دانلود

 سينمای ما - گفتگوی خواندنی منصور ضابطیان با ابراهیم حاتمی‌کیا؛ / به کوری چشم منتقدان کور

   


fajr teazer31

«روز روشن» (حسین شهابی)

«خسته نباشید» (محسن قرایی)

«دلتنگی‌های عاشقانه» (رضا اعظمیان)

«خاک و مرجان» (مسعود اطیابی)

«بشارت به یک شهروند هزاره سوم» (محمدهادی کریمی)

«حوض نقاشی» (مازيار ميري)

«جیب‌بر خیابان جنوبی» (سیاوش اسعدی)

«آفتاب، مهتاب، زمین»

«استرداد»

 

«رسوایی» (مسعود ده‌نمکی)

«چه خوبه که برگشتی» ( داریوش مهرجویی)

«دربند» (پرویز شهبازی)

«هیس! دخترها فریاد نمی‌زنند» (پوران درخشنده)

«گهواره‌اي براي مادر» (پناه بر خدا رضایی)

«برلين-7» (رامتین لوافی )

«غریبه» (حمید بهمنی)

«گناهکاران» (فرامرز قریبیان)

«زیباتر از زندگی » (انسیه شاه‌حسینی)

bottom banner


fajr posters 30
 
 
 


این بخش به زودی تکمیل خواهد شد
fajr film 29

«روز روشن» (حسین شهابی)

«خسته نباشید» (محسن قرایی)

«دلتنگی‌های عاشقانه» (رضا اعظمیان)

«خاک و مرجان» (مسعود اطیابی)

«بشارت به یک شهروند هزاره سوم» (محمدهادی کریمی)

«حوض نقاشی» (مازيار ميري)

«جیب‌بر خیابان جنوبی» (سیاوش اسعدی)

«آفتاب، مهتاب، زمین»

«استرداد»

 

«رسوایی» (مسعود ده‌نمکی)

«چه خوبه که برگشتی» ( داریوش مهرجویی)

«دربند» (پرویز شهبازی)

«هیس! دخترها فریاد نمی‌زنند» (پوران درخشنده)

«گهواره‌اي براي مادر» (پناه بر خدا رضایی)

«برلين-7» (رامتین لوافی )

«غریبه» (حمید بهمنی)

«گناهکاران» (فرامرز قریبیان)

«زیباتر از زندگی » (انسیه شاه‌حسینی)

fajr cinema 30
 
fajr video
  صحنه هایی از فیلم «پله آخر» (علی مصطفا)
  صحنه هایی از فیلم «بیداری» (فرزاد موتمن)
  صحنه هایی از فیلم «روزهای زندگی» (پرویز شیخ طادی)
  صحنه هایی از فیلم «در انتظار معجزه» (رسول صدرعاملی)
  صحنه هایی از فیلم «بیخود و بی جهت» (عبدالرضا کاهانی)

asrejomeadv
tablighat
 
 
   
 
 
 
 
 
adv
در صورت علاقه به درج آگهي در پايگاه خبري تحليلي سينماي ما می توانید با شماره تلفن های دفتر سایت تماس بگیرید.
تلفن: 88535305 (داخلی 109)
       09386503357 
آدرس: تهران - خيابان شهيد بهشتي (عباس آباد) - نرسیده به خیابان میرزای شیرازی - ساختمان پارسه - واحد 12
پست الكترونيكي: [email protected]

> برای مشاهده تعرفه آگهی‌ها اینجا کلیک کنید
Nokia

i news
سینمای ما-  فرشته طائرپور به نمایندگی از جامعه فرهنگی،هنری مقابل رییس‌جمهور سخن گفت. این هنرمند عرصه سینما 31 فروردین ماه همزمان با تولد حضرت فاطمه زهرا (س) و روز زن در "همایش ملی زنان، نقش‌آفرینان عرصه اقتصاد و فرهنگ" مقابل حسن روحانی متنی را قرائت کرد. متن کامل این سخنان بدین شرح است: ...
سینمای ما- فیلمنامه فیلم سینمایی «برباد رفته» که قرار است توسط رضا عطاران ساخته شود، به قلم امیر مهدی ژوله در حال نگارش است. بنابراین گزارش، فیلمنامه این فیلم در مرحله نگارش است و موافقت های اولیه ساخت «بر باد رفته» توسط وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ...
سینمای ما- شورای صنفی نمایش در تازه‌ترین جلسه خود که دوشنبه بیست و پنجم فرودین‌ برگزار شد قرارداد اکران سه فیلم جدید را ثبت کرد. با پایین آمدن کف فروش «با دیگران» که در سینما فرهنگ روی پرده است، از چهارشنبه جاری نمایش این فیلم در سینمای سرگروهش به پایان می‌رسد و «زندگی جای دیگریست» ...
goldiran
Main News
 
سینمای ما-  فرشته طائرپور به نمایندگی از جامعه فرهنگی،هنری مقابل رییس‌جمهور سخن گفت. این هنرمند عرصه سینما 31 فروردین ماه همزمان با تولد حضرت فاطمه زهرا (س) و روز زن در "همایش ملی زنان، نقش‌آفرینان عرصه اقتصاد و فرهنگ" مقابل حسن روحانی متنی را قرائت کرد. متن کامل این سخنان بدین شرح است: ...
 
سینمای ما- فیلم علمی تخیلی 100 میلیون دلاری جانی دپ در رقابت با «کاپیتان آمریکا: سرباز زمستان» و «ریو 2» در کنار فیلم مسیحی «بهشت واقعی است» جایگاه متفاوتی کسب نکرد. به نقل از د رپ، در حالی که فیلم ابرقهرمانی «کاپیتان آمریکا: سرباز زمستان» برای سومین جمعه پیاپی...
 
سینمای ما- جیمز کامرون کارگردان و سازنده فیلم «آواتار» اعلام کرد فیلمنامه سه فیلمی که می خواهد در ادامه آواتار بسازد تا 6 هفته دیگر آماده می شود.  به نقل از هالیوود ریپورتر، جیمز کامرون با بیان این که فیلمنامه سه فیلم بعدی «آواتار» ظرف 6 هفته آینده تکمیل می‌شود، منتظران این مجموعه را خوشحال کرد...
 
سینمای ما- کمپانی فاکس بار دیگر ساخت قسمت دوم فیلم خاطره‌انگیز «خانم داوت فایر» را در برنامه قرار داده است.  استودیوی فاکس 2000 در حال تهیه قسمت دوم فیلم کمدی مشهور سال 1993 یعنی «خانم داوت فایر» است که کریس کلمبوس و رابین ویلیامز را بار دیگر کنار هم قرار می دهد. دیوید برنباوم که فیلم «الف» را نوشته بود مسئولیت ...
 
سینمای ما- با اعلام اسامی دو بخشی که عباس کیارستمی داوری آن ها را در جشنواره کن شصت و هفتم برعهده دارد، روشن شد هیچ فیلم ایرانی در این دو بخش جای ندارد. در حالی که عباس کیارستمی فیلمساز مشهور ایرانی امسال ریاست بخش داوری فیم کوتاه و بخش سینه فونداسیون را برعهده دارد، نام هیچ اثر ایرانی ...
 
 
سینمای ما- معاونت ارتباطات و امور رسانه‌ای بنیاد سینمایی فارابی از تمدید مهلت ارائه‌ی آثار به نخستین جشن رسانه‌ها در حوزه‌ی سینما تا سوم اردیبهشت‌ماه ۹۳ خبر داد.  از آنجا که استقبال اهالی رسانه از این جشنواره بیشتر از میزان تصور بود و به‌دلیل این‌که تماس‌ها و درخواست‌های متعددی درباره‌ی تمدید مهلت ارسال آثار به دبیرخانه‌ی جشنواره از سوی اهالی رسانه ...
 
سینمای ما- «نیکول گارسیا» کارگردان و فیلمنامه‌نویس فرانسوی به عنوان رئیس هیأت داوران جشنواره فیلم کن معرفی شد. برگزارکنندگان شصت و هفتمین جشنواره فیلم کن، «نیکول گارسیا»، بازیگر، کارگردان و فیلمنامه نویس فرانسوی را به عنوان رئیس هیأت داوران بخش دوربین طلایی این دوره از رقابت‌‌ها معرفی کردند. پیش از ...
 
سینمای ما- فیلمنامه فیلم سینمایی «برباد رفته» که قرار است توسط رضا عطاران ساخته شود، به قلم امیر مهدی ژوله در حال نگارش است. بنابراین گزارش، فیلمنامه این فیلم در مرحله نگارش است و موافقت های اولیه ساخت «بر باد رفته» توسط وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ...
 
سینمای ما- سردار عزیزمحمدی رئیس اتحادیه باشگاه فوتبال ایران در نشست خبری پروژه فرهنگی هنری یار دوازدهم خاطر نشان کرد: قرار است 60 نفر از ورزشکاران و 40 نفر از هنرمندان در برزیل حضور پیدا کنند. نشست خبری پروژه فرهنگی هنری یار دوازدهم با حضور محمدحسین لطیفی، سیدجواد هاشمی، محمدرضاگلزار و سردار عزیز محمدی برگزار شد...
 
سینمای ما- شورای صنفی نمایش در تازه‌ترین جلسه خود که دوشنبه بیست و پنجم فرودین‌ برگزار شد قرارداد اکران سه فیلم جدید را ثبت کرد. با پایین آمدن کف فروش «با دیگران» که در سینما فرهنگ روی پرده است، از چهارشنبه جاری نمایش این فیلم در سینمای سرگروهش به پایان می‌رسد و «زندگی جای دیگریست» ...
 
سینمای ما- در روزهای اخیر خبری مبنی بر ساخت فیلم بعدی اصغر فرهادی در ترکیه منتشر شده است که روابط عمومی دفتر فیلمسازی فرهادی اعلام کرده است که به هیچ وجه این خبر صحت نداشته و توسط این کارگردان، تکذیب می‌شود..
 
سینمای ما- فیلم کوتاه «صبح روز بعد» در بخش مسابقه بیست ونهمین دوره جشنواره «بلاک» برلین در کشور آلمان حضور دارد. طبق اعلام دست‌اندرکاران این فیلم کوتاه، بیست و نهمین دوره جشنواره «بلاک» در تاریخ 7 تا 11 می 2014 (17 تا 21 اردیبهشت ماه سال 93) در شهر برلین برگزار می‌شود. «صبح روز بعد» در آخرین روز جشنواره ...
 
سینمای ما- درام پیچیده و تو در توی «گذشته» یک تراژدی از نیات خوب و شروع بد و تصمیم‌های اشتباه است که (همگى) همزمان، درست به نظر می‌رسند. اصغر فرهادی، استیصال و خشم را همراه با تلاش برای تصحیح انتخاب‌های اشتباه در زندگی و تسلیم نشدن درباره گذشته، به نمایش می‌گذارد. در سکانس فوق‌العاده خوب ابتدای فیلم دو نفر را می‌بینیم که ...
 
سینمای ما- تهیه‌کننده فیلم «شب، بیرون» گفت: من درِ تجربه را به روی خودم باز کرده‌ام و زمانی که فکر کنم بازیگر شده‌ام، آخرین روز کاری‌ام است؛ چون همچنان می‌خواهم تجربه کنم و واقعیت این است که مجال تجربه در کارهای دیگر برای من پیش نمی‌آید، اما در کارهای مستقل است که این فضا جاری است...
 
سینمای ما- لئوناردو دی‌کاپریو در تریلر «بازگشت» به کارگردانی آلخاندرو گونزالس ایناریتو فیلمساز مکزیکی بازی می‌کند. این پروژه تولید شرکت نیو ریجنسی است و انتظار می‌رود تولید آن از سپتامبر امسال شروع شود. «بازگشت»‌ (The Revenant) از روی رمان «بازگشت: رمانی درباره یک انتقام» نوشته مایکل پانکی ساخته می‌شود که سال 2003 منتشر شد...
 
سینمای ما- در سه دهه گذشته آن‌قدر فیلم‌های سطحی و مبتذل درباره جنگ 8ساله عراق علیه ایران و تاریخ انقلاب ساختند و حماسه‌های بی‌نظیر روزگار دفاع ملی را لوث کرده‌اند که می‌توان آنها را یکی از خیل عوامل زاویه‌گیری نسل‌های بعدی دانست. تحریف‌ها، غلوها، صحنه‌های ضعیف و شخصیت‌پردازی‌های ضعیف‌تر چنان بود که بیننده با خود می‌گوید اگر جانبازی‌های دوره دفاع یا حکایت‌های دوره انقلاب این بوده که خُنُک‌تر از آن ...
 
سینمای ما- تازه‌ترین ساخته‌های ژان-لوک گدار، برادران داردن، کن لوچ، دیوید کراننبرگ و... در بخش رسمی شصت و هفتمین دوره جشنواره فیلم کن حضور دارند.  اسامی فیلم‌های بخش رسمی این دوره جشنواره کن پنجشنبه بعد از ظهر در نشستی خبری در پاریس با حضور تی‌یری فرمو مدیر عامل جشنواره کن و ژیل ژاکوب رئیس جشنواره اعلام شد...
 
سینمای ما- مدیران آکادمی علوم و هنرهای سینمایی ‌تقویم جوایز اسکار پیش رو را کامل کردند. برگزارکنندگان جوایز اسکار 25 مارس 2013 اعلام کردند هشتاد و هفتمین دوره جوایز آکادمی یکشنبه 22 فوریه 2015 (صبح دوشنبه 4 اسفند 1393) در دالبی تیه‌تر برگزار و به طور مستقیم از شبکه ای‌بی‌سی پخش می‌شود...
 
سینمای ما- مرضیه برومند معتقد است که چون با عشق فیلم و سریال‌هایش را می‌سازد این‌گونه مورد توجه مردم قرار می‌گیرد. وی معتقد است: متاسفانه دنیای ما دنیای خیلی خشنی است. ما هنرمندان سعی می‌کنیم این دنیا را بهتر کنیم و دنیایی پر از عشق را بسازیم. به نظر من چون با عشق فیلم و سریال‌هایم را می‌سازم این‌گونه مورد توجه مردم قرار می‌گیرد. به قول معروف هر آنچه...
toptitle
            از سال 1384
boghz

 

TopFilm
کارگردان : ابراهیم شیبانی
(امتیاز 88,0/100 - 183 رأي)
کارگردان : وحید موساییان
(امتیاز 30,7/100 - 27 رأي)
کارگردان : بهروز شعيبي
(امتیاز 81,6/100 - 86 رأي)
کارگردان : پوران درخشنده
(امتیاز 88,0/100 - 182 رأي)
کارگردان : اصغر فرهادی
(امتیاز 90,0/100 - 383 رأي)
VIDEO BANNER

bank
جهت مشاهده تيزر ها به صورت آنلاين نياز به برنامه Flash Player 9 داريد --- Download Flash Player 9 ---
بخش بانك تيزر سايت مناسب كاربراني است كه از اينترنت پر سرعت استفاده مي كنند

گفتگوی خواندنی منصور ضابطیان با ابراهیم حاتمی‌کیا؛
به کوری چشم منتقدان کور
به کوری چشم منتقدان کور


سینمای ما - ساخت هر فيلمي توسط ابراهيم حاتمي‌كيا جماعت زيادي را به سينما مي‌كشاند و صفحات فراواني از مطبوعات را به خود اختصاص مي‌دهد. «دعوت» نخستين فيلم اجتماعيِ غيرجنگي ابراهيم حاتمي‌كياست و اتفاقاً همين عبور از جنگ و پرداختن به يك تابو اجتماعي نظير سقط‌جنين واكنش‌هاي متفاوتي را برانگيخته است. فضاي نقدها بيشتر عليه فيلم «دعوت» است، اما استقبال مخاطب تناقضي ويژه را در اين رابطه ايجاد كرده است. اين روزها حاتمي‌كيا سرخوش از استقبال مردم، به شدت از منتقدان – و به قول خودش بعضي منتقدان كور- عصباني است و مي‌گويد كه اتفاقاً فيلم «دعوت» اين قدرت را به او داده كه بتواند چنين بي‌پروا به منتقدان فيلمش بتازد. با اين حال حتماً مخاطباني كه به تماشاي فيلم مي‌روند، منكر بعضي ضعف‌هاي فيلم نيستند و البته حاتمي‌كيا نيز اين ايرادات را مي‌پذيرد. در گفت‌وگويي كه مي‌خوانيد از «دعوت» صحبت كرده‌ايم و از دردسرهاي حاتمي‌كيا بودن.*بيشترين پرسشي كه اين روزها در ارتباط با فيلم «دعوت» از طرف علاقه‌مندان سينماي شما مطرح مي‌شود، اين است كه چرا حاتمي‌كيا اين فيلم را ساخت؟ تأكيد آنها در اين جمله روي كلمه «حاتمي‌كيا»ست نه روي عبارت «اين فيلم». آيا حاتمي‌كيا بودن دردسر دارد؟من تا حدي به مخاطب حق مي‌دهم كه چنين پرسشي را مطرح كند. كسي كه مي‌رود فيلم مرا ببيند، با پيش‌زمينه‌اي از مؤلفه‌هاي مختلف به سينما مي‌رود و انتظار دارد كه آن مؤلفه‌ها را پيدا كند. حالا من هر چي داد بزنم، هر چي توي تيزرها بگويم «متفاوت‌ترين فيلم حاتمي‌كيا» باز هم فايده‌اي ندارد. راستش من هر وقت كه فيلم جنگي هم ساخته‌ام، سعي كرده‌ام حرف متفاوتي بزنم و كار نويي بكنم. طبعاً در مورد اين فيلم هم همين طور است. با اين حال قبول دارم كه از آن مؤلفه‌هاي آشنا فاصله گرفته‌ام و اين باعث تعجب مخاطب مي‌شود. براي خود من هم اين فاصله گرفتن و ورود به اين حوزه دشوار بود.*«اين حوزه» يعني مسائل اجتماعي يا مشخصاً مسئله سقط‌جنين؟مشخصاً مسائل زنان.*و اين آدم را ياد يك انتقاد قديمي مي‌اندازد كه عده‌اي معتقد بوده‌اند حاتمي‌كيا زنان و مسائلشان را به خوبي مردان نمي‌شناسد. با چنين پيش‌زمينه ذهني، آيا رفتن به سراغ اين موضوع برايتان راه رفتن روي لبه تيغ نبود؟چه در حوزه ساخت براي من اين ريسك وجودداشت و چه در حوزه نمايش براي مخاطب. من هم قبول دارم كه ممكن است در فيلم‌هاي قبلي‌ام مسائل زنان گاه در حاشيه بوده‌اند، اما «دعوت» يكباره همه چيز را دگرگون مي‌كند.*و اين نگرانتان نمي‌كرد؟خب من تحقيقات فراواني كردم. مشاورينم را با دقت انتخاب كردم، نويسنده فيلمنامه خانم يثربي يك زن بودند و...*زنان پيچيده‌تر از آن بودند كه در ابتدا تصور مي‌كرديد؟راستش من در هر فيلمي پي اين سختي‌ها را به تنم مي‌مالم. بدون تعارف در هر حوزه‌اي كه رفته‌ام، آن حوزه تازگي‌هاي خود را داشته. من بعد از «مهاجر»، «وصل نيكان» را ساختم كه يك فضاي كاملاً جديد بود، يا از «وصل نيكان» به از «كرخه تا راين» يا «خاكستر سبز» يا «برج مينو»... معتقدم هر كدامشان در كنار مؤلفه‌هاي آشناي سينمايي من، نكات جديدي داشت كه بعضي‌هايش بسيار پيچيده بود. اين لذت «پيش‌بيني نشدن» براي من هميشه اهميت داشته است. اگر روزي فيلم بسازم و خيالم راحت باشد كه واكنش مخاطب را مي‌دانم، مي‌دانم كه با اين فيلم و با چه لحظاتي از آن چه برخوردي مي‌كند، از كارم لذت نخواهم برد.*اما فكر مي‌كنم اين جزو اصول حرفه‌اي بودن باشد كه شما بتوانيد واكنش‌ها را پيش‌بيني كنيد...من نمي‌توانم... اضطراب كار هميشه با من است و من به اين اضطراب اعتياد دارم. براي همين است كه سراغ اين پيچيدگي‌ها مي‌روم. پيچيدگي‌هايي كه شايد در قدم اول شناخت چندان از آن ندارم. وقتي سكانسي را مي‌گيرم كه فكر مي‌كنم اين سكانس برايم آشناست، احساس بطالت مي‌كنم. من حتي سريال «حلقه سبز» را هم از همين جنس ساختم. يعني 800 دقيقه سريال را در حوزه‌اي ساختم كه با آن آشنايي نداشتم. در چنين تلاشي حتي اگر شكست هم بخوري، به نظر من لذتش بيشتر از پيروزي در حوزه‌اي است كه سال‌ها با آن در تماس بوده‌اي. اين نكته متأسفانه هميشه از نظر منتقدان دور مي‌ماند.*چه نكته‌اي؟همين رفتن به سراغ موضوعات پيچيده و جديد. من اين عادت را در مخاطب و منتقدان ايجاد كرده‌ام كه هر بار دنبال يك چيز تازه‌اي باشند. چه منتقداني كه دشمنان خوني من محسوب مي‌شوند و چه آنهايي كه اين سينما را دوست دارند. هر دو دسته مي‌آيند كه چيزهاي تازه‌‌اي ببينند.*اما مخاطب عادت كرده كه اين تفاوت‌ها را روي بيسي ببيند كه آن بيس قصه‌هاي جنگ است...اين كه مي‌شود تكرار...*اسمش را هر چه دوست داريد بگذاريد، اين انتظار معمول مخاطب از شماست و...نه... مثل اين مي‌ماند كه بگوييم فيلم‌هاي يك كارگردان تكراري است، چون همه بازيگرهايش به زبان فارسي صحبت مي‌كنند يا همه اتفاق‌ها در ايران مي‌افتد...*من بحثي روي اين مسئله ندارم و اتفاقاً معتقدم كه يك كارگردان الزامي ندارد كه تا آخر عمرش در يك حوزه فيلم بسازد، اما اجازه بدهيد پرسشم را مطرح كنم... اگر كارگردان ديگري جز ابراهيم حاتمي‌كيا «دعوت» را ساخته بود، آيا باز هم واكنش‌ها اين چنين بود؟خير، نبود... تصور من اين است كه اگر اين فيلم را كارگردان ديگري و به ويژه يك كارگردان زن مي‌ساخت، از او خيلي هم تقدير مي‌كردند. از اين كه كارگرداني جرأت مي‌كند پنج قصه قطعه قطعه را كنار هم قرار دهد، به عنوان يك كار متفاوت و به عنوان شجاعت از آن ياد مي‌كردند.*الان به چه عنوان از آن ياد مي‌شود؟هر چه كه بخواهي... مي‌داني، گاهي آدم دلش مي‌گيرد كه چرا در دنياي كودكي‌هايش زندگي نمي‌كند. آن موقع كه همه چيز مثل رنگ‌هاي رنگين كمان درخشان و سرزنده بود.براي عده‌اي شده‌ام نماد يك جريان. اين جريان يك طرفش مي‌رسد به كساني كه توي جنگ اسلحه دست گرفته‌اند و يك طرفش مي‌رسد به كساني كه سر چهارراه ماشين‌ها را متوقف مي‌كرده‌اند و خلوت ديگران را به هم زده‌اند و خاطره بدي از يك نسل ارائه داده‌اند. اين دو طيف دارد با من برخورد مي‌كند. اينها و مسائل ديگر در نقدها هم تأثير مي‌گذارد. در نوع نگاهي كه به من و سينمايم مي‌شود. البته منظورم نگاهي است كه منتقدان دارند، وگرنه حساب مردم جداست.*مردم درباره فيلم شما چه مي‌گويند؟خدا را شكر... خدا را شكر... اين تنها فيلمي است كه مي‌توانم بگويم بارها آن را در سينما با مردم ديده‌ام...*چند بار؟شش هفت بار، آن هم در جاهاي مختلف... تا پايان ايستاده‌ام و حتي سعي كرده‌ام بعد از فيلم ديده شوم تا مردم اگر حرفي دارند بزنند. حتي قبل از آماده شدن بارها آن را با مخاطبان آزمايشي تست زدم. نتيجه‌اش همين اتفاقي شد كه الان دارد رخ مي‌دهد. فيلم من فيلم جنجالي و عجيب و غريبي نيست. مخاطب از روي صندلي سنگين بلند مي‌شود. سنگين نه به معناي واخوردگي، انگار در فكر فرورفته. خب اين اتفاق قاعدتاً در جامعه تب‌زده تحت فشار اقتصادي و سياسي نبايد بيفتد. مگر اين كه فيلم مثل «آژانس شيشه‌اي» يك فيلم سياسي تند باشد...*امروز توي يك وب‌لاگ ديدم كه كسي درباره «دعوت» چيزي نوشته بود و عنوانش اين بود: فيلمي از كارگردان مرحوم آژانس شيشه‌اي...مرحوم... چه قشنگ!... من بدتر از اينها را هم شنيده‌ام. من يك وب‌لاگ را ديده بودم كه اسمش وب‌لاگ «حاج كاظم» بود و چون من در اين فيلم ستاره‌ها را آورده‌ام، اسم وب‌لاگش را تغيير داده. اينها قشنگ است... نشانه اهميتي است كه مخاطب براي سينماي من قائل شده. براي همين است كه از «دعوت» هم استقبال مي‌شود و مردم آن را دوست دارند.*مطمئنيد؟اين را من نمي‌گويم... آپاراتچي‌هاي سينماها مي‌گويند. مي‌گويند تماشاچي‌ها بسيار راضي از سينما بيرون مي‌آيند. البته من منكر اين هم نيستم كه فيلم مخالفاني هم دارد، اما اكثريت غالب مردم از فيلم راضي هستند.*اين مسئله را پيش‌بيني مي‌كرديد؟كاملاً...*اما همين چند لحظه پيش گفتيد كه معمولاً واكنش مخاطب را نمي‌توانيد پيش‌بيني كنيد.اين هول و ولا و نگراني هميشه هست، اما آدم بعد از سال‌ها كار كردن چيزهايي را حدس مي‌زند يا دست‌كم دوست دارد اتفاق بيفتد. من مي‌توانستم از «دعوت» يك فيلم رمانتيك يا كاملاً سياه بسازم. اما اين كار را نكردم. تمام تلاشم در واداشتن مخاطب به فكر بود. به خانم يثربي هم گفتم بايد فيلمي بسازيم كه مخاطب به سختي از روي صندلي‌اش بلند شود. چيزي به اسم مهندسي فيلم وجود دارد كه براساس آن آدم مي‌تواند حداقل واكنش‌ها را پيش‌بيني كند و كار را بر آن اساس پيش ببرد.*كساني كه سينماي شما را مي‌شناسند، از خودشان مي‌پرسند آيا مسئله «سقط‌جنين» آن‌قدر در جامعه مسئله حادي هست كه فيلم‌سازي مثل حاتمي‌كيا نخستين فيلم اجتماعي غيرجنگي‌اش را بر آن اساس بسازد؟بله هست.*آيا در ابتدا هم تصور مي‌كرديد مسئله اين‌قدر حاد باشد؟اصلاً... اصلاً. من فكر مي‌كردم سقط‌جنين يك ناهنجاري اجتماعي است و بعد متوجه شدم كه اصلاً اين نيست و اين مسئله تبديل به يك هنجار شده و اتفاقاً قوانين دولتي هم به اين مسئله كمك كرده. 52 مورد را پزشك قانوني براي سقط‌جنين مجاز اعلام كرده و حالا شما ببينيد در جامعه‌اي كه به راحتي مي‌توانيد پزشكي پيدا كنيد كه به شما يك مجوز بدهد، چه اتفاقي مي‌افتد. تا دلت بخواهد موارد اين چنيني ديده‌ام. من دختراني ديدم كه سه تجربه سقط داشتند و آن‌قدر راحت در اين باره حرف مي‌زدند كه انگار دندانشان را پر كرده بودند. اينجا بود كه من تحريك شدم. ديدم كه چقدر اين مسئله را راحت مي‌پذيريم. حالا من ديگر از شنيع‌ترين شكل‌هايش چيزي نمي‌گويم؛ از جنين‌هايي كه در زباله‌ها پيدا مي‌شوند، از جنين‌هايي كه باعث گرفتگي دستشويي‌هاي عمومي مي‌شوند...*چرا اينها را نشان نداديد؟هيچ وقت نمي‌گويم.. اين از جنس سينماي من نيست. ولي بعضي وقت‌ها احساس مي‌كنم بايد گفت، حداقل در همين گفت‌وگوها. در عين درددل‌هايي كه داريم با هم مي‌كنيم.*به نظر مي‌رسد در اين فيلم بي‌طرف نبوده‌ايد.نه... من موافق سقط‌جنين نيستم. اما سعي كرده‌ام از مخالفانم با احترام ياد كنم. آنها را محترمانه به تصوير بكشم. نه به شكل آدم‌هاي بدي كه دارند يك جنايت بزرگ انجام مي‌دهند... از نظر من بي‌‌طرفي مفهومي ندارد. مگر مي‌شود بي‌طرف مطلق بود. هر چقدر هم سعي كني بي‌طرف باشي، باز هم آخر سر يك طرفي داري... اما در اين فيلم سعي كرده‌ام به همه حق بدهم. قصه‌ها را يك به يك كه بررسي كني، مي‌بيني كه هر كدام به دليلي حق دارند. يك نفر گرفتاري كاري دارد، يك نفر گرفتاري مالي، براي يك نفر ديگر بحث آبرو پيش آمده و.. اينها را گذاشته‌ام كنار هم تا بيننده خودش تصميم بگيرد.*جمله‌اي از شما درباره منتقدان خواندم. گفته بوديد «به كوري چشم منتقدان كور» درست خوانده‌ام؟بله.*اين هيچ وقت ادبيات شما نبوده، آقاي حاتمي‌كيا... اين چه جمله‌اي است كه به كار برده‌ايد؟البته لفظ «بعضي» را هم به كار برده‌ام و گفته‌ام «بعضي منتقدان كور»، راستش را بخواهي اين فيلم اين قدرت را به من داد.*چقدر قدرت وحشتناك است.من هميشه به منتقدان احترام گذاشته‌ام. در همه اين سال‌ها همه كارها را خوانده‌ام و اعتقادم اين است كه حضور منتقدان لازمه سينماست. اما هيچ گاه به آنها نزديك نشده‌ام. خواسته‌ام رهايي خودم را حفظ كنم. و حالا مي‌بينم اين كه تو اهل هيچ كلوني نباشي باعث مي‌شود در آماج حمله‌ها قرار بگيري. اگر «دعوت» را يكي از كارگردانان اهل اين كلوني‌ها ساخته بود، فكر مي‌كنم با او چنين برخوردي نمي‌شد. الان احساس مي‌كنم بعضي چشم‌ها بسته شده. آنها انگار اين سالن‌هاي پر را نمي‌بينند، اين پنج اپيزود قطعه قطعه را نمي‌بينند كه چقدر رفتن به سراغ آن ريسك مي‌خواهد، اما مي‌تواند تماشاچي را سر پا نگه دارد و... چه چيزي مي‌تواند جز كور بودن باشد؟ مي‌گويند فيلم تماشاچي را خسته مي‌كند. كجا خسته كرده؟ خستگي غيبت فيزيكي دارد، يعني تماشاچي از وسط فيلم بلند مي‌شود و مي‌رود، فحش مي‌دهد... تا آخر فيلم در سكوت مطلق نمي‌نشيند، از روي صندلي به سختي بلند نمي‌شود... بعضي دوستان منتقد جلوي ‌آينه مي‌نويسند، خودشان را مي‌بينند. بيشتر دنبال خودنمايي هستند تا باز كردن پيچيدگي‌هاي فيلم. بعضي از آنها رسماً توهين مي‌كنند. هتاكي مي‌كنند.*مگر چه چيزي گفته‌اند كه تا اين حد آزارتان داده است؟مثلاً يك نفر نوشته بود اين فيلم بدي است چون بازيگران در آن به شدت بد بازي كرده‌اند. خب اگر اين طور بود، واقعاً تماشاچي فيلم را تحمل مي‌كرد؟ مي‌گويند فيلم كشش ندارد و زود مي‌افتد. خب، قياس بر چه اساس است؟ قياس بايد براساس تحمل تماشاچي باشد كه من براي او فيلم را ساخته‌ام، آيا اين اتفاق مي‌افتد؟ مگر اين كه طرف بگويد من يك نوع نگاه به سينما دارم كه اين فيلم آن نوع نگاه را ارضا نمي‌كند. خدا خيرت بدهد، خب اين را بگو. چرا نظرت را به حساب نظر همه آدم‌ها مي‌گذاري. مي‌گويند در اين فيلم صداقت ندارم، به تماشاچي كلك زده‌ام، به زنان ايران توهين كرده‌ام و.. اوجش در مطالب بزرگ هتاك سينماي ايران آقاي [...] آمده كه متخصص هتاكي است و از گذشته و محله و خانواده مرا توي مطلبش مي‌آورد كه ثابت كند اين فيلم، فيلم بدي است. يا مثلاً منتقدي كه به جاي آن‌كه فيلم را تحليل كند، بگويد توي تيتراژ از يك آقايي به اسم دكتر شمشيري تشكر شده كه اين آقا چنين و چنان است. اگر بخواهيم مطلب او را تحليل كنيم، به اين نتيجه مي‌رسيم كه من مثلاً عضو يك حلقه‌هاي عجيب و غريبي مثل كوكلس‌كلان‌ها يا فراماسون‌ها هستم كه از رئيس حلقه دستور مي‌گيرم تا فيلم بسازم. آخر در كدام فيلم، منتقد رفته سراغ تشكرهاي تيتراژ؟بابا... اگر قرار باشد اين چراغ قوه‌ها را توي زندگي هم بيندازيم كه اوضاع خيلي خراب مي‌شود. پس ستارالعيوب بودن چه مي‌شود؟*بگذاريد منتقدان را فراموش كنيم و حرف‌هاي مردم را بشنويم؛ مردمي كه هيچ تخصصي در عرصه سينما هم ندارند. من مي‌خواهم پرسش‌هايي را مطرح كنم كه مردم عادي مي‌پرسند. مثلاً مي‌پرسند منطقي نيست كه از آزمايشگاه به كسي زنگ بزنند و نتيجه آزمايشش را بگويند.من اين را تحقيق كرده‌ام. اصلاً اين طور نيست كه شما مي‌گويي.*مردم مي‌گويند.همان... من همان اول مي‌گويم كه اين آزمايشگاه به مشكلي برخورده كه مردم نمي‌توانند براي آمدن به آنجا مراجعه كنند. خب اين خيلي طبيعي است. من چندجا پرسيده‌ام. اتفاق فاحش عجيب و غريبي نيست.*غريب نيست، ولي اين اتفاق نمي‌افتد. من سال‌ها در آزمايشگاه تشخيص طبي كار كرده‌ام، اين اتفاق هرگز نمي‌افتد.خانم كريمي‌مجد كه محقق ما بوده‌اند هم خودشان توي آزمايشگاه كار مي‌كرده‌اند و گفته‌اند كه اين اتفاق مي‌شود بيفتد. ولي از نظر من چندان هم مهم نيست.*يك نكته را در نظر داشته باشيد. من اين پرسش‌ها را دارم از ابراهيم حاتمي كيا مي‌پرسم كه ميزان توجهش به جزئيات را به خوبي مي‌دانم و مي‌دانم كه خودش فيلمنامه‌نويس قهاري است. شايد اگر اين گفت‌وگو را با كس ديگري انجام مي‌دادم، اصلاً سراغ اين جزئيات نمي‌رفتم. يك پرسش ديگر مردم اين است كه مي‌گويند چرا اين خانم‌ها تا قبل از اين كه از جواب آزمايششان با خبر شوند هيچ نشانه‌اي از باردار بودن را درخود احساس نمي‌كنند؟چون نقطه آغاز اتفاق آن تلفن است. اين قرارداد ماست كه بعد از تلفن زدن به اين نتيجه مي‌رسند.*مي‌پذيرم كه قرار نيست قبل از آن را نشان بدهيم. اما منطق فيلمنامه مي‌گويد كه او بايد حداقل حالت‌هايي را داشته باشد كه حالا از شنيدن اين خبر چنين هيجان‌زده نشود.بيا يكي يكي با قصه جلو برويم. در قصه اول سيستم بدن شيدا به هم ريخته، طبق توافق با شوهر، او قرار نبوده حامله شود، بنابراين آزمايش مي‌دهد تا ببيند اين به هم ريختگي چيست. قصه سيده خانم هم به شكلي ديگر. او كه اصلاً از نظر سني چنين انتظاري ندارد، فكر مي‌كند فيزيولوژي بدنش به خاطر سن خاصي كه در آن قرار دارد به هم ريخته يا به خاطر سفر كربلاست. يا براي زني مثل بهار... او كه اصلاً حامله نمي‌شود و طبيعي است كه ذهنش هم به آن سو نرود يا حتي افسانه خانم دكتري كه چندين بار تست داده و دقيقاً مي‌داند ماجرا چيست... آدم‌هاي قصه قرار است با همين ميزان اطلاعات وارد ماجرا شوند.*ايراد ديگري كه به فيلم گرفته مي‌شود، يكدست نبودن بازي‌هاست. در اپيزودي مثل اپيزود سيده خانم يك بازي درخشاني مي‌بينيم و در اپيزودهاي مثل اپيزود دوم يكباره بازي‌ها غيرواقعي و اغراق شده مي‌شوند...فيلمي كه پنج اپيزود مختلف دارد و پر از بازيگر است، به هر حال جشنواره‌اي راه مي‌اندازد در مقايسه بازيگران با هم. براي همين است كه اين بازي‌ها مدام با هم مقايسه مي‌شوند.در هر شرايط ديگري و براي هر كارگردان ديگري هم اين اتفاق مي‌افتد. از قضا بعضي بازي‌ها در اين فيلم متر و معياري برتر به مخاطب داده كه حالا بقيه را بر آن اساس مي‌سنجد و مقايسه مي‌كند.*با اين حال در بعضي بازي‌ها اشتباهات محرزي مي‌بينيم.مثلاً كجا؟*در اپيزود دوم، در يك نماي دو نفره سحر جعفري‌جوزاني و محمدرضا فروتن ايستاده‌اند. ثريا قاسمي جمله‌اي واكنش‌برانگيز مي‌گويد كه فروتن مي‌خواهد جواب او را بدهد، اما سحر جعفري‌جوزاني بلافاصله دستش را بالا مي‌آورد و با حركتي شبيه حركت زنان قدرتمند شهري به او مي‌فهماند كه بايد سكوت كند تا او حرف بزند. شما بهتر از من مي‌دانيد كه غيرممكن است يك دختر لر كه از يك روستا آمده، به خودش اجازه دهد چنين حركتي را نسبت به شوهرش انجام دهد.من و خانم يثربي در اين اپيزود يك اشتباه كرديم و آن به كارگيري لهجه بود. چون اين لهجه فقط در حوزه آواشناسي تعريف نمي‌شود. وقتي آدم لهجه‌اي را به كار مي‌گيرد، همه چيز تحت‌الشعاع قرار مي‌گيرد؛ از جمله رفتارشناسي بازيگر كه همين چيزي است كه تو هم اشاره مي‌كني. بهتر بود كه ما از لهجه صرف‌نظر مي‌كرديم. براي اين اپيزود بازيگران واقعاً زحمت كشيدند. فروتن چند هفته با يك آقايي كه لهجه غليظ لري داشت رفت و آمد مي‌كرد تا لهجه لري دربيايد. اتفاقاً در آن اپيزود من مي‌خواستم زن لر قدرتمندتر به نظر برسد؛ زني كه به شوهرش اجازه دخالت در امور نمي‌دهد. اما نمي‌دانم چرا اين نكته از ديد دوستان منتقد پنهان مي‌ماند كه من پنج قصه با پنج لحن مختلف تعريف كرده‌ام. حتماً بايد اول فيلم مي‌زدم برگرفته از فلان كتاب ريموند كارور تا همه تحويلم بگيرند؟ اين پنج فيلم هر كدام سبكي دارند و هر كدام نوعي از دكوپاژ دارند. اپيزود اول ما كلاً دكوپاز يك فيلم آرتيستيك را دارد. قواعدش را هم رعايت كرده‌ايم. قصه آخر هم يك زبان ملودرام دارد. اين زبان با زبان اپيزود خانم خيرانديش كه قرار است كاملاً رئاليستي باشد تفاوت مي‌كند.*اتفاقاً اپيزود خانم خيرانديش از همه اپيزودها جذاب‌تر درآمده است. آيا دليلش اين نيست كه حاتمي‌كيا اين زندگي‌هاي سنتي را بهتر از هر فضاي ديگري مي‌شناسد؟اشكالي دارد؟*مگر من گفتم اشكالي دارد؟شايد همين طور باشد كه مي‌گويي، ولي بحث من اين است كه چرا آن منتقد كور زحمتي را كه بابت اين رنگ‌آميزي‌ها كشيده شده نديده است؟ (مي‌خندد) تو هم هر چه بپرسي من مي‌روم سراغ منتقدان! شده‌ام گربه مرتضي علي!* فيلم كه تمام شد با خودم فكر مي‌كردم كدام يك از اپيزودها ظرفيت گسترش و تبديل به يك فيلم كامل را داشتند. دوست دارم نظر خود شما را بدانم!به نظرم اپيزود آخر... بهار. تو چه فكر مي‌كردي؟*به نظرم خورشيد، اپيزود دوم، رازآلودتر بود.آره، آن اپيزود درام پرزوري داشت كه مي‌توانست با مسائل فرعي گسترش پيدا كند. حتي به نظرم اپيزود اول هم اين ظرفيت را داشت. اتفاقاً من خودم را مي‌گذاشتم در موقعيت كارگرداني كه توي آن فيلم هست كه اگر بازيگرم وسط فيلم يكدفعه حامله مي‌شد، من چي كار مي‌كردم؟*اين اتفاق براي ماني حقيقي افتاد!جدي؟*آره... قرار بود ليلا حاتمي در فيلمش بازي كند كه خورد به حاملگي ليلا و قضيه منتفي شد.قصه پرالتهابي مي‌شود كه مي‌تواند اخلاق اجتماعي ما را به خوبي عريان كند.*اپيزودها را بر چه اساسي چيديد؟دوبار فيلم را براي جمعي از تماشاگران نمايش داديم و در نتيجه به اين چيدمان رسيديم. حتي پايان‌هاي مختلف هم داشتيم. در يكي از پايان‌ها كليپي ساخته بوديم كه همه اين زنان، نوزادانشان را در آغوش مي‌كشيدند، اما در نهايت به اين تركيب رسيديم. جلد فيلم ما كه قرار بود همه قصه‌ها در آن جا بگيرد، قصه «افسانه» بود، يعني خانم كتايون رياحي. ولي در عمل اين اتفاق نيفتاد، يعني قصه راه نداد. در عين حال نمي‌خواستم ابهام‌نمايي‌هاي عجيب و غريب بكنم. مي‌خواستم راحت و سرراست بگويم كه اين چند تا زن يك مشكل دارند و مشكلشان اين است. زمان نوشتن فيلمنامه هر وقت خواستيم اين قصه‌ها را با هم تركيب كنيم، ديديم نمي‌توانيم، جور درنمي‌آمد، قصه‌ها چفت نمي‌شد. تا لحظه آخر ما در آزمون و خطا بوديم.*شما در كارنامه‌تان فيلم‌هاي سخت زياد داريد. آيا «دعوت» در مقايسه با آنها فيلم سخت‌تري بود؟تجربه تازه‌تري بود. مخصوصاً كار كردن در زمستان و برف. زمستان پارسال هم كه يادت هست، واقعاً زمستان بود. ولي در عين حال دوست داشتيم در برف كار كنيم. خيلي جانكاه بود. از طرفي كار كردن با اين همه بازيگر كه هر كدام براي خود موقعيتي داشتند و هماهنگي بين آنها سخت بود. مخصوصاً اين كه من قصه‌ها را تك‌تك گرفتم و هيچ‌جا را رج نزدم.*حتي صحنه‌هاي سونوگرافي را؟حتي سونوگرافي. ما آنجا را دوماه در اختيار گرفتيم تا هر وقت قصه هر اپيزود به سونوگرافي رسيد با بازيگرهايش برويم آنجا، در حالي كه مي‌شد اين صحنه‌ها را رج زد.*سخت‌ترين اپيزود كدام بود؟شيدا... به جهت صحنه‌هاي بيروني كه داشت و آن سكانس‌هاي اسكي، سكانس‌هاي داخل آب و... واقعاً من از صبوري خانم افشار تعجب كردم. راستش فكر مي‌كردم اين بچه‌ها توي پرقو بزرگ شده‌اند و به جنس فيلم‌سازي ما تن نمي‌دهند. ولي ديدم چقدر مؤمنانه پاي اين صحنه‌ها ايستاد و چقدر سخت كار كرد. آن روزها گاز شهري را قطع كرده بودند و آب آن استخر واقعاً سرد بود و او بايد 12 ساعت توي آب مي‌بود، يا اسب سواري و... در «دعوت» مثل فيلم‌سازي بودم كه انگار دارد فيلم اولش را مي‌سازد. چون تجربه‌هاي قبلي به كار اين فيلم نمي‌آمد و يك مسئله ديگر... اين اولين فيلم من است كه در آن بازيگردان نداشتم و بي‌واسطه با بازيگر صحبت مي‌كردم. اين برايم سخت بود.*در فيلم‌هايتان هيچ وقت با بازيگر مستقيماً صحبت نمي‌كنيد؟معمولاً نه... مگر اين كه بازيگري مثل پرويز پرستويي كه بعد از اين همه سال ديگر جزئي‌ترين ويژگي‌هاي شخصيتي‌اش را مي‌شناسم.*اتفاقاً يك نفر در سالن سينما از بغل دستي‌اش مي‌پرسيد پس پرويز پرستويي‌اش كو؟راست مي‌گفته... او جزئي از فيلم‌هاي من است انگار... سال‌ها پيش وقتي «آژانس شيشه‌اي» را ساختم، خيلي‌ها گفتند كه اين فيلم روزنامه‌اي است. به اين معنا كه مثل روزنامه عمر كمي دارد و زود تمام مي‌شود. اما حالا شده خاطره يك ملت و پرويز پرستويي در «آژانس شيشه‌اي» به حافظه تاريخي آنها رفته. من مطمئنم درباره «دعوت» هم اين اتفاق مي‌افتد. يعني مثل روز برايم روشن است كه از «دعوت» به عنوان نقطه آغاز مباركي ياد خواهد شد.*اين را بر چه اساسي مي‌گوييد؟تجربه 25 سال فيلم‌سازي اين را به من آموخته. من معتقدم بعدها اگر فيلم‌ساز يا محققي بخواهد وارد حوزه‌اي مثل سقط‌جنين شود، بايد از مسير «دعوت» بگذرد. من معتقدم اين مسئله رخ خواهد داد، هر چند كه ممكن است منتقدان....*دست برداريد آقاي حاتمي‌كيا! به اندازه كافي درباره منتقدان حرف زديد... متشكرم.(مي‌خندد)

منبع خبر : چلچراغ
دوشنبه,13 آبان 1387 - 12:38:29

اين مطلب را براي يک دوست بفرستيد صفحه مناسب براي چاپگر
آرشيو
اخبار مرتبط:

نظرات

در هنگام باركردن آيتمها خطايي رخ داد
مهدوی
دوشنبه 13 آبان 1387 - 10:44
3
موافقم مخالفم
 

اقای حاتمی کیا شما خودتان پدر هسیتد و حتما اوج شادی و هیجان وتشویق را هنگامی که فرزندتان شروع به حرف زدن نمود و اولین کلمات را با لکنت و حتی غلط ادا میکرد به یاد دارید .یادتان باشد ما از شما سخنرانی ها شنیدهایم !انتظار نداشته باشید برای تای تای های شما هورا بکشیم.

یاس
دوشنبه 13 آبان 1387 - 13:25
-11
موافقم مخالفم
 

درود بر حاتمی کیا بزرگمرد ایران زمین .

من خیلی از فیلم های ایشون خوشم میاد .

واقعا دنیای اطرافشون رو " میبینند "

دعوت خیلی خوبه

سعید حسینی
دوشنبه 13 آبان 1387 - 14:11
2
موافقم مخالفم
 

دمت گرم حاج ابراهیم منتقدان کور رو خوب اومدی واقعا دقت کردیدی امیر قادری انگار تو آینه نقد می نویسه همه فیلم ها رو با ایده آل های خودش می سنجه یا شاهین امین که چون حاتمی کیا باهاش مصاحبه نکرده عصبانی شده به دعوت حمله کرده !!!!! واقعا ندیدن فیلمی مثل دعوت هنر می خواهد البته در بین منتقدان عزیزان مثل احمد طالبی نژاد بودند که فیلم رو دیدند و فهمیدند فکر کنم دعوت مثل خاکستر سبز فیلمیه که بعدها کشف می شه همونطور که آژانس شیشه ای از منتقدان فحش خورد دعوت هم با توهین منتقدان روبرو شد اما منتقدان مثل آژانس شیشه ای روزی مجبورند دعوت رو به عنوان یک فیلم مهم قبول کنن البته ما از امیر قادریو سایت سینمای ما که فیلم محیا رو ستایش می کنند !!! انتظار نداریم از دعوت خوششون بیاد

lمرضیه .ج
دوشنبه 13 آبان 1387 - 15:13
7
موافقم مخالفم
 

من دعوت رو بعد از چند بار سینما رفتن دیدم ..اخه جا نبود.......به نظر من حاتمی کیا مخاطبان غیر جنگیشو هم راضی کرد........فیلم عالی بود....می شد رد پای حاتمی کیا رو در فیلم دید.....حرفه درد بود یک درد جامعه...حاتمی کیا هنوز حاتمی کیا ست...حتی بزرگتر از همیشههههههههههههههههههههههههههههههههه....


دوشنبه 13 آبان 1387 - 22:20
-1
موافقم مخالفم
 

ای کاش حاتمی کیا باز هم به مسائل سیاسی بپردازه، مسائلی که با بودن و نبودن ربط داره. بودن و نبودن یک ملت.

ای کاش موج مرده رو مثله نمیکردند و به رنگ ارغوان رو توقف، شاید اینطوری باز هم حاتمی کیا توی همون عرصه های فوق العاده جنجال بر انگیز و هیجانی میموند و باز هم از اونجور فیلم ها میساخت و مثلا همون حرفهایی رو که میگفت در مورد مساله هسته ای داره میزد.

اصلا چه جوریه همین آقای خاتمی که میره فیلم های حاتمی کیا رو میبینه دولتش به رنگ ارغوان رو توقیف کرد، چه جوریه؟ وزارت اطلاعات کارش جدای از دولته؟

به نظر من انقلاب اسلامی حاتمی کیا رو یه جورایی بعد از توقیف به رنگ ارغوان از دست.

ای کاش ما نمیریم و به رنگ ارغوان رو ببینیم. دیگه معلوم نیست کی حاتمی کیا از اون جور فیلم های نفس گیر بسازه. رضا کیانیان که میگفت به رنگ ارغوان خیلی حاتمی کیاست!

حیدر (ارمیا) ، دوستدار حاتمی کیا
سه‌شنبه 14 آبان 1387 - 7:39
-1
موافقم مخالفم
 

حاتمی کیا (در همین مصاحبه) :

قیاس بر اساس تحمل تماشاچی است که ((برایش فیلم ساختم))

ولی در جائی گفته اند که :وای به روزی که تماشاچی جلو تر از کارگردان برود و از کارگردان انتظار ساخت فیلم با علاقه خودش را

داشته باشد .

پس فقط منتقدان کور آینه جلوی خودشان نگذاشته اند

وبلاگ خبری ترانه علیدوستی
سه‌شنبه 14 آبان 1387 - 14:54
3
موافقم مخالفم
 

سلام

وبلاگ هواداری از ترانه علیدوستی

با یادداشت ویژه ای به روز شده است

..

...

....

صدای بازیگران سینمای ایران در اولین انیمیشن ایرانی: جمشید و خورشید

.....

ترانه علیدوستی

پرویز پرستویی

امین حیایی

رامبد جوان

ثریا قاسمی

حبیب رضایی

.......

به همراه یک فایل ویژه برای دانلود:

کلیپی از انیمیشن جمشید و خورشید

آرینا
سه‌شنبه 14 آبان 1387 - 18:59
-6
موافقم مخالفم
 

درود بی کران بر حاتمی کیای بزرگ

...
پنجشنبه 16 آبان 1387 - 16:51
-5
موافقم مخالفم
 

آقای حاتمی کیای عزیز

اشتباه نکنید.استقبال همیشه نشانه رضایت نیست.گاهی ناشی از کنجکاوی است.

موفق باشید

هانيه
جمعه 17 آبان 1387 - 21:14
-1
موافقم مخالفم
 

به نظر من " دعوت" عالي بود . من كه واقعا لذت بردم . بعد از مدتها با آرامش و دقت فيلمي رو تماشا كردم .

آقاي حاتمي كيا خسته نباشيد . خيلي هم به انتقاد ها توجه نكنيد چون اصولآ منتقد ها با فيلمي كه خوب ميفروشه رابطه خوبي ندارن....

اضافه کردن نظر جدید
:             
:        
:  
:       




mobile view
...ǐ� �� ���� ����� ������� �?���?�


cinemaema web awards



Copyright 2005-2011 © www.cinemaema.com
استفاده از مطالب سایت سینمای ما فقط با ذکر منبع مجاز است
کلیه حقوق و امتیازات این سایت متعلق به گروه سینمای ما و شرکت توسعه فناوری نوآوران پارسیس است

مجموعه سایت های ما: سینمای ما، موسیقی ما، تئاترما، فوتبال ما، بازار ما، آگهی ما

 




close cinemaema.com ژ� ��� �?��� ��� ���?���