دانلود


صفحه مناسب براي چاپگر


خاطرات شریک زندگی سام پکین‌پا دربارۀ سال‌های آخر زندگی فیلم‌ساز یاغی: او برایم دنیایی به‌کل متفاوت بود
شرح ملاقات پکین‌پا با فدریکو فلینی: سام مدت طولانی خیره ‌ماند و یک‌دفعه فریاد زد «فلینی»!


سینمای ما - کتی هارپر، شریک زندگی سام پکین‌پا تا تقریباً سال‌های آخر زندگیِ کارگردان، ابتدا در سگ‌های پوشالی دستیار پکین‌پا شد. او بیش از هر کس دیگری داستان‌هایی شنیدنی از زندگی خصوص معمولاً توأم با دردسر پکین پا دارد. هارپر که در اصل انگلیسی است می‌گوید «من دختری بودم از طبقة متوسط در اروپا و ناگهان با سام روبه‌رو شدم. انگار شرق غرب را ملاقات کرد. او برای من دنیایی به‌کل متفاوت بود.»

او دربارۀ متدهای عجیب پکین‌پا در بازی گرفتن از بازیگرانش به صحنه خشونت بر علیه سوزان جرج در سگ‌های پوشالی اشاره می‌کند:

«سام از هر چیز ممکن برای گرفتن بازی مطلوبش از بازیگران استفاده می‌کرد. مثلاً در صحنة بعد از آزار سوزان جرج، وقتی او به سالن روستا می‌رود، سام قبل فرمان فیلم برداری او را به کناری کشید و گفت «پدرت آن‌قدر جوان و سالم نیست که زنده بماند و نمایش این فیلم را ببیند» و سوزان بیچاره، گیج و مستأصل شروع به گریه کرد و درست در همین لحظه سام فرمان داد: «اکشن!» سام تمام مردهای گروه را به یکی از آن مهمانی‌های عجیب خودش دعوت کرد که در آن به سر همه می‌زند. تی‌پی مک‌کنا [یکی از بازیگران سگ‌های پوشالی] در همین مهمانی بازویش شکست و تا آخر فیلم با دست باندپیچی‌شده ظاهر شد. نمی‌دانم شما به همین‌ها آماده‌سازی بازیگران می‌گویید!؟»

هارپر دربارۀ وسترن نافرجام پت گارت و بیلی دکید که توسط استودیوی تهیه‌کننده‌اش خودسرانه تدوین شد می‌گوید:

«پت گارت به عنوان ادای دینی به وسترن شروع شد، اما کل پروژه دچار اغتشاش و نابسامانی و دردسرهایی شد که اصل قضیه - لذت ساخت یک فیلم - را از همه سلب کرد. وقتی سام در اتاق تدوین استودیوی متروگلدوین‌میر بود، در اتاق بغلی تهیه‌کننده‌ها داشتند نسخة خودشان را تدوین می‌کردند. سام نسخة خودش را که بدون صدا بود در یخچالش پنهان کرد و همین نسخة مبنای مرمت کامل فیلم در سال‌های بعد بود.»

هارپر دربارۀ بودجة محدود و دشواری فیلم‌برداری در لوکیشن‌های اروپای شرقی در صلیب آهنین که با وجود تمام کاستی‌ها به فیلمی بزرگ انجامید می‌گوید:

«مجبور شدیم کلی کلک سوار کنیم. قول داده بودیم در فیلم سی تانک آلمانی نشان بدهیم ولی فقط سه‌تا داشتیم. سیاهی‌لشکر‌ها سربازان یوگسلاو بودند که در عمرشان دوربین فیلم‌برداری ندیده بودند. اگر در فیلم دقت کنید خیلی‌هایشان رو به دوربین لبخندهای ملیحی می‌زنند.»

سام پکین‌پا بین کارگردانان ایتالیایی عمیقاً فلینی و سرجو لئونه را تحسین می‌کرد. در زمان فیلم‌برداری فیلم چین ۹، لیبرتی ۳۷ (ساختۀ مونتی هِلمن) پکین‌پا و لئونه ملاقات کوتاهی داشتند. حالا هارپر ملاقات با فلینی را به خاطر می‌آورد:

«ما داشتیم صلیب آهنین را در یوگسلاوی می‌ساختیم و در یک آخر هفته تصمیم گرفتیم با سام و جیمز کابرن برای فرار از بوی لاستیک ‌سوخته و گرد و کثافت خندق‌ها به ونیز برویم و استراحت کوچکی کنیم. یک روز صبح من و جیمز کابرن برای خرید از هتل بیرون زدیم و سام در اتاقش ماند. وقتی به هتل برگشتیم یک‌دفعه فلینی باشکوه را در کلاه‌نمدی و شنل همیشگی‌اش [در مقابل هتل] دیدیم. جیمز با او احوال‌پرسی کرد و در ضمن مرا هم به او معرفی کرد. من از فلینی پرسیدم که ممکن است یک لطف عظیم در حق من بکند؟ او بزرگوارانه پذیرفت و با من از پله‌های کنار لابی بالا رفت. در اتاق سام را زدم و او با بدخلقی پرسید: «دیگه چی می‌خوای؟» من در را باز کردم و فلینی را به داخل بردم. سام روی تختش ولو بود و وضعیت اتاق هم فاجعه‌آمیز. سام چشمانش را باز کرد و برای مدتی طولانی خیره ‌به فلینی نگاه کرد و یک‌دفعه فریاد زد «فلینی!!» آ‌ن دو همدیگر را بغل کردند و فلینی لبة تخت سام نشست. من و جیمز دوباره بیرون رفتیم و تمام صبح را در ونیز به خرید و خوردن گذراندیم. وقتی به هتل برگشتیم دو کارگردان بزرگ در‌‌ همان وضعیت بودند. سام‌‌ همان طور درازکشیده و فلینی هنوز لبة تخت نشسته بود و با هم خوش ‌و بش می‌کردند. این خودش می‌تواند موضوع یک فیلم کوتاه باشد.»