صفحه مناسب براي چاپگر





پنجشنبه 10 مرداد 1387 - 22:21

گزارشي از ضبط تله‌تاتر «خرده جنايت‌هاي زن و شوهري»
ثابت كردن چيزهاي ساده خيلي سخته


مينا اكبري
اول بايد از خودم شروع كنم. اينجا جلوي در حراست جام جم ايستاده‌ام كه چكار كنم. مي‌گويند آفيش نشده‌ام. هماهنگ نشده و چندتا نشده ديگر. به نيكي كريمي زنگ مي‌زنم. اما اين جا آنتن‌ موبايل‌ها قطع است. خوب بايد برگردم. اين را خودم به خودم مي‌گويم. اما يك نفر از پشت تلفن چيزي مي‌گويد كه انگار همان غولي است كه حراست اسمش را گذاشته هماهنگي. خوب از الو شروع مي‌كنم. با خانم نيكي كريمي قرار دارم.
- شما
-مينا اكبري
-هنوز نيامده‌اند
-مگه ميشه، ايشون ساعت 2 آفيش بوده، الان 4 است.
- اطلاع ندارم. اما اطلاع دادند كه شما آفيشتون درست شده. لطفا كارت شناسايي معتبر.
- بفرمائيد
- در برگشت لطفا از نيكي كريمي و محمد رضا فروتن امضا بگيريد
-بله!!!
- از آنها امضا نمي‌خواهي بگيري؟
- بايد بگيرم؟
-بله خانم محترم! روي اين برگه را، بايد كسي كه شما را آفيش كرده امضا كنه.
- پس بالاخره بايد امضا گرفت.
- بفرمائيد استوديوي يازده
- همه هستند.
- خانم حجاب
- چشم
از در تلويزيون وارد مي‌شوم. كاري كه اين روزها خيلي‌ها آن را انجام مي‌دهند. و چه كار سختي است ورود به تلويزيون. بعدا در اين باره بيشتر خواهم نوشت.

تلويزيون
ذوق و شانس و فرصت خوبي دارد آقاي مهندس عزت الله ضرغامي كه در دوران افول سينما و تاتر تصميم گرفته در اندازه و امكان موجود به صدا و سيماي كشور رونقي بدهد. ذوقش در اين است كه فهميده كار درجه يك را آدم‌هاي درجه يك بايد انجام بدهند. شانس‌اش در اين كه اين آدم‌هاي درجه يك به او اطمينان دارند و فرصتش اين طور جورشده كه از سالن هاي سينما و تالارهاي تاتر خبرهاي خوبي نمي‌آيد. آدم‌هاي درجه يك دنبال جايي براي كار كردن و خوب كار كردن هستند و نتيجه جستجوي آدم‌هاي درجه يك و مديران خوش فكر اين مي‌شود كه من بروم استوديوي شماره يازده. به محل اجتماع ستارگان سينماي ايران كه قرار است تله تاتري را بازي كنند. به نام خرده جنايت‌هاي زن و شوهري.
جام‌جم
شهري است براي خودش اين جام جم. با باروي و دژي مستحكم. اين همه ماشين و كارمند و اين همه درخت و اين همه رفت و آمد. اياب و ذهاب در اين شهر نامرئي خوش حكايتي دارد. بايد سوار وسيله نقليه شد. بايد از معابر زيادي عبور كرد. پله‌ها را بالا و پائين كرد. پرسيد و نشاني گرفت. هيچ بعيد نيست كه گم شوي. سرانجام به استوديو ميرسي. همه سلام و همه احوال پرسي. همه در انتظار. نيكي كريمي هنوز نيامده است. بدقولي از حرفه‌اي‌ها قابل قبول نيست. نه داستان داستان حراست است. انگار نگذاشته‌اند كه كريمي داخل شود. گفتم كه درباره حراست باز هم خواهم نوشت. اين شهر نامرئي حفاظت مي‌خواهد. آن چيزي حق خروج دارد كه روي آنتن برود. تا آمدن كريمي مي‌شود درباره چيزهاي ديگر حرف زد.
نويسنده
اريك امانوئل اشميت در ايران نويسنده آشنايي است. تاكنون از اين نويسنده فرانسوي آثاري چون؛ يك روز قشنگ باراني، نواي اسرارآميز، مهمانسراي دو دنيا، گلهاي معرفت، موسيو ابراهيم و گل‌هاي قران و خردجنايت‌هاي زن و شوهري به فارسي برگردانده شده و دو نمايش‌از كارهاي امانوئل اشميت در تالارهاي نمايش تهران توسط گروه‌هاي نمايش اجرا شده‌اند. در سال 1384 در تالار سايه «سهراب سليمي» نمايش «خرده جنايت هاي زن و شوهري» را با بازي ميكائيل‌شهرستاني و افسانه ماهيان به صحنه برد. انتخاب اين متن براي اجراي تله تاتر از چند جهت قابل بررسي است. اما به خاطر روش نويسنده در پرداخت موضوع. كه هم براي تلويزيون مناسب است و هم مخاطبان فرهيخته‌تر را راضي مي‌كند. امانوئل اشميت نويسنده روزهاي ماست كه در آن حقيقت گمشده‌اي را جستجو مي‌كنيم. در نمايشنامه «خرده جنايت هاي زن و شوهري» ژيل بر اثر حادثه‌اي مرموز دچار فراموشي مي‌شود. همسرش (ليزا) او را به خانه مي‌آورد؛ اما ژيل حافظه‌اش را از دست داده است و سعي مي‌كند از روي صحبت‌ها و تعريف‌هاي همسرش، گذشته را بازسازي كند و هويت خود را بازيابد. اما آيا ليزا به او دروغ نمي‌گويد تا با اين كار، تصوير ديگري از زندگي زناشوئي‌شان ارائه دهد؟ اصلا اين زن كيست؟! آيا حقيقت دارد كه او همسر اوست؟ انتخاب چنين متني براي اجراي تلويزيوني نشان از هوشمندي تهيه كننده از شناخت هدفي است كه متن دارد.
صحنه و همكاران
هنوز نيكي كريمي نيامده است. فروتن با آئيش حرف مي‌زند. صحنه يك خانه ساده است. با ميز و صندلي و بوفه و وسائل يك اپارتمان. کارگردان تلويزيوني مسعود فروتن است. يكي از شناخته شده ترين آدم‌ها براي عنوان كارگردان تلويزيوني. فرشيد موثق طراح صحنه، خوشنويسان طراح لباس، حميد حمزه طراح گريم و موسوي الحق طراح نور است. تهيه كننده جلو مي‌آيد.
علي اصغر آزادان: من از ابتدا مي خواستم كه بازيگران چهره و حرفه‌ايي در اين تله‌تئاتر بازي كنند و توانستيم موافقت نيکي كريمي و محمدرضا فروتن را جلب كنيم. به طور مسلم حضور اين دو هنرمند مطرح در اين نمايش طيف بيشتري از مخاطبان را براي تماشاي يك تله‌تئاتر جذب مي کند. البته موضوع اين تله تئاتر هم براي مخاطب جذاب است و من فکر مي کنم کار موفقي به تماشاگران تلويزيون ارائه شود. قرار است كار در ده روز تصويربرداري شود.
فرهاد آئيش
هنوز نيكي كريمي نيامده است. فرهاد آئيش و دستياران در تلاشند تا او بيايد. بدون همسر كه نمي‌شود «خرده جنايت هاي زن و شوهري» را تصويربرداري كرد. كوتاه و مختص و مفيد مي‌‌گويد كه چرا اين جاست.
فرهاد ائيش: به خاطر كار
چند روز بعد آئيش در گفت گويي با يك خبرگزاري به اين جمله كوتاه چيزهائي اضافه مي‌كند. مثلا مي‌گويد كه دستمزد بازيگران تله تاتر خنده‌دار است. دستمزد كارگردانان آنقدر كم است كه او قرارداد را امضا نمي‌كند تا اعلام كند فقط به خاطر خود كار اينجاست. او از تهيه‌كننده مي‌خواهد كه خودش دستمزد را خودش و از روي كرمش بپردازد. او جمله قشنگي هم اضافه مي‌كند.
چرا بايد زير قرار دادي را امضا كنم كه مفادش را قبول ندارم
البته نيكي كريمي به خاطر دستمزد دير نكرده. مسئله حراستي است.

محمد رضا فروتن
بازيگر نقش ژيل سخت در حال تمرين است. آدم به خود اجازه نمي‌دهد كه خلوتش را با نقش بهم بزند. ستاره هميشه دوست دارند قواعد ستارگي‌شان را بهم بزنند. فروتن با تماشاخانه قسمتي از مجموعه سرنخ كيومرث پور احمد به سينما معرفي شد. حال در تلويزوين است. ديگر بازيگر گمنام تماشاخانه نيست. او به اندازه كافي تماشا شده است. حضورش در اين صحنه تكرار همان حرف اول است. ستاره‌ها دوست دارند قواعد را بهم بزنند.
خبر خوش: نيكي كريمي در راه است. همبازي فروتن در فيلم هايي كه آخري‌اش را همين چند ماه پيش ديده‌ايم. «زن دوم»
نيكي كريمي
بازيگر نقش ليزا زود جلوي آينه نوراني گريم مي‌نشيند. كار عقب است. نيكي كريمي قرار است فيلم سومش را با نام «روايت» كارگرداني كند. او كه پيش از اين قواعد ستارگي را زير پا گذاشته بود بارها. حالا با بازي در تله تاتري كه قرار است از شبكه چهار پخش شود، كارهاي ممكن براي تغيير ذهنيت مخاطبان درباره ستارگان را تكميل مي‌كند. راستي آن مسئله حراستي چه بود.
يك نفر: تلويزيون است ديگر. بخش خصوصي كه نيست. حراست دارد. برخوردهاي اين چنيني ديگر براي همه ما طبيعي شده است ...
نيكي كريمي: رفتار توهين‌آميز در هيچ جاي دنيا طبيعي نيست بخصوص اگر به دموكراسي اعتقاد داشته باشي.
آئيش: شروع كنيم
كريمي: شروع كنيم.
اجرا
توضيح اول: بازي بازيگران سينما زير پوستي است. يعني آنها همه چيز را كنترل مي‌كنند. آئيش سعي مي‌كند كه آن‌ها را تا حدودي از اين كنترل خلاص كند.
آئيش به فروتن: اغراق بيشتر
توضيح دوم: تله تاتر چيزي است بين تلويزون و تاتر. آئيش سعي مي‌كند رها شدن بازيگران را كنترل كند.
آئيش به كريمي: خيلي خوبه اما يه كم كمتر
خوب مي‌گيريم. صدا. دوربين. حركت
ژيل: از كجا بدونم كه همينجوري به بيمارستان نرفتين، مثل اونايي كه كه به مراكز حيوانات گم شده مي‌رن؟ چشمتون به من كه افتاد، گفتين: «اين يكي مامانيه، خيلي جوون نيست اما چشماي مهربوني داره، تر و تميز هم به نظر مي‌رسه، مي‌برمش خونه و بهش مي‌قبولونم كه زنشم». شما بيوه كه نيستين؟
ليزا: بيوه؟
ژيل: آخه شنيدم يه شبكه از زن‌هاي شوهر مرده وجود داره كه مرداي نسياني رو به دام ميندازه.
ليزا: ژيل! من زنتم.
.... و من بايد يادم باشد كه برگه ورودم را بدهم يكي امضا كند تا كارت شناسايي‌ام را بگيرم. وگرنه ثابت كردن بعضي چيزهاي ساده خيلي سخته. عينهو كاري كه الان ليزا داره مي‌كنه!