صفحه مناسب براي چاپگر


یادداشت دبورا یانگ برای «درباره الی...»؛
او دارد جامعه‌اش را تصویر می‌کند


دبورا یانگ - ترجمه محمود خیرالهی

سینمای ما - درام جذاب، محكم و درگيركننده «درباره الي» كه داستان آن حول محور ناپديد شدن پررمز و راز يك دختر جوان مي‌چرخد اصغر فرهادي را به عنوان يك نابغه در سينماي ايران مطرح مي‌كند. كسي كه توانايي‌هايش در به تصويركشيدن و شرح جزءبه‌جزء معضلات طبقه متوسط ايراني بي‌همتاست. اين فيلم پيچيده و ماهرانه كه از بازيگران مطرحي برخوردار است، نظر جشنواره‌ها را جلب كرده و مخاطبان گسترده‌اي خواهد داشت و به نظر مي‌رسد در هر حال به خاطر نيمه اولش، موفقيت اقتصادي نيز داشته باشد.
دور زدن سيستم مميزي و ساختن «چهارشنبه سوري» (درامي اجتماعي در مورد طبقه متوسط ايراني) در شرايطي كه صنعت سينماي ايران به شدت تحت‌فشار بوده و ظرف سه سال گذشته طي روندي رو به تزايد كارگردانان خلاق خود را به ورطه نابودي كشانده است، تنها به معجزه‌اي مي‌ماند. فيلم «درباره الي» نيز مانند «چهارشنبه سوري»‌به روابط بين‌زنان و مردان و همچنين شبكه درهم تنيده دروغ، بين كساني كه در حال از دست دادن معصوميت و پاكي زندگي خود هستند، مي‌پردازد. گروهي از دوستان كه شامل سه زوج به علاوه احمد (شهاب حسيني) و الي (ترانه عليدوستي) هستند با شور و شوق زيادي براي گذراندن سه روز تعطيلات خود عازم سواحل درياي خزر مي‌شوند. در اين بين سپيده (گلشيفته فراهاني) قصد دارد احمد را كه تازه از همسر خود جدا شده و به دنبال يافتن همسري جديد است، با الي كه يك معلم كودكستان است، آشنا كند. تمام گروه در يك مقدمه‌چيني بيش از حد طولاني و تدريجي الي (دختري دوست‌داشتني كه هيچكس به درستي او را نمي‌شناسد) را به ازدواج با احمد (نبايد فراموش كرد كه او در آلمان زندگي مي‌‌كند و تنها 10 روز براي يافتن همسر جديد وقت دارد) تشويق مي‌كنند.
اولين دروغگويي فيلم، معرفي كردن احمد و الي به عنوان تازه عروس و داماد به پيرزني است كه ويلاي ساحلي بزرگي را به آنها اجاره مي‌دهد. دروغي كه به خاطر ريشه‌داشتن در قراردادهاي اجتماعي ايرانيان قابل‌درك است اما در آخر نتايج وخيمي در پي دارد. الي درست زماني ناپديد مي‌شود كه ديگر حوصله همه از رقص، لال‌بازي، واليبال و مسخره‌بازي درآوردن سر رفته است. از اين لحظه به بعد لحن فيلم تلخ و گزنده است،‌آيا او بدون اينكه به كسي چيزي گفته باشد به تهران بازگشته؟ يا وقتي كه قصد نجات دادن يكي از بچه‌ها را داشته، در دريا غرق شده است؟
با ورود قايق‌هاي نجات، غواص‌ها و پليس‌هايي كه منتظر بازگشت جسد الي به ساحل هستند، خاطره‌فيلم «ماجرا» آنتونيوني (درامي در مورد گم‌شدن يك زن) براي بيننده تداعي مي‌شود. در اين لحظات پرتب و تاب سپيده و شوهرش اميد (ماني حقيقي كارگردان فيلم «كارگران مشغول كارند») اضطرابي خاص و مضاعف دارند، زيرا تنها سپيده مي‌داند كه الي نه براي آمدن به آنجا و نه براي ازدواج با احمد تمايلي نداشته است.
با نزديك شدن به انتهاي فيلم حجم دروغ‌هايي كه بين شخصيت‌ها رد و بدل مي‌شود و به خانواده الي گفته مي‌شود، افزايش مي‌يابد. اينجاست كه تنها راه فرار باقي مانده براي گروه تخريب شخصيت الي است، چيزي كه بيننده در ساحل نشسته آن را منطقي نمي‌بيند اما نبايد فراموش كرد كه فرهادي در حال به تصوير كشيدن چهره جامعه خويش است، جامعه‌اي كه به سمت غرق شدن در دريايي از دروغ عريان حركت مي‌كند.
تمامي بازيگران عالي هستند اما شور و شوق و‌ل‌انگارانه گلشيفته فراهاني در نقشش، كه در پايان بدل به تصويري بهت‌زده و شوكه شده از او مي‌شود، او را از ديگران متمايز مي‌سازد. در آخر بايد از كار تصويربرداري حسين جعفريان كه بسيار تاثيرگذار و مدرن است، ياد كرد.