دانلود

سينمای ما - سينماي ما داستان كامل سنتوري را منتشر مي‌كند / يكي بود يكي نبود. علي بلورچي، فرزند حاج آقا بلورچي...

   


fajr teazer31

«روز روشن» (حسین شهابی)

«خسته نباشید» (محسن قرایی)

«دلتنگی‌های عاشقانه» (رضا اعظمیان)

«خاک و مرجان» (مسعود اطیابی)

«بشارت به یک شهروند هزاره سوم» (محمدهادی کریمی)

«حوض نقاشی» (مازيار ميري)

«جیب‌بر خیابان جنوبی» (سیاوش اسعدی)

«آفتاب، مهتاب، زمین»

«استرداد»

 

«رسوایی» (مسعود ده‌نمکی)

«چه خوبه که برگشتی» ( داریوش مهرجویی)

«دربند» (پرویز شهبازی)

«هیس! دخترها فریاد نمی‌زنند» (پوران درخشنده)

«گهواره‌اي براي مادر» (پناه بر خدا رضایی)

«برلين-7» (رامتین لوافی )

«غریبه» (حمید بهمنی)

«گناهکاران» (فرامرز قریبیان)

«زیباتر از زندگی » (انسیه شاه‌حسینی)

bottom banner


fajr posters 30
 
 
 


این بخش به زودی تکمیل خواهد شد
fajr film 29

«روز روشن» (حسین شهابی)

«خسته نباشید» (محسن قرایی)

«دلتنگی‌های عاشقانه» (رضا اعظمیان)

«خاک و مرجان» (مسعود اطیابی)

«بشارت به یک شهروند هزاره سوم» (محمدهادی کریمی)

«حوض نقاشی» (مازيار ميري)

«جیب‌بر خیابان جنوبی» (سیاوش اسعدی)

«آفتاب، مهتاب، زمین»

«استرداد»

 

«رسوایی» (مسعود ده‌نمکی)

«چه خوبه که برگشتی» ( داریوش مهرجویی)

«دربند» (پرویز شهبازی)

«هیس! دخترها فریاد نمی‌زنند» (پوران درخشنده)

«گهواره‌اي براي مادر» (پناه بر خدا رضایی)

«برلين-7» (رامتین لوافی )

«غریبه» (حمید بهمنی)

«گناهکاران» (فرامرز قریبیان)

«زیباتر از زندگی » (انسیه شاه‌حسینی)

fajr cinema 30
 
fajr video
  صحنه هایی از فیلم «پله آخر» (علی مصطفا)
  صحنه هایی از فیلم «بیداری» (فرزاد موتمن)
  صحنه هایی از فیلم «روزهای زندگی» (پرویز شیخ طادی)
  صحنه هایی از فیلم «در انتظار معجزه» (رسول صدرعاملی)
  صحنه هایی از فیلم «بیخود و بی جهت» (عبدالرضا کاهانی)

asrejomeadv
tablighat
 
 
   
 
 
 
 
 
adv
در صورت علاقه به درج آگهي در پايگاه خبري تحليلي سينماي ما می توانید با شماره تلفن های دفتر سایت تماس بگیرید.
تلفن: 88535305 (داخلی 109)
       09386503357 
آدرس: تهران - خيابان شهيد بهشتي (عباس آباد) - نرسیده به خیابان میرزای شیرازی - ساختمان پارسه - واحد 12
پست الكترونيكي: info@cinemaema.com

> برای مشاهده تعرفه آگهی‌ها اینجا کلیک کنید
Nokia

i news
goldiran
Main News
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
سینمای ما- محسن امیریوسفی کارگردان فیلم‌های «آتشکار»، «خواب تلخ» و ... در یادداشتی که روزنامه بهار آن را منتشر کرده، «لغتنامه مخفی سینمای ایران» را به «رئیس محترم سازمان سینمایی» تقدیم کرده است. این لغتنامه به شرح زیر است:...
 
سینمای ما- دومین مراسم گلریزان فیلم سینمایی «دهلیز» با حضور میزبانانی جدید از اهالی ورزش و هنر در سینما «آزادی» برگزار می‌شود. این مراسم برای جمع آوری دیه برای آزادی دومین محکوم به قصاص به صورت همت عالی دوشنبه اول مهر ماه، ساعت 20 در سینما «آزادی» برگزار خواهد شد. به دلیل استقبال از مراسم قبلی که به میزبانی ...
 
سینمای ما- محمد حیدری از سوی رئیس سازمان سینمایی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به عنوان ناظر سازمان برای برگزاری مجمع عمومی خانه سینما انتخاب شد. قرار است در این مجمع عمومی در تاریخ 15مهرماه اساسنامه خانه سینما به تصویب برسد و هیأت مدیره جدید این نهاد صنفی سینمایی نیز تعیین و معرفی شوند. محل برگزاری این مجمع عمومی سالن سیف‌الله داد خانه‌ سینما واقع در تهران، خیابان بهار جنوبی، کوچه سمنان شماره 29 است. او در پاسخ به اینکه به عنوان نماینده سازمان سینمایی آیا قرار است با اصنافی که اعلام کردند در مجمع حضور پیدا نمی‌کنند، مذاکره‌ای...
 
سینمای ما- جايزه بهترين بازيگر زن جشنواره باتومي كشور گرجستان به مهتاب كرامتي براي بازي در فيلم "فرزند چهارم" رسيد. اين جشنواره امروز 31 شهريور ماه به پايان رسيد و وحيد موساييان كارگردان فيلم "فرزند چهارم" در اختتاميه حضور داشت و جايزه را به نمايندگي از مهتاب كرامتي دريافت كرد. این جشنواره با نمایش و...
 
سینمای ما- رئیس سازمان سینمایی تاکید کرد که از نظر وی مساله خانه سینما تمام شده و نمی‌خواهد در چهار سال ماموریتش درگیر این مساله بماند. به گفته وی این خانه را یک دولت بست و دولت هم بازگشایی کرد. حجت الله ایوبی رئیس سازمان سینمایی در مراسم تودیع و معارفه مدیرعامل مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی که عصر دیروز شنبه 30 شهریور برگزار شد، در جمع خبرنگاران درباره صنوف عضو خانه سینمای ایرانیان و نامه اخیر آنها به وی گفت: ...
 
سینمای ما- کیومرث پوراحمد همراه با تهیه‌کننده و طراح صحنه فیلم "50 قدم آخر" هم‌اکنون در نجف‌آباد مشغول آماده‌سازی دکور فیلم هستند. سعید سعدی تهیه‌کننده فیلم گفت: هم اکنون عباس بلوندی طراح صحنه مشغول ساخت دکور صحنه‌های جنگی فیلم در نجف آباد اصفهان است. این بخش از کار دیروز به پایان رسید و ما برای ساخت ادامه دکور که مربوط به فضای خارج از جنگ است به منطقه ...
toptitle
            از سال 1384
boghz

 

TopFilm
کارگردان : ابراهیم شیبانی
(امتیاز 89,0/100 - 173 رأي)
کارگردان : وحید موساییان
(امتیاز 33,8/100 - 21 رأي)
کارگردان : بهروز شعيبي
(امتیاز 83,1/100 - 78 رأي)
کارگردان : پوران درخشنده
(امتیاز 87,8/100 - 163 رأي)
کارگردان : اصغر فرهادی
(امتیاز 90,8/100 - 355 رأي)
VIDEO BANNER

bank
جهت مشاهده تيزر ها به صورت آنلاين نياز به برنامه Flash Player 9 داريد --- Download Flash Player 9 ---
بخش بانك تيزر سايت مناسب كاربراني است كه از اينترنت پر سرعت استفاده مي كنند

سينماي ما داستان كامل سنتوري را منتشر مي‌كند / يكي بود يكي نبود. علي بلورچي، فرزند حاج آقا بلورچي...
سينماي ما داستان كامل سنتوري را منتشر مي‌كند / يكي بود يكي نبود. علي بلورچي، فرزند حاج آقا بلورچي...


خلاصه داستان مفصلي از فيلم سنتوري داريوش مهرجويي به دستمان رسيده است. خيلي‌ها در انتظار نمايش اين فيلم هستند. پس ديديم بد نيست اگر اين خلاصه داستان كامل پرجزئيات 40 – 50 خطي را روي سايت بفرستيم. خلاصه داستاني كه معلوم نيست مهرجويي از آن چه جور تصاويري بيرون كشيده است: علي بلورچي فرزند حاج آقا بلورچي يكي از كسبه قديمي وصاحب نام صنف بلور و شيشه است. حاج آقا بلورچي كه در زمان كودكي و نوجواني سختي هاي زيادي را متحمل شده است تحت تاثير عقده‌هاي آن دوران، پسرانش را آن طوركه خود مي خواهد تربيت مي‌كند. حامد پسر بزرگترحاج آقا از همان دوران مدرسه از درس محروم شده تا نزد پدر پادو باشد در نهايت ادامه دهنده راه او باشد. علي پسر دوم حاج آقا است كه از بچگي با ساز كهنه اي كه متعلق به دايي مرحومش بوده انس گرفته وقصد داشته تحصيلات خود را در رشته موسيقي ادامه دهد اما با مخالفت مادر مواجه شده وبه اجبار در رشته بازرگاني درس مي خواند. علي عصيان زده از شرايط حاكم در خانه درس و خانه پدري را رها كرده و از خانواده جدا مي شود. علي به همراه دوستش "تمايل" يك گروه موسيقي تشكيل مي دهد و با اجرا در جشن ها و مناسبات مختلف گذران زندگي مي كند و به خاطر تبحرش در نواختن سنتور به علي سنتوري معروف مي شود. علي به تدريج در پي معاشرت با دوستان و كارهاي شبانه روزي هر از چند گاهي سراغ مواد مخدر ومشروب مي‌رود ولي اين استفاده تفنني از مواد مخدر به صورت عادت درمي‌آيد. طي مراسمي كه اجراي موسيقي آن با علي سنتوري است دختري به نام هانيه مجذوب هنر علي شده و اين آشنايي به ازدواج آنها منجر مي شود. اين اتفاق‌ها براي مدت كوتاهي به زندگي علي نشاطي تازه مي بخشد و حتي او را تشويق به فعاليت بيشتر مي كند. علي كه حالا زندگي مستقلي تشكيل داده كماكان به مصرف مواد مخدر ادامه مي دهد تا به خيال خود شرايط روحي اش را تقويت كند ولي پس از مدتي به خاطر اوضاع نامناسب مالي و رفتارهاي بي ثبات ناشي از مصرف مواد مخدر بين او وهانيه مشكلات زيادي پديد مي آيد تا اينكه هانيه به تنگ آمده و به قهر از خانه علي مي رود. علي كه به خاطر آلوده شدن به مواد مخدر كمتر امكان كار برايش فراهم مي شود فرصتي مي يابد تا به همراه دوستش تمايل اجراي برنامه موسيقي يك مراسم عروسي را انجام دهد. در اثناي عروسي و اجراي موسيقي ميان خانواده داماد و برخي از اقوام و آشنايان آنها كه اختلاف فاميلي داشتند درگيري شديدي پيش مي‌آيد كه منجر به زد‌ و خورد بين مهمانان مي شود و در اين بين وسايل و آلات موسيقي علي به كلي آسيب ديده و خود وي هم از ناحيه دست به شدت مضروب مي شود. آسيب ديدگي شديد علي و عدم توانايي او در ساز زدن تنها امكان پول درآوردن او را از بين مي برد. صاحب خانه هم عذر او را مي خواهد و علي با مقداري خرت و پرت، آواره وسرگردان شده وبالاخره درگوشه‌اي از يك پارك جنگلي چادر مي‌زند در اين دوران با بي خانمان‌ها و معتادان و محشور مي شود و چون درمانده و نيازمند است براي پول درآوردن به هر كاري تن مي دهد. زندگي درميان مشتي معتاد و آواره در حاشيه شهر علي را خموده‌تر شكسته‌تر و آلوده‌تر مي‌كند. يك شب كه علي در ميان معتادان و بي خانمان ها مشغول ترياك‌كشي است و مي‌خواهد از اين طريق خاطرات تلخ گذشته را فراموش كند، ماموران نيروي انتظامي سر رسيده و همه آنان را دستگير مي كنند. علي به مركز ترك اعتياد فرستاده مي شود و مسوولان اين مركز متوجه اختلالات روحي او شده و سعي در برقراري ارتباط با علي از طريق روان درماني دارند محيط مناسب و شرايط درماني آنجا به علي كمك مي كند تا بهبودي نسبي بيابد تا اينكه با خريد يك سنتور توسط روان‌شناس مركز براي علي، او فرصت و انگيزه‌اي مي يابد تا دوباره موسيقي را از سر بگيرد. همين اشتياق موجب برقراري كلاس‌هاي آموزش سنتور به ساير معتادين توسط علي مي‌شود. حاج آقا بلورچي به همراه حامد به مركز بازپروري مي‌رود تا به علي بگويد كه از گذشته پشيمان شده و حاضر است پس از آزادي و ترك اعتياد علي همه امكاناتش را در اختيار او بگذارد ولي علي كه ديگر معلم ويژه موسيقي براي ساير افراد درحال بازپروري به حساب مي‌آيد، مي‌گويد با اينكه مشكل اعتيادش حل شده و وضعيت جسماني كاملا مناسب وسالمي دارد و در عين حال كه دوران محكوميتش به پايان رسيده ديگر حاضر نيست آنجا را ترك كند چون براي اولين بار احساس امنيت و آرامش مي‌كند و تازه خانه واقعي‌اش را يافته جايي كه دور از هياهوي جامعه‌اي بي رحم مي تواند براي آدم‌هايي مثل خودش مفيد باشد و با نغمه سازش به آنها عشق و زندگي بدهد. در نهايت علي به همراه شاگردانش كه از بيماران همان مركزهستند، كنسرت كوچكي اجرا مي‌كنند، چشم علي به هانيه مي‌افتد كه در بين جمعيت او را تشويق مي‌كند ولي در پايان خبري از هانيه نيست. پايان
یكشنبه,8 بهمن 1385 - 18:45:15

اين مطلب را براي يک دوست بفرستيد صفحه مناسب براي چاپگر
آرشيو

نظرات

در هنگام باركردن آيتمها خطايي رخ داد
m.h.kh
يکشنبه 8 بهمن 1385 - 18:55
-1
موافقم مخالفم
 
asansoor!

jalebe!! vali nemidonam chera on giri ke bayad dashte basharo nadare...shayad roo kaghaz injoriye va roo parde ye chize dige bashe...vali hala dige hamamoon khob midoonim mehmane maman kocholo tar az on bood ke in ghad bozorgh she....shayad santori bozorg bashe vali bikhodi jav sazi nakonim.

m.h.kh

sanaz
يکشنبه 8 بهمن 1385 - 19:2
-7
موافقم مخالفم
 

bazam mehrjue... ostad mosalam cinema ... bazam radan va bazie ravanesh ... bazam golshifte o ...

hame montazer santoori hastim ... be omide residane hagh be haghdar tu jashnvare emsal ... santoori liaghatesho dare ... va hamintor radan ...

merc

امید غیائی
يکشنبه 8 بهمن 1385 - 20:14
1
موافقم مخالفم
 
ساز و عشق و سینما

ما کار و دکان و پیشه را سوخته ایم

شعر و غزل و دو بیتی آموخته ایم

در عشق که او جان و دل و دیده ماست

جان و دل و دیده هر سه را سوخته ایم

تنها کلماتی که بعد از خوندن همین خلاصه داستان به ذهنم رسید همینها بود.

نويد فياض
دوشنبه 9 بهمن 1385 - 18:12
-4
موافقم مخالفم
 

به این می گن "ضدحال".آخه مگه بیکارید!حالاباچه حالی بریم 30 نما و فیلم رو ببینیم؟ ها...؟

mehran
سه‌شنبه 10 بهمن 1385 - 6:57
4
موافقم مخالفم
 
mehrjoeeeeeeeeee

مهرجویی گر بگویم که مرا با تو سرو کاری نیست

در و دیوار گواهی بدهند کاری هست

mohammad reza
چهارشنبه 11 بهمن 1385 - 21:21
-10
موافقم مخالفم
 
hsaan santuri

yek filme hendi be tamam mana dige hich reghbati baraye didanesh nadarm

شيوا
جمعه 13 بهمن 1385 - 7:42
-8
موافقم مخالفم
 

فقط مهرجويي وبس!!!!!!!!!

نوید فیاض
جمعه 13 بهمن 1385 - 14:29
1
موافقم مخالفم
 
2باره

حیف! من فکر میکردم این فیلم هم ادامه ی فلسفی فیلم های آقا داریوشه(مثل هامون "PARI"و...).با این حال هرچی مهرجویی بسازه عشق است.

mahsssa
دوشنبه 16 بهمن 1385 - 5:19
-2
موافقم مخالفم
 

santoori ghashngtare ya mehmane maman ya hamoon ya................?

vali khob bazam mirim bebinimesh

شادی
سه‌شنبه 17 بهمن 1385 - 8:42
-4
موافقم مخالفم
 

سایت سینمای ایران قسمتهایی از صجنه و پشت صحنه و خوندن رادان را گذاشته خیلی با حاله حتما ببینید.

اضافه کردن نظر جدید
:             
:        
:  
:       




mobile view
...ǐ� �� ���� ����� ������� �?���?�


cinemaema web awards



Copyright 2005-2011 © www.cinemaema.com
استفاده از مطالب سایت سینمای ما فقط با ذکر منبع مجاز است
کلیه حقوق و امتیازات این سایت متعلق به گروه سینمای ما و شرکت توسعه فناوری نوآوران پارسیس است

مجموعه سایت های ما: سینمای ما، موسیقی ما، تئاترما، فوتبال ما، بازار ما، آگهی ما

 




close cinemaema.com ژ� ��� �?��� ��� ���?���