با سلام پيش از آن كه وارد بحث اصلي در باره سريال ساله اي مشروطيت شوم شوم بايد اين نكته را بگويم بنده نيز قبول دارم وقتي يك كتاب ؛ اثر تاريخي يا حادثه تاريخي وارد حوزه هنري از جمله سينما مي شود تحت تاثير آن هنر و مديوم هنري قرار دارد لذا ممكن است براي جذب بيننده از عناصر و عواملي استفاده كند كه تفاوت هايي با اصل آن داشه باشد چرا كه هنر نوعي بازآفريني واقعيت است نه مطلق آن واقعيت. با پديرش اين پيش فرض اكنون به اين نكته مي رسيم اصولا يك سينماگر در به تصوير اوردن يك واقعه ي تاريخي چقدر مجاز و مختار است كه در اصل واقعيت و يك رخداد و يا حوادث يك دوره تاريخي دست ببرد آيا حق دارد چنان دستكاري كند. بي ترديد پاسخ اين پرسش منفي است و هيچ آدم عاقلي نمي تواند بگويد كه يك هنرمند مي تواند دست به چنين كاري بزند واقعيت را با عنوان مروري بر تاريخ مهم يك سرزمن جعل و قلب كند اين خيانت به يك ملت در ثبت و انتقال بخشي از تاريخ يك كشور است. مديوم تلويزيون با توجه به گستره ي مخاطبان نمي تواند دست به چنين كار خيانت باري بزند. برخي جاها يا بسياري از جاها مخاطب و بيننده عادي نمي تواند تشخيص دهد كه اين سريال واقعيت تاريخي را به تصوير كشيد ه يا قصه پردازي كرده است. باور كنيد بارها از مخاطبان عادي در تاكسي و اتوبوس شنيدم كه اين سريال رديه اي براي نهضت مشروطه است. بنده در هيچ جا احساس نمي كنم كهاين سريال مي خواهد نضهت مشروطه را كه يكي از رويدادهاي مهم و تاثير گذار در تاريخ ايران و شايد سر آغاز انديشه و اعتقاد به اصلاحات اساسي در ساختار قدرت در اين مرز و بوم است؛ به تصوير بكشد. در برخي جا ها ما احساس مي كنيم كه اين سريال بيانيه اي از حوادث سال هاي اخير ايران است ؛ا مثلا حرف هايي كه شيخ فضل الله مي زند گويي خطابه اي است كه يك روحاني دست راستي و اصول گراي كنوني در باره جنبش اصلاحات سال هاي اخير مي زند جل الخالق كه سخن ايشان "من از دين برداشت حداكثري ندارم نه حداقلي " در هيچ يك از اثار تاريخي از زبان شيخ فضل الله نديدم البته اگر كارگردان محترم و دوستان دست اندركار ايشان كتاب ها و رفرنس هاي تاريخي خاصي اگر در دست دارند معرفي كنند خيلي متشكر مي شوم. با عرض پوزش قصد توهين به هنرمند محترم آقاي ورزي را ندارم كه امروزه بازار توهين سخت گرم است و چاپلوسان چنين مي پندارند كه توهين به بزرگان اين مرز و بوم نان و آبي دارد ؛ اما چنين به نظر مي رسد كه آقاي ورزي يك كار سفارشي حكومتي را به صفحه تلويزيون آوردند تا شايد به نان و نوايي برسد ورنه اين جعليات تاريخي چرا . البته ايشان اگر در تيتراژ فيلم توضيخ مي دادند كه اين يك برداشت داستاني يا فانتزي از سال هاي مشروطيت است شايد هيچ انتقادي بر ايشان وارد نبود. اميدوارم آقاي ورزي هنر خويش را براي كسب مقام و پول به ثمن بخس نفروشد. اقاي ورزي از بزرگان بياموز كه چگون عزت نفس داشتند: من آنم که در پای خوکان نریزم مر این قیمتی در لفظ د ری را . (ناصر خسرو)
|