
| |
سينماي ما- حـــامد مظفــــری: «ساخت ایران» بعد از «قلب یخی» و «قهوه تلخ» سومین سریالی است که از طریق شبکه نمایش خانگی به مخاطبان عرضه میشود. کارگردانی این سریال برعهده محمدحسین لطیفی بوده و نگارش فیلمنامه آن را نیز خشایار الوند با نظارت پیمان قاسم خانی انجام داده. همین مثلث نسبتا شناخته شده این ظن را به مخاطب میدهد که با سریال نسبتا خوش ساختی روبرو باشد اما در میان شش قسمتی از این سریال که به شبکه خانگی عرضه شده تنها دو قسمت اول به نسبت ریتم تند و مناسبی داشتند و از قسمت سوم به بعد مجموعه لحنی کشدار و خسته کننده پیدا کرد تا جایی که قسمتهای پنجم و ششم آن هیچ خط داستانی جدیدی برای عرضه نداشتند. برای آگاهی از دلایل ضعف این کار گفتگویی داشتیم با خشایار الوند فیلمنامه نویس این کار. الوند با ذکر اینکه بخشی از آنچه وی در فیلمنامه اصلی آورده بود اصلا به فیلم راه پیدا نکرده از قطع همکاری خود با عوامل این کار سخن گفت.
خودتان نسخههای تدوین شده «ساخت ایران» را دیدهاید؟ من تنها قسمت اول را دیدهام.
منظورتان مجموعه اول است یا قسمت اول؟ از مجموعه اول که دو قسمت بود من تنها قسمت اول آن را دیدم که در آن به معرفی کاراکتر اصلی کار یعنی دانشمند پرداخته میشود و شرایطی فراهم نشد که قسمتهای بعدی را هم ببینم.
به نظر میرسد برخلاف دو قسمت اول که مجموعه ریتم نسبتا مناسبی داشت از قسمت سوم به بعد ریتم کار به تدریج کمتر شد تا جایی که قسمتهای پنجم و ششم واقعا حرف جدیدی برای ارائه ندارند. نظرتان در این باره چیست؟ من که قسمتهای دوم به بعد را ندیدهام و نمیتوانم نظر بدهم اما به هر حال در کاری که فیلمنامه آن در داخل نوشته میشد و دوستان فیلمبرداری را بدون حضور فیلمنامه نویس در خارج از کشور پیش میبرند معلوم است که همه چیز مطابق متن پیش نمیرود. حتی در همان قسمت اولی که شما میگویید ریتم مناسبی دارد باز هم همه چیز مطابق متن نبود یعنی موقع اجرا، بازی و در نهایت تدوین تغییراتی به متن اصلی وارد میشد و در نهایت محصول نهایی منطبق با متن نبود. پس اگر قسمت اول ریتم مناسبی دارد حاصل تدوین درست است.
درباره تغییرات وارده به قسمتهای ابتدایی بیشتر صحبت کنید. در متن من زندگی دزد خیلی بازتر میشد و درباره ارتباطات وی با اطرافیان و اوضاع خانوادهاش بیشتر از اینها صحبت میشد. ضمن اینکه زندگی دانشمند هم مبسوطتر بود به خصوص روندی که وی برای ثبت اختراع در داخل انجام میدهد و به نتیجه نمیرسید بسیار گستردهتر از اینی بود که میبینید.
در هر صورت نسخهای که ما میبینیم در قسمتهای پنج و شش به شدت سرهم بندی شده است. ببینید، من این سریال را تا قسمت دهم برای دوستان نوشتم و بعد از این ده قسمت، همکاریام را قطع کردم و گویا قرار است از این به بعد آرش قادری ادامه داستان را بنویسد. پس نمیتوانم بیش از این درباره نسخهای که حتی مطابق با فیلمنامه من ساخته نشده نظر دهم.
علت قطع همکاریتان با تیم «ساخت ایران» چه بود؟ داستان این بود که دوستان اعتقاد داشتند که نویسنده کار باید در محل فیلمبرداری حضور داشته باشد. من هم براساس مقدورات و امکانات، شرایط این را نداشتم که در لبنان حضور یابم.
چرا دوست نداشتید به محل فیلمبرداری بروید؟ من حس کردم دوستان آدمی را میخواهند که هر چه به او دیکته میکنند بنویسد اما من دوست ندارم در برابر عمل انجام شده قرار بگیرم. دوست دارم متن خودم را آن طور که میخواهم بنویسم.
نقش پیمان قاسم خانی در نگارش فیلمنامه این کار چقدر بود؟ من و پیمان با کمک هم سیناپس را نوشتیم. قصه اصلی از من بود و با کمک پیمان قصه را خرد کردیم تا یک سیناپس کلی ایحاد شد اما متاسفانه فیلمبرداری منطبق با این فیلمنامه پیش نرفت.
آیا از ابتدا قرار بر این بود که زوج گلزار-حیایی در این کار حضور داشته باشند. میخواهم بدانم آیا شما فیلمنامه را برای این زوج هنری نوشته بودید؟ نه، اصلا چنین قرار و مداری نداشتیم. در ابتدا بنا بود امیرحسین رستمی نقش گلزار را ایفا کند اما ایشان نتوانست در کار حضور یابد و به این ترتیب امین حیایی از رفاقتی که با گلزار دارد استفاده کرده و او وارد کار شد.
از بخشهایی که در فیلمنامه شما بود ولی به فیلم راه پیدا نکرده بیشتر صحبت کنید؟ هدف ما نگارش یک تریلر سیاسی بود و نقاط عطف بزرگی هم در داستان وجود داشت. فقط در یک مورد به شما میگویم آن دزدی که خودش را جای کس دیگری جا زده و برای سخنرانی به دانشگاه میرود طی سخنرانی خود حرفهایی میزند که از آنها برداشت سیاسی شده و به این ترتیب تحت پیگیری سیاسی قرار میگیرد اما وزارت اطلاعات اعلام میکند اصلا چنین کسی وجود خارجی نداشته و به این ترتیب قصه وارد فاز جدیدی میشود.
... اما چنین پیرنگی اصلا در مجموعه وجود ندارد. بله، عوامل این کار دوست داشتند همان چیزی را که دلشان میخواست بسازند و برای همین بسیاری از جزییات این چنینی را حذف کردند.
یکی از مشکلات قسمتهای اخیر «ساخت ایران» آن است که به گونهای ناشیانه نماهایی از خیابانهای فرانسه در بک گراند تصاویر اصلی قرار داده شده و در یک مورد حتی آرم شبکهای تلویزیونی که این تصاویر از آن برداشته شده هم در گوشه تصویر به چشم میخورد. اگر بنا به مونتاژ تصاویر بود چرا برای فیلمبرداری نماهای فرانسه به لبنان رفتند؟ ببینید. فرانسه که به یک گروه تولید ۵۰ نفره ویزای شینگن نمیدهد. نهایتا ۵ نفر میتوانستند ویزا بگیرند و به فرانسه بروند. برای همین بنا شد بخشهایی از بیروت که شبیه فرانسه است به عنوان لوکیشن مورد استفاده قرار گرفته و سپس بازیگران اصلی مدتی کوتاه هم در پاریس بوده و نماهایی از شانزه لیزه یا برج ایفل هم گرفته شده و با یک تدوین نرم در میان نماهای اصلی قرار گیرد!
|