صفحه مناسب براي چاپگر


زانیار خسروی از اولین تجربه بازیگری‌اش می‌گوید:
پیمان معادی ریسک کرد نه من!


موسیقی ما - بهمن بابازاده:   «کاراک‌تر دار بودن». این یکی از مهم‌ترین مشخصه‌های زانیار خسروی است. خواننده و موزیسینی که هر چند هنوز بصورت رسمی وارد بازار موسیقی کشور نشده ولی طرفداران فراوانی دارد و بسیاری برای انتشار آلبوم این خواننده لحظه شماری می‌کنند. اما خبر بازی و نقش آفرینی او در اولین فیلم پیمان معادی به عنوان بازیگر به اندازه کافی هیجان انگیز بود که سراغش را بگیریم و از تجربه‌هایش در این حضور با او گپ بزنیم.

خیلی اتفاقی بود. من برای تماشای تئا‌تر «کالیگولا» رفته بودم ایرانشهر. دوستان من در این تئا‌تر بازی کرده بودند. تئا‌تر که تمام شد برای خداحافظی پیش صابر ایر و بقیه دوستان رفتیم که ظاهرا آقای پیمان معادی هم در ان لحظه در اتاق پشت صحنه بودند و وقتی متوجه من شده‌اند از صابر ابر پرسیده بودند که: «این کیه؟» که صابر هم من را معرفی کرده بود و ایشان هم پسندیده بودند و پس از آن جلسه‌ای گذاشتیم و توافقات خیلی زود صورت گرفت.

البته من از قبل به بازیگری خیلی علاقمند بودم. اولین شرطم برای حضور در این فیلم هم این بود که اصلا دوست ندارم نقش یک خواننده را ایفا کنم. برعکس همه کسانی که از عالم صدا وارد سینما می‌شوند من دوست داشتم وقتی وارد دنیای جدیدی می‌شوم، خودم را وارد آن دنیا جدید کنم نه شخصیت خواننده‌ای که از قبل با من بوده. می‌خواستم خودم باشم و بازی کنم. نه اینکه ادای یک خواننده را در بیاورم. در مورد سوالتان هم باید بگویم اتفاقا به نظر من این اتفاق بیشتر از اینکه برای من یک ریسک باشد، برای آقای معادی ریسک بود که من را انتخاب کرده بودند و به من میدان داده بودند. در حالی که همه حاضران در این فیلم بازیگران حرفه‌ای بودند و فقط من تازه وارد بودم. هرچند من اعتماد به نفس خوبی پیدا کرده بودم و همه سعی‌ام این بود که از این موقعیت به بهترین شکل ممکن استفاده کنم.

با چند تن از دوستانی که در بازیگری جایگاه خوبی دارن وارد مشورت شدم. البته خودم قلبا اعتقاد داشتم که می‌توانم. سابقه آقای معادی هم جوری بود که من هیچ شکی در این انتخاب نمی‌توانستم داشته باشم. من بیشتر در مورد خودم مشورت می‌کردم. اکثرا هم اعتقاد داشتند که این بهترین موقعیت برای محک زدن خودم است.

تمام کسانی که در این پرو‍ه با ایشان همکاری کردند به شدت از این همکاری خوشحال و راضی بودند. ایشان به شدت مهربان و منطقی و خوش قول بودند و برای همه ریزه کاری‌ها هم انر‍‍ژی صرف می‌کردند. با تک تک بازیگر‌ها بصورت تکی تمرین می‌کردند. حتی گاهی یک ماه با یک بازیگر در مورد نقش‌اش وقت می‌گذاشت. سر تک تک دیالوگ‌ها بحث می‌کردیم و به جایی می‌رسیدیم که روز فیلمبرداری می‌دانستیم قرار است چکار کنیم. هر چند ایشان تجربه اولشان بود ولی بسیار با تجربه عمل کردند.

با همه خوب بودیم. یعنی کلا جو خیلی خوب بود. همه انرژی داشتند.

من همه سکانس‌هایم بازی رو در رو با خانم مهناز افشار بود و همین باعث شد که بیشتر با ایشان راحت باشم. قبل از شروع برداشت خیلی به من انرژی می‌دادند. خیلی کمک می‌کردند و به نظرم یکی از بهترین بازی‌هایشان را در این فیلم داشته‌اند.

باید فیلم را ببینید تا بهتر در مورد نقش‌ام نظر بدهید. خودم اعتقاد دارم نقش من یکی از اصلیترین گره‌های فیلم را باز می‌کنم.

قطعا من نمی‌توانم در این مورد نظر بدهم. امیدوارم این اتفاق بیفتد و به نظرم فیلم واقعا چیزی کم ندارد.

من فقط «یه پذیرایی ساده» را دیدم و دوست‌اش هم داشتم. آقای حقیقی مثل همیشه خوب نوشته و کارشان را بلدند. تیتراژ شروع فیلم را هم خیلی دوست داشتم.

قطعا خوانندگی. در این مورد شک نکنید!