سینمای ما - جابر تواضعی: ميشد به خبر رمان نوشتن داريوش مهرجويي كه چند وقت پيش منتشر شد، به عنوان يك خبر بانمك فرهنگي نگاه كرد. درست مثل اين خبر كه قرار بود نمايشي را كارگرداني كند و منتفي شد ولي با انتشار فصلهاي ابتدايي اين رمان در يك هفتهنامه و اعلام اين خبر كه كتاب نهايي هم در دست چاپ است، معلوم شد كه اين دفعه قضيه كمي جديتر است.
اسم رمان «به خاطر يك فيلم بلند» است و همان جور كه از اسمش برميآيد، اينجا هم سينما نقش مهمي دارد.
مهرجويي همانطور كه هيچ وقت به ادبيات پشت نكرده و بدون ترس از اين كه مولف بودنش زير سوال برود بيشترين و بهترين اقتباسها را در سينماي ايران انجام داده، حالا هم كه رسما به سراغ ادبيات رفته دلمشغولي و تخصص اصلي اش را فراموش نكرده و داستان يك جوان فيلمساز را روايت ميكند.
از قرار معلوم همين خودش راه را براي حديث نفس بودن كار باز گذاشته و باعث شده او هرچي دل تنگش ميخواهد بگويد.
علاوه بر اين كه براي دراماتيزه شدن اين تكگويي يا حديث نفس ابتدايي خيلي تلاش نشده، حتي بعضي جاها مرز محاوره و نوشتن رسمي و كتابي هم رعايت نشده و اينجا خيلي نميشود، از ظرافتهاي تصويري هميشگي فيلمهاي او سراغ گرفت.
انگار بازيگوشي در اين سن و سال هم دست از سر فيلمسازان قدر ما برنمي دارد. آن يكي با شعر شاعران بزرگ شوخي ميكند و اپرا راه مياندازد و بعد اين همه سال فيلم تجربي ميسازد و اين يكي هم رمان مينويسد. شايد ماجرا برمي گردد به چيزي كه ويژه اين سن و سال است و تازگيها مد شده كه بهش ميگويند «سندرم».
نويسندههاي زيادي از ادبيات به سمت سينما آمدهاند. نمونهاش ابراهيم گلستان است. علاوه بر جذابيت سينما، شايد يكي از دلايلش اين باشد كه ماجراجو بودهاند يا خيال ميكردهاند، كارگردانها نميتوانند تصورات و تخيلات آنها را خيلي خوب به تصوير بكشند.
ولي اين كه فيلمسازان قدر و تاثيرگذار ما از سينما به سمت هنرهاي ديگر بروند، ميتواند دلايل مختلفي داشته باشد. يكي اين كه دوره بازيگوشي هنريشان را تا رسيدن به فيلمسازي به عنوان اصليترين تخصص و علاقه طي نكردهاند .
با همه اينها بايد صبر كرد تا رمان كارگردان گاو و اجارهنشينها و درخت گلابي و ليلا و پري و سارا و بانو و هامون و سنتوري را كه به صورت كتاب نهايي منتشر ميشود، دربيايد و بعد قضاوت كرد. حتي همين فرض حديث نفس بودن كار باعث ميشود براي سردرآوردن از دنياي ذهني فيلمساز خوبمان هم كه شده، به خواندن رمانش بيشتر مشتاق باشيم.