دانلود

نگاهي به ثبت واقعه عاشورا در سريال «مختارنامه» : آقای میرباقری، نکنید این کار را ... :: سينمای ما ::

   






نگاهي به ثبت واقعه عاشورا در سريال «مختارنامه»
آقای میرباقری، نکنید این کار را ...

سينماي ما- سید حمید امامی: حادثه عاشورا هر چند برای نمایش و شبیه سازی ساخته نشده است، ولی به گونه ای طراحی و معماری شده، که ظرفیت و استعداد هنرهای نمایشی آن بالاست. پیش از آن که مخلوق در قالب های هنری به تبیین و تشریح آن بپردازد، خالق در ترسیم عاشورا، بزرگ ترین هنرمندی را به کار برده است. انسان وقتی که تاریخ عاشورا را می خواند، استعدادی برای شبیه سازی در آن می بیند. همان طور که قرآن برای آهنگ پذیری ساخته نشده ولی این طور است، حادثه کربلا هم برای شبیه سازی ساخته نشده ولی این گونه است. متن تاریخ این حادثه گویی اساساً برای یک نمایشنامه نوشته شده است.

چند هفته ایست که شاهد تلاش های موثری در جان بخشی تصویری به حوادث پیش و پس از کربلا هستیم. داوود میرباقری اثر فاخر و شکوهمند "مختارنامه" را روانه پخش از رسانه ملی کرده است تا طلسم سه دهه ای ورود دوربین به صحرای کربلا شکسته شود؛ تا با اثری مدرن از منظر شخصیت پردازی، صحنه آرایی و جاذبه های فنی، بار دیگر صفحاتی از دفتر قطور تاریخ، فرارویمان گشوده شود. حالا دیگر جمعه هامان تنها به ذکر ندبه انتظار منتقم ثارالله معطر نمی شود، حالا دیگر انتظار جمعه های ما مسیری دارد به بلندای تاریخ تصویری مظلومیت جان های سوخته در داغ کربلا. حالا دیگر عاشق تر از قبل، برای حضرت عطش، اشک می شویم.

بی تردید، اصل ورود به مقولات دینی و به تصویر کشیدن وقایع تاریخی مهمی که با زندگی پیشوایان دینی یا چهره های اثرگذار در تاریخ ادیان سر و کار دارند، اقدامی لازم و مفید است. به همین دلیل درباره اصل ساختن مجموعه مختارنامه ایرادی وجود ندارد و این اقدام فی نفسه مقبول و منطقی است. اما این روزها که صدای زنگ قافله امام در بیابان ها پیچیده است، دیدن حوادث و وقایع ظهر عاشورا این گونه عریان و حقیقی در قاب تصویر دشوار است؛ به حتم هر چه به ماه محرم نزدیک تر می شویم همراه شدن با این اثرسخت تر خواهد شد؛ زیرا سال هاست که دل های ما به روضه و ذکر مصیبت عادت کرده است، اما حکایت چشمانمان به گونه دیگری است. با توجه به همین مساله باید در نظر داشت که در نمایش وقایع ظهر عاشورا که جاذب ترین المان های بصری، ماندگارترین مولفه های کلامی و جاودانه ترین پیام های انسانی را در درون خود دارد، با چالش مهمی چون نمایش چهره روبرو هستیم. بحث بر سر معصومیت نیست. حضرت زینب (س) و قمر بنی هاشم (ع) و مانند ایشان هر چند معصوم نیستند، اما تالی تلو معصومند. و جدای از بحث فقهی، مهم تصویری است که در ذهن مردم ساخته شده است.

در تصویرسازی مذهبی، انسان حقیقت را در باطن واقعیت جستجو می کند. تصویرساز، واقعیت را می شکافد و آن را به ما نشان می دهد زیرا قصد دارد راه شناخت واقعیت را برای ما روشن کند. اما حماسه عاشورا بیرون از چارچوبهای آکادمیک است و عینیت دادن به این مفهوم انتزاعی اشتباهی است نابخشودنی. زیرا هر کسی با توجه به شنیده هایی که از منابر و کتب دارد این اتفاق را به یک نحو خاص تصویرسازی می کند و به آن عظمت می بخشد.

تصویر گری عاشورا باید از قوه تخیل نشات بگیرد، شاید بتوان قیام توابین و انقلاب مختار را با استناد به واقعیات تاریخی روایت کرد، اما حماسه بی بدیل عاشورا و ابعاد ژرف آن را به هیچ روی نمی توان به تصویر کشید. ولی سازندگان آثار هنری، سعی دارند یک شکل و شمایل مشخص به آن بدهند و در قالب ذهنی خود بگنجانند تا از شکوهمندی آن بکاهند و مسؤولین ارشد صدا و سیمای جمهوری اسلامی اصرار به نشان دادن لحظه های آتشین ظهر عاشورا و از آن عجیب تر به تصویر کشیدن چهره حضرت عباس (ع) دارند؛ که با وجود نظر مراجع مبنی بر حرمت این عمل، رئیس محترم سازمان شخصاً مجوز این حرکت را صادر می کند.

این نکته را می دانیم که سینمای غیردینی غرب را با ترفندها و تغییرات و بازکردن افق های نو در آن، می توان به سینمای دینی و مذهبی رساند، اما این موضوع هیچ سنخیتی با نمایش دادن چهره قمر بنی هاشم (ع) در سریال مختارنامه میرباقری ندارد. آنهایی که با ابزار مدرن و جدید سینما و تلویزیون سر و کار دارند، می دانند که رشد تکنولوژی در این سالها سبب شده تا این عرصه به بضاعتی برسد که با فضاسازی مناسب، گریم خوب، استفاده درست از دوربین و... به حوزه ذهنی نزدیک شود؛ اما نه تا آنجا که منجر به ترسیم چهره ماه منیر بنی هاشم (ع) گردد. زیرا قطعا به تصور مردم لطمه خواهد زد و ابعاد شخصیتی آن بزرگوار را مخدوش خواهد نمود.

شک نداریم که این ابزار نمی تواند اوج عظمت این شخصیت را به تصویر بکشد و با این حرکت، حضرت را در حد یک شخصیت ساده تاریخی پایین آورده و تصور ذهنی عامه مردم را تا شخصیت ساختگی ذهن کارگردان پایین می آوریم، و همان اتفاقی که درمورد مالک اشتر، میرزا کوچک خان و حضرت یوسف (ع) افتاد، این بار برای شخصیت و اسطوره ای خواهد افتاد که ملقب به باب الحوائج است و به این مفهوم به گونه ای عینیت خواهیم بخشید که شب تاسوعا با شنیدن روضه سقای تشنه لب ناخودآگاه اذهان در قاب تصویر آقای میرباقری به دنبال اسطوره بی بدیل جهان تشیع می گردد و فراتر از آن نخواهد رفت. آیا سازندگان فیلم های هالیوود، با اسطوره های خیالی خود چنین کاری می کنند که ما با امامزاده بی مثال خود می کنیم؟!

آقای میرباقری! لطفا بگذارید عباس بن علی (ع) همان تصویر کمرنگ و زیبایی که در ذهنمان شکل گرفته باقی بماند و با دیدن سریال شما، افسوس این تصویرسازی قوه تخیلمان را نخوریم. لطفا اجازه دهید ظهرعاشورای نینوا را همان گونه که تا به حال دیده ایم ، ببینیم و بی رحمانه چوب عینیت بر سکانس های نقش گرفته در خیالمان نزنید.

آقای میرباقری! ما را از دیدن این بخشهای اثرتان معاف کنید. می رویم و آن گاه که مختار برای پاسخ به ندای هل من ناصر اربابمان برمی خیزد بر می گردیم تا شاید مرهمی باشد بر زخم همیشگی دلمان.


منبع : جهان نيوز

به روز شده در : شنبه 11 دي 1389 - 11:59

چاپ این مطلب |ارسال این مطلب |

نظرات

حسین
جمعه 6 اسفند 1389 - 22:22
15
موافقم مخالفم
 

برو عمو همون موقع هم نیا

این رخم شما هیچ وقت التیام پیدا نمیکنه چون با این زخم و اون تصویر مبهم داری نون میخوری

a.k
چهارشنبه 11 اسفند 1389 - 11:34
4
موافقم مخالفم
 

بهتره کمی به فیلم محمد رسول الله توجه کنیم که نمایش ندادن چهره پیامبر نتیجه خیلی مثبتی داشت وهمه به این عمل عکس العمل مثبت نشون دادن با اینکه تا مرحله انتخاب بازیگیر هم پیش رفته بودن

اضافه کردن نظر جدید
:             
:        
:  
:       




mobile view
...ǐ� �� ���� ����� ������� �?���?�


cinemaema web awards



Copyright 2005-2011 © www.cinemaema.com
استفاده از مطالب سایت سینمای ما فقط با ذکر منبع مجاز است
کلیه حقوق و امتیازات این سایت متعلق به گروه سینمای ما و شرکت توسعه فناوری نوآوران پارسیس است

مجموعه سایت های ما: سینمای ما، موسیقی ما، تئاترما، فوتبال ما، بازار ما، آگهی ما

 




close cinemaema.com ژ� ��� �?��� ��� ���?���