدادمان بر زمین ریخته و درختِ تناورِ این مهرِ فی مابین را آبیاری نموده است، درختی که ریشههایش در خاک دویده است از کربلا تا قم. درختی که میوههای خنده و گریهاش را در بازارها بر سر دست میبرند مشتریان.... از هرات و طبس و بحرین و مدینه گرفته تا بازارهای لبنان و سوریه و آذربایجان.
و اما کلام اول و آخر:
«سپردنِ آنتنِ رسانهٔ ملی به افرادی که نسبت به محتوای تولیداتشان ناآگاه یا بینظارت هستند، عذرِ بدتر از گناه است»
شیوهٔ پرداختن به ادامهٔ این ماجرا، بستگی دارد به شیوهٔ پاسخگویی و واکنشِ مدیریت شبکه سوم سیما به این مقاله.
پاسخ دهید! میشنویم!
...............................
اعتراض دانشجویان به اهانت «خنده بازار» به مقدس اردبیلی (ره)
به گزارش خبرنامه دانشجویان ایران؛ انجمنهای اسلامی دانشجویان دانشگاههای مختلف در نامهای به سید عزت ا... ضرغامی از وی به خاطر وقاهت برنامه خنده بازار در اهانت به عالم بزرگ اسلام جناب مقدس اردبیلی انتقاد کردند. متن این نامه به این شرح است::
جناب آقای سید عزت ا... ضرغامی رئیس سازمان صدا و سیما
سلام
سلامی پر از سکوتِ حاکی از تعجبِ مملو از اندوهِ سرشار از اعتراض. سکوتی که دیگر راه نفس را گرفته. سکوتی که سرشار از ناگفته هاست.
شاید باید به سبک و سیاق سید محمد انجوینژاد در ابتدا از شما حلالیت بطلبیم و بعد فریاد بزنیم و تندی لحنمان را به پای جوانیمان بگذاریم.
حلالتان نمیکنیم و مطمئنا خون شهدا هم گریبان شما را خواهد گرفت و ما از روح ملکوتی حضرت امام عذرخواهی میکنیم و به پیشگاه حضرت صاحب الامر (عج) و نائب بزرگوارش عذر تقصیر میآوریم و طلب عفو میکنیم. آری؛ دیوار بغض سکوتمان شکسته و بغض انقلابیمان از تفکرات ماکیاولیستی حاکم بر استراتژی مدیران حوزه مسئولیتی جنابعالی راه گلویمان را بسته است.
چرا به بهانه مبارزه با ماهواره، برنامههایی از رسانه ملی پخش میشود که در برخی از موارد به مراتب مخربتر و مسمومتر از تولیدات ماهوارهای است؟ نتیجه چنین عملکردی غیر از هدر رفت بیت المال مسلمین و تخریب فرهنگ چیست؟ اگر منکرید و یا دچار نیسان و فراموشی شدهاید بد نیست یادآوریتان کنیم مجموعه تلویزیونی «فاصلهها» که ترویج هرزگی و فساد اخلاقی بود و یا «تا ثریا» و زنی چادری که پول نزول کرد و چادرش باعث قتل همسرش شد.
راستی ماحصل فعالیتهای دوره مسئولیتیتان بجز چند برنامه انگشت شماری که شاید به تعداد انگشتان دو دست نرسند؛ چیست؟ اگر برنامهها و سریالهای خوبِ مثل مختارنامه و برنامه راز و ثریا را کنار بگذاریم ره توشه مسئولیتتان از گذرگاه مسئولیت خطیر بر ریاست دانشگاه عمومی صدا و سیما چیست؟
اگر گزارشهای منتشر شده در جراید که از پرداختهای میلیونی به «مثلا هنرمندانی» که در شب سال تحویل ۹۰ مهمان رسانه ملی بودند حقیقت داشته باشد، شما چگونه میتوانید در برابر شهدا پاسخگو باشید؟ و مگر آن پولهای بیت المال از آن شما و مدیرانتان است که به آقای کذا و کذا آن قدر میلیون برای حضور چند دقیقهای جلوی دوربینهایتان عطا میکنید که میانگین آن مبالغ از میانگین درآمد سالیانه یک کارگر ساده و مظلوم و نجیب و کم توقع و بیادعا بیشتر است؟ و مگر این «مثلا هنرمندان» چه گلی به سر این مملکت و این انقلاب زده است که اینگونه توسط بیت المال مسلمین باید پروار شوند.
چرا در رسانه ملی جمهوری اسلامی ایران و در ایام عید بزرگ مسلمانان باید به اعاظم دینی و کسانی همچون جناب مقدس اردبیلی توهین شود و دینداری آن عزیز در برنامه به ظاهر طنز «خنده بازار» به سخره گرفته شود؟ چطور است که سازندگان حقیر و کوته فکر این برنامه به خود اجازه دادهاند که ماجرای ازدواج این عالم بزرگ اسلام را به باد استهزا گرفته و در آن سازمان عریض و طویل هیچکس حتی معترضشان هم نشده است؟ آیا غیر از این است که مدیران شما در خطاهای گذشته و انتقادهای قبلی که از طرف مومنین به این برنامه غیر اخلاقی شده بود یا روزه سکوت گرفتند و یا به دفاع از این لودگیها در آمدند؟
به نظر میرسد وقت آن رسیده که در تصمیم گیری و برنامه ریزیهای خرد و کلان رسانه ملی تجدید نظری جدی صورت گیرد. و ضروری است که جناب عالی و مدیران ارشد سازمان به صورت رسمی در برابر مردم مومن و انقلابی ایران اسلامی از ساحت مقدس حضرت بقیت ا... الاعظم (روحی و ارواح العالمین له فداه) و نائب برحقشان حضرت آیت ا... العظمی امام خامنهای (دام ظله علی رئوس المسلمین) عذرخواهی کرده و مسئولین مسامحه کار دست اندر کار تولید، ساخت و پخش این برنامه موهن را بازخواست نمایید و نتیجه را به عموم مومنین اطلاع دهید. شاید این اقدام فتح بابی شده و بتوان از این پس نظارت دلسوزانهای بر تولید برنامههای آن سازمان داشته باشید.
به جاست که شخص جناب عالی و مدیران ارشد و اجرایی حوزه مسئولیتتان از نظرات اندیشمندان دلسوز و مومن بیش از همیشه بهره برده و نسبت رسانه و اخلاق را باز تعریف و در استراتژیهای مدیریتی خویش به امر اخلاق اسلامی عمل نمایید و بخاطر داشته باشید که توسل به هر وسیلهای برای نیل به اهداف حتی مقدس در تباین و تضاد مطلق اخلاق و معارف اسلامی ست.
همچنین بخاطر خطاهای خرد و کلان، اثرات مخرب تولیدات نامطلوب و اسراف بیت المال به درگاه احدیت دست تضرع برآورده و پیشانی توبه بر خاک ندامت بسایید، باشد که حکیم عزیز و قادر متعال از سر قصور و کوتاهی و کم کاریهایتان در سالهای مسئولیت، درگذرد و در روزی که جز عمل صالح ره توشه بندگان نیست دستتان از هیچ انباشته نباشد و در برابر امام و شهدا شرمندهتر نشوید.
والسلام علی من اتبع الهدی
انجمن اسلامی دانشجویان مستقل دانشگاه محقق اردبیلی
انجمن اسلامی دانشجویان مستقل دانشگاه علوم پزشکی اهواز
انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه یزد
انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه شیراز
انجمن اسلامی دانشجویان مستقل دانشگاه علوم و فنون خرمشهر
انجمن اسلامی دانشجویان مستقل دانشگاه هرمزگان
انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه شهیدچمران اهواز
انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه صنعت نفت اهواز
انجمن اسلامی دانشجویان مستقل دانشگاه آزاد اهواز
.................................
واکنش مثبت صدا و سیما به نقد خنده بازار
در پي اين اعتراضها بود كه سايت «هم اندیشی» خبر از واكنش مثبت صدا و سيما به اين جريان انتقادي داد. متن اين خبر به اين شرح است:
۲۶ ساعت پس از انتشار نقد پایگاه ۵۹۸ در مورد اهانت بیسابقه شبکه سوم سیما به مرجع عالیقدر جهان تشیع حضرت آیت الله مقدس اردبیلی، صدا و سیما در اقدامی مثبت، در ساعت ۲۰ روز یکشنبه اقدام به پخش مستندی در بارهٔ شخصیت والای آیت الله مقدس اردبیلی نمود. این اقدام که نشان از توجه صحیح مدیریت سازمان صدا و سیما به واکنشها و برانگیختگیهای مردمی داشت...
این اقدام، نشان از توجه صحیح مدیریت سازمان صدا و سیما به واکنشها و برانگیختگیهای مردمی داشت و نشان داد که در پس دیوارهای بلند سازمان صدا و سیما، گوشهای شنوا نیز وجود دارد و چنانچه مردم بخواهند و خطاب به مدیریت این سازمان نامه نگاریهای موثر نمایند، لبیکهایی در راه است.
اگرچه در صریحترین واکنشها نسبت به اهانت طنز خنده بازار، انجمنهای اسلامی دانشجویان دانشگاههای کشور از آقای مهندس ضرغامی خواسته بودند که رسماً عذرخواهی نماید، شیوهٔ واکنش سازمان صدا و سیما اما اینگونه بود که یک روز پس از خبط خنده بازار، با پخش مستندی به معرفی و تجلیل از شخصیت والای آیت الله مقدس اردبیلی بپردازد.
شاید احساسات پاک برخی افراد بیشتر اینگونه بپسندند که عذرخواهی شفاهی رئیس سازمان صدا و سیما را به گوش خود بشنوند. اما واقعیت آن است که جنس و قالب کار رسانهای همچون صدا و سیما، سخنرانی نیست، بلکه تولیدات تلویزیونی و رادیویی است و به گمان ما بهترین شیوهٔ عذرخواهی از اشتباه، همین شیوهای بود که از سوی مدیر این سازمان انتخاب گردید.
در واقع، با توجه به اینکه نوعِ خطای سرزده از شبکهٔ سوم، از جنس و سنخ فیلم و تئاتر تلویزیونی و حاکی از ناآشنایی و بیاطلاعی از زندگی و شخصیت مرحوم بزرگوار مقدس اردبیلی بود، بنابراین بهترین شیوه برای جبران مافات و عذر از خطا همین است که با پخش یک فیلم تلویزیونی دیگر، به معرفی این شخصیت عظیم القدر پرداخته و از این واقعهٔ تلخ به نفع شناساندن مفاخر دینی بهره جوییم.
پایگاه ۵۹۸ ضمن تشکر از توجه صحیح و واکنش سریع آقای ضرغامی به خطای صادره از سوی کارکنان شبکه سوم سیما، یادآور میگردد که گرچه این واکنش، اقدامی بود درست که پس از آن کنشِِ نادرست صورت پذیرفت، اما این گونه درمانهای موضعی و مقطعی چارهٔ دردهای ریشهای نیست و میبایست برای کاهشِ و پیشگیری از بروز خطاهای محتمل این چنینی در آینده، راهکارهایی زیربنایی و فراخور حال اندیشید.
حقیقت این است که هیچ سیستم آموزشی نمیتواند افراد سی تا پنجاه ساله را تحت آموزشهای کوتاه مدت اما وسیع و همه جانبه قرار دهد تا همهٔ آنچه را برای در دست گرفتن آنتن ملی و انجام کار فرهنگی لازم است بیاموزند و در این باب جامع الاطراف شوند.
و از سوی دیگر حوزهٔ تولید و پخس سیما نیز، فضایی نیست که در آن به افراد فرصت آزمون و خطا داده شود. همه میدانیم که در این سنگر حساس فرهنگی، میبایست افرادی منصوب شوند که قبلاً به قدر کافی آموخته و اینک فصل دروی توانمندیها و بر دادنِ میوهها و محصولات فرهنگیشان است.
در پایان، بار دیگر، ضمن سپاس از توجه به مطالبات مردم در این رویداد، برادرانه به آقای مهندس عزت الله ضرغامی توصیه میکنیم: «سازمان شما نیاز به آرایشی شدید در بدنه نیروی انسانی خود دارد، درها را بگشایید و نیروهای دانشمند، مخلص و بامعلومات را در جای جای این مکان مقدس، به کار گیرید. یقین بدانید نتایج چنین اقدامی شما و ملت را شگفتزده و قلب دوستان دین و دانش و فرهنگ را شاد خواهد نمود. انشا الله...