نشست نقد و بررسی فیلم حریم در باشگاه فیلم تهران برگزار شد؛
رضا خطیبی کارگردان: دلهره را از ترس لحظه ای بیشتر میخواستیم
سینمای ما - رضا خطيبي گفت: ما نميخواستيم با «حريم» مخاطب را يك باره بترسانيم، بيش تر دوست داشتيم ترسي در تماشاگر ايجاد شود. دلهرهاي كه مخاطب از ديدن فيلم دارد با ارزشتر از اين است كه در لحظه بترسد.
نشست و بررسي فيلم "حريم " به كارگرداني "سيد رضا خطيبي " عصر ديروز پس ازنمايش فيلم در باشگاه فيلم تهران در فرهنگسراي هنر با حضور عوامل فيلم و جمعي از علاقمندان سينما و هنر برگزار شد.
"رضا درستكار " منتقد مهمان اين جلسه، در ابتدا از «رضا خطيبي» كارگردان اين فيلم خواست تا درباره ساخت اين فيلم توضيح داده و انگيزه خود را بيان كند.
خطيبي جالب بودن فيلمنامه را دليل ساخت اين فيلم دانست و محمد احمدي تهيه كننده اين فيلم در ادامه و تكميل صحبتهاي كارگردان گفت: زماني كه اين سناريو از جانب آقاي خطيبي پيشنهاد شد، برايم جالب بود چرا كه دوست دارم يا بهعنوان كارگردان و يا تهيهكننده و يا حتي بهعنوان فيلمبردار، ترجمههاي جديد را انجام دهم. وقتي اين پيشنهاد را خواندم، آن را دوست داشتم و با اين كه دو سه سالي طول كشيد،تلاش كرديم تا شرايط ساخت آن را مهيا كنيم تا اين كه بالاخره در اواخر سال 86 پروانه ساخت آن را گرفته و بهطور جدي كار را آغاز كرديم.
وي ادامه داد: چون قرار بود فيلمبرداري اين كار را نيز را نيز انجام دهم، بهدليل كارهاي عجيب و غريب زيادي كه داشت لذتي در فيلمبرداري آن برايم بود. با توجه به نداشتن حمايت مالي ريسك زيادي كرديم ولي با اين حال، با اعتمادي كه به آقاي خطيبي داشتم اين كار را ادامه داديم و ريسك آن را پذيرفتيم و در نهايت هم، راضيام كه اين كار را انجام دادم.
اگر مخاطب ارتباط برقرار كند و اين فيلم را ببيند و بتواند سرمايهاش را برگرداند، ديگر تهيهكنندهها و كارگردانها ريسكشان كمتر ميشود و بيشتر در اين كار وارد ميشوند و با توجه به آن، اميدواريم كه تعداد آن افزايش يابد.
اين منتقد سينما گفت: نكتهاي كه وجود دارد كه وقتي به سابقه اين نوع فيلمها برگشتيم آقاي خاچيكيان هرگز در واقع بهعنوان يك فيلمساز اجتماعي يا فيلمساز سياسي يا هر چيز ديگري در اين وادي فعاليت نكرد. يا فيلمسازهايي كه بعدا در دهه 50 ظهور كردند، هيچ مدلي به آنها نميچسبيد. در واقع يك فيلمساز عاشق سينما بود و با مسائل و شاخصههاي مدنظر خودش خيلي عشقورزي ميكرد، خيلي آدم عاشق و جالبي بود ولي وقتي بعد از دو دهه يا سه دهه گذشته بر ميگرديم فيلمهاي خاچيكيان (بخصوص "دلهره " ، "ضربت " و فيلمهاي ديگر ) را نگاه ميكنيم، اين تحليل را داريم كه اين نگاه در واقع يك جور شمايي از فضاي آن سالها است. و اين پرسش به ميان ميآيد كه آيا در نوشتن فيلم "حريم " و ساختنش، شما هم دوباره مثل گذشته داريد عشق ورزي ميكنيد و تا اين حد به سينما علاقمند هستيد.
در ادامه "خطيبي " با تأييد صحبتهاي "درستكار " سري تكان داده و با لبخند گفت: "بيشتر علاقه بوده تا بتوانيم آن را نوشته و بسازيم. "
"رضا درستكار " از "عليرضا علويان " بعنوان صداگذار فيلم "حريم " در مورد طراحي صدا و حجم زياد صداي فيلم "حريم " توضيح خواست.
"عليرضا علويان " در رابطه با حجم صدا گفت: " يك مقدار براي همه دنيا رسم است كه از ابتدا روي بيننده كار مي شود تا جاهايي كه حتي كمي اذيت كند و جاهايي كه بيننده را بترساند و بهر حال اين هم نمي خواهم بگويم واقعا صد در صد ايده آل بود ولي بهر حال كاري بود كه اولين تجربه من بود و اميدارم كه مورد پسند قرار گرفته باشد و صداي فيلم كار خودش را كرده باشد. ولي بهر حال تلاش زيادي بابت همين چيزي كه شنيديد شد و زحمت آهنگ ساز اين فيلم آقاي "سپهري " و زحمت صدابردار فيلم آقاي " محمود خرسند " هم بوده كه جا دارد من از آنها تشكر كنم. "
"درستكار " از "علويان " پرسيد: آيا طراحي ها در فيلمنامه بوده يا وقتي فيلم گرفته شد بعد اين كار انجام شد.
"علويان " گفت: "طراحي صدا از قبل پيشبيني شده بود چون من كار قبلي آقاي خطيبي را هم كار كرده بودم و در جريان اين فيلمنامه بودم، من دقيقا از يكسال قبل از فيلمبرداري اين فيلم با آقاي خطيبي در جريان اين فيلمنامه قرار گرفتم و در واقع فكر ميكنم اين يكي از فيلمهايي كه به جرأت ميتوان عنوان طراحي صداگذاري و ميكس را برايش در نظر گرفت، همين فيلم است چون حتي صدابردار و موزيسين هم با هماهنگي بنده و صحبتهايي كه در صدا و ضبط صدا شده بود، كارشان را شكل دادند.
"رضا درستكار " سوال آخر را از محمد احمدي اين گونه پرسيد با توجه به پرونده كاري شما كه فيلم هاي جالب و مهم هست تقريبا در هيچ كدام اين ژانر نبوده، ناگهان تغيير فضا دادن و از يك سينمايي در واقع سوق پيدا كردن به يك سينمايي كه با تماشاگر و مخاطبان بيشتر و وسيعتري ميخواهد ارتباط برقرار كند، چگونه است و چطور ميشود كه شما تهيه كننده يك فيلم وحشت شويد؟
تهيه كننده "حريم " گفت: " به نظر من اين حضور من با كارهاي ديگرم خيلي فاصله ندارد و دليلش اين است. البته در ايران ما چنين فيلمي را نديده بوديم و شايد خودم بعنوان كارگردان آن دست فيلمها را دوست نداشته باشم كار كنم ولي دوست دارم بنشينم و ببينم و يا مثلا بعنوان فيلمبردار بخواهم كار كنم و سليقهام هم فرق نكرده... يعني بعنوان فيلمبردار ميتوانم با هر كسي كه فيلمنامهاش را دوست دارم، كار كنم. اين ژانر براي ما نو بود و چون من هم اهل ريسك هستم، دوست دارم كه در اصل بروم در واديهايي كه نميدانم چه ميشود، آن را پذيرفتم و خدا را شكر راضي هستم. "
به گزارش فارس، در ادامه يكي از ميان علاقمندان سينما در ميان حضار از "رضا خطيبي و "عليرضا علويان " پرسيد كه يك فيلم وحشت وقتي موفق است كه در جاي خودش به بيننده شوك وارد كند، ولي احساس كردم اين فيلم يك شوك 90 دقيقهاي بود با 90 دقيقه موسيقي، 90 دقيقه صدا بدون اين كه به بيننده فرصت داده شود كه دانهدانه اين شوكها را هضم كند كه اگر ميشود درباره اين شوك توضيح دهيد.
"رضا خطيبي " در پاسخ به آن گفت: " اتفاقا اين جور فيلمها كلا فيلمهاي بيشتر پليسي، جنايي يا اكشن در تمام دنيا اتفاقا از اول تا آخر موزيك است فرقش به تكنيك بر مي گردد چه از نظر وسايل صداگذاري و چه سانهاي سينمايي كه خيلي فرق ميكند ولي شما هر چيزي ديديدي كه بگيريد كه پليسي باشد نمي شود كه موزيك نداشته باشد و اينكه و حالا مساله زياد اين نبوده كه بخواهم مخاطب را بترسانم ولي بيشتر دوست داشتم كه فضا يك جوري باشه كه از اول تا آخر در برزخ باشد و نمي دونه چه اتفاقي خواهد افتاد و خبرهايي مي شنويم ، پيغامهايي به ما داده مي شود ولي اين كه پيغامهايي كه به ما داده ميشود، خيلي چيزهاي آن با تصوير متفاوت است و از طرفي داستان پليسي را پيش ميبريم و از طرف ديگر واقعه غيرطبيعي اتفاق ميافتد. اينكه آدم در برزخ بماند بعد فرصتي دهيم تا مخاطب نفس بكشد و بعد باز دوباره بترسانيماش. در فيلمهاي ترسناك -البته برخي فيلمهاي ترسناك- اين اتفاق ميافتد. فيلمهايي مانند "جيغ " دقيقا آرام ميشود و دوباره تماشاگر را ميترسانند و حرف شما درست است. اما در نوع ديگر از اول تا آخر در برزخ هستيم و معلوم نيست به چه چيز بايد فكر كنيم و چه داريم ميبينيم.
وي ادامه داد: ما نميخواستيم مخاطب را يك باره بترسانيم، بيش تر دوست داشتيم يك خوفي در تماشاگر ايجاد شود، دلهرهاي كه مخاطب از ديدن فيلم دارد، با ارزشتر از اين است كه در لحظه بترسد.