"مرهم" ی برای سینمای ایران مرهم آشتی دو نسل است دو نسلی که همدیگر را نمی فهمیدند اما دانستند که برای عبور از دنیای آلودگی و نامردی چاره در همراه شدن با هم هست چاره در درک کردن یکدیگر است. در مرهم نسل قبل(مادربزرگ) میداند که فاصله عمیق خود بانسل حاضر (طناز) را نمشود با طرد کردن و سرکوفت زدن پر کرد.دانسته است تنها سلاحش برای این مشکل ح مایت کردن است.دانسته است که باید آغوش "مرهم" وارش را بروی نوه اش بگشاید. دانسته است که اگر نسل حاضر بی آرمان و بی هدف است مقصر خود او نبوده وباید به او کمک کرد تا آینده خود را خود بسازد نه آنگونه که به او دیکته میشود که اگر اینگونه نباشد و به او تحمیل شود ناخواسته دچار خماری کشیدنها و پرسه زدنهای بی هدف شهرک غرب میشود. و در آخر هم به قول بهرام بیضایی علیرضای عزیز خیلی مدتها قبل توانایی ساختن مرهم و مرهم های دیگری را داشت اگر اگر سینمای مستقل ایران اندکی فقط اندکی دغدغه مالی و توقیف را نداشت و جمله آخر طناز طباطباییfantastic
|