دانلود

حسین فرحبخش در گفت و گویی صریح با همشهری جوان درباره مافیا ، بازسازی فیلم های قدیمی، چگونگی دخالتش در کار کارگردانان و مطرح کردن بازیگرانی چون امین حیایی، بهرام رادان و... می گوید : شما مریضید که فکر می کنید فیلم هایم مبتذل است :: سينمای ما ::

   


 
 
 
 
 
 
 
 

   




حسین فرحبخش در گفت و گویی صریح با همشهری جوان درباره مافیا ، بازسازی فیلم های قدیمی، چگونگی دخالتش در کار کارگردانان و مطرح کردن بازیگرانی چون امین حیایی، بهرام رادان و... می گوید
شما مریضید که فکر می کنید فیلم هایم مبتذل است

سینمای ما - وحید سعیدی، محبوبه افتخاری: حسین فرحبخش انگار نقشه راهش را بدجوری گم کرده ، مدتی است که مسیر گیشه را اشتباه می رود. این گم کردن مسیر با «اقای هفت رنگ» شروع شد و حالا با «سلام بر عشق» ادامه پیدا کر د. این گفت وگو در زمان اکران «آقای هفت رنگ» با او انجام شد، گفت وگویی که فر حبخش در آن ناگفته هایی در خصوص روند تولید، توزیع فیلم در دفترش پویا فیلم گفته است. صحبت های او با حذف بخش هایی که مربوط به فیلم «آقای هفت رنگ » بود، هنوز هم تازگی دارد.



همیشه وقتی شما فیلمی روی پرده دارید در آن اکران جنجال و حاشیه ‌پیش می‌آید و اصطلاح مافیای اکران وسط کشیده می‌شود. این قضه مافیای اکران چیست؟ معمولا اهالی سینما می‌ترسند همزمان با این‌که فیلمی از حسین فرح‌بخش اکران می‌شود فیلمشان را اکران کنند. چرا این اتفاق می‌افتد؟ واقعا مافیایی وجود دارد؟
بهتر است من اول کلمه مافیا را معنی کنم. این کلمه مال ایتالیایی‌هاست و خوب بعد از آن هر وقت خواستند درباره تشکیلات مهمی حرف بزنند کلمه مافیا را به کار بردند. اما نباید به کلمه مافیا توهین کنیم،‌کلمه مافیا خیلی بزرگ است. من فکر می‌کنم اصلا در ایران در هیچ زمینه‌ای مافیا نداریم. اما در مورد سینما،‌سینمایی که 80 درصدش دولتی است و تمام قدرتش دست دولت است و کسی بدون اجازه دولت نمی‌تواند نفس بکشد و دولت قانون‌هایی دارد برای این‌که چه‌طور یک فیلم ساخته شود،‌چه‌طور نمایش داده شود و ... پس این کلمه خنده‌‌آور است و آن‌هایی که می‌گویند خودشان می‌دانند که حرف خنده‌داری می‌زنند. مثلا وقتی حضرت علی در نماز ضربت خورد بعضی‌ها سوال کردند مگر حضرت علی نماز هم می‌خوانده؟! این ماجرایی بود که معاویه راه انداخته بود. یعنی کار به جایی رسیده بود که در مورد علی که معنی نماز و خلاصه نماز بود،‌ این سوال پیش آمد. بنابراین آنهایی که همچین مطلبی را بیان می‌کنند مقاصدی دارند و گرنه آنها که این حرف را درباره حضرت علی می‌زدند خودشان بهتر از همه می‌دانند که اصل ماجرا چیست. این دوستانی هم که به محض اکران یک فیلم ، بحث فرهنگی راه می‌اندازند می‌خواهند از آب گل‌آلود ماهی بگیرند. این افراد می‌گویند خودشان سینمای فرهنگی هستند و به ما می‌گویند سینمای گیشه‌ای. اما از نظر من دو نوع سینما بیشتر وجود ندارد یک سینمای مخاطب عام و یک سینمای مخاطب خاص. مخاطب عام که معنی‌اش مشخص است و سینمای عام مردم است. سینمای مخاطب خاص هم سینمایی است که تعریف مشخصی دارد یعنی مشق شب، بانوی اردیبهشت،‌ زیر پوست شهر،‌کلوزآپ،‌زمانی برای مستی اسب‌ها،‌زیر درختان زیتون،‌ بادکنک سفید،‌ لاک‌پشت‌ها پرواز نمی‌کنند. این فیلم‌ها معنا دارند نه هر مزخرف و هر چرت و پرتی. دیروز در اصفهان فیلمی که این روزها برایش سر و صدا راه انداختند را نشان می‌دادند و مدیر سینما وسط فیلم، فیلم را قطع کرد و چراغ‌ها را روشن کرد و از مردم عذر‌خواهی کر و گفت دیگر از این کارها نمی‌کنم و پول بلیط مردم را هم پس داد چون فحشش داده بودند. به این فیلم نمی‌گویند فیلم خاص. فیلم خاص معنا دارد. دولت فرانسه بودجه سالیانه در اختیار سینماتک قرار می‌دهد که فیلم‌های فرهنگی برای مخاطب خاص نمایش دهد. نه هر فیلمی،‌ فیلم که استاندارد دارد. نه هر فیلمی که نمی‌فروشد و نمی‌تواند با مخاطب ارتباط برقرار کند . شما بیایید ببینید این سینمایی که اسم مخاطب خاص رویش است پول‌هایش را از کجا آورده؟ همه پول‌هایش از دولت آمده‌، یک ریال از خودشان نیست. اگر هم بعضی‌ها هم پولی از خودشان خرج کرده‌اند یک آدمی که مال سینما نیست را سرکیسه می‌کنند و بعد هم که فیلمشان نمی‌فروشد وامصیبتا راه مي‌اندازند که بتوانند از دولت باج بگیرند. اگر قرار باشد داد کسی دربیاید باید داد دولت دربیاید که از پول بیت‌المال،‌پول بچه‌ای که در زاهدان پابرهنه راه می‌رود ‌ به آن آدم پول می‌دهد و اسم کارش را می گذارد فیلم هنری و هیچ کس هم نمی‌رود آن فیلم را ببیند. بعد بیایید زندگی آنهایی که فیلم هنری می‌سازند را با زندگی آنهایی که فیلم گیشه‌ای می‌سازند مقایسه کنند و ببینند کدام گروه زندگی‌شان بهتر است. آنهایی که به اصطلاح خودشان فیلم فرهنگی یا هنری می‌سازند و پول ندارند از نظر مادی زندگی خیلی بهتری دارند. اما بنده و امثالهم باید از جیبمان پول بدهیم و از مردم این هزینه را جبران کنیم.

شما الان گفتید که همه سینمای ما دولتی است پس شما چه‌طور بدون کمک دولت فیلم می‌سازید؟
من گفتم 80 درصد.

آنها هم همین ادعا را دارند که همه فیلمشان را از هزینه بخش خصوصی ساختند.
نه همه‌اش پول دولت است. یک‌دانه انها ثابت کنند پولشان از بخش خصوصی است. اما دولت به من چه می‌دهد؟ مثلا من این فیلم اقای هفت‌رنگ را ساختم دولت به من چه داده؟

خوب دوربین را هم از فارابی نگرفتید؟
نه عزیز من، دوربین را از فارابی نگرفتم. یک وسیله از نظر اقتصادی تعریفی دارد. وقتی دوربینی سر 10 فیلم می‌رود و می‌اید اصطحلاکش به صفر می‌رسد نه دوربینی که 20 سال دارد اجاره داده می‌شود و 6 برابر پولش را در آورده است. اگ رهمین فارابی اجازه بدهد نگاتیور را تاجر وارد کند بعد می‌بینید که از طریق بخش خصوصی نگاتیور ارزان‌تر می‌شود. اصلا سوبسیدی در کار نیست. سوبسید را بنده می‌دهم که فیلمم می‌فروشد یک میلیارد، اما ‌6 ماه پولم دست سینمادار می‌ماند و تا من بخواهم پولم را از سینما‌دار بگیرم بهره‌اش را او می‌برد. من سال 80-79 دوتا فیلم داشتم و پانصد میلیون تومان از سینمادار طلبکار بودم فارابی هم به من برای آواز قو و شب‌های تهران وام داده بود و آن زمان از من 8-7میلیون بهره گرفت . به معاون وزیر انوقت گفتم که این سوبسید را من دارم می‌دهم. به من وام دادند و از من بهره‌اش را گرفتند، من سند دارم. این سوبسید همه‌اش حرف است. سوبسید دولت می‌دانی چیست؟ پول‌هایی است که می‌دهند به این افراد تا بروند فیلم بسازند. سال‌هاست که از سوبسید خبری نیست. این سوبسید فقط مفهومی است که در افکار وجود دارد. آن آقایانی که می‌گویند ما صدتا فیلم پشت اکران داریم، آن فیلم‌ها مال دولت است و اصلا خود آنها طالب نیستند که فیلم اکران شوند چون اگر اکران شوند باید پول دولت را پس بدهند. این فیلم‌ها فیلم‌هایی هستند که حتی کسی در شبکه ویدویی هم حاضر آنها را تماشا کند. حتی تلویزیون هم حاضر نیست نمایشش دهد چون بازتاب منفی خواهد داشت. این موضوع را باید باز کنیم که آقایی که می‌گویی این پول‌ها مال شما نیست. شما دروغ می‌گویی. شما این پول‌ها را از کجا می‌اوری؟ که می‌گویی فیلم فرهنگی و هنری می‌سازی و بعد فیلمت اکران نمی‌شود و دوباره فیلم می‌سازی. پول این فیلم‌ها را از کجا می‌اوری؟ ارث پدری داری؟ گنج قارون داری؟ ما که می‌دانیم پشت پرده‌شان مال دولت است. دولت هم فقط ارشاد و فارابی نیست. هر کدام به نهادی وصل هستند و از جاهای مختلف می‌روند آویزان می‌شوند تا پول بگیرند. اما به امثال بنده که دوزار پول نمی‌دهند. پس این‌ها شانتاژ است. حالا اگر آن فیلم‌هایی که گفتیم در تعریف فیلم خاص قرار می‌گیرد، ساخته شوند چه اشکالی دارد که دو‌سه تا سالن مخصوص برای اکران داشته باشند. حتی خود سالن‌ها دنبال این فیلم‌ها خواهند رفت.

شما الان ادعا می‌کنید که تمام کسانی که فیلم فرهنگی می‌سازند پولشان را از دولت می‌گیرند اما شما نه. شما سرمایه فیلم‌سازیتان را از کجا می‌آورید؟ تماما از پول فروش فیلم‌هایتان درمی‌آید؟
شک نکنید صد در صد. نه من، همه ادم‌هایی که در بخش خصوصی کار می‌کند اوضاعشان همین است.

با توجه به این‌که بخشی از پول شما در دست سینمادار باقی می‌ماند و با توجه به تورم هر سال. چه طور با پول یک فروش فیلم فیلم بعدی‌تان را می‌سازید؟ چیزی که برایتان نمی‌ماند.
دقیقا شما درست می‌گویید به همین خاطر است که می‌گوییم سینما کار مرقوم به صرفه‌ای نیست. سوال من از شما این است که من چه کمکی از دولت می گیرم؟ یعنی دولت چه پولی به من می ‌دهد؟ تنها چیزی که دولت به من می‌دهد نگاتیو و پوزتیو و دوربین است. فرض کن 10 میلیون 12 میلیون هزینه وسایل می‌شود و همین الان این‌ها را بخواهی آزاد اجاره کنی می‌شود 15 میلیون. یعنی کلا برای نگاتیو و دوربین و پزتیو روی هم 10 میلیون به شما سوبسید می‌دهند. آیا پول دیگری هم به بنده می‌دهند؟ اگر اطلاعاتی غیر از این دارید به من بگویید. مگر این که بخواهند خودشان فیلمی را تولید کنند. انوقت آن سوبسیدی که باید به ما بدهند،‌می‌دهند به ادم‌های خاص تا فیلم بسازند. مثلا سه میلیارد می‌دهد به یک نفر اما باید آن سه میلیارد را بین 50 فیلم به صورت وام تقسیم کنند.

اما اگر دولت بهتان پولی بدهد شما قبول می کنید با توجه به استاندارد‌های انها فیلم بسازید؟ شما که قبول نمي‌کنید.
دولت سوبسید را به این دلیل از مجلس مي‌گیرد که صنعت سینمای ایران را زنده نگه دارد. گرچه از من بپرسید معتقدم اصلا دولت نباید پولی بدهد. این ماجرا مثل ماجرای نان سنگک است که میلیاردر و فقیر از ان استفاده می‌کنند با همان قیمت 200 تومان چون نان سنگگ مال همه است. من می‌گویم کسی که می‌خواهد فیلمی بسازد که از نظر محتوایی با نظر دولت هماهنگ نیست اما می‌تواند مجوز ساختش را بگیرد هم در این بودجه حقی دارد. من می‌گویم این پول باید در گردش مالی باشد اما دولت چه می‌کند؟ به ادم‌هایی پول می‌دهد که فیلم‌هایشان فروش هم نمی‌کند و آخرش هم به جان ما می‌افتند. تازه 80 درصدی فیلمی که ساخته می‌شود با خواست سفارش‌دهنده سازگاری ندارد. به جای این‌کار دولت می‌تواند بخش خصوصی را انتخاب کند و به آنها بودجه بدهد و بگوید برای من این فیلم را با این کیفیت بساز که من سالی چهار‌تا نمونه ارائه بدهم. اما الان اینطور نیست . معمولا پول‌ها جایی می‌روند که نتیجه ندارد.

لطفا عین مطلب من را درج کنید که یک معاون وزیری بعد از 6 سال در جمهوری اسلامی پیدا شد وجرات کرد دو سه مطلب را بگوید. هیچ کدام از آقایان تا به حال جرات نکرده بودند این موضوع را بگویند. موضوع از این قرار است که یک منتقد مریضی در دهه سی داشتیم که ذهن مریضی داشت و اگر دو‌سه تا فیلمی که ساخته را ببینید می‌فهمید که فیلم‌هایش از مبتذل‌ترین فیلم‌های تاریخ سینمای ایران قبل از انقلاب هستند. این آقا اولین سانسورچی سینمای ایران بود و پول می‌گرفت و صحنه‌های فیلم‌های خارجی را سانسور نمی‌کرد. من برای این حرف‌ها سند دارم. این آدم در آن دوران کاری کرد که مطبوعات و منتقدان روی فیلم هر کسی که بهشان پول نمی‌داد اسم فیلم‌فارسی بگذارند. آن جریان ادامه پیدا کرد تا امروز. اما آقای شمقدری حرف قشنگی زد. جمله‌ای از پیامبر اسلام اورد که فرمودند یک روزی در سرزمین پارس فارسیان بیش از شما عرب‌ها به اسلام عمل می‌کنند و اسلام مدرن در آنجا خواهد بود. یعنی پیامبر اینقدر به سرزمین فارس ارزش دادند. حالا ما می‌آییم روی فیلمی که می‌خواهیم بگوییم مساوی ابتذال است اسم فیلم فارسی می‌گذاریم. این صحبت آقای شمقدری بود. من سی سال است می گویم این واژه را باید جمع کنیم. ما قبل از انقلاب فیلم خوب داشتیم،‌فیلم بد داشتیم و 80 درصد فیلم‌ها مبتذل بودند اما بعد از انقلاب ما فقط فیلم خوب و فیلم بد داریم. فیلم مبتذل هم نداریم. به دلیل این‌که بساط ابتذال در سینمای بعد از انقلاب به خاطر وقوع انقلاب جمع شده است.

از نظر شما فیلم مبتذل فقط فیلمی است که صحنه‌های جنسی داشته باشد یا در تضاد با اسلام باشد؟
شک نکن. چون مبتذل معنا دارد.

یعنی محتوا نمی‌تواند مبتذل باشد؟
نه. باید اول ابتذال را معنی کنیم. چیزهایی که خلاف اخلاق و خلاف عرف جامعه است، مبتذل است. اما چیز‌هایی که ما در فیلم‌هایمان داریم بر‌خلاف عرف و اخلاق جامعه نیست اما فیلم بد داریم،‌خیلی هم داریم. خود من هم فیلم بد ساختم، نمی‌خواستم اما خوب نتیجه این شد. بقیه هم نمی‌خواهند فیلم بد بسازند به هر حال شرایط اینطور می‌شود . اما نمی‌توانی بگویی ابتذال. ابتذال معنی بدی دارد وقتی فیلمی مبتذل باشد اصلا باید از نمایشش جلوگیری شود. من معتقدم شرایط ابتذال در جامعه موجود نیست که بخواهیم درباره‌اش فیلم بسازیم. کلمه دومی که اقای شمقدری گفتند فیلم معناگرا. معناگرا یعنی چی؟ همه فیلم‌ها معنا دارد حتی فیلم بد.. همه فیلم‌ها فرهنگی هستند چون اگر کسی بخواهد کار فرهنگی نکند باید برود بقالی باز کند و موبایل بفروشد و... همه این کارها هم خوب است اما وقتی کسی وارد فیلمسازی می‌شود یعنی می‌خواهد کار فرهنگی انجام دهد.

شما گفتید در سینمای قبل از انقلاب فیلم خوب و بد و مبتذل داشتیم. خودتان چقدر به سینمای قبل از انقلاب علاقه‌مند هستید؟
از سینمای قبل از انقلاب سی سال گذشته و نمی‌خواهم رویش مانور بدهیم و بهش چوب بزنیم. من حتی سینماگر قبل از انقلاب را خیلی متهم نمی‌دانم و معتقدم آن نظام و آن دولت سینماگران را به آن سمت سوق می‌داده. به عقیده من قبل از انقلاب 80 درصد فیلم‌ها مبتذل بودند‌، 20 درصد هم خوب و بد بود.. فیلم خوب هم داشتیم مثل دایره مینا،‌گوزن‌ها،‌خشت و آیینه،‌ گاو،‌تنگسر،‌خاک ،‌سوته‌دلان و... خیلی فیلم‌های دیگر هم ممکن است از نظر فرهنگی خیلی خوب نبودند اما اگر ببینی بدت نمی‌اید. ضمن این‌که ما نمی‌توانیم سینمای قبل از انقلاب را به طور مطلق نفی کنیم. به هر حال سینمای قبل از انقلاب بوده که ما توانستیم بعد از انقلاب سینما داشته باشیم. اما به شما بگویم ان سبک سینمای قبل از انقلاب سال 56 منهدم شده بود و انهدامش ربطی به انقلاب ندارد. یعنی اینقدر به ابتذال کشیده شده بود که خود مردم سینما را طرد کردند. سال 51 صد و ده فیلم در سینما ساخته شده ولی سال 57 این تعداد شد 12 تا. سال 51،‌250 فیلم خارجی وارد سینما شده اما سال 57،‌750 فیلم وارد شد.

با همین نظر شما از فیلم‌های قبل از انقلاب بازسازی می‌کنید؟ مثل عروس فراری که بازسازی همسفر است و می‌گویند فیلم‌نامه‌اش یک هفته‌ای نوشته شده یا آقای هفت رنگ که بازسای سازش است.
به نظر من بازسازی از بعضی از فیلم‌های قدیمی هیچ اشکالی ندارد. در همه جای دنیا هم این اتفاق می‌افتد. به شرط این که بتوانی و بلد باشی که شرایط روز را در فیلمت وارد کنی هم از لحاظ اخلاقی،‌ هم سیاسی و هم امنیتی. اگر من از فیلمی بازسازی هم کرده باشم با سوژه کار داشتم. فیلمی ساختم که سوژه به روز دارد و متناسب حال مردم است و مردم هم دوستش دارند.

اما بین خیلی از بچه‌های ژورنالیست و خیلی از سینماگرها این حرف است که حسین فرح‌بخش شب در دفترش یک فیلم ‌می ‌بیند و خوشش می‌آید و صبح به فیلمنامه‌نویسش می‌گود داستان را بنویسد. این چقدر درست است؟
این چیزهایی که می‌گویند به خاطر نادانی و احمقی آنهایی است که این حرف را می‌زنند. روی فیلم‌نامه عروس فراری 4 ماه کار شده. همین فیلم آقای هفت رنگ دوتا سناریست داشته، ابتدا آقای معتمدی نوشت و قابل استفاده نبود و بعد آقای رفیع‌زاده را آوردیم و نوشتن فیلمنامه‌اش 7 ماه طول کشید. شما هرگز نمی‌توانید در بازسازی‌‌های من مثل دو‌خواهر ( که دیدم در مجله‌تان با نمونه خارجی تطبیقش داده بودید) آن شکلی شباهت پیدا کنید. ما فیلم تکیه بر باد را ساختیم، همه گفتند از روی پنجره ساخته شده. چون نادان بودند و فیلم مکانی در آفتاب (1955) را ندیده بودند یا رمانش«تراژدی آمریکایی» را نخوانده بودند،‌ که 1933 نوشته شده. بعد گفتید آقای هفت رنگ از روی سازش بازسازی شده. خب چون سازش فیلم خوبی است و من اصلا سازش را جزء فیلم‌های مبتذل قبل از انقلاب نمی‌دانم.

خب،‌ فیلم‌هایی مثل سازش یا همسفر چه نکته‌هایی داشتند که توجه شما را جلب کرده که باز‌سازی‌اش کنید؟ چون خودتان فیلم را دوست داشتید؟
نه، من می‌بینم مردم چه چیزی دوست دارند. همه فیلم‌های ما هم که شبیه فیلم‌های قدیمی نیست. کما، آواز قو،‌ سوغات فرنگ و.. شبیه چه فیلمی است؟

یک سری فیلم‌هایتان که در یک دوره شبیه کارهایتان خودتان بود و از روی دست خودتان کپی کرده بودید. مثل نیش، عقرب، گروگان و... که داستان‌های شبیه به هم دارند.
نه،‌نه. این‌ها همه داستان‌هایی است که از نیروی انتظامی پیدا کردیم. خب داستان قاچاق مواد مخدر همه شبیه هم هستند. اما کجای عقرب شبیه نیش است؟

همان قلعه‌ای که فینال فیلم در آن می گذرد.
2 تا فیلم از 8-7 تا فیلمی که ما در آن دوران ساختیم پایانشان در قلعه بودند. اما کجای عقرب شبیه گروگان است؟ فقط دوتا فیلم در یک قلعه است.

یعنی شما قبول ندارید فیلم‌های شما یک امضا دارد که نشان می‌دهد همه این فیلم‌ها را یک تهیه‌کننده ساخته و فقط کارگردان‌هایش با هم فرق می کنند؟
خب کار من باید امضای پویا فیلم را داشته باشد. اما امضا با شباهت فرق دارد. پویا فیلم یعنی فرح‌بخش و علیخانی . اگر امضا نداشته باشد که اصلا فیلم نمی‌سازیم. شما معنای تهیه‌کننده را نمی‌دانید. تهیه‌کننده مولف فیلم است. کارگردان اجرا کننده است. این تفکر غلطی است که جا افتاده. سازنده اصلی فیلم تهیه‌کننده است. کارگردان هم مثل گریمور و طراح صحنه و ... است منتها نسبت به آن‌ها از موقعیت بالاتری برخوردار است. ضمن این‌که این سینما را مردم دوست دارند و من برای منتقد فیلم نمی‌سازم.

اما همه مردم هم این سینما را دوست ندارند.
اگر دوست ندارد پس این چه استقبالی است که از این فیلم‌ها می‌کنند؟ شما جواب بدهید.

بعضی از مردم این فیلم‌ها را دوست ندارد چون نمی‌‌توانند با خیال راحت در کنار خانواده فیلم شما را ببینند. شما گفتید صحنه مبتذل صحنه‌ای است که برخلاف عرف جامعه باشد اما من وقتی آقای هفت‌رنگ رادیدم دهانم باز ماند که چرا باید یک فیلم از همچین خط قرمزی عبور کند و ابرو برداشتن یک خانم را با آن ابعاد نشان دهد. در عرف جامعه ابرو برداشتن هیچ خانمی در یک جمع انجام نمی‌شود.
نه، ‌من به شما عرض کنم مگر آنجا آقا نشسته؟ مگر جز دوربین و یک زن دیگر آنجا کسی هست؟

نه آقایی ننشسته، ولی ما که می‌بینم.
ما داریم موضوعی را نشان می‌دهیم و کنکاش و نقدش می‌کنیم.

این که در کل داستان چیزی را نقد می‌کنید ربطی به مجاز بودن نمایش این صحنه ندارد. صحنه مبتذل که به خلوتی و شلوغی ربطی ندارد. شما گفتید مبتذل یعنی خلاف عرف و نشان دادن برداشتن ابرو یک خانم ملاء عام خلاف عرف است.
نه بیشتر منظور من شرع بود. ما باید کارهایی کنیم که خلاف شرع نباشد. آنوقت مبتذل نیست.

یعنی هرچیزی خلاف شرع نباشد ما می‌توانیم در سینما نشان بدهیم؟
بله می‌شود نشان داد.

حتی اگر در عرف خانواده‌ها رایج نباشد؟ مثلا در آقای هفت‌رنگ شوخی‌هایی جنسی وجود دارد که در عرف خانواده‌ها رایج نیست.
نه این برداشت مربوط به یک ذهن و تفکر مریض است.

اگر مردم از یک جمله برداشت جنسی نمی‌کنند پس به چه چیزی می‌خندند؟
به چیزی که حس می‌کنند.

یعنی همه مردم ذهنشان مریض است و شما برای یک سری ادم مریض فیلم می‌سازید؟
نه من می‌گویم این که شما فکر می‌کنید نشان دادن صحنه‌ای که گفتید خارج از عرف است،‌ ایراد دارد به خاطر ذهن مریضتان است. کسانی که در بازبینی نشسته‌اند صد برابر از شما دقیق‌تر هستند و با ذره‌بین فیلم می‌بینند.

یعنی شما معتقدید یک خانواده با بچه هشت ساله‌اش می‌تواند آقای هفت‌رنگ را ببنید و مشکلی هم وجود ندارد؟
اصلا. آن بچه هشت ساله چیز‌هایی که شما می‌گویید را نمی‌فهمد. بچه ده‌ساله‌اش هم نمی‌فهمد. من با این ذهن مریض مساله دارم. همین ذهن مریض است که کار دست ما مي‌دهد.

اما وقتی ما درباره فرهنگ حرف می‌زنیم نباید روی پرده سینما چیزی را نشان بدهیم که مثلا در یک مهمانی خانوادگی در حضور بچه‌ها درباره‌اش صحبت نمی‌شود.
نخیر. نباید چیزی را نشان داد که خلاف عرف و خلاف شرع ایست.

این دقیقا خلاف عرف است.
عرف را که شما نباید تعریف کنید.

من عرف را معنا نمی‌کنم. عرف چیزی است که در جامعه می‌بینیم.
من 50 سال بیشتر از شما زندگی کردم و شما شک نکن عرف را بیشتر از شما می‌شناسم.

اما شوخی جنسی در جمع، در عرف جامعه و خانواده‌های ما نیست.
شما مطمئن باش من هیچ وقت فیلمی نمی سازم که از دیدنش خجالت بکشم چون قبل از همه خودم با خانواده ام فیلم را می بینم. البته مطلق فقط خداست. هیچ کس مطلق نیست پس ممکن است فیلم من هم اشکالاتی داشته باشد یا لغزش‌هایی که از دست ما در رفته باشد اما چیزی نیست که شما بگویید از دیدن یا شنیدنش خجالت کشیدید. ولی تفکرات متحجرانه را باید کنار گذاشت. این به معنای بی بندو باری نیست اتفاقا فیلم های پویا فیلم، فیلم هایی است که در ان بازیگر های خانم بیشترین حجاب را دارند. من هم عرف را رعایت می کنم هم شرع. حتی بعضی صحنه ها را حذف می‌کنم و به فیلمم ضربه می زنم چون مثلا سرصحنه نبودم و بازیگر زیادی بزک شده بود. یک جاهایی هم ممکن است از دست آدم در برود.

شما گفتید کارگردان اجرا کننده است. وقتی همچین تفکری دارید چرا مثل عطش خودتان فیلم نمی‌سازید؟
عطش فیلمی بود که من تشخیص دادم خودم بسازم اما معتقدم تهیه کنندگی یک کار سنگین است و نمی‌شود با کارگردانی ترکیبش کرد.

اما من شنیدم شما خیلی دقیق سر صحنه‌ها حضور دارید و بر همه چیز خیلی دقیق نظارت دارید.
نظارت وظیفه تهیه‌کننده است اگر بقیه تهیه‌کننده‌ها این کار را انجام نمی‌دهند اشتباه می کنند.

اما شنیدم که در دکوپاژ اعمال نظر می‌کنید و حتی سر صحنه کات هم دادید.
نه‌،‌نه. اینها همه شایعه است و مربوط به همان ذهن‌های مریضی است که گفتم.

اما از یکی از بازیگر‌های کارهای خودتان شنیدم.
مطمئن باش آن بازیگر هم ذهنش مریض بوده. اما مطمئن باش من کات نمی‌دهم و به کارگردان هم احترام می‌گذارم.

اما مثلا این عکسی که ما روی دیوار می‌بینیم . حالت صحبت شما با امین حیایی و گلزار در قواره یک کارگردان است.
اولا که تهیه‌کننده خیلی حد بالاتری از کارگردان دارد. بعد هم این یک صحبتی بود خارج از فیلم و اصلا ربطی به کار نداشت و ما داشتیم حرف دیگری می‌زدیم. این عکس پشت صحنه است. من به شما عرض می‌کنم که صاحب تفکر اصلی فیلم، تهیه‌کننده است. اگر در جاهای دیگر غیر از این می‌بینید اشکال وجود دارد. این ادعا را پویا فیلم می‌کند،‌پویا فیلم یعنی من و آقای علیخانی. هیچ تشکیلاتی مثل پویا فیلم پیدا نمی‌کنید که با یک فیلمبردار 20 تا فیلم کار کرده باشد،‌با یک مونتور 10 تا فیلم کار کرده باشد با یک کارگردان 6تا فیلم کار کرده باشد،‌همه فیلم اول و دوم دعوا می‌کنند و می‌روند. آقای داریوش فرهنگ کم آدمی در سینما نیست اما با پویا فیلم پشت هم سه تا فیلم ساخت. خیلی آدم‌ها می گویند ما جای دیگری غیر از پویا فیلم نمی‌توانیم فیلم بسازیم چون همه امکانات در اختیارمان هست. اگر من به عنوان تهیه کننده سر صحنه هستم به عنوان یک بازو سرصحنه هستم نه به عنوان کسی که مزاحم است. الان اگر سر صحنه نباشم کارگردان می‌گوید کجایی؟ وقتی تو سر صحنه هستی من احساس اطمینان خاطر می‌کنم. کار ما در یک جو تفاهم دوستی ساخته می‌شود و اگر این جو تفاهم و دوستی نباشد مطمئن باشید دقیقا روی اکران تاثیر خواهد داشت.

بگذارید سوالم را طور دیگری مطرح کنم، شما به لحاظ فنی در کار کارگردان دخالت می‌کنید یا نمی‌کنید؟
این حق طبیعی من است. شما معنای تهیه‌کننده با سرمایه گذاری را اشتباه گرفتید. تهیه‌کننده باید به همه مسائل فنی سینما احاطه داشته باشد. چک کردن دکوپاژ کارگردان وظیفه و حق تهیه‌کننده است اما نه به عنوان تحکم،به عنوان مشاورت و رفاقت. خیلی‌جاها کارگردان من را متقاعد می‌کند که کارش درست است و خیلی جاها هم می‌گوید آقا تو درست می‌گویی.

یعنی شما در جریان کامل همه سکانس‌ها هستید؟
من وقتی یک آدمی را انتخاب می‌کنم،‌رویش شناخت دارم و خیلی وقت‌ها هم سر صحنه نیستم و چون به کارش اعتقاد دارم و می‌دانم کار انجام می‌شود. همین الان که پیش شما هستم بچه‌ها سر صحنه مشغول فیلم‌برداری هستند. اگر اعتماد نداشتم که الان کار نمی‌کردند. اصلا اینطور نیست که بدون من پلان گرفته نشود. ما با تعامل و تفاهم کار می‌کنیم. حتی من به توافق هم اعتقاد ندارم چون توافق یک قرار داد است. سرصحنه ما مثل رفیق هستیم. تهیه‌کننده در پویا فیلم یکی از همکاران سازنده سر صحنه هست.شاید پویا فیلم جز معدود دفاتری باشد که وقتی خیلی از آقایان یا خانم‌های بازیگر یا باقی عوامل را صدا می‌زنیم و حتی یک خط فیلمنامه نداریم و کارگردان مشخص نیست قرارداد را امضا می‌کنند، روی لطف و اعتمادی که دارند.

خوب شما ببینید اولین‌بار کی این زوج را کنار هم آورده؟ ‌ما آوردیم. بعد همان‌هایی که اخ و تف می‌کردند که ما گلزار و افشار را گذاشتیم از روی ما تقلید کردند. فیلم «کما» اولین فیلم بود که این‌دو با هم بودند.
اما رابطه‌شان در کما فرق می‌کرد.

نه دیگه، شما گفتید در فیلم بودند....

خب، من سوالم را تصحیح می‌کنم؛‌زوج مهناز افشار و محمد‌رضا گلزار با روابط خاص.

ببین اینها را اصلا خود ما در سینما مد کردیم. بقیه از روی ما کپی کردند. وقتی ما می‌خواستیم «آواز قو» را بسازیم بهرام رادان را کسی نمی‌شناخت فقط در یک فیلم بازی کرده بود ‌شور عشق؛ که همه به خاطر خانم افشار دیده بودند و به اطلاعتان برسانم مهناز افشار را من به سینما آوردم با فیلم دوستان. ما سال 79 می‌خواستیم آواز قو را بسازیم و من هیچ بازیگری نداشتم و فقط بهرام رادان بود. هر‌کاری کردند من زیر‌بار نرفتم کنار بهرام رادان،‌مهناز افشار بازی کند. گفتم اینها در یک فیلم با‌هم بازی کردند و دوباره با هم باشند همان را تداعی می‌کند. ‌رفتم یک خانمی که چهره ناشناخته بود آوردم و همان یک فیلم را بازی کرد. یعنی من نرفتم از کار خودم کپی کنم. که آقای رادان از این فیلم شد رادان و بهرام رادان جز آواز قو اصلا فیلم ندارد،‌هیچ کدام فیلم‌هایش فیلم نیست. رادان یعنی آواز قو. از همه مردم هم بروید سوال کنید. حتی عطشی که خود من ساختم یا رز زرد فیلم بهرام رادان نیست. اما تا می‌گویی رادان،‌می‌گویند آواز قو. این اواز قو یک کار استثنایی در سینما شده. بروید از مردم هم بپرسید. پس من خودم این‌کارها را اختراع می‌کنم،‌انوقت بروم تقلید کنم. آنهایی که اخ و تف می‌کنند بعد می‌ایند از ما تقلید می‌کنند.

همین گلزار که شما در «کما» و «کلاغ پر» استار شما می‌شود،‌ بنابه دلایلی در «شب‌های تهران»، خودتان از حضورش در فیلم جلوگیری می‌کنید. شما اگر اداعا می‌کنید کاشف بعضی از بازیگر‌ها هستید چرا آن زمان از زوج گلزار و هدیه تهرانی استفاده نکردید؟

به خاطر این‌که آن موقع یک پول زیادی می‌خواست و من گفتم از این پول‌ ها ندارم بدهم.

زمان کلاغ‌پر هم که دستمزد بالایی گرفت.

خب‌، زمان کلاغ‌پر گلزار اوضاعش فرق می‌کرد. ببین گلزار با فیلم کما شد گلزار. شما فیلم‌های گلزار را قبل از کما ببینید همه صد میلیون و 70 میلیون فروخته،‌از کما می‌شود گلزار و آتش‌بس هم نان کما را می‌خورد. اما شب‌های تهران خیلی قبل از کماست. شب‌های تهران زمانی است که گلزار فقط یک فیلم بازی کرده به نام سام و نرگس و بعد می‌اید از من پول یک هنرپیشه سوپراستار را می‌خواهد. من هم می‌گویم برو سوپراستار شو ،‌من پول سوپر‌استار بهت می‌دهم. اما زمان کلاغ‌پر یک سوپراستار است و من هم پول سوپراستار را بهش می‌دهم. ایشان پول خارج از عرف از من می‌خواست و من هم گفتم من تهیه‌کننده حرفه‌ای هستم و پول خارج از عرف به کسی نمی‌دهم.

یعنی شما معتقدید فیلم‌های شما بازیگر‌ها را معروف می‌کند؟ اعتبار بازیگر باعث پرفروشی فیلم شما نمی‌شود؟
تمام فیلم‌های من بازیگرش را معروف کرده. ‌می‌توانید بروید فیلم‌ها را ببینید.

یعنی شهرت بازیگر باعث نشد فیلم شما بفروشد؟
ببین‌، فیلم‌های من این‌ها را مطرح کرد. خیلی‌هایشان اولین بار توسط فیلم‌های من مطرح شدند. شما بیاید کارنامه بازیگر‌ها را ببینید.خانم افشار که اولین فیلمش فروش کرد فیلم من بود. امین حیایی را من برای اولین ‌بار با «دو روی سکه» به سینما آوردم و کنار ابولفضل پور‌عرب گذاشتم. اولین بار در فیلم من «تکیه بر باد» نقش اول را در سینما بازی کرد. خود خانم مریلا زارعی اولین فیلمی که نقش اول بازی کرد و شد مریلا زارعی فیلم من بود «تکیه بر باد». امین حیایی با همین کما اوج پیدا کرد. خود بهرام رادان قبل از آواز قو فیلم‌های قبلی‌اش چه بود؟ شور عشق،‌ساقی،‌آبی. بعد‌ها هم که بازی کرد هیچ کدام از فیلم‌هایش نتوانست اواز قو بشود. امین حیایی با کما شد امین حیایی سوپراستار. من وقتی تکیه برباد را کار کردم ترکیب بازیگران این بود: امین حیایی،‌مریلا زارعی و لعیا زنگه. ان روزها دوستان گفتند تنها کسی که تو در فیلمت داری خانم لعیا زنگنه است که یک نیمچه اسمی به خاطر تلویزیون دارد وگرنه بایگری نداری اما هم فیلم خوب شد هم پرفروش . اما امین حیایی در کما به اوج رسید. شما مطمئن باش هر بازیگری در فیلم من بازی کند که وجهه‌ای داشته باشد من وجهه‌اش را مضاعف می‌کنم نه این‌که کم کنم. خیلی مهم است که شما چه‌طور یک سوپراستار را رائه بدهی که به دل مردم بچسبد. خیلی‌ از بازیگر‌ها که دوست دارند در فیلم من بازی کنند خودشان می‌گویند تو جوری ما را ارائه می‌دهی که ما بین مردم مطرح می‌شویم.


منبع : همشهری جوان

به روز شده در : شنبه 18 ارديبهشت 1389 - 10:53

چاپ این مطلب |ارسال این مطلب |

نظرات

KeyeF
شنبه 18 ارديبهشت 1389 - 20:4
4
موافقم مخالفم
 

نرود میخ آهنی در سنگ....!

حقیقت
يکشنبه 19 ارديبهشت 1389 - 13:58
1
موافقم مخالفم
 

متاسفم از این دیدگاه

همین دو نفر تو این 20 سال میلیاردها پول به جیب زدنند

80 درصد فیلمهای تولیدی پویا فیلم ارزش دیدن ندارنند

همین دو نفر مالک سینما عصر جدید و دهها ملک و مغازه و آپارتمان تو تهران شدنند از کجا به این پول رسیدنند؟؟ از پول همین مردم که تو گیشه پرداخت کردنند

Prham
يکشنبه 19 ارديبهشت 1389 - 19:24
13
موافقم مخالفم
 

آقای فرحبخش سود هنگفتی از فیلمهای قافله.نیش.عقرب. وگروگان با بازی جمشید هاشم پور با سر تراشیده برده اند حتما تهیه کننده فیلم تاراج هم ایشان بودند که ما بی خبریم.به قول رضا بانکی سپنتا رو هم آقای فرحبخش آورده.


يکشنبه 19 ارديبهشت 1389 - 20:1
0
موافقم مخالفم
 

این اقا دیگه خیلی اعتماد به نفسه داره میره تو مایه های توهم خوبه حالا فیلم درست حسابی تو کارنامش نداره

pantea
يکشنبه 19 ارديبهشت 1389 - 22:6
5
موافقم مخالفم
 

این ا قا وقت کرد خودشو تحویل بگیره!!!!!!!!

چه رووی هم داره هر کدوم از این بازیگرها با پشتکاره خودشون بازیگر شدن

عجب مردم از فیلماشون تعریف میکنن

دز ضمن بهرام رادان فیلم خوب زیاد داره و در حال حاضر کل کشور و دنیا با سنتوری میشنا سنش .

سهراب م
دوشنبه 20 ارديبهشت 1389 - 0:47
2
موافقم مخالفم
 

ازین که احمق فرضم کنن متنفرم.

راستی من رادان رو با کنعان مانی حقیقی میشناسم

با گاوخونی

با مهرجویی و سنتوریش

با شمعی در باد

با گیلانه

با تردید واروژ

با بی پولی نعمت الله...

آقایون!کافیه.

ما اگر سکوت می کنیم معنیش این نیست که حرفی نداریم.

سکوت سرشار از نگفته هاست.

ما مردم محجوبی بودیم.

سو استفاده کردید از ما.

روی صحبتم فقط با شما نیست آقا!


دوشنبه 20 ارديبهشت 1389 - 10:16
-9
موافقم مخالفم
 

mamnon ke nazaramo ezafe nakardin in dige vaghean mahshare!


پنجشنبه 23 ارديبهشت 1389 - 16:21
9
موافقم مخالفم
 

bahram radan age radane bekhatere santoori va amsale inast na bekhatere avaze ghooye jenab ali mesle inke ta hala filmatoon ro negah nakardin

سهراب
شنبه 25 ارديبهشت 1389 - 14:45
1
موافقم مخالفم
 

دشمنی و حسادت بدترین بیماریست !!!!

مصاحبه کننده چنان از مسائل حرف میزند که انگار تمام لحظات فرح بخش و علیخانی را ضبط کرده ست در حالیکه تمام مدت از شایعاتی که شنیده استفاده میکند . این یعنی ابتذال و بدبختی که دامن سینمای ما را گرفته است ! 60 صفحه فیلمنامه را در یک هفته نمیتوان تایپ کرد چه برسد به آنکه آنرا بنویسی !!! کارگردانانی که در پویا فیلم کار کرده اند . کامران قدکچیان ، شهرام اسدی ، داریوش فرهنگ ، بهروز افخمی ، علامحسین لطفی ، بهرام کاظمی، آرش معیریان و .... آیا این افراد کارگردانانی هستند که بله قربان گو باشند ؟؟؟؟ کارگردانان تازه کار مانند شهرام شاه حسینی ، گلستانی و اصغر نعیمی که سالها در سینما بوده امکاناتی از پویا فیلم دریافت کرده اند که در هیچ دفتری در اختیار آنها گذاشته نمیشود .... اگر کسی متفکر و کارگردان باشد چه در پویا فیلم و په در هالیووود و بالیوود و چینه چیتا ، نشان خواهد داد که کارگردان است یا نه !!!! اگر حتی کارگردانی بله قربان گو و بی استعداد باشد و نتواند وجود خودش را اثبات بکند تقصیر کممپانی های فیلمسازی است ؟؟؟؟ اصلا شهرام شاه حسینی و مهدی گلستانی چه پیشینه ای دارند که پویا فیلم آنها را بتواند بخشکاند !؟

دوستان یک نگاهی به کامنت های خود بیاندازید و ببینید راجع به همه چیز جز فیلمسازی پویا فیلم حرف زده اید و پیداست که آبشخورتان از کجاست !!!! نوشته اید که اینها میلیون ها تومان به جیب زده اند !!! آیا از جیب شما دزدیده اند یا فیلمشان فروخته است ؟؟؟؟ نوشته اید که سینما عصر جدید مال آنهاست !!!! خب باشد مگر آقای شایسته و بقیه تهیه کنندگان ، صاحب سینما نیستند !!!! نام این حرفها حسادت و غرض ورزیست نه نقد فیلم !!!

ستاری
شنبه 25 ارديبهشت 1389 - 16:8
5
موافقم مخالفم
 

آقایان از نوع مصاحبه و کامنت هایی که گذاشته اید پیداست که همگی اهل سینما و از دشمنان قسم خورده حسین فرح بخش و علیخانی هستید ! چرایش را نمی دانم ولی احتمالا باید برای موفقیت های آنها در زمینه سینمی سرگرم کننده و کارشان و هدفشان باشد که بتعث تاسف است ! یک خبرنگار ابتذال را ابرو برداشتن یک خانم جلوی دوربین میداند اما گریم همان خانم را جلوی بقیه و دیگران توجیه شده میداند ! آیا کاسه داغتر از آش نیست ؟؟؟ آیا نقد فیلم و سینما به ابرو برداشتن یک خانم جلوی دوربین رسیده ؟؟؟؟ پس به سریال تلویزیونی آقای ده نمکی چه باید گفت !؟؟؟؟

بهانه کردید که پویا فیلم به کپی (که نه !!! ) برداشت از روی داستان فیلم های قدیمی پرداخته !!! مگر بقیه نپرداخته اند ؟ چطور برای آنها دست میزنید و او را متفکر قلمداد می کنید و این یکی ها را فیلم فارسی چی صدا میزنید !!! مگه کیومرث پوراحمد از روی سلطان قلبها ، فیلم ناموفق گل یخ را نساخت ؟ مگه بهروز افخمی و خانم مینو فرشچی فیلم شوکران را از روی فیلم آمریکایی جذابیت مرگبار با بازی مایکل داگلاس Fatal Attraction

نساختند ؟ مگر آقای مجید مجیدی فیلم بید مجنون را از روی فیلم

آمریکایی نگاه اول (At First Sight 1999) با بازی وال کیلمر مو به مو نساخت ؟ مگه تهمینه میلانی فیلم تسویه حساب را از روی فیلم آمریکایی قلب شکنان heart Breakersکپی نکرد ؟ مگه فیلم چپ دست از روی فیلم آمریکایی توسط داریوش بابائیان و آرش معیریان کپی بدی از آب در نیامد ؟ مگه کیارستمی داستان و ساخت فیلم طعم گیلاس را مدیون فیلم سینمای سفید کیشلوفسکی نیست ؟ فرانسوی ها بخاطر نگاه جدید به او نخل طلایی دادند و هیچ اتهامی هم بهش نزدند ! مگه حاتمی کیا فیلم آژانس شیشه ای خودش را مستقیم از روی بعدازظهر سگی سیدنی لومت نساخت ؟مگه دفتر آقای شایسته بسیاری از فیلمهایش را از روی فیلم های ایتالیایی و آمریکایی و ایرانی نساخته که نمیشه همه شو اینجا نوشت و افراد دیگر هم همینطور؟ چرا برای اینها دست میزینید و اگر اینا بقول خودتان پول به جیب بزنند خوشحال میشوید و به به می کنید ؟ مگه هالیوود از روی فیلم های خارجی گرده برداری نمی کنه ؟ مگه آقای مارتین اسکورسیزی فیلم معروف خود را که بالاخره او را صاحب اسکار هم کرد (The DeParted) از روی یک فیلم معروف کره ای بنام کسب و کار شیطان صفتInfernal Affairs

2002 فیلمنامه را عینا کپی نکرد که حتی بعضی پلان ها هم عینا برداشت شده بود ؟ چطور برای اسکورسیزی هورا می کشند و هالیوود برای اینکار بهش اسکار هم میده و به بازسازی او نمیگه دزدی و پول به جیب زدن بلکه بهش میگن فیلم کره ای را Remakeکرده!!!!

تهیه کنندگان پویا فیلم بیش از چهل فیلم سینمایی ساخته اند که بسیاری از آنها مانند آواز تهران و دو روی سکه در دهه هفتاد جزو بهترین فیلم ها شناخته شدند و آواز تهران راهی جشنواره فجر هم شد و رتبه الف او را بخاطر اینکه بخش خصوصی بود به رتبه ب تغییر دادند !!!! بیش از هشتاد درصد فیلم های ساخت ایران امروز از روی آثار خارجی و ایرانی ساخته میشوند ولی گویا کسانیکه جز غرض ورزی و حسادت کار دیگه ای ندارند ، فقط به پویا فیلم می پردازند ! فیلم کلاغ پر پویا فیلم داستانش را از روی فیلم آمریکایی

Addicted to Love با بازی مگ رایان و متیو برادویک وام گرفت که متاسفانه کارگردانی ضعیف شهرام شاه حسینی این فیلم را چنان بد ساخت که فیلم باز بیش پانصد میلیون تومان فقط در تهران فروخت ولی همان آدمهای بداندیش که همیشه تلاش داشتند بخش خصوصی را بکوبند و برای کارگردان های دولتی هورا بکشند بخاطر بازی مشترک مهناز افشار و محمدرضا گلزار فیلم کلاغ پر را به آتش بس نسبت دادند که واقعا باعث تاسف بود که دیگران اینقدر چشم بسته و کورکورانه به پویا فیلم حمله میکنند .من از همینجا آرزو میکنم تا تمام تهیه کنندگان سینمای ایران اعم از بیسواد و با سواد صاحب پول و سینماهای متعدد بشوند تا این سینمای بی رمق به امکانات مالی خوبی برای بازسازی خودش دست پیدا بکند.

اضافه کردن نظر جدید
:             
:        
:  
:       




mobile view
...اگر از تلفن همراه استفاده می‌کنید


cinemaema web awards



Copyright 2005-2011 © www.cinemaema.com
استفاده از مطالب سایت سینمای ما فقط با ذکر منبع مجاز است
کلیه حقوق و امتیازات این سایت متعلق به گروه سینمای ما و شرکت توسعه فناوری نوآوران پارسیس است

مجموعه سایت های ما: سینمای ما، موسیقی ما، تئاترما، فوتبال ما، بازار ما، آگهی ما

 




close cinemaema.com عکس روز دیالوگ روز تبلیغات