دانلود

نگاهی به فیلم "آل" ساخته بهرام بهرامیان : وحشت‌آفرینی به سبک «آل» :: سينمای ما ::

   






نگاهی به فیلم "آل" ساخته بهرام بهرامیان
وحشت‌آفرینی به سبک «آل»

سینمای ما- سحر عصرآزاد: فیلم‌های ترسناک هرچند در ساختار سینمای کشورمان به عنوان ژانری تعیین‌کننده، جایگاهی تثبیت‌شده و قابل استناد ندارند، اما جذابیت بالقوه آنها برای مخاطب و تمایل بالقوه مخاطب برای ترسیدن هر از چند گاهی نظر کارگردانی را جلب می‌کند تا به صورت موردی یک فیلم ترسناک در کارنامه‌اش ثبت کند.

شاید برجسته‌ترین نمونه‌های این رویکرد موردی را بتوان در فیلم‌های «شب بیست و نهم» حمید رخشانی، «خوابگاه دختران» محمدحسین لطیفی، «پارک وی» فریدون جیرانی و «پوسته» مصطفی آل احمد به طور مشخص مثال زد.

نگاهی به همین فهرست کوچک می‌تواند این نکته را برجسته کند که سینمای وحشت در کشور ما نتوانسته رشد منطقی و تدریجی را طی کرده و پا به دوران بلوغ و شکوفائی بگذارد. به این ترتیب چطور می‌توان از این گونه سینمائی انتظاری شگرف داشت؟

این روزها یک فیلم جدید از سینمای وحشت به اکران سینماها درآمده که باب تحلیل در خصوص این اثر و این گونه سینمائی را باز می‌کند. «آل» به عنوان نخستین تجربه سینمائی بهرام بهرامیان ساخته شده که مجموعه‌هایی موفق چون «مشق عشق» و «ساعت شنی» را در کارنامه دارد.

این سابقه می‌تواند انتظارها از «آل» را بالا ببرد بخصوص که فیلمنامه آن هم توسط بهرام عظیمی نوشته شده که فردی حرفه‌ای البته در حیطه انیمیشن و کاریکاتور است. حضور علی معلم به عنوان تهیه‌کننده که «گاوخونی» و «ازدواج به سبک ایرانی» را در کارنامه دارد و امیر پوریا منتقد سینما به عنوان بازنویس فیلمنامه، امتیازات بالقوه فیلم هستند که می‌توانند تأثیر خاص خود را بر ماحصل کار داشته باشند.

اما انتظارات ایجاد شده از «آل» متناسب با این امتیازات بالقوه جواب نمی‌گیرد که ریشه‌ای ترین دلیل آن هم می‌تواند همان نکته‌ای باشد که اشاره شد. سینمای وحشت در کشورمان آنچنان قدمتی ندارد که مرحله آزمون و خطا را طی کرده باشد و از آن توقع بی‌نقص بودن یا کم‌نقص بودن داشت همچون گونه‌های اجتماعی، کمدی و ...

در واقع ضعف فیلم نه صرفاً به کارگردانی و مجموعه تخصص‌های فنی بلکه بیش از هر چیز به فیلمنامه و بازیگری کار بازمی‌گردد. مشکل فیلمنامه هم می‌تواند بیش از هر چیز به ریشه‌دار نبودن این نوع قصه‌ها در باور ما و معضل ایرانی شدن بازگردد.

با توجه به اینکه همه نمونه‌های قابل استناد سینمای وحشت متعلق به سینمای جهان هستند این نکته به گونه‌ای برجسته خود را در خلق فیلمنامه‌های ترسناک نشان می‌دهد و نتیجه می‌شود فیلمی که چه بسا در لحظاتی ترسناک هم باشد، اما منشأ این وحشت برخاسته از ریشه‌های ایرانی و اینجائی نیست و در بهترین حالت می‌توان آن را کپی آثار خارجی محسوب کرد.

این معضل در فیلم «خوابگاه دختران» با هوشمندی نویسنده مورد توجه قرار گرفت و با تکیه بر مفاهیم درون فرهنگ و باور عامه خودمان، جن و خانه جن‌زده بخصوص افسانه‌هائی که در خصوص ناپدید شدن عروس‌ها در شب عروسی وجود دارد، محوریت پیدا کرد که نتیجه هم باورپذیر و اینجائی بود.

اما شکل نگرفتن این مهم در «پارک وی» باعث شد این فیلمی نسخه ای بدلی از فیلمی مانند «درخشش» استنلی کوبریک باشد بدون آنکه ارتباط خود را با فرهنگ، باور و مناسبات مردم خودمان پیدا کند.

«آل» در مرزی میان این دو فیلم حرکت می‌کند و هوشمندی‌هائی برای باورپذیری و ریشه‌دار کردن ترس و وحشت قصه شده که به نظر کافی نمی‌آید. فیلم همانطور که از نامش مشخص است درباره موجودی افسانه‌ای است که این تصور در موردش وجود دارد که زنان حامله را قربانی می‌کند.

با توجه به اینکه این تعبیر در میان مردم ما چندان ریشه‌دار و تعیین‌کننده نیست و چه بسا ترجیح داده شده به وجه اینجائی این تصور دامن زده نشود، بخش اعظم قصه و تأثیر متقابل این افسانه بر زندگی زوج محوری در کشور همسایه یعنی ارمنستان اتفاق می‌افتد.

این انتخاب هر چند از وجه تأمین منظور اشاره‌شده می‌تواند هوشمندانه باشد، اما باعث شده فاصله آن با مخاطب فیلم حفظ شود که طبعاً به تأثیرگذاری کار لطمه می‌زند.

سینا کارمند یک شرکت ساختمان‌سازی است که برای مدیریت پروژه‌های ساختمانی همراه با همسر باردارش عازم ارمنستان می‌شود و کابوس‌ها و خیالاتش شدت می‌گیرند.

در فیلمنامه برای حفظ این ارتباط تلاش شده کابوس‌ها و نگرانی‌های سینا درباره آل به کودکی او بازگردد که هنوز تحت نظر روانپزشک است و با قرار گرفتن در شرایط جدید به نشانه‌های ذهنی او دامن زده شود.

هرچند از وجه منطقی این انتخابی کارکردی است، اما به نظر می‌آید کفایت اداره قصه و قرار دادن قهرمان در هسته بحران را ندارد. به همین دلیل است روند تدریجی که سینا باید طی کند تا کابوس ذهنی خود را بعینه ببیند، نه یک منحنی بلکه یک روند خطی مشخص است و اوج و فرودی که این سیر را باورپذیر کند، وجود ندارد.

به علاوه اینکه در مقاطعی که کابوس سینا به واقعیت پیوند می‌خورد و همسر باردارش ناپدید می‌شود، این روند خطی هم درجا می‌زند و در واقع آنچه می‌خواهد مخاطب را تحت تأثیر قرار داده و در ترس و تعلیق نگه دارد، تکرار موقعیت‌های ترسناک مجزا، افکت و جلوه‌های تصویری است.

در حالیکه بحران قهرمان فیلم به واسطه تعریف و ترسیم درست موقعیت می‌توانست بدون نیاز به این عوامل بیرونی به عمق وجود مخاطب نفوذ کند و نیازی به این وفور و تکرار نباشد.

«آل» تجربه‌ای جدید در سینمای وحشت کشورمان است که اگر در روندی پویا و در گونه سینمائی رو به رشد ساخته می‌شد، می‌توانست به درستی جوابگوی نیاز مخاطب به این گونه آثار باشد، اما در شکل حاضر تنها می‌توان آن را به عنوان تجربه‌ای موردی و نه پیگیرانه در ژانر وحشت محسوب کرد.


منبع : خبر آنلاین

به روز شده در : پنجشنبه 9 ارديبهشت 1389 - 13:40

چاپ این مطلب |ارسال این مطلب |

نظرات

ALIREZA
پنجشنبه 9 ارديبهشت 1389 - 14:46
-20
موافقم مخالفم
 

به فیلم ترسناک هم میشود خندید!

خیلی ها به سینما می آیند که فقط بخندند و برایشان فرقی هم ندارد که فیلم چی باشد فقط می آیند که بخندند، مثلا فیلم "آل" به اصطلاح ترسناک است ولی تماشاچیان بیشتر می خندند تا بترسند ...درست است که سینمای ما هنوز در ساخت فیلم های ترسناک جای پیشرفت دارد اما به نظر من مشکل از فیلم های ترسناک ما نیست که نمی توانند بینندگان خود را بترسانند، مشکل اصلی از تماشاچیان ماست که فقط دوست دارند بخندند! خوب وقتی مردم به دیدن فیلم های خنده دار تمایل بیشتری نشان می دهند چه دلیلی دارد که فیلمهای دیگر برایشان بسازیم؟ بنابراین تهیه کنندگان و کارگردانان و حتی بازیگران حق دارند که بیشتر به فیلم های طنز و کمدی روی بیاورند

مهران
شنبه 11 ارديبهشت 1389 - 11:26
15
موافقم مخالفم
 

با سلام

هر دفعه که به دیدن فیلمی در سینما ترغیب میشم با خودم عهد میکنم که دیگه سینما نرم اما باز دوباره این علاقه قدیمی منو به طرف خودش میکشه یکی از مشکلات اکثرفیلمهای ایرانی نداشتن فیلنامه خوب است که در اکثر فیلما این نقیصه به وضوح دیده میشه برای دیدن فیلم آل با توجه به ساخت سریال ساعت شنی توسط کارگردان مذکور ترغیب شدم که فیلم را ببینم اما بعد از دیدن فیلم به قول اونوریها به خودم گفتم S0 WHAT .

H-H
يکشنبه 12 ارديبهشت 1389 - 5:46
0
موافقم مخالفم
 

چرا اینقدر جراید مصطفی زمانی را بزرگ کردند ؟ به نظر من اصلا در حد تبلیغاتی که برایش میشود نیست و نه به عنوان یک ستاره ی بفروش در گیشه می شود رویش حساب کرد و نه به عنوان یک بازیگر انچنانی. فیلم ال هم خیلی معمولی بود. بیخودی بزرگش کردند. پارسال فیلم ( پستچی سه بار در نمیزند) به اون قشنگی اکران شد این همه بزرگش نکردند حالا این ال چی داره که تو هر سایتی میریم خبر و عکس ازش گذاشتند حالا خوبه با این همه تبلیغ فروش انچنانی هم نداره . (تازه با بلیط 4000تومانی )

شيرين
دوشنبه 13 ارديبهشت 1389 - 8:49
-1
موافقم مخالفم
 

اين فيلم يكي از بي خودترين و افتضاح ترين فيلم هايي بود كه تا به حال ديدم و اصلا نبايد اين فيلم رو در ژانر وحشت قرار داد چون توهينه به هر چي فيلم خوب كه در اين زمينه ساخته شده. وقتي داشتم اين فيلم رو مي ديدم احساس حماقت كردم چون از اين فيلم بيشتر از اين نمي شه برداشت كرد كه شعور مخاطب رو زير سوال برده .آقاي عليرضا هم كه به نظرشون اشكال از مخاطب اومده بهتره بدونن كه اين اولين بار نيست كه تماشاچيان ايراني به ديدن فيلم به اصطلاح ترسناك رفتن و ترسيدن رو هم بلدن اشكال از خود فيلمه كه حتي ذره اي حس ترس رو به مخاطب القا نميكنه و صحنه هاي مثلا ترسناك هم انقدر بچه گانه دراومدن كه ناخودآگاه لبخند تمسخرآميز رو به لب مخاطب مي نشونن.

من
جمعه 17 ارديبهشت 1389 - 19:43
4
موافقم مخالفم
 
man

به نظر من ،رفتن من به سینما به معنی اجازه دادن به اهالی سینما برای توهین به من و شعور من است.

ستاری
يکشنبه 26 ارديبهشت 1389 - 11:17
2
موافقم مخالفم
 

دوستانی که پرسیدند مگه فیلم آل چی داره که اینقدر از آن تعریف میکنند و یا خیلی مودبانه ایراد آنرا یکی به نعل یکی به میخ می کوبند... ؟ این دوستان باید بدانند که اگر آل فیلمنامه خوب و کارگردانی بهتری ندارد در عوض این فیلم علی معلم و امیرپوریا را دارد که سر رفقات هم که شده اجازه نمیدهند به دوستان منتقدشان که فیلم را درست نقد بکنند و یا بقول خودشان پنبه آنرا بزنند !

یادم میاید در جشنواره فجر سر جلسه نقد و بررسی فیلم وقتی همه خوابیم بهرام بیضایی با حضور این کارگردان و نویسنده و محقق ادبیات نمایشی ، جناب آقای امیر پوریا در حالیکه پنج دقیقه از تمام شدن فیلم آقای بیضایی نگذشته بود ، شتابان وارد سالن نقد و بررسی شد و ظرف یکدقیقه یک صفحه نامه مملو از فحاشی که ربطی به نقد داشت به دست دوست خود که رساست جلسه را بر عهده داشت ، رساند و او هم حسابی رفاقت را بجا آورد و بعنوان اولین نقد !!!!!! آنرا پشت میکروفن خواند ! این متن مملو از توهین به آقای بهرام بیضایی بود ! هر چه فکر کردم نفهمیدم که یکنفر ظرف دو یا سه دقیقه که از تمام شدن فیلم گذشته بود ، چطور توانست اینهمه توهین و فحاشی را آنهم به شخصی مانند بهرام بیضایی روی کاغذ بیاورد و بنویسد !پس از اینکه رئیس جلسه و دوست آقای امیرپوریا این متن مملو از توهین و فحاشی را خواند ! بهرام بیضایی مانند یک درخت پر بار در جواب اینهمه توهین گفت : اینها که خواندید سئوال نیست پس جوابی هم ندارد و در مقابل نامه مملو از توهین آقای امیر پوریا کاری را کرد که باید میکرد : سکوت !!!!!!

بعدها که به نامه توهین امیز و طول و دراز آقای امیر پوریا فکر کردم باین نتیجه رسیدم که ایشان در تمام طول نمایش فیلم وقتی همه خوابیم بجای تماشای دقیق فیلم مشغول نوشتن این نامه طولانی و مملو از ناسزا بوده است و بهمین خاطر فیلم را درست ندیده بود و بیضایی را بجای فیلم مورد لطف خود قرار داد ، درست مثل کسانیکه فیلم را ندیده اند ولی نقد آنرا می نویسند ، آنهم از روی تعارف دوستان !!!!! خانم عصر آزاد این نوشته ها و این فیلم ها باید در آینده نقش تاریخ سینمای سرزمین ما را ایفا بکنند ! مهم نیست که امیرپوریا یا آقای علی معلم از همکاران و یا دوستان شما هستند ! اینکار شما شبیه به رفتار پزشکی می ماند که وقتی دوستش برای معاینه نزد او میاید ، پس از معاینه و کشف بیماری مهلک و یا عادی او بخاطر رفاقت سکوت بکند و به دوستش بگوید ماشاالله تو خیلی سر حال و قبراق هستی و اگر مشکلی هست مربوط به عدم تجربه علم پزشکی در حیطه بیماری هاست !!!! و مدتی بعد در مراسم کفن و دفن او شرکت بکند و بگوید : خدا بیامرزتش چه آدم خوبی بود !!!! درست مثل همکار منتقد شما که در یک نقد دیگر که در سایت سینمای ما بچاپ رسیده و پس از نگارش چند سطر ترس و لرز از پست و مقام علی معلم و اینکه او اینکاره است و بالاخره مجله دارد و ما هم محتاج کاریم .... می نویسد فیلم آل با آنهمه مشکلات فیلم خوبی بود !!!

آقایان این مطالب و سایر مطلب را که فاقد فحش و ناسزا هستند چاپ بکنید و بدانید که باینکار میگویند : دموکراسی در تمام اوقات شبانه روز !!!!!

علی
شنبه 27 فروردين 1390 - 14:40
0
موافقم مخالفم
 
comment

واقعا برای خودم متاسفم که با وجود داشتن فیلم هایی از کارگردان های بزرگ سینمای ایران نظیر بهرام بیضایی و عباس کیارستمی و محسن مخملباف و...باز هم میشینم پای همچین فیلم ها و کارگردانایی.

اضافه کردن نظر جدید
:             
:        
:  
:       




mobile view
...ǐ� �� ���� ����� ������� �?���?�


cinemaema web awards



Copyright 2005-2011 © www.cinemaema.com
استفاده از مطالب سایت سینمای ما فقط با ذکر منبع مجاز است
کلیه حقوق و امتیازات این سایت متعلق به گروه سینمای ما و شرکت توسعه فناوری نوآوران پارسیس است

مجموعه سایت های ما: سینمای ما، موسیقی ما، تئاترما، فوتبال ما، بازار ما، آگهی ما

 




close cinemaema.com ژ� ��� �?��� ��� ���?���