سينماي ما- سریال «وضعیت سفید» که این شبها از شبکه سه سیما پخش میشود با واکنشهای مختلف مخاطبان و منتقدان سینما و تلویزیون مواجه شده است. تازهترین ساخته حمید نعمتالله، تجربهای جدید در بازنمایی مقطعی نهچندان دور از تاریخ کشورمان محسوب میشود. روایتی که نعمتالله برای سریالش در نظر گرفته آنقدر پرجزئیات، متراکم و متفاوت است که برخی این اثر را فراتر از استانداردهای تلویزیون دانسته اند.
سعید قطبیزاده، منتقد سینما و تلویزیون با اشاره به این که «وضعیت سفید» واقعا ارزش توجهی بیش از اینها دارد، میگوید: به نظرم این سریال از بهترین کارهای حمید نعمتالله است. چون در اینجا مسلط بر موضوع است. فکر میکنم یکی از دلایلش این باشد که او متعلق به نسلی است که در دهه 60 با انواع و اقسام محرومیتها زندگی کرده و خیلی خوب همه آنها را در ذهنش حفظ کرده است. هر کدام از ما بخشی از این خاطرات را حفظ کردهایم، اما ارزش کار او به این است که او در این اثر این نشانهها را دوباره احیا میکند. به عبارت دیگر کار بزرگ او این است که این «نشانهها» و «خاطرات» را در قالب یک قصه جذاب ارائه میکند و برای انجام این مهم از روشی استفاده کرده که نه براساس الگوهای موفق و جواب پس داده قبلی است و نه شبیه فیلمهایی است که خودش پیشتر ساخته. به نظرم کاری که حمید نعمتالله کرده نزدیک کردن دنیای امروز به دنیای دهه 60، با بازآفرینی خلاقانه است. یک جاهایی احساس میکنم که او زندگی و تجربه خودش را ساخته و آدمهایی که به عنوان شخصیتهای مکمل میبینیم در واقع اقوام و دوستانش بودهاند.»
جواد طوسی از منتقدان شناخته شده کشور نیز درباره سریال «وضعیت سفید» میگوید: «ویژگی بارز این مجموعه تلاشی است که فیلمنامهنویسان و کارگردان این مجموعه در جهت متفاوت بودن کار خود نشان دادهاند.آن هم نه به منزله این که این تلاش به یک زبان متظاهرانه تبدیل شود. به هر حال برخی از فیلمها و سریالهای تلویزیونی برای مخاطب کلیشهای شدهاند با این پیشفرض فیلمنامهنویسان تلاش کردهاند اندکی از ذائقه مخاطب را تغییر دهند و البته تا حدود بسیاری هم موفق بودهاند؛ چون در فرم و روایت نوآوری خلاقانهای داشتهاند. خودم که بعضی از قسمتهای این مجموعه را دیدم یاد فیلمهای نئورالیزم سینمای ایتالیا افتادم. بعضی از جاها سعی شده ریتم و میزانسن به یک موقعیت غیرعادی تبدیل شود ولی این به یک دافعه تبدیل نمیشود چون در ادامه ما به یک ریتم و ضرباآهنگ متعادل میرسیم که خود به یک عامل زیباشناسانه تبدیل شده است.»
وی میافزاید: «مشخص است که سازندگان از ابتدا به این ریتم و میزانسن فکر کردهاند به همین خاطر هم هست که نتیجه کار ارتباط خوبی با تماشاگر داشته است. داستان سریال با وجود آن که در مقطع هشت سال جنگ میگذرد، اما ظاهراً هدف این بوده که تلخیهای آن دوران تلطیف شوند تا برای تماشاگر یک دهه بعد دافعه ایجاد نکند. شما در این سریال در کنار شخصیتهای پرتضاد که هر کدام موقعیتهای مختلفی را ایجاد میکنند، همدلی و اتحاد را هم میبینید.»
طوسی «وضعیت سفید» را برای کارگردانش یک قدم به جلو میداند و میگوید: «نوع بازی گرفتن از بازیگران و نحوه مواجهه فیلمنامهنویسان و کارگردان با یک واقعه تاریخی که چندان هم دور نیست در نوع خود بینظیر است.»
با این وجود هستند منتقدانی که نظر دیگری درباره این سریال داشته باشند. علی معلم، در این باره میگوید: «اگر سریالی سینمایی ساخته شده باشد یا پرجزئیات باشد، من موفقیت را در این چیزها نمیدانم. سریال باید مخاطب را قانع کند که آن را دنبال کند. البته این سریال ویژگیهایی در کارگردانی و نیز نوع میزانسنها داردع اما مهم این است که اثری که ساخته میشود براساس نیازسنجی مخاطب ساخته شود. اگر این فرآیند بخوبی پیگیری شود به نتایج خوبی هم خواهیم رسید. مثلا سریال «ستایش» سریال موفقی است چون احساس میکنم در این اثر کار مخاطبشناسی انجام شده است.»
این منتقد میافزاید: «در حال حاضر چهرهها در تلویزیون اهمیت بیشتری پیدا کردهاند در حالی که به نظر من خود «اثر» میتواند کسب اعتبار کند به معنای دیگر باید کار کردهای مخاطبشناسانه را در ساخت آثار تلویزیون لحاظ کرد.»
قطبیزاده اما معتقد است که زندگی مردم در این سریال بخوبی دیده میشود. او میگوید: «معتقدم «وضعیت سفید» قصهای ندارد و این خیلی خوب است که قصهای وجود ندارد چون ممکن است بیننده برخی از قسمتهای این سریال را به هر دلیلی از دست بدهد با این وجود میتواند همچنان مخاطب قسمتهای باقی مانده باشد و لذت هم ببرد. از این نظر «وضعیت سفید» بیش از این که متکی بر «قصه» باشد متکی بر موقعیتهاست این موقیعتسازی آنقدر هوشمندانه و هنرمندانه صورت گرفته است که تمام بازیگرانی که در این سریال حضور دارند هر کدام در موقعیتهای مختلفی که برایشان طراحی شده، ابتکار عملی پیدا میکنند تا بتوانند بخشی از سریال را متوجه خود کنند. نتیجه سادهای که از این بحث میگیریم این است که هیچ کدام از بازیگران سریال، معطل نیستند و همه آنها در موقعیتها و فرصتهای مناسب، محوریت پیدا میکنند.»
امیر خیلی شیرین بازی میکنه حس خوبی از بازیش میگیرم مرسی
هدیه
يکشنبه 15 آبان 1390 - 19:8
-1
این سریال بهترین چیزی که الان تو این برهوت تلویزیون میشه دید و لذت برد! تو هر صحنه چند تا بازیگر متفاوت هستن و هر کدوم حتی اگه دیالوگ هم نگن باز هم یه کاری برای انجام دادن دارن...شخصیت ها تکراری نیستن و کلی چیزهای جدید برای نشون دادن به خاطب دارن و همین باعث میشه شخصیت ها و بازی بازیگرها خوب باشه و آدم وقتی سریال رو میبینه حس خوبی داشته باشه!