زن دوم با وجود این که پتانسیل این را داشت که به واسطه ی ایده جذابش به اثری ماندگار تبدیل شود ولی شیفتگی نویسنده کتاب به وفاداری کامل از اثرش و محدود شدن کارگردان به خاطر این موضوع به فیلمی ضعیف ولی پر ادعا تبدیل شد. اتفاق و عامل تصادف در زندگی روزمره وجود دارد ولی همه می دانیم که وجود عامل اتفاق در فیلمنامه باید با توجه به سیر داراماتیک اثر منطقی جلوه کند و برای تماشاگر باور پذیر باشد یا حد اقل در یک فیلم از این عامل یکی دو بار استفاده شود این که به طور اتفاقی همسر سابق شخصیت اصلی فیلم(نیکی کریمی) او را نزدیک شاهچراغ در شیراز می بیند و هنگامی که کریمی از او سوال می کند چطور من رو شناختی؟ در پاسخ می گوید از روی راه رفتنت!! به نظرم اتفاقی هست که با دیالوگ هم درست ماست مالی نشده است!! این که فروتن در لحظه ی پخش تلویزیونی موفقیت فرزندش در المپیاد همان لحظه تلویزیون را روشن می کند و همان روزنامه ای می خواند که خبر این موفقیت چاپ شده ولی مثلا نمی بیند!! که یکی هم باشد طلب فیلم!! ین که اتفاقی نیکی کریمی و انا نعمتی کنار خیابان با هم بر خورد می کنند که به نظرم می توانست در یک فیلمنامه ی قوی در فضایی قابل قبول و پرداختی محکم تبدیل به سکانسی ماندگار شود که از دست می رود اگر به جای توجه خط به خط کتاب به فیلم که تبدیل به فیلمی کشدار برای تماشاگر شده به عمق دادن به داستان و فضا سازی بهتر پرداخته شده بود شاید زن دوم می توانست ادعاهای امروزش را ثابت کند farshid
|