News
  • بازيگري كه نقش روحاني «رسوايي» را به اكبر عبدي داد + عكس تست گريم
    حسام نواب صفوی در كنسرت فرزاد فرزین پیانو می‌نوازد
  •  
  • بسته خبري سايت "سينماي ما" از جزئيات تازه و حاشيه‌هاي «رسوايي» مسعود ده‌نمكي: حكايت ديگري از شمس و مولانا يا روايت ديگري از فقر و فحشا؟
    انتخاب اکبر عبدی در نقش روحانی عارف باعث اختلاف و كنار رفتن محمدرضا شريفي‌نيا شد
  •  
  • پيام تبريك دبير قبلي جشنواره فيلم فجر به دبير جديد
    محمدرضا عباسيان دبیر سي‌ويكمين جشنواره‌ بين‌المللي فیلم فجر شد
  •  
  • متن كامل نامه را فقط در "سينماي ما" بخوانيد: پگاه آهنگراني به فرج‌الله سلحشور پاسخ داد
    امثال شما ترسناک هستید و امثال ما می‌ترسیم
  •  
  • دو موفقيت بين‌المللي ديگر نصيب سينماي ايران شد/ برگزيدگان چه گفتند؟
    «خرس» بهترین فیلم جشنواره شانگهای / «آينه‌هاي روبرو» بهترين فيلم جشنواره فريم لاين سانفرانسيسكو
  •  
  • حواشي اختتاميه جشنواره ويدئويي كه با نظم و ترتيب و شبيه گلدن گلوب برگزار شد
    جواد شمقدري: از خوردن میوه‌ و شیرینی دست بردارند و به حرف‌هاي من گوش كنيد/ مريلا زارعي: امشب خوشحالم و نمی‌خواهم کنار آقای شمقدری بایستم
  •  
  • اولین دوره جشنواره بین‌المللی فیلم ویدئویی تهران در هتل استقلال تهران تمام شد
    فهرست كامل برگزيدگان كه ياس‌هاي زرين بخش مسابقه و بخش بهترين‌هاي يك دهه را به خانه بردند
  •  
  • بدا به حال سينماي ما يا خوشا به حال اين نماينده مجلس افغان؟!
    شباهت محمدرضا گلزار و نماينده مجلس خبر داغ سينمايي رسانه‌ها و شبكه‌هاي اجتماعي‌ست
  •  
  • داريوش مهرجويي سالروز تولد عزت‌الله انتظامي را تبريك گفت
    تو هنوز همان قهرمان نازنين فيلم‌هاي مني ...
  •  
  • پوزش كانون فيلم دانشگاه آزاد اسلامي مشهد و تكذيب حرف‌هايي كه از قول حامد بهداد منتشر شد
    با سپاس از توجه اين هنرمند گرامي و حضور خالصانه ايشان، بابت سوءتفاهم‌هاي پيش‌‌آمده عذرخواهي مي‌شود
  •  
  • چگونه آموختیم رضا عطاران را دوست بداریم؟
    چرا ما شاهد یک اسکار شیرین برای سینمای کمدی خودمان نباشیم؟!
  •  
  • روايت سينمايي زندگي كورش كبير مدعي تازه پيدا كرد
    بعد از مسعود جعفری جوزانی و عزيزالله حمیدنژاد‌ نوبت پرويز شيخ‌طادي است: تحقيقات من با كارگردان‌هاي ديگر تفاوت دارد
  •  
  • انتقاد صريح رسانه اصول‌گراي "نداي انقلاب" به عملكرد معاونت سينمايي در دوره اخير
    وعده‌های مدیران برای رونق سینما نه كيفي محقق شد نه كمي!/ سرگردانی سینما، کاهش جدی مخاطب و کم تعداد بودن سینماگران سر‌شناس
  •  
  • امين حيايي از شرايط بازيگري اين روزهاي سينماي ايران مي‌گويد + سركشي به زندگي خصوصي امين حيايي و نيلوفر خوش‌خلق
    کناره گیری امین حیایی از سینما؛ واقعيت يا شايعه و بازارگرمي؟
  •  
  • دو عکس‌ از «قلب یخی» با حضور‌ رضا عطاران، مهران مدیری‌ و هدیه تهرانی
    ستارگان فصل سوم «قلب يخي» ‌جلوي دوربين سامان مقدم رفتند
  •  
  • فرج‌الله سلحشور باز هم به حيثيت سينماي ايران حمله كرد: افسارگسیختگی به بن‌بست رسيد
    33 سال نادیده‌گرفتن فحشا و منکرات پشت و روی پرده سینما و تلویزیون حاصلی جز دریدگی نداشت/ خانم پگاه آهنگرانی و امثال ایشان باید می‌فهمیدند که روزی حتی مسئولین ارشاد و تلویزیون هم روی دفاع از آنان را نخواهند داشت
  •  
  • حرف‌هاي تازه‌اي از حسين فرحبخش درباره بازيگري سينما و تلويزيون
    فريبرز عرب‌نیا تمام شد، به عرب‌نیا که نمی‌گویند ستاره/ مهناز افشار را به واسطه داستان‌های خوب بازیگر کردم/مصطفي زماني پديده نمي‌شود، چون در فیلم‌های خنثی بازی کرد
  •  
  • رضا عطاران از «خوابم مياد» و تجربه كارگرداني در سينما مي‌گويد
    به‌صورت مادرزادی‌ بخصوص از ناحیه مادر‌ در من اتفاق افتاده که سوءاستفاده نکنم!/ به نقطه‌اي رسيده‌ام كه اصلاً متوجه نمی‌شوید دارم بازی می‌کنم
  •  
  • نيكي كريمي شايعه كوچ به شبكه نمايش خانگي را تكذيب كرد
    قرار نيست سريالي براي شبكه نمايش خانگي كارگرداني كنم
  •  
  • سه بازيگر معتبر تئاتر، سينما و تلويزيون ايران در فاصله سه روز تولدشان را جشن گرفتند
    عزت‌الله انتظامي 88 ساله شد، رضا كيانيان 61 ساله و پرويز پرستويي 55 ساله
  •  



     



       




    حرف‌هاي عزت‌الله انتظامي درباره زندگي خصوصي و حرفه‌اي به بهانه پخش مستند «... و آسمان آبي»
    مردم نمی‌دانند گرفتاری نان‌خریدن دارم

    سينماي ما- آقای بازیگر در مورد زندگی شخصی‌اش گفت: چیزی که بیرون تماشاگر می‌بیند با چیزی که در زندگی شخصی ما وجود دارد تفاوت عمده‌ای دارد و این تنها مختص من نیست و در مورد همکاران دیگرم هم این چنین است. یکی از دلایلی که عزت الله انتظامی پیشنهاد غزاله سلطانی را برای ساخت مستندی از زندگی‌اش پذیرفت، این بود که در طرح اولیه این مستند تضاد زندگی شخصی و زندگی حرفه‌ای آقای بازیگر نشان داده شد.
    انتظامی در صحبت‌هایش به تفاوت زندگی هنرمندان در ایران و در کشورهای دیگر اشاره می‌کند. او این روزها همچون گذشته پر کار است اما زندگی آقای بازیگر از گذشته تا امروز فرق بزرگی کرده است و آن هم تنهایی عمیقی است که گریبان بسیاری از اهالی فرهنگ و هنر را در سنین بالا می‌گیرد. غزاله سلطانی هم در صحبت‌های خود به این تنهایی اشاره می‌کند.

    آقای انتظامی شما از چه چیز این مستند لذت می‌برید؟

    -عزت‌الله انتظامی: من فقط از اینکه در این فیلم زندگی شخصی‌ام به نمایش در می‌آید خوشحال نیستم. البته نتوانستیم خیلی از فعالیت‌های اجتماعی‌ام را در این فیلم نشان بدهیم.

    *فعالیت‌های اجتماعی که می‌شود از شما نشان داد خیلی زیاد است.

    -بله اما من نمی‌خواهم در مورد این کارها حرفی زده شود. نمونه‌اش همان پول جمع کردن برای بچه‌های افغان بود که خیلی‌ها هم به خاطر آن کار به من متلک گفتند.نمی‌خواهم کمک‌هایی را که سامان می‌دهیم علنی شود.
    من و همسرم تنها هستیم. شاید یکی از دلایلش هم این باشد که دختر نداریم. بچه‌هایی که خارج از ایران هستند هر چند وقت یک بار تلفنی به ما می‌گویند مواظب خوتان باشید. خدا مجید را خیر بدهد که در تهران ماند و با وجود مشغله زیاد حواسش به ما هست. 

    *اتفاقا عین این جمله را در فیلم هم می‌گویید.

    -همسر من درس خوانده قدیم است . قوم و خویش آنچنانی هم ندارد. من هم که همه عمرم را سر فیلم و کار بودم و او تنها بود. البته یک وقتی هم او مدت‌ها نیست و در نبودش هم برای من فریزر را پر می‌کند. منظورم این است حالا که به خودمان آمدیم می‌بینیم که در طول مدت زندگی‌مان چقدر تنها بودیم و حالا این تنهایی‌ها نمود بیشتری پیدا کرده است.
    من بیرون از خانه با مردمی رو به رو هستم که نمی‌دانند گرفتاری نان و حتی شیر خریدن دارم. مثلا چند شب پیش ماشینی که من را از خانه تئاتر برگرداند خانه، جلوی پل رومی نگه داشتم چرا که همسرم گفته بود نان نداریم. وقتی برگشتم سمت ماشین و راننده من را با 15 نان دید تعجب کرد.بعضی‌ها تصور می‌کنند که در خانه من یکی برایم چای می‌آورد و چند نفر هم کارهایم را انجام می‌دهند در صورتی که اینطور نیست. تنهایی آدم را آزار می‌دهد.

    *حرف زدن با آن خرس بزرگ اسباب بازی که در فیلم هم می‌بینیم به خاطر برطرف کردن تنهایی است؟

    -آن خرس را در ژاپن به من هدیه دادند. اسمش هم ساتوست. گاهی وقت‌ها تمام تمریناتم را جلوی او انجام می‌دهم و در خلوت هم با او حرف می‌زنم. این کار را از آدم‌های مسنی که در پارک‌ها می‌نشینند یاد گرفتم. اگر دقت کنید آدم‌هایی که پا به سن می‌گذارند معمولا با خودشان حرف می‌زنند. حرف زند با ساتو در این فیلم با صلاح دید کارگردان بود. اما نمی‌خواست خیلی این کار تکرار شود یا رویش تاکید کنیم. چون قرار بود این تنهایی و دلیل حرف زدن با این خرس را خود تماشاگر متوجه بشود.

    *پس دلیل رضایت شما از مستند "...وآسمان آبی" این است که تصویر تنهایی‌های شما را درست نشان می‌دهد؟

    -بله. چیزی که بیرون تماشاگر می‌بیند با چیزی که در زندگی شخصی ما وجود دارد تفاوت عمده‌ای دارد و این تنها مختص من نیست و در مورد همکاران دیگرم هم این اتفاق می‌افتد. اگر بخواهیم هنرمندان ایران را با هنرمندان خارج از ایران مقایسه کنیم تفاوتشان زیاد است. هنرمندان در خارج خیلی راحت‌تر و بهتر از هنرمندان ایرانی زندگی می‌کنند. به خاطر همین هم دوست دارم بعد از چهار بار دیدن این مستند، دوباره آن را ببینم و دنبال این باشم که می‌توانستیم دیگر چه چیزی در فیلم جا بدهیم که برای نسل نو گویا باشد.

    *اعتماد شما به نسل جوانی که توانست مستند زندگیتان را بسازد از کجا ناشی می‌شود؟

    -من اعتقاد دارم کسی که می‌خواهد کارش را شروع کند باید از زمین‌های خاکی آغاز کند و از آن مهمتر اعتقاد دارم که نسل جوان وطن ساز است. اگر شما سری به خانه تئاتر بزنید می‌بینید که چهره‌های بسیار خوبی وارد می‌شوند و باید وقت گذاشت و با آنها حرف زد. مثلا "کوکوی کبوتران حرم" علیرضا نادری آنقدر زیبا بود و بازیگران جوان خوب داشت دوست دارم باز هم آن نمایش را ببینم. یا "مکاشفه در باب یک مهمانی خاموش" که آتیلا پسیانی آن را نوشته بود.به نظرم عالی و معرکه بود. مردم با بلیط 15 هزار تومان روی زمین می‌نشستند. فکر می‌کنم پسر من باید باشعورتر از من باشد چرا که با تکنولوژی همراه‌تر بوده است می‌تواند با این تکنولوژی کارهای زیادی انجام بدهد.

    *یعنی شما به جوان‌ها امیدوار هستید؟

    -بله. اکثرا آینده روشنی دارند.

    *گفتید 80 ساعت راش گرفتید. چطور از بین این 80 ساعت توانستید یک سری صحنه‌ انتخاب کنید و کنار هم بگذارید؟

    -غزاله سلطانی: طرحی که من ابتدا دست آقای انتظامی دادم با چیزی که شما روی پرده می‌بینید تفاوت دارد. اما شمای اصلی‌اش همین مستند بود. سر این پروژه من سه دفتر چرک نویس پر کردم. خیلی چیزها که از قبل مشخص بود و فقط هماهنگی دعوت کردن از آدم‌ها می‌ماند. در مورد تصاویری که در خانه گرفته شده است سعی می‌کردم اتفاقی بیافتد که در مورد موضوعی حرف پیش بکشم و بتوانیم در مورد آنها جلوی دوربینی که نامحسوس کار گذاشته شده بود حرف بزنیم. مثلا زمانی که آقای انتظامی در مورد خاطرات مادرشان و یا پیش پرده خوانی حرف می‌زنند از آن قسمت‌هایی نیست که آدم یک دفعه در خانه‌اش نشسته باشد و در مورد این مسائل شروع به صحبت کند. منظورم این است که نیاز به زمینه چینی دارد.

    *البته فراموش نکنید که آدم باهوشی مثل عزت‌الله انتظامی می‌تواند کاری کند که ما متوجه نشویم چه زمانی بازی می‌کند و چه زمانی زندگی واقعی‌اش است.

    -حتما همینطور است. شخصیت واقعی آقای انتظامی و بازیگری‌شان در هم تنیده است. یادم می‌آید روز دوم بود که آقای انتظامی خسته شد و به ما گفت خسته‌ام کردید. چقدر فیلم می‌گیرد اما از روز سوم به بعد دوربین جزیی از خانه شد و ما سعی کردیم کمتر دیده بشویم و کمتر وجود داشته باشیم.

    -انتظامی: وحشت من قبل از درست دیدن فیلم خیلی زیاد بود درست است که ما کار خودمان را کردیم اما من تماشاگرم را می‌شناسم و از سیزده سالگی دست زدن تماشاگررا می‌شناسم که کجا و کی راضی است و چه کسی راضی نیست. اما باز هم دل توی دلم نبود. پسرم به من گفت بابا حواست جمع است؟ گفتم ان‌شاءالله که جمع است. وقتی نظر خانم مهاجر را در مورد کار پرسیدم گفت بد نیست اما من به او گفتم من با خوب موافق نیستم باید واقعا خیلی خوب شده باشد.  دید تماشاگر با دیدن من فرق می‌کند. اما زمانی که دیدم تماشاگر با دستمال جلوی من آمده است و گریه کرده متوجه شدم فیلم خوبی است. اگر عمیق به فیلم نگاه کنید دو، سه صحنه یک مقدار نگران کننده است. یکی صحنه‌ای است که در کنسرت ایثار صحبت کردم. گفتم هنرمندان با محبت کار کردند اما نامهربانی دیدند، نامهربانی، نامهربانی. یکی هم قسمتی که با تلویزیون گفتگو کردم و گفتم هنر مثل رودخانه است و هر چیز که سر راهش باشد باخود می‌برد و باید راه خودش را برود وبه همین خاطر معرفت و عقل و شعور می‌خواهد.

    برای من مهم است که اگر کسی چهار، پنج سال دیگر این فیلم را ببیند نظرش در مورد آن مساعد باشد. متاسفانه اخلاق بدی که من دارم این است که خیلی زود در مواجه با اتفاقات گریه‌ام می‌گیرد و نمی‌توانم احساساتم را کنترل کنم. خصوصا وقتی با جمعیت رو به رو می‌شوم که ابراز احساسات می‌کنند، نمی‌توانم خودم را کنترل کنم. از حالا به این فکر می‌کنم اگر کسی چند سال دیگر این فیلم را دید چقدر از آن را می‌فهمد.

    *فکر می‌کنید این مستند به اندازه کافی اطلاعات به مخاطب می‌دهد که ده سال دیگر بتواند آن را ببینید؟

    -نه اگر منظورتان این است که این فیلم در خارج از کشور به نمایش در بیاید می‌تواند به مخاطبان خارجی هم اطلاعات بدهد، اینطور نیست. البته ما چیزی حدود 80 ساعت فیلمبرداری کردیم و اگر قرار باشد فیلم برای مخاطبان خارجی به نمایش دربیاید می‌توانیم به آن اضافه کنیم.

    *چطور شد سراغ آقای قلی‌پور رفتید؟

    -من وقتی فیلم "عروس آتش" ار دیدم داشتم پر درمی‌آوردم چرا که گفتگوی فرهنگ‌ها در کشور من اتفاق افتاده بود. بعد از آن من و قلی‌پور چند بار همدیگر را دیدیم. در طول این مدت که او شناختم همیشه به من لطف داشت و سر این کار هم به او گفتم یک کمکی به من بکن.

    *خانم سلطانی چرا روی تعظیم کردن آقای انتظامی تا این اندازه تاکید داشتید؟

    -سلطانی : یکی از خصوصیات آقای انتظامی فروتنی ایشان است. به نظرم آمد چقدر خوب می‌شود اگر این دوران آقای انتظامی را نشان دهیم که بعد از گذشت این همه مدت هنوز هم در مقابل جمع تعظیم می‌کنند.


    *البته برداشت من متفاوت است. به نظرم این خاصیت ویژه آقای انتظامی و برخی هم نسلان ایشان است که می‌توانند جمع را در دستشان بگیرند. یادم می‌آید سال 74 جشنی سینمایی در ورزشگاه شیرودی برپا شده بود که آقای انتظامی جایزه‌شان را گرفتند دو باره دور سالن چرخ زند و جمعیت به احترامشان 10 دقیقه پشت سر هم کف زدند.

    -انتظامی: من زمانی که پیش پرده خوانی می‌کردم تماشاگر را از لابه لای پرده نگاه می‌کردم که کدام صحنه با کنار دستی‌اش حرف می‌زند و آن صحنه در اجراهای دیگر وجود نداشت و می فهمیدم آنجا تماشگر خسته شده است. زمانی که تماشاگر از کار لذت ببرد با حرارت دست می‌زند.

    اگر متنی را باور کنم و رویش کار کنم مطمئنم اگر من اشک بریزم تماشاگر زودتر از من اشک می‌ریزد و اگر من ریزه کاری را انجام بدهم او آن‌ها را می‌فهمد. من دوست ندارم ادا دربیاورم و می‌خواهم خودم باشم. انقدر متن‌هایی که به دستم می‌رسد را می‌خوانم که خود شخصیت بشوم. سعی نمی‌کنم فقط متن را حفظ کنم. از همان زمان پیش پرده خوانی در خاطرم بود که تماشاگر تنها زمانی می‌تواند بازی را باور کند که از اعماق قلب بازیگر باشد. هیچ وقت هم به دنبال مال‌اندوزی نبودم.

    -----------------
    گفتگو: شاهین امین و الهام نداف


    منبع : مهر

    به روز شده در : يکشنبه 30 آبان 1389 - 20:9

    چاپ این مطلب |ارسال این مطلب |

    نظرات

    شادي
    چهارشنبه 3 آذر 1389 - 17:12
    -7
    موافقم مخالفم
     

    به نظرم زيباترين تصويري كه مي شد از استاد انتظامي به نمايش گذاشت همين مستند بود... فوق العاده زيبا و تاثير گذار و حقيقي...

    خسته نباشيد من به خانم سلطاني ...

    آیلار
    سه‌شنبه 9 آذر 1389 - 22:59
    14
    موافقم مخالفم
     

    این مستند تو شبکه ویدیویی میاد؟کسی خبر داره؟اساسا برای گیر آوردن مستند باید چند برابر یه فیلم داستانی پو ل داد.همین جا یادی کنم از کلوپ باغ فردوس.همون موزه خوشگل و پر خاطره سینما!که یه آقایی اونجاست که آرشیو فیلم مستند داره و البته بد می پیچیوندتون.اگه کسی میدونه این مستند رو میشه کجا خرید بگه.

    اضافه کردن نظر جدید
    :             
    :        
    :  
    :       






    خبرهای سینمای ما را در صندوق پستی خود دریافت کنید.
    پست الکترونيکی (Email):

    mobile view
    ...اگر از تلفن همراه استفاده می‌کنید
    بازديد امروز: 45958
    بازديد ديروز: 294002
    متوسط بازديد هفته گذشته: 303802
    بیشترین بازدید در روز ‌یکشنبه 23 بهمن 1390 : 1490465
    مجموع بازديدها: 412465007



    cinemaema web awards



    Copyright 2005-2011 © www.cinemaema.com
    استفاده از مطالب سایت سینمای ما فقط با ذکر منبع مجاز است
    کلیه حقوق و امتیازات این سایت متعلق به گروه سینمای ما و شرکت توسعه فناوری نوآوران پارسیس است

    مجموعه سایت های ما: سینمای ما، موسیقی ما، تئاترما، فوتبال ما، بازار ما، آگهی ما

     




    close cinemaema.com عکس روز دیالوگ روز تبلیغات