News
  • محمد خزاعي مي‌گويد امسال جشنواره فیلم فجر از نظر استراتژی سینمایی گام‌های بلندی برداشته است
    جشنواره‌ سی‌ام سینمای ایران را به شهرستان‌ها می‌برد
  •  
  • سايت فيلم «بوسيدن روي ماه» ساخته همايون اسعديان از 12 دي رونمايي مي‌شود
    Www.boosidaneroyemah.com سهم من از عاشقي است!
  •  
  • يك سال پس از نمايش موفق فيلم داريوش مهرجويي در جشنواره فيلم فجر
    تكليف اكران عمومي «آسمان محبوب» روشن نشده است
  •  
  • به دليل مصدوميت مصطفي زماني و نورا هاشمي، بازيگران مرد و زن نقش اول فيلم
    فيلمبرداري «جيب‌بر خيابان جنوبي» متوقف شد
  •  
  • با ارسال متن اختصاصي براي سايت "سينماي ما"؛ حامد كميلي با شرح اصل ماجرا، گفت‌وگو و خبر مهاجرتش را تكذيب كرد
    امیدوارم رسانه‌های محترم در انتشار اخبار خود بيش‌تر دقت کنند
  •  
  • دعواي حقوقي خانه سينما و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي به روزهاي ملتهب و حساسي رسيده است
    دبير شوراي فرهنگ عمومي: خانه‌ي سينماي فعلي جايگاه قانوني ندارد/ وكيل خانه سينما: بهتر است منتظر راي قطعي دادگاه باشيم
  •  
  • جدول توليدات سينماي ايران؛ كدام فيلم‌ها آماده نمايش هستند؟
    139 فیلم سینمایی در مراحل مختلف تولید قرار دارند
  •  
  • كارگردان، بازيگر، تدوين‌گر و فيلمبردار در جشنواره فجر تقدیر می‌شوند
    بزرگداشت حسین زندباف، علیرضا زرین‌دست، محمد بزرگ‌نیا، جمال شورجه و داود رشیدی
  •  
  • عكس‌هاي تازه از فيلم تازه داريوش مهرجويي
    تدوين «نارنجي‌پوش»هفته آينده به پايان مي‌رسد
  •  
  • جایزه بهترین فیلم به «کمی دورتر» ساخته سیدروح‌الله حجازی رسید
    حمید فرخ‌نژاد و بيتا بادران بهترین بازیگران جشنواره جام جم شدند
  •  
  • اختصاصي سايت "سينماي ما"؛ آلبوم عكس تازه «پذيرايي ساده» را اين‌جا ببينيد
    ماني حقيقي براي «پذيرايي ساده» تيتراژ ساخته و منتظر صدور پروانه نمايش است
  •  
  • با نامه جواد شمقدری به محمد خزاعی و به دليل «تمایل اصحاب رسانه»
    برج میلاد بار ديگر سالن رسانه‌هاي جشنواره فیلم فجر شد
  •  
  • اختصاصي "سينماي ما"؛ بازيگران و ستاره‌هاي سينما جلوي دوربين «بانويي از ماه» رفتند
    اولين تصوير از محمدرضا گلزار در فيلم رئال - انيميشن «بانويي از ماه»
  •  
  • طرح مضامين ملتهب اجتماعي به شیوه دراماتیک در «خودزنی»
    امین حیایی و امیر دلاوری در شهرک دفاع مقدس زندانی شدند
  •  
  • موفقیتی دیگر برای نماینده ایران در اسکار
    جدایی نادر از سیمین و پیمان معادی در فهرست برترین های سینمای جهان به انتخاب مجله «ویلج وویس»
  •  
  • با حضور هديه تهراني، حبيب رضايي، گوهر خيرانديش و ... در استوديوي دوبله
    دیالوگ‌های انیمیشن «تهران 1500» ساخته بهرام عظيمي نهایی شد
  •  
  • کلاه قرمزی، پسرخاله، پسر عمه‌زا، گیگیل، بعبعی و ديگران روي پرده سينما
    فيلمبرداري «بچه ننه» سومين بخش از سه‌گانه كلاه‌ قرمزي شروع شد
  •  
  • همراهي به‌موقع وزير و معاونت سينمايي فرهنگ و ارشاد اسلامي با موفقيت فيلم اصغر فرهادي
    «جدایی نادر از سیمین» ظرفیت نامزدی اسکار را دارد، مگر اين‌كه آکادمی به این ظرفیت‌ها توجهی نکند
  •  
  • تمجيد ماني حقيقي از «يه حبه قند» با عنوان بهترين فيلم ده سال اخير سينماي ايران
    اگر فقط يك بار «يه حبه قند» را ديده‌ايد، نصف عمرتان بر فناست/ به خودتان لطف کنید و نقد شیوای مجید اسلامی را درباره «یه حبه قند» بخوانيد
  •  
  • اعتراض مهدي صباغ‌زاده به شيوه اكران «خاك و آتش» و پاسخ مدير سينما آزادي
    كارگردان: اگر این وضع ادامه پیدا کند، فيلم را از اکران برمي‌دارم/ مدير سينما: وقتي «خاک و آتش» یک بلیت هم نفروخه، آپارات را برای صندلي روشن کنم؟
  •  














       





    سینمای ما- رسول صدرعاملی در گفتگویی از دردسرهایی که به خاطر کارگردانی «زندگی با چشمان بسته» متحمل شده، ممیزی‌های وارده به این کار، دلایل پایان بندی پرسش برانگیز فیلم و کم شدن نقش برخی بازیگران فیلم سخن گفته است! رسول صدرعاملی که پس از دو سال پشت خط اکران ماندن بالاخره توانست از حدود دو هفته قبل «زندگی با چشمان بسته» را روی پرده بفرستد، به تازگی در گفتگویی مفصل درباره ممیزی وارده بر این فیلم و به خصوص کم شدن نقش برخی بازیگران نظیر همایون ارشادی و فرهاد قائمیان صحبتهای جالبی مطرح کرده است. صدرعاملی همچنین پیرامون نظرات متفاوتی که درباره تازه ترین ساخته اش در محیط مجازی شکل گرفته ابراز تعجب کرده است. بخشهایی از گفته های صدرعاملی را می‌خوانید:

    اعتراضهای جعفری جلوه
    فیلمنامه «زندگی با چشمان بسته» توسط محمود اربابی نوشته شد و اربابی هنوز مدیرکل اداره نظارت و ارزشیابی بود که فیلمنامه‏ برای دریافت مجوز به شورای پروانه ساخت رفت، وقتی آقای جعفری‌جلوه، معاونت سینمایی وقت ارشاد، فیلمنامه‏ را خوانده بود، به دو نکته اعتراض داشت، یکی اینکه چرا مدیرکل اداره آن را نوشته و دیگر اینکه حالا چرا چنین فیلمنامه‌ای‏ نوشته است.

    از من تعهد گرفتند که چنین و چنان نکنم
    آقای اربابی وقتی فیلمنامه‏ را می‏نوشت، می‌دانست می‌خواهد به سینما برگردد و نمی‌خواهد در ارشاد بماند، پس دوست داشت با یک کار خاص برگردد. به‏ هرحال به فیلم پروانه ساخت ندادند و بعد از آن من و آقای تخت‌کشیان پیش آقای جعفری‌جلوه رفتیم و من فیلمی ‏را که در ذهن داشتم، برایشان تعریف کردم و با شنیدن آن به ما پروانه ساخت دادند. جالب اینجاست با اینکه تهیه‌کننده فیلم شخص دیگری بود از من تعهد گرفتند تا چنان و چنین نکنم.

    مجیدی به محجوب گفت چرا می‌خواهی این قصه چرک و کثیف را بازی کنی؟

    مجید مجیدی زمان ساخت فیلم  همسایه حسین محجوب بود و فیلمنامه‏ را از ایشان گرفته و خوانده بود، به نقل از خودش می‏گویم، ساعت دو صبح رفته بود در خانه محجوب و گفته بود چرا می‌خواهی این قصه چرک و کثیف را بازی کنی. سالی که «من ترانه 15سال دارم» در جشنواره فجر به نمایش درآمد، آقای مجیدی رییس هیات داوران بود و فیلم جایزه‌های اصلی را گرفت.

    نقدهای اینترنتی حیرت انگیز است
    مطالبی که درباره «زندگی با چشمان بسته» در اینترنت می‏نویسند حیرت‌انگیز است، یکی می‏نویسد بعد از پایان فیلم نمی‌توانستم بلند شوم و می‌خواستم خودم را بغل کنم و دیگری هزارتا فحش و بد و بیراه نوشته است. می‌خواهم بگویم ساختن «زندگی با چشمان بسته» یک تجربه بود که شاید یک ذره‌گران تمام شود ولی تعمدا دوست داشتم که ‏این شیوه را تجربه کنم.

    سکانس ابتدایی فیلم ممیزی شد
    در مقدمه فیلم ما یک سکانس طولانی داریم که ممیزی شد و فقط بخشی از آن باقی مانده است. پدر پرستو سراغ مقدم می‌رود و او را امر به معروف می‌کند و به او می‌گوید وجودش در آن محله سم است و بچه‌ها‏‏ را آلوده می‌کند. حتی ما در ادامه صحبت‌ها‏‏ی مادر را می‌بینیم که می‌گوید چرا با داد و بیداد حرفت را زدی. یعنی دقیقا اتفاقی که بعدها برای خانواده خودشان می‌افتد. او در آن صحنه توضیح می‌دهد که چرا آن زن را پناه داده است و در جواب حرف‏ها‏‏ی پدر پرستو می‌گوید من می‌شم آشغال جمع کن محله، تو هم آبروی محله باش و اصلا درگیری آنها از همین جا شروع می‌شود.

    قصه ای وجود ندارد
    در «زندگی با چشمان بسته» قصه ‏ای‏‏ وجود ندارد و تماشاگر منتظر است قصه شروع شود در حالی که ما تا یک سکانس مانده به آخر فقط طرح سوال می‌کنیم.

    چه اشکالی داشت فیلم در جشنواره به نمایش درمی‌آمد؟
    داوودنژاد، عیاری، من و کارگردان جوان دیگری در فاصله‏ای‏‏ اندک روی تمی مشترک کار کرده‏ایم، حالا یک مدیر فرهنگی باید چه کار کند؟ باید نگاه بازدارنده می‌داشت یا آنها را جدی می‏گرفت؟ چه اشکالی داشت این چهارفیلم در جشنواره بخش ویژه به نمایش درمی‏آمد؟

    تکیه بر دیالوگ را از بهداد گرفتم

    حامد بهداد جزو بازیگرهایی است که تکیه‌شان بر دیالوگ است، این را از او گرفتیم و آن آقایی و متانت و صبوری خودش را نشان داد. پولاد کیمیایی در این فیلم شاید کمرنگ باشد اما معتقدم آن چشم‏ها‏‏ و آن صورت در این فیلم جا افتاد و جواب داد و چشم‏ها‏‏یش هیچ ربطی به آنچه در فیلم‌ها‏‏ی پدرش می‏بینیم ندارد.

    عاطفه رضوی از وسطهای فیلمبرداری سر کار نیامد
    در فیلمنامه آرایشگری هم در محله مرکز داستان بود که گاهی فال می‏گرفت و زندگی داغانی داشت و آواره بود. عاطفه رضوی برای این نقش انتخاب شد و هرکاری کردیم قرارداد نبست و گفت می‌خواهم بازیگر افتخاری باشم و به همین دلیل از وسط‏ها‏‏ی فیلمبرداری افتخاری سرکار نیامد و من هم نقش او را حذف کردم و یاد گرفتم که با بازیگر افتخاری همکاری نکنم.

    از همایون ارشادی عذرخواهی می‌کنم
    نقش همایون ارشادی آنقدر کوتاه شده که حتی رویم نشد، او را برای جلسه نمایش خصوصی فیلم دعوت کنم، خیلی خجالت کشیدم از اینکه در روند نمایش فیلم، ما فقط توانستیم چند ثانیه از بازی یک بازیگر جهانی را نشان بدهیم. همین جا از او عذرخواهی می‌کنم.

    مرجع یک برهه اجتماعی
    سی سال بعد «زندگی با چشمان بسته» حکم مرجع یک برهه اجتماعی را پیدا می‌کند، نه به‏ این دلیل که من آن را کارگردانی کردم، بلکه به خاطر نوع نگاهی که به موضوع داشتیم. رنجی که‏ این نسل کشید به دلیل ریاکاری ما بود و اهمیتی که حرف مردم برایمان داشت، انگار نمای عمومی‏ مهم است نه‏ اینکه در خلوت چه می‌کنیم. نسل دهه 60 آویزان و بلاتکلیف بودند نه جنگ را دیده بود و نه انقلاب را، پس باید همه ‏اینها‏‏ دیده شود.

    نماینده برلین گفت صحنه تصادف را حذف کن تا فیلم را به برلین ببریم
    نماینده جشنواره برلین می‏گفت صحنه تصادف علی را حذف کن تا فیلم با لبخند پرستو تمام شود و آنگاه ببریمش برلین، نپذیرفتم. او هم به من می‏گفت چرا برادر یک دفعه می‏میرد، اما چاره دیگری نداشتم، این فیلم پایان مشخصی نداشت. فکر می‌کنید پرستو باید به میان مردم محله باز می‏گشت و با امید ازدواج می‌کرد و سروسامان می‏گرفت اینکه غیرممکن بود، پس باید یک شوک اتفاق می‏افتاد، همه فکر می‌کردند در این میان پرستو می‏میرد اما همیشه آن کسی که فکر نمی‌کنیم، کشته می‌شود.


    منبع : شرق - شبکه ایران

    به روز شده در : دوشنبه 21 شهريور 1390 - 8:0

    چاپ این مطلب |ارسال این مطلب | Bookmark and Share

    اخبار مرتبط

    نظرات

    صبا
    دوشنبه 21 شهريور 1390 - 9:7
    1
    موافقم مخالفم
     

    بابا گناه ما چيه كه تو شهرستان زندگي مي كنيم؟ اين ها رو كه مي نويسيد فقط غصه ما زيادتر ميشه كه نمي تونيم فيلمو ببينيم؟ آخه چرا اينقدر سليقه اي به يك فيلم مجوز اكران داده ميشه؟

    عليرضا حسيني
    سه‌شنبه 22 شهريور 1390 - 0:42
    3
    موافقم مخالفم
     
    نظري در مورد فيلم زندگي با چشمان بسته

    زندگي با چشمان بسته در همين نسخه اي كه زخمي از تيغ سانسور و كوتاه و تعديل شده است فيلمي به شدت تاثير گذار و جسورانه با مضمون و پاياني تلخ , گزنده است . فيلمي كه ديدن آن هم به تماشاگر حس خوب ميدهد و هم او را مي آزارد و اين حس دوگانه خود بسيار ستودنيست . فقط افسوس كه فيلم كامل نيست اگر كامل بود بسيار زيبا تر جلوه مي كرد و در خاطر ماندگار ميشد.

    فيلمي كه سطح كارگرداني رسول صدر عاملي را نسبت به فيلمهاي گذشته اش بسيار بالا برده اشت و اين خود پيشرفتي بزرگ است.

    در اين بين از بازي هاي تاثير گذار ترانه عليدوستي و حامد بهداد و فرهاد ائيش در نقش هايي كاملا متفاوت نسبت به قبل و باقي بازيگران

    موسيقي خوب و گوش نواز علي كهن ديري كه جزئي جدايي ناپذير از فيلم است و فيلمبرداري خوب فرج حيدري نبايد گذشت .

    در پاياناميدوارم با هم شاهد فيلمهايي از اين دست از رسول صدر عاملي در آينده نزديك باشيم .

    با تشكر و آرزوي موفقيت براي تمامي عوامل و دست اندركاران اين فيلم خوب و دوست داشتني ....

    عليرضا حسيني

    هنوز فيلمو نديدم!
    سه‌شنبه 22 شهريور 1390 - 12:45
    10
    موافقم مخالفم
     

    با اينكه طرفدار حامد بهداد هستم ، هنوز فرصت نكردم فيلمو ببينم! الان كه اين چيزا رو خوندم ، خيلي مشتاق شدم به زور هم كه شده كارو تعطيل كنم برم فيلمو ببينم حدس مي زنم فيلم احساسي باشه ، پوستر فيلم نشون ميده كه احساسات اون خواهر و برادر خيلي لطيفه!( اونجا كه سوار دوچرخه اند)

    میثم
    سه‌شنبه 22 شهريور 1390 - 19:37
    -2
    موافقم مخالفم
     

    بعد اکران فیلم خواهش میکنم به طریقی نسخه کامل فیلمو

    در اختیار مردم قرار بدین .

    بهار
    چهارشنبه 23 شهريور 1390 - 2:38
    3
    موافقم مخالفم
     
    اکران

    ماهایی که شهرستانی هستیم حق تماشای فیلمهای درجه بالایی مثل زندگی باچشمان یسته رو نداریم که ببینیم و لذت ببریم من از وقتی فیلم داشت کلید میخورد منتظر بودم اکران شه نا ببینم برم سینما بهمن شهر کوچیکم چرا ؟یعنی شهرستانی ها مخاطب فیلم آقای صدرعاملی نیستند آقایان مسیول ؟

    آقای رسول صدر عاملی آقای ساداتیان خواهش میکنیم همه ما شهرستانی ها گله داریم

    خواهش میکنیم پیگیر باشید

    میثم
    چهارشنبه 23 شهريور 1390 - 17:32
    2
    موافقم مخالفم
     

    توی فیلمنامه یه موضوع به نظرم اشتباه بود و قصد فریب بیننده رو داشت اونم رفت و آمد پرستو با موکلان و خوش و بش آنچنانی که هیچ منطقی توی اون داستان که پرستو آدم بدی نیست نداره و فقط می خواد تماشگر رو گول بزنه. ویه نکته دیگه تبدیل روابط گرم توی خانواده به اون روابط سرد خوب توضیح داده نشده بود.

    در کل فیلمیه که حرف های قشنگ و بزرگی میزنه مثل مرض حرف نزدن ما با هم و قضاوت کردن هامون.

    رضا از اهواز
    پنجشنبه 24 شهريور 1390 - 12:28
    7
    موافقم مخالفم
     
    چرا علی

    چرا آخر فیلم که همچی داشت بخوبی تموم میشد بایک اتفاق بد یعنی کشته شدن علی فیلم تمام میشود .

    فیلم تاثیرگذاری بود البته اگر کامل بود تاثیر آن بیشتر بود

    پويان شاطري
    سه‌شنبه 29 شهريور 1390 - 16:35
    6
    موافقم مخالفم
     
    يك فيلم با موضوع عالي و داستان و پردازش بسيار ضعيف

    بعد از ديدن كليپ تبليغاتي در تلويزيون با شوق فراوان بليط فيلم رو خريديم و نشستيم روي صندلي سينما. فيلم شروع شد ولي هرچه منتظر شديم نقطه قوتي در فيلم نديديم.

    "زندگي با چشمان بسته" مغرضانه به تماشاچي دروغ ميگه تا داستان فيلم رو احساسي تر جلوه بده. حدود يك سوم اول فيلم اين استراتژي مخاطب رو فريب ميده و منتظر يك اتفاق خاص نگه ميداره. اما هرچي به انتهاي فيلم نزديك ميشيم داستان ضعيفتر و ضعيفتر ميشه.

    فيلم ايده خوبي داره اما داستانپردازي فوق العاده بي انسجام. مثلا يك كارآموز دفتر وكالت چرا بايد هر شب تا دير وقت با موكلين دفتر بيرون باشه. بيرون رفتن و شام خوردن با ارباب رجوع (اگر در همه موارد الزامي باشه كه خودش جاي سوال داره) وكيل دفتر اين كار رو انجام ميده نه كارآموز. معمولا هم قرار كاري نهار گذاشته ميشه نه شام. اون شبي كه حال مادر بد ميشه چطور يك دفعه همه تاكسي ها غيب ميشن. بعد چي ميشه كه حال مادر بدون دارو خوب ميشه. من به شما ميگم چرا. چون فيلم نامه نويس به جاي فكر كردن و ساختن يك موقعيت قابل باور، چيزي كه شما در فيلم ميبينيد را سرهم بندي كرده.

    يا مثلا دليل و توجيه بازي سر حوض چيه؟ آيا اين خواهر و برادر صميمي (اونطور كه فيلم نشون ميده) نميتوانند بدون سر زير آب كردن با هم صحبت كنند.

    اگر كمي به دقت به تمام اتفاقات فيلم نگاه كنيد كوچكترين توجيه معقول براي جزييات بزرگنمايي شده فيلم پيدا نمي كنيد.

    يك مثال ديگه، طلاها و سند توي كشوي پرستو چه توجيهي داشت. اگر پرستو به منصور روي خوش نشون نميداده چرا منصور اين همه پول و از همه مهمتر سند خونه رو به اون داده.

    تمام اين جزييات براي ايجاد تناقض براي بيننده و احساسي كردن داستان تعبيه شده بدون اينكه اندك زحمتي براي قابل باور كردن فيلمنامه كشيده شده باشه.

    متاسفانه ضعف بزرگ سينماي ما همين سرسري كار كردن هاست. وقتي كارگردان مطرحي مثل صدرعاملي فيلمي به اين شلختگي ميسازه، از ديگران انتظار نميره كه غير از طنز نازل چيز ديگري بسازند.

    به اميد روزي كه نويسندگان ما براي موضوعات خوب و مهم اجتماعي داستان خوب و در خور تعمل بسازنند، نه مهملات بهم بافته شده.


    دوشنبه 4 مهر 1390 - 21:43
    -5
    موافقم مخالفم
     

    فیلم خیلی خیلی زیبایی بود.

    تنهایی بی رحمانه دختری که همه ی اطرافیانش به خاطر حرف های بی اساس و ظاهر بینی محض مثل یک قاتل با اون رفتار می کردن.

    زود قضاوت کردن ادم ها و اینکه هر چیزی رو که بشنون بدون هیچ فکر و قضاوتی قبول می کنن حتی اگر پدر یا مادر باشن.

    اینکه بعضی مرد ها فکر میکنن چون پول دارن برای رسیدن به خواستشون میتونن خیلی ها رو بد بخت کنن.

    برادری که خواهرش رو باور داشت و زود تسلیم حرف مردم نشد بلکه به دنبال پیدا کردن حقیقت رفت.

    فیلم خیلی ملموسی بود.

    و از همه چیز زیبا تر بازی مهشر حامد بهداد بود.

    عاطفه
    پنجشنبه 7 مهر 1390 - 16:18
    2
    موافقم مخالفم
     

    من که توی هر سکانس فیلم یه نکته ی خیلی جالب پیدا می کردم.به نظرم نویسندگی این فیلم حرف نداشت.

    حس خنده و گریه ی توام با هم....احساس خوبی بهم داد...با اینکه یه خورده تلخ بود ولی انگار با زبون خودم حرف می زد باهام...

    لیدا
    جمعه 8 مهر 1390 - 19:31
    -2
    موافقم مخالفم
     
    4

    صبا جون زدی وسط هدف!!!حرف دل من هم همینه. کاش یکم به فکر چاره باشید.

    Hamed
    شنبه 9 مهر 1390 - 12:17
    -3
    موافقم مخالفم
     

    vaghe'an tarifetoon az filme khoob chiye???

    سامان
    سه‌شنبه 12 مهر 1390 - 14:54
    -2
    موافقم مخالفم
     

    این فیلم واقعا یک اثر ضعیف و غیر قابل قبول از صدر عاملی است و تصویری که از آدم ها و شخصیت ها فیلم ش ارائه می دهد بسیار غیر واقعی , گنگ و نچسب هستند . داستان فیلم هم که اگر نگوییم وجود ندارد ,یک روایت کاریکاتور گونه از فضای جامعه است ...

    مثلا علت آن پایان افتضاح فیلم , یا علت بازی لب حوض , . واقعا در کدام یک از محله های تهران به خاطر فساد اخلاقی یک دختر امضا جمع می کنند یا کدام خانواده سنتی است -آن هم در حالی که پدر خانواده به شدت مذهبی است -که حاضر می شود دخترش را بکشد !!!!!

    بازی حامد بهداد هم واقعا تاسف بار است ...

    anahita
    پنجشنبه 21 مهر 1390 - 2:48
    -2
    موافقم مخالفم
     

    baba mordim az bas didim hamed behdad akhare filmash mimire.ta hala har chi film mese rooze3,hesse penhan,delkhoon,caffe setare va zendegi ba cheshmane baste azash didam akharesh mimire halemoon gerefte mishe.

    mahmod
    يکشنبه 15 آبان 1390 - 9:37
    -1
    موافقم مخالفم
     
    فیلم زندگی با چشمان بسته

    واقعا از انتخاب حامد بهداد متاسف شدم بدترین بازی حامد بود که تا حالا در عمرم دیده بودم .

    اضافه کردن نظر جدید
    :             
    :        
    :  
    :       






    خبرهای سینمای ما را در صندوق پستی خود دریافت کنید.
    پست الکترونيکی (Email):

    mobile view
    ...اگر از تلفن همراه استفاده می‌کنید
    بازديد امروز: 25849
    بازديد ديروز: 312064
    متوسط بازديد هفته گذشته: 342437
    بیشترین بازدید در روز ‌چهارشنبه 27 بهمن 1389 : 983090
    مجموع بازديدها: 332285263



    cinemaema web awards



    Copyright 2005-2011 © www.cinemaema.com
    استفاده از مطالب سایت سینمای ما فقط با ذکر منبع مجاز است
    کلیه حقوق و امتیازات این سایت متعلق به گروه سینمای ما و شرکت توسعه فناوری نوآوران پارسیس است

    مجموعه سایت های ما: سینمای ما، موسیقی ما، تئاترما، فوتبال ما، بازار ما، آگهی ما

     




    close cinemaema.com عکس روز دیالوگ روز تبلیغات